فروردین
25
1392

دعای نور

پنجم:سیّد ابن طاووس در کتاب«مهج الدعوات»از سلمان روایتى نقل کرده که:در آخر روایت مطلبى آمده به این مضمون: حضرت فاطمه علیها السلام کلامى به من آموخت که از حضرت رسول صلى اللّه علیه و آله فراگرفته بود،ایشان آن را در صبح و شام مى‏ خواند به من فرمود: اگر مى‏ خواهى هرگز در دنیا دچار تب نشوى بر آن مداومت کن.و آن کلام این است:


بِسْمِ اللّهِ النُّورِ بِسْمِ اللّهِ نُورِ النُّورِ بِسْمِ اللّهِ نُورٌ عَلى نُورٍ بِسْمِ اللّهِ الَّذى هُوَ مُدَبِّرُ الاُْمُورِ بِسْمِ اللّهِ الَّذى خَلَقَ النُّورَ مِنَْالنُّورِ اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذى خَلَقَ النُّورَ مِنَ النُّورِ وَاَنْزَلَ النُّورَ عَلىَ الطُّورِ فى کِتابٍ مَسْطُورٍ فى رَقٍّ مَنْشُورٍ بِقَدَرٍ مَقْدُورٍ عَلى نَبِی مَحْبُورٍ اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذى هُوَ بِالْعِزِّ مَذْکُورٌ وَبِالْفَخْرِ مَشْهُورٌ وَعَلَى السَّرّاَّءِ وَالضَّرّاَّءِ مَشْکُورٌ وَصَلَّى اللّهُ عَلى سَیِّدِنا مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرینَ.


به نام خداى نور،به نام خداى نور نور،به نام خداى نور بر نور،به نام خدایى که تدبیرگر امور است،به نام خدایى که نور را از نور آفرید،و سپاس خدایى را که نور را از نور آفرید،و نور را در کوه طور فرو فرستاد در کتابى بر نوشته،در ورقه‏اى گشوده،با اندازه‏اى درخور،بر پیامبرى‏ آراسته،سپاس خداى را که به عزّت یاد شود،و به عظمت مشهور است،و بر شادى و بدحالى سپاسگزارى شود، درود خدا بر آقاى ما محمّد و خاندان پاکش.


سلمان فرموده:چون آن را از حضرت فاطمه(س( آموختم به خدا آن را به بیش از هزار نفر از مردم مکه و مدینه که دچار تب بودند تعلیم دادم،پس همه آنان به اذن خداى تعالى شفا یافتند.

فروردین
24
1392

دعای آزاد شدن از زندان

چهارم:دعاى آزاد شدن از بند و زندن.سیّد ابن طاووس درمهج الدعوات فرموده:روایت شده که شخصى در شهر شام‏ زمانى طولانى در زندان بود تا اینکه حضرت زهرا علیها السلام را در خواب دید که به او فرمود:این دعا را بخوان،و او با تعلیم حضرت زهرا علیها السلام‏ دعا را خواند و از زندان آزاد شد و به خانه خود بازگشت،آن دعا این است:


اللّهُمَّ بِحَقِّ الْعَرْشِ وَمنْ عَلاهُ وَبِحَقِّ الْوَحْىِ وَمَنْ اَوْحاهُ وَبِحَقِّ النَّبِىِّ وَمَنْ نَبَّاَهُ وَبِحَقِّ الْبَیْتِ وَمَنْ بَناهُ یا سامِعَ کُلِّ صَوْتٍ یا جامِعَ کُلِّ فَوْتٍ یا بارِئَ النُّفُوسِ بَعْدَ الْمَوْتِ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ واَهْلِ بَیْتِهِ وآتِنا وَجَمیعَ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ فى مَشارِقِ الاْرْضِ وَمَغارِبِها فَرَجاً مِنْ عِنْدِکَ عاجِلاً بِشَهادَهِ اَنْ لا اِلهَ اِلا اللّهُ واَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُکَ وَرَسُولُکَ صَلَّى اللّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَعَلى ذُرِّیَّتِهِ الطَّیِّبینَ الطّاهِرِینَ وَسَلَّمَ تَسْلیماً کَثیراً


خدایا!به حق عرش و کسى‏که بر آن است و به حق وحى و کسى‏که آن را فرستاد و به حق پیامبر و کسى‏که پیامش داد،و به حق کعبه و کسى‏که آن را بنا نهاد،اى شنونده هر نجوا،اى گردآوردنده هرچه از دست رفته،اى باز آفریننده جانها پس از مرگ،بر محمّد و اهل بیتش درود فرست و از نزد خود ما را و همه مردان و زنان با ایمان را در تمام‏ شرق و غرب زمین به زودى گشایشى عنایت فرما،به حق شهادت اینکه معبودى نیست جز خدا،و اینکه محمّد بنده و فرستاده توست،درود خدا بر او و خاندانش،و بر نسل پاکیزه و پاکش،و سلام بسیار و کامل بر آنان باد

فروردین
21
1392

گردنبند با برکت حضرت زهرا (س)

حضرت امام صادق علیه‏السلام از طریق پدرش از جابر بن عبداللَّه انصارى نقل مى‏ کند که بعد از خواندن نماز عصر در کنار پیامبر صلى اللَّه علیه و آله نشسته بودیم ناگه پیرمردى وارد شد و عرض کرد: یا رسول‏اللَّه! گرسنه‏ ام سیرم کن، عریانم بپوشان، فقیرم کمکم کن.

