مهر
18
1394

ره عشق؛ تفسیر سوره کهف ۴۶

حجت‌الاسلام و المسلمین سید سعید لواسانی:
بِسْمِ‌اللهِ‌الرَّحْمنِ‌الرَّحِیم
أُولئِکَ ‌الَّذِینَ‌کَفَرُوا بِآیاتِ رَبِّهِمْ وَ لِقائِهِ فَحَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ فَلا نُقِیمُ لَهُمْ یَوْمَ الْقِیامَهِ وَزْناً (۱۰۵)
ذلِکَ جَزاؤُهُمْ جَهَنَّمُ بِما کَفَرُوا وَ اتَّخَذُوا آیاتِی وَ رُسُلِی هُزُواً (۱۰۶)

آیات ۱۰۲ تا ۱۰۴ زیانکارترین انسان‌ها را معرفی فرمود. در آیات بعدی این گروه بیشتر معرفی می‌شوند و سرنوشت تلخ آنان بازگو می‌شود.
آیه ۱۰۵
أُولئِکَ الَّذِینَ کَفَرُوابِآیاتِ رَبِّهِمْ وَ لِقائِهِ فَحَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ فَلا نُقِیمُ لَهُمْ یَوْمَ الْقِیامَهِ وَزْناً
ترجمه
آنان کسانى‏اند که نشانه‌های پروردگارشان و دیدار او را انکار کردند. در نتیجه کردارشان تباه شد و روز قیامت براى آنها وزن و سنگینی نخواهیم نهاد.

اندیشه سکولار
زیانکارترین مردمان بیشتر معرفی می‌‌شوند: نخست: «أُولئِکَ الَّذِینَ کَفَرُوا بِآیاتِ رَبِّهِمْ» «آیات رب» نشانه‌های ربوبیت خدا در جهان درون و بیرون انسان و معجزات الهی است. [المیزان: ۱۳/۴۰۰] آنان آیات خدا را انکار می‌کنند، یعنی به خدا ایمان و باور قلبی ندارند، به تعبیر امروزی سکولار می‌اندیشند. شاید در ظاهر هم دین را قبول داشته باشند، اما خدا و دین در زندگی آنان نقشی ندارد و آیات و نشانه‌های الهی را مستقل می‌پندارند.

انکار قیامت
دوم«وَلِقائِهِ» لقا‌ی خدا ـ یعنی معاد ـ را هم انکار می‌کنند. طبعاً چنین افرادی اصل دین و پیامبران الهی را انکار می‌کنند. حال یا کفر اعتقادی یا کفر عملی. توجه شود که از معاد به لقاءالله تعبیر فرمود تا نشان دهد حقیقت معاد و قیامت، بازگشت به خدا و دیدار خداست یا دیدار جمال الهی که بهشت است تا رضوان الهی و تقرب الی‌الله یا دیدار جلال الهی است که عذاب و دوزخ است.
پس حقیقت زیانکارترین افراد مشخص شد، آنان در قلب خود خدا، قیامت و نبوت و دین را انکار می‌کنند. یعنی کافر هستند. باز تاکید می‌کنم که کفر عملی هم در زیانکاری با این گروه شریک هستند، اگرچه کفر اعتقادی زیانکارترین هستند.

