دی
30
1391

سجده به غیر خدا

بندگی غیر خدا، ناپسند و ممنوع بوده و در پی آن، سجده نیز اگر نشانی از پرستش غیر خدا به شمار آید، مجاز نمی باشد، اما اگر همین سجده، به فرمان خداوند و جهت اجابت دعوتش، در مقابل انسانی و برای احترام به او  انجام  پذیرد، چنین سجده ای نه تنها حرام نیست، بلکه نوعی عبودیت و بندگی پروردگار نیز به شمار خواهد آمد، همان گونه که تمام فرشتگان؛ غیر از ابلیس چنین سجده ای را به جا آوردند.

در این جا شبهه ای به وجود می آید که خداوند از یک طرف سجده بر غیر خدا را ممنوع نموده، و از طرفی دیگر دستور صادر می نماید که همان سجده ممنوعه، انجام پذیرد و این دو ظاهراً با هم متناقض اند، امّا اگر با دقّت به آن نگاه کنیم می بینیم که هیچ تناقضی بین آن دو وجود ندارد!

به عنوان مثال، اگر پدری یک بار به فرزندش بگوید که از وسیلۀ نقلیۀ من جهت تفریحات ناسالم استفاده نکن! و بار دیگر از او درخواست نماید که با همان وسیلۀ نقلیه، مهمانی را به منزلش بازگرداند، آیا می توان این دو گفتار او را متناقض ارزیابی نمود؟! در این دو گفتار پدر، هیچ تناقضی مشاهده نمی شود؛ چرا که شرایط هشت گانه تناقض در آن کامل نیست؛ بنابراین، اگر آن فرزند به درخواست دوم پدرش پاسخ مثبت نداده و خواهش اول او را بهانۀ نافرمانی خود قرار دهد، از نگاه مردم با انصاف، این بهانۀ او پذیرفتنی نخواهد بود.

به همین ترتیب اگر خداوند، یک بار اعلام نماید که سجده ای که نشانه ای از پرستش باشد، بر غیر من مجاز نیست و بار دیگر امر نماید که جهت احترام و نه پرستش، به آدم سجده نمایید، نباید آن دو را با هم متناقض پنداشت، بلکه نافرمانی از دستور او را باید نوعی سرکشی تلقی نمود؛ از این رو، ابلیس با سرپیچی از این فرمان، از دایرۀ بندگی پروردگار خارج شد.

تمام آنچه گفته شد، با فرض آن است که خداوند قبل از امر ملائکه به سجود؛ سجده بر غیر خود را تحریم نموده باشد، اما گفتنی است که چنین تحریمی از قبل وجود نداشته و در ادیان گذشته نیز سجده بر غیر خدا ممنوع شمرده نمی شد، چون نشانی از احترام بود و نه پرستش!

بر همین اساس، سجده پدر و برادران یوسف در مقابل او نیز امری ناپسند به شمار نمی آمد، به همین دلیل است که در قرآن، با آن که آیات بسیاری در ارتباط با سجده بر خداوند وجود دارد، اما در هیچ آیه ای مشاهده نمی شود که سجده بر غیر خداوند را به صورت مطلق، ممنوع نماید، حتی اگر تنها برای احترام باشد. آیاتی که به نوعی ناظر بر ممنوعیت سجده بر غیر خدا است، منحصر در مواردی است که مانند سجده بر ماه و خورشید، شائبۀ پرستش آنان را به دنبال داشته باشد.البته بعدها و در زمان ظهور اسلام، به دلیل این که سجده به تدریج از حالت احترام خارج شده و  به عنوان نمادی از پرستش درآمده بود، پیشوایان دینی و امامان معصوم (ع)، پیروان خود را از هرگونه سجده ای بر غیر خداوند باز می داشتند.

منابع:
۱. یوسف، ۱۰۰، “و خروا له سجدا”.

۲. انسان، ۲۶؛ نجم، ۶۲؛ علق، ۱۹ و … .