پیامبر خدا صلى اللَّه علیه و آله فرمودند: برادر عرب! من چیزى در اختیار ندارم که تو را کمک کنم، ولى تو را به سراغ کسى مى‏ فرستم که خدا و پیامبر را دوست دارد و خدا و پیامبر نیز او را دوست دارند، او کسى است که با مال و جان ایثار مى‏کند.

هم‏ اکنون برو به سراغ خانه‏ ى فاطمه… عرب به همراه بلال به منزل فاطمه علیهاالسلام رفت، (در این تاریخ منزل او در کنار خانه‏ ى پیامبر صلى اللَّه علیه و آله بود) بعد از سلام و مدح اهل‏بیت وضع خود و دیدار با پیامبر را به اطلاع آن بانو رسانید. (در این حدیث آمده است که فاطمه و على علیهم‏السلام مانند خود پیامبر خدا صلى اللَّه علیه و آله سه روز بود که گرسنه بودند و چیزى در اختیار نداشتند، و پیامبر الهى آگاهانه از این وضع، مرد عرب را به سراغ فاطمه علیهاالسلام فرستاد) حضرت زهرا علیهاالسلام نخست پوستى که بر روى آن مى‏ خوابیدند به عرب داد و گفت جز این در خانه چیزى نداریم، ولى عرب آن را نگرفت و پس داد.

سپس فاطمه علیهاالسلام دست به گردنبند برد که یادگار و هدیه دختر حمزه سیدالشهداء بود، آن را به عرب داد و فرمود: بگیر، آن را بفروش مشکل خود را برطرف کن. عرب گردنبند را گرفت و شادمان خانه امیدش را ترک گفت و به حضور پیامبر صلى اللَّه علیه و آله رسید و پس از سخنانى سرانجام عمار یاسر آن را خرید و در عوض بیست دینار و دویست درهم، یک دست لباس و یک رأس مرکب داد و اعرابى فقیر را خوشحال نمود… عمار گردنبند را به خانه آورد، آن را به عطر معطر ساخت و در برد یمانى گذاشت و تحویل غلامش داد و فرمود: «غلام! این گردنبند را به پیامبر صلى اللَّه علیه و آله تحویل ده، تو را نیز به آن حضرت بخشیدم.»

غلام به حضور پیامبر صلى اللَّه علیه و آله رسید و جریان را به عرض آن بزرگوار رسانید، رسول خدا نیز فرمود: همین گردنبند را به فاطمه علیهاالسلام برسان و تو را به فاطمه بخشیدم. غلام به در خانه فاطمه علیهاالسلام آمد و پس از عرض ادب و سلام گفت: اى دختر پیامبر این گردنبند را پدرت مرحمت کرد و مرا به تو بخشید.
فاطمه علیهاالسلام گردنبند را گرفت و غلام را در راه خدا آزاد کرد. در این هنگام غلام خندید و گفت: چه گردنبند بابرکتى؟! گرسنه را سیر کرد، عریان را پوشاند، فقیرى را غنى ساخت، برده‏اى را آزاد کرد و خود به صاحب اصلیش برگشت.

 

بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۵۶، ح ۵۰- جلاءالعیون شبر، ج ۱، ص ۱۴۴- عوالم، ج ۱۱، ص ۱۸۴

فروردین
3
1392

فدک هدیه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به حضرت فاطمه علیها السلام

محدثان ومفسران شیعه وگروهی از دانشمندان سنی می نویسند:

وقتی آیه وآت ذا القربی حقه و المسکین و ابن السبیل (۱) نازل شد پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم دختر خود حضرت فاطمه را خواست وفدک را به وی واگذار کرد. (۲) ناقل این مطلب ابوسعید خدری یکی از صحابه بزرگ رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم است .

کلیه مفسران شیعه وسنی قبول دارند که آیه در حق نزدیکان وخویشاوندان پیامبر نازل شده است ودختر آن حضرت بهترین مصداق برای ذا القربی است.حتی هنگامی که مردی شامی به علی بن الحسین زین العابدین علیه السلام گفت:خود را معرفی کن، آن حضرت برای شناساندن خود به شامیان آیه فوق را تلاوت کرد واین مطلب چنان در میان مسلمانان روشن بود که آن مرد شامی، در حالی که سر خود را به عنوان تصدیق حرکت می داد، به آن حضرت چنین عرض کرد:

به سبب نزدیکی وخویشاوندی خاصی که با حضرت رسول دارید خدا به پیامبر خود دستور داده که حق شما را بدهد. (۳)خلاصه گفتار آنکه آیه در حق حضرت زهرا علیها السلام و فرزندان وی نازل شده ومورد اتفاق مسلمانان است، ولی این مطلب که هنگام نزول این آیه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فدک را به دختر گرامی خود بخشید مورد اتفاق دانشمندان شیعه وبرخی از دانشمندان سنی است.