حبط اعمال
«فَحَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ»، «حَبط» به معنای سقوط همراه محو شدن است. [التحقیق: ۲/۱۶۷؛ تفسیر تسنیم: ۱۰/۵۶۸] اما در اصطلاح قرآن، «حبط» نابودی و بطلان عمل و سقوط تاثیر آن است. [المیزان: ۲/۲۱۷] اعمال و کردار این افراد که دچار کفر شده‌اند، در دنیا و آخرت باطل می‌شود. زیرا ملاک تأثیرگذاری عمل آن است که عمل صالح باشد که آن هم مبتنی بر ایمان است:«مَنْ عَمِلَ صالِحاًمِنْ ذَکَرٍأَ وْأُنْثى ‏وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیاهً طَیِّبَهً وَ لَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ماکانُوا یَعْمَلُونَ»[النحل: ۹۷] کافران که در دنیا، برای حق وزنی قائل نیستند و راه باطل را می‌روند، هیچ بهره‌ای از سعادت ندارند: «إِلَیْهِ یَصْعَدُ الْکَلِمُ الطَّیِّبُ وَ الْعَمَلُ الصَّالِحُ یَرْفَعُهُ»[فاطر: ۱۰]
«سخنان پاکیزه به سوى او[خدا] بالا مى‏رود و کار شایسته به آن رفعت مى‏بخشد.» منظور از سخنان پاکیزه، کلامی است که به سعادت ابدی انسان بینجامد و آن باورهای حق است که عبارت از باور توحیدی و ایمانی است که انسان را به مقام قرب الهی می‌رساند و کارهای شایسته که مورد قبول ذات اقدس اله است، عملی است که برآمده از ایمان توحیدی باشد که موجب می‌شود رفعت و بلندی ایمان والاتر باشد.
انسان بی‌ارزش
اما عملی که برگرفته از ایمان نباشد، موجب قرب نیست و انسان را رفعت نمی‌بخشد، وقتی چنین شد: «فَلا نُقِیمُ لهُمْ یَوْمَ الْقِیامَهِ وَزْناً» آنان در قیامت وزنی ندارند. زیرا «وَ الْوَزْنُ یَوْمَئِذٍ الْحَق» [اعراف: ۸] حق واحد سنجش باورها و اعمال و میزان سنجش آدمیان است، وقتی عملی خارج از دایره حق باشد، هیچ وزن و ارزشی ندارد، و صاحب چنین عملی هم بی‌ارزش است. زیرا او هیچ عمل نیکو و شایسته‌ای ندارد که برای آن وزنی بتوان تصور کرد. بنابراین کسانی که به نشانه‌های پروردگار و دیدار او کافر هستند، هیچ ارزشی ندارند و کردار آنان هم پوچ است و سنگینی‌ای ندارد. و این حقیقتی است که در قیامت ظهور پیدا می‌کند.

دو نوع حبط
تذکر این نکته ضروری است که حبط اعمال دو نوع است: محض و غیرمحض. حبط محض مخصوص کفار و مشرکان و مرتدان است که آنان به‌منزله مردگان هستند که هیچ اثری از هستی ندارند. اما حبط غیرمحض مخصوص مومنان گناهکاری است که اسیر هواهای نفسانی هستند، آنان چون بیمارانی هستند که برخی از اعمالشان باطل می‌شود. [تفسیر تسنیم: ۱۰/۵۸۵ ـ ۵۸۶] بنابراین همه انسان‌ها در معرض خطر حبط اعمال هستند. درست است که مصداق بارز این آیات کفار و مشرکان هستند، اما براساس قانون «جری» بر مومنانی که دچار شرک خفی و کفر عملی هستند، هم تطبیق دارد، منتها در اولی حبط کلی و کامل جاری است، یعنی به صورت کلی اعمالشان باطل و بی‌اثر می‌شود و در گروه دوم، حبط جزئی جریان دارد که بر اثر برخی گناهان، برخی اعمال‌شان باطل و بی‌اثر می‌شود: «اللَّهُمَّ وَ أَعُوذُ بِکَ… مِنَ الذَّنْبِ‏ الْمُحْبِطِ لِلْأَعْمَالِ» [الکافی: ۵/۴۶] بنابراین حبط عمل نتیجه زشت‌کاری انسان است که سرمایه عمر را در تجارتخانه دنیا می‌بازد و زیانکارترین افراد می‌شود، زیرا همه وجود خود را می‌بازد. در حقیقت او خودش را باخته است، و در قیامت نه توان بازگشت به دنیا را دارد تا جبران گذشته را بکند، و نه چیزی را می‌تواند به عوض این زیان ارائه دهد تا خود را برهاند.

آیه ۱۰۶
ذلِکَ جَزاؤُهُمْ جَهَنَّمُ بِما کَفَرُوا وَ اتَّخَذُوا آیاتِی وَ رُسُلِی هُزُواً
ترجمه
این است حقیقت امرشان. سزای‌شان به سبب کفری که ورزیدند، و نشانه‏ها و پیامبران مرا به مسخره گرفتند، دوزخ است.