۳. فصلت، ۳۷، “لا تسجدوا للشمس و لا للقمر و اسجدوا لله الذی خلقهن إن کنتم إیاه تعبدون”.

۴. حر عاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعه، ج ۱۴، ص ۴۰۷ و ۴۰۸، ح ۱۹۴۷۴، موسسه آل البیت، قم، ۱۴۰۹ ق.
شهریور
12
1391

با شیطان بیشتر آشنا شویم

همانطور که می دانیم شیطان از جنس جن است و از آتش خلق شده ، قبل از اینکه از بهشت رانده شود خدا را بسیار عبادت می کرده ، به همین دلیل”عزازیل” نام گرفته است.

امام علی (ع) می فرمایند : شیطان هفتاد هزار سال خدا را عبادت کرد و فقط یک نماز دورکعتی او چهار هزار سال طول کشید. وقتی خدا انسان را از خاک آفرید و در آن روح دمید به تمام ملائکه دستور داد که بر آدم سجده کنند و همه سجده کردند به غیر از ابلیس.

شیطان به خدا گفت : من هفتاد هزار سال تو را عبادت کردم و خود فرموده ای که هرکسی مرا عبادت کند عبادتش را بی نتیجه نمی گذارم و عوضش را به او می دهم.
خداوند فرمودند : هرچه می خواهی در دنیا به تو عطا می کنم.
شیطان گفت : اول اینکه اجازه بدهی تا قیامت زنده بمانم.
خداوند پاسخ داد : تو را مهلت می دهم.
دوم اینکه در مقابل هر یک فرزند آدم دو فرزند به من عطا کنی که برای هریک از اولاد آدم دو فرزند را مسلط کنم تا آنها را به گمراهی بکشانند ؛ خداوند باز
هم قبول کرد.
سـوم اینـکه از تـو مـی خــواهــم مــرا در بدن اولاد آدم همچون خون جریان دهی که از هر کجای بدن انسان بتوانم او را به معصیت بکشانم.
چهارم اینکه می خواهم اولاد آدم ما را نبینند ، اما ما آنها را ببینیم.
 پنجم اینکه می خواهم به من قدرتی دهی که به هر شکلی که می خواهم درآیم و هر کجا که می خواهم بروم.
 ششم اینکه می خواهم تا دم مرگ پیش اولاد آدم باشم (یعنی حتی وقتی که حضرت ملک الموت (س) برای قبض روح به سراغ انسان می آید ، شیطان هم حاضر می شود و انسان را وسوسه می کند)

امام باقر (ع) می فرمایند :
هنگامی که انسان در حال جان کندن است خیلی تشنه می شود و در آن هنگام شیطان با یک لیوان آب می آید و میگوید اگر بر من سجده کنی و کافر شوی این آب را به تو می دهم وقتی ناامید می شود شیطان آب را می ریزد و می گوید من از تو بیزارم و می رود.

 هفتم اینکه از تو می خواهم که مرا به سینه اولاد آدم مسلط گردانی تا او را وسوسه کنم.
خداوند در پایان می فرماید :
تمام خواسته هایت را برآورده می کنم ولی هرکس پیرو تو باشد او را با تو به جهنم می فرستم.

بعد شیطان می گوید : ای خدا به عزت و جلالت قسم که همه انسان ها را گمراه می کنم مگر عـده ای مـعـدود کــه بنده خاص تو هستند. پس گفت حالا که مرا بیرون می کنی جایی برای زندگی کردنم معین کن.
خداوند فرمودد : تو را در حمام ها و هر جا که محل رفت و آمد مردم باشد قرار دادم

شیطان گفت : غذای من چه باشد ؟

خداوند فرمودند : سر هر سفره ای که (بسم الله الرحمن الرحیم) گفته نشود بنشین و با آنها که همچو حیوان گرسنه اند غذا بخور!