می دانیم وتاریخ زندگی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم وخاندان او به خوبی گواهی می دهد که آنان هرگز دلبستگی به دنیا نداشته اند وچیزی که در نظر آنان ارزشی نداشت همان ثروت دنیا بود. مع الوصف می بینیم که پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله و سلم فدک را به دختر خود بخشید وآن را به خاندان حضرت علی علیه السلام اختصاص داد.در اینجا این سؤال پیش می آید که چرا پیامبر فدک را به دختر خود بخشید. در پاسخ به این سؤال وجوه زیر را می توان ذکر کرد:

۱ زمامداری مسلمانان پس از فوت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم،طبق تصریحات مکرر آن حضرت، با امیر مؤمنان علیه السلام بود واین مقام ومنصب به هزینه سنگین نیاز داشت. حضرت علی علیه السلام برای اداره امور وابسته به منصب خلافت می توانست از در آمد فدک به نحو احسن استفاده کند. گویا دستگاه خلافت از این پیش بینی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم مطلع شده بود که در همان روزهای نخست فدک را از دست خاندان پیامبرخارج کرد.

۲ دودمان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم، که مظهر کامل آن یگانه دختر وی ونور دیدگانش حضرت حسن علیه السلام وحضرت حسین علیه السلام بود، باید پس از فوت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به صورت آبرومندی زندگی کنند وحیثیت وشرف رسول اکرم وخاندانش محفوظ بماند. برای تأمین این منظور پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فدک را به دختر خود بخشید .

۳ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم می دانست که گروهی کینه حضرت علی علیه السلام را در دل دارند، زیرا بسیاری از بستگان ایشان به شمشیر وی در میدانهای جهاد کشته شده اند . یکی از راههای زدودن این کینه این بود که امام علیه السلام از طریق کمکهای مالی از آنان دلجویی کند وعواطف آنان را به خود جلب نماید. همچنین به کلیه بینوایان ودرماندگان کمک کند وازاین طریق موانع عاطفی که بر سر راه خلافت او بود از میان برداشته شود.

پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم، هرچند ظاهرا فدک را به زهرا علیها السلام بخشید، ولی در آمد آن در اختیار صاحب ولایت بود تا از آن، علاوه بر تأمین ضروریات زندگی خود، به نفع اسلام ومسلمانان استفاده کند.

منابع:پایگاه اطلاع رسانی حوزه

۱. سوره اسراء، آیه .۲۶ یعنی حق خویشاوندان ومساکین ودر راه ماندگان را بپرداز.

۲. مجمع البیان، ج ۳، ص ۴۱۱؛ شرح ابن ابی الحدید، ج ۱۶، ص ۲۶۸؛ الدر المنثور، ج ۴، ص .۱۷۷

۳.  الدر المنثور، ج ۴، ص .۱۷۶

فروردین
1
1392

نذری برای حضرت زهرا(سلام الله علیها)

هنگامی که خدیجه علیهاالسلام فاطمه علیهاالسلام را باردار بود، مانند «حنّه» مادر مریم علیهاالسلام چنین نذر کرد:

«خدایا من از مادر مریم بهترم و محمّد صلی الله علیه و آله ، شوهرم، از عمران، شوهر مادر مریم، برتر است. این کودکی را که در رحم دارم، برای تو «مُحَرَّر» کردم.» به این معنا که: آزادش کردم پس از رشد تا آخر عمر در خدمت مسجد و دین بماند و از عبادت کنندگان مسجد شود. جبرییل از طرف خداوند بر پیامبر نازل شد و عرض کرد: «به خدیجه بگو. خداوند فرمود:, «لا اعتاقَ قَبْلَ المُلکِ. خَلّی بَینی و بین صَفِیّتی فَاِنّی اَمْلکُها و هی اُمُّ الائمهِ و عَتیقی من النارِ؛ آزاد کردن قبل از ملکیت روا نیست. این فرزندِ برگزیده ام را به من واگذار. او مملوکه ی من و مادر امامان است و من او را از آتش آزاد کرده ام.»، و البته این چنین مهر و علاقه ی مادری به واگذاری فرزندش جهت خدمت و بندگی خدا، خود گویای بعدی دیگر از فضایل بی کران خدیجه ی کبری است.

منبع:ریاحین الشریعه، ج ۲، صص ۲۵۵ و ۲۵۶.

 

گاه‌شمار تاریخ خورشیدی

اردیبهشت ۱۴۰۳
ش ی د س چ پ ج
« فروردین    
1234567
891011121314
15161718192021
22232425262728
293031