دلیل حبط اعمال
«ذلِکَ» حال و حقیقت وجود آنان چنین است که وصف می‌کنیم. [المیزان: ۱۶/۳۹۶]«جَزاؤُهُمْ جَهَنَّمُ» آیه شریفه بیان چرایی و علت حبط اعمال و بی‌ارزش و بی‌وزن‌بودن آنان در قیامت را بیان می‌فرماید. «بما کَفَرُوا وَاتَّخَذُوا آیاتِی وَ رُسُلِی هُزُواً» آنان چون کفر ورزیدند و آیات الهی و پیامبران خدا را به استهزا گرفتند، و پنداشتند که مرگ پایان کارشان است، سزای اعمال‌شان جهنم و دوزخ است.

زیان به توهم سود
اصل جزا به معنای پاداش است. [التحقیق: ۲/۸۳] منظور از «جَزاؤُهُمْ» فایده‌ای است که آنان از کار دنیایی خود می‌برند. و این کنایه‌ای زیباست، زیرا آنان سرمایه عمر خود را باختند، و سودی عایدشان نشد، بلکه همواره زیان کردند، و این زیان؛ دوزخ است که نتیجه و مکافات و پاداش کارشان در دنیاست! یعنی آنان که حالشان را توصیف کردیم، از کارهای خود هیچ فایده‌ای نبردند، مگر دوزخ که حرمان، عذاب و دوری از خداست. و چه زیانی از این بالاتر و سخت‌تر. و این همان حبط اعمال و وزن‌نداشتن در قیامت است که در آیات پیشین بیان شد.

لحن شدید آیات
قیامت روز حساب است، و در آن روز، اعمال خوب، وزن و سنگینی دارند و به‌حساب می‌آیند، اما اعمال و کردار ناشایست؛ چون پوچ هستند، هیچ وزن و سنگینی ندارند. بنابراین آنان از تلاش دنیایی خود، هیچ سودی نخواهند برد و این بزرگ‌ترین زیان است.
به لحن آیات شریفه توجه شود: اولاً آیات پنج‌گانه خطاب به پیامبر خدا صلی‌الله علیه و آله‌وسلم است و با «قُل» و پرسش «هَل» (آیا) شروع شد. و به پیامبر خود می‌فرماید، از مخاطبان قرآن بپرس آیا… ثانیاً از مخاطب پرسید که آیا می‌خواهد خداوند خبر مهمی را به او اعلام فرماید: «نُنَبِّئُکُمْ» «آیا شما را از خبر مهمی آگاه کنیم؟» ثالثاً موضوع خبر مهم را زیانکارترین اعمال قرار داد و توجه داد که نباید به ظاهر اعمال توجه کرد، بلکه ضرورت دارد که حقیقت اعمال را مدنظر داشت، زیرا قیامت محل ظهور حقیقت است. رابعاً بیان فرمود که زیانکارترین اعمال آن است که تلاش‌ افراد در پست‌ترین مراتب زندگی گم شود، و هیچ ذره‌ای از آن به آخرت راه نیابد، این یعنی‌ چسبیدن به حیات پست دنیوی. شدت این زمینگیری به‌حدی است که آنان می‌پندارند که کارهایشان خوب و نیک است. یعنی اگرچه آنان پرتلاش هستند و کارهایی می‌کنند که ظاهرش بسیار بزرگ و تأثیرگذار است اما از حقیقت تهی است و همین موجب می‌شود که زیانی عاید آنان شود که سخت‌ترین زیان باشد. خامساً علت این زیان را بیان می‌فرماید: آنان به آیات و نشانه‌های پروردگار و لقاء خدا کافر شدند. یعنی آنان چون به مبدأ و معاد کافر شدند، چنین زیان سختی کردند. و اعمالشان نابود و خودشان بی‌ارزش و بی‌وزن شدند. سودی که ‌نبردند، بلکه زیانی بزرگ عایدشان شد. پس دلیل اصلی زیان؛ اندیشه و باور ناصواب آنان است که آنان را به کفر کشانده و آیات رب و لقاء او را انکار می‌کنند. [الله‌شناسی: ۸ ـ ۱۳؛ با تلخیص] نتیجه اینکه آنان گرفتار چنان عذابی می‌شوند که اصلاً در مخیله‌شان هم نمی‌گنجد: ِ«وَ بَدالَهُمْ مِنَ‌اللهِ مالَمْ یَکُونُوا یَحْتَسِبُونَ‏» [زمر: ۴۷] «وآنچه را تصور نمی‌کردند، از جانب خدا برایشان آشکار مى‌شود».