حضرت امام محمد باقر (ع) در این باره می فرمایند : اگر اول غذا یادتان رفت “بسم الله” بگویید ، آخر غذا بگویید تا شیطان هرچه خورده برگرداند.
بعد شیطان گفت : که من احتیاج به آب دارم. خداوند فرمودند : آب تو شراب و هر چیز مست کننده باشد.
شیطان گفت : برای من کتابی قرار بده ؛ خداوند فرمود : کتاب تو وشم باشد (خالکوبی ها و کتاب های سحر و جادو) و بعد گفت : برای من حدیثی قرار بده ،
خداوند فرمود :حدیث تو دروغ است.

روزی حضرت محمد (ص) شیطان را حاضر در مسجدالحرام دیدند. پیش او رفتند و به او فرمودند : ای ملعون چرا ناراحتی ؟
شیطان گفت : از دست تو و امت تو ناراحتم.
حضرت فرمودند : چرا از من ناراحتی ؟
شیطان گفت : چون این همه تلاش می کنم تا مردم را گمراه کنم ولی تو در روز قیامت آنها را شفاعت می کنی و تمام زحمات مرا به هدر می دهی به همین خاطر با تو دشمنم. حضرت فرمودند : از امتم چرا ناراحتی ؟
شیطان گفت :

اول اینکه :

وقتی به هم می رسند سلام می کنند که سلام اسم خداست و من از این اسم میترسم.
دوم اینکه :

وقتی همدیگر را می بینند به یکدیگر دست می دهند و تا دستهایشان از هم بیرون نیامده گناهشان بخشیده می شود.
سوم اینکه :
وقتی می خواهند غذا بخوردند “بسم الله” می گویند و من دیگر نمی توانم غذا بخورم و گرسنه باقی می مانم.
چهارم اینکه :
بعد از غذا خوردن “الحمدالله”می گویند.
پنجم اینکه :
وقتی اسم تو می آید بلند بلند صلوات ختم می کنند و ثواب آن آن قدر زیاد است که من فرار می کنم.
ششم اینکه :
وقتی می خواهند کاری بکنند “انشاءالله” می گویند و من دیگر نمی توانم در آن کار دخالت کنم و آنها را بر هم زنم.
هفتم اینکه :
صدقه می دهند و وقتی که صدقه می دهند هم گناهشان آمرزیده می شود و هم هفتاد نوع بلا را از خود دور میکنند.

حضرت نبی (ص) در این مورد می فرمایند : وقتی انسان دستش را در جیبش می کند تا صدقه بدهد هفتاد شیطان دست او را می گیرند تا او را منصرف نمایند.
هشتم اینکه :
قرآن می خوانند و در خانه ای که قرآن خوانده می شود دیگر جایی برای من باقی نمی ماند چون در آن خانه ملائکه رفت و آمد می کنند.
نهم اینکه :
مرا زیاد لعنت می کنند و با هر لعنت یک زخم بر بدنم می افتد و تا زمانی که آن شخص را به گمراهی نکشانم آن زخم ها خوب نمی شوند.
دهم اینکه :
هنگامی که گناه می کنند سریع توبه می کنند و زحمات مرا هدر می دهند.
یازدهم اینکه :
عطسه که می کنند”الحمدالله” می گویند.

حضرت محمد (ص) فرمودند : عطسه از طرف خداوند و خمیازه از طرف شیطان است و وقتی عطسه می کنید باید “الحمدالله” بگویید.

وقتی انسان نماز می خواند شیطان از او دور می شود. بخصوص اگر سجده طولانی باشد ، شیطان از روی ناراحتی فریاد می کشد.

حضرت امام صادق (ص) فرمودند : هرکس نماز نخواند از شیطان پست تر است. چون شیطان یک خطا کرد و آن هم اینکه بر آدم سجده نکرد ولی انسان اگر نماز نخواند برای خدا سجده نمی کند.

حضرت محمد (ص) فرمودند : مجوز عبور از پل صراط نماز است و فرمودند : اگر