مهر
11
1394

ره عشق؛ تفسیر سوره کهف ۴۵

حجت‌الاسلام و المسلمین سید سعید لواسانی:
أَ فَحَسِبَ الَّذِینَ کَفَرُوا أَنْ یَتَّخِذُوا عِبادِی مِنْ دُونِی أَوْلِیاءَ إِنَّا أَعْتَدْنا جَهَنَّمَ لِلْکافِرِینَ نُزُلاً (۱۰۲) قُلْ هَلْ نُنَبِّئُکُمْ بِالْأَخْسَرِینَ أَعْمالاً (۱۰۳) الَّذِینَ ضَلَّ سَعْیُهُمْ فِی الْحَیاه الدُّنْیا وَ هُمْ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعاً (۱۰۴)

آیه ۱۰۲
أَ فَحَسِبَ الَّذِینَ کَفَرُوا أَنْ یَتَّخِذُوا عِبادِی مِنْ دُونِی أَوْلِیاءَ إِنَّا أَعْتَدْنا جَهَنَّمَ لِلْکافِرِینَ نُزُلاً
ترجمه:
آیا کسانى که کفر ورزیده‏اند، پنداشته‏اند که مى‏توانند به جاى من، بندگانم را سرپرست بگیرند؟ ما جهنم را آماده کرده‏ایم تا جایگاه پذیرایى کافران باشد.

میهمانی دوزخ
«أَ فَحَسِبَ الَّذِینَ کَفَرُوا أَنْ یَتَّخِذُوا عِبادِی مِنْ دُونِی أَوْلِیاءَ؛ آیا کسانی که یگانگی خدا را انکار می‌کنند و بندگان مرا به جای من سرپرست می‌گیرند، تصور می‌کنند که آنان توان دفع عذاب مرا دارند؟ یقیناً چنین نیست. زیرا «إِنَّا أَعْتَدْنا جَهَنَّمَ لِلْکافِرِینَ نُزُلاً» «نزول» غذایی است که برای میهمان آماده می‌کنند و آن پیش‌غذایی است که به میهمان تازه‌وارد- با توجه به شأن و مقامش- به محض ورود به میهمانی داده می‌شود. [التحقیق: ۱۲/۹۱] ما قطعاً دوزخ را- از پیش- برای کافران آماده کرده‌ایم. کافرانی که به حیات پست دنیوی و زینت‌های زودگذر دنیا مغرور شده‌اند، در حقیقت ولایت غیرخدا را پذیرفته‌اند. آنان تصور می‌کنند این الهه‌های دروغین برای آنان فایده‌ای دارند و از آنان خطری را دفع می‌کنند اما چنین نیست و این پنداری بیش نیست و بزودی بر دوزخ عرضه می‌شوند و درمی‌یابند که همه الهه‌ها را گم کرده‌اند و دوزخ پیش از ورودشان در آن برای ایشان مهیا شده است، درست مانند میهمانی که بر خانه‌ای وارد و در آن پذیرایی می‌شود. آیه نشان می‌دهد هدف کافران از ورود به صحنه قیامت، ورود در میهمانی ناهنجار دوزخ است و این چه بد پذیرایی است.

آیات شش‌گانه و نتیجه‌گیری از سوره
از این آیه تا آیه ۱۰۸ به منزله نتیجه‌گیری از سوره و زمینه‌‌ساز ۲ آیه پایانی سوره است که فریفته‌شدن به حیات پست دنیوی و زینت‌های آن و توجه به غیرخدا چه نتایج تلخی به همراه دارد. [المیزان: ۱۳/۳۹۸] مصداق بارز این افراد مشرکان و کفار هستند اما مسلمانانی را که پیرو هوا‌های نفسانی شده‌اند نیز شامل می‌شود. بویژه مسلمانانی را که در حرکت جمعی در مسیر نقشه الهی، به انحراف رفته و بدعت گذاشته و پیرو هوا‌های نفسانی شده‌اند. آنگاه به مومنانی که راه حق را پیموده‌اند، بشارت می‌دهد.

آیه ۱۰۳
قُلْ هَلْ نُنَبِّئُکُمْ بِالْأَخْسَرِینَ أَعْمالاً
ترجمه:
اى پیامبر، بگو آیا شما را آگاه کنیم از کسانى که در همه کارهایشان زیانکارترین مردمند؟

زیانکارترین مردم
«قُلْ هَلْ نُنَبِّئُکُمْ بِالْأَخْسَرِینَ أَعْمالاً» خطاب آیه به پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم است، پیامبر ما این پیام را به همه مردم و مخاطبان قرآن برسان، می‌فرماید: می‌خواهید بدانید که زیانکارترین مردمان چه کسانی هستند؟ مرحوم علامه طباطبایی می‌فرمایند: ظاهر سیاق آیه نشان می‌دهد خطاب آیه به مشرکان است، این مطلب از آیات گذشته و تصریح آیه ۱۰۵ که آنان را به‌عنوان «الذین کفروا» توصیف می‌فرماید، روشن می‌شود. [المیزان: ۱۳/۳۹۹] این سخن فی‌الجمله درست است، اما شاید بتوان گفت: خطاب عام است و مخاطب آیه همه مردم هستند، چه کسانی که دچار کفر اعتقادی و شرک آشکار هستند و چه کسانی که گرفتار کفر عملی و شرک خفی‌اند، اگرچه قدرمتیقن مشرکان مخاطبان آیه هستند. در زیر آیه ۱۰۴ بیشتر توضیح می‌دهیم.
به هرحال پرسش آن است که چه کسانی در همه کارهایی که انجام می‌دهند، زیانکارترین مردم هستند؟ توجه به این نکته ضروری است که فرمود: «اعمالاً» نه «عملاً» تا نشان دهد این گروه در همه کردار و رفتار خود زیان می‌بینند. [المیزان: ۱۳/۳۹۹] در ۲ آیه بعدی این گروه را معرفی می‌فرماید و در آیه ۱۰۶ عاقبت تلخ آنان را بیان می‌کند.

آیه ۱۰۴
الَّذِینَ ضَلَّ سَعْیُهُمْ فِی الْحَیاه الدُّنْیا وَ هُمْ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعاً
ترجمه:
آنان کسانى‏ اند که تلاششان در زندگى دنیا به بیراهه مى‏رود و خود مى‏پندارند که کار نیک انجام مى‏دهند.

گم‌شدن همه تلاش‌ها
«الَّذِینَ ضَلَّ سَعْیُهُمْ فِی الْحَیاه الدُّنْیا» «ضل» معنایی مقابل هدایت دارد و به معنای گمراهی است که یکی از لوازم آن گم‌شدن است. زیانکارترین افراد، کسانی هستند که تلاش آنان در حیات و زندگی دنیا گم شده است. توجه شود که می‌فرماید: «زندگی دنیا» نه «دنیا» و بین این دو فرق است، دنیا به تعبیر امام هادی(علیه السلام) بازار است: «الدُّنْیَا سُوقٌ‏ رَبِحَ فِیهَا قَوْمٌ وَ خَسِرَ آخَرُون» [تحف‌العقول: ۴۸۳] «دنیا بازاری است که گروهی در آن سود برند و گروه دیگر زیان دیده‌اند.» آری دنیا بازاری است که سرمایه ما در آن عمر ما است که با آن کالا می‌خریم. اگر دنیا را خریدیم، یعنی هدف ما حیات دنیوی بود، ضرر می‌کنیم و اگر آخرت را خریدیم و دنیا وسیله رسیدن به اهداف والای الهی بود، سود می‌بریم. چنانکه همین دنیا برای صادقان، خانه صدق است، برای کسانی که حقیقت زندگی و مرگ را می‌شناسند، خانه عافیت است، برای کسانی که به دنبال توشه آخرت هستند، خانه بی‌نیازی است و برای کسانی که پند می‌گیرند، خانه موعظه است. مسجد خانه دوستان خدا و تجارتگاه اولیای الهی است که در آن سود می‌برند و به بهشت وارد می‌شوند. [نهج‌البلاغه: ۴۹۳]. اما افرادی که در زندگی دنیوی به بیراهه رفته‌اند و راه را گم کرده‌اند، همه تلاششان گم می‌شود. وقتی حیات پست دنیوی و زخارف حقیر دنیا هدف شد و حق نادیده‌گرفته شد، زیانی بزرگ در انتظار آدمی است اما اگر این تلاش در حدی باشد که به شرک و کفر بینجامد، آنوقت زیانکارترین افراد هستند، زیرا آنان در قیامت معبودهای دروغین را گم می‌کنند: «ثُمَّ قِیلَ لَهُمْ أَیْنَ ما کُنْتُمْ تُشْرِکُونَ مِنْ دُونِ الله قالُوا ضَلُّوا عَنَّا بَلْ لَمْ نَکُنْ نَدْعُوا مِنْ قَبْلُ شَیْئاً» [غافر: ۷۳ ـ ۷۴] «سپس [به جهنمیان] گفته می‌شود: آنانی را که بر خدا شریک می‌گرفتید، کجا هستند؟ گویند: از ما گم شدند بلکه پیش‌تر [در دنیا] چیزی را نمی‌خوانیم.» این گروه زیانکارترین افراد هستند زیرا وقتی حق ظهور کرد، باطل نابود می‌شود و همه تلاش آنان نیز نابود می‌شود زیرا سرمایه خود یعنی عمر خود را داده‌اند و هیچ گرفته‌اند! پس دست خالی به محضر خدا وارد می‌شوند.

توهم و حقیقت
آنان نه‌تنها خدا را ندیدند بلکه زندگی جاوید اخروی را هم نادیده گرفتند و چون تنها دنیابین بودند، می‌پنداشتند که کار نیک انجام می‌دهند: «وَ هُمْ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعاً» معلوم است که آنان وقتی به صحنه قیامت وارد می‌شوند، حق ظهور دارد و چنین شخصی دستش خالی است. آری کسانی که «وَ اتَّخَذُوا آیاتِی وَ رُسُلِی هُزُواً» [کهف: ۱۰۶] قیامت یقیناً زیان می‌بینند بلکه زیانکارترین هستند. قلب این افراد به غیرخدا و دین خدا اشغال شده است و زندگی پست دنیوی و لذات حقیر آن، قلب آنان را پر کرده است، چنین غفلتی، جز پستی و خواری و زیان چیزی به ارمغان نمی‌آورد. در روایات هم این گروه به مسیحیان و قسیسن و رهبان و اهل شبهات که در دین خدا بدعت کرده و به خدا شرک می‌ورزند و در عبادت کوشش دارند! و مسلمانانی که گرفتار هوا‌های نفسانی هستند، کسانی که پیمان خود را با خدا نقض کرده‌اند و خوارج و بدعت‌گذاران [تفسیر قمی: ۲/۴۶؛ الغارات: ۱/۱۸۰؛ تفسیر العیاشی: ۲/۳۵۲] تطبیق داده شده است. این روایات نشان می‌دهد هرکسی که به نوعی از خدا و دین و مسیر الهی منحرف شود، مصداق آیه است.

توهم مضاعف
بنابراین می‌فرماید: دلیل زیانکارترین‌بودن آنان این است که کوشش آنان در حیات دنیا مصروف شده است و این تلاش و کوشش، در آخرت که محل ظهور حقیقت است، گم می‌شود. به این دلیل از اصل سرمایه ضرر دیدند، در عین حال توهم کردند که سود برده‌اند و این بدترین زیان است زیرا با جهل مرکب و توهم مضاعف همراه است و به این دلیل در دنیا هیچ تدارکی برای رفع زیان نمی‌کنند. این نشان می‌دهد آنان زیانکارترین افراد هستند و این بدترین زیان شامل مشرکان به شرک آشکار و مشرکان به شرک پنهان می‌شود.

گاه‌شمار تاریخ خورشیدی

اردیبهشت ۱۴۰۳
ش ی د س چ پ ج
« فروردین    
1234567
891011121314
15161718192021
22232425262728
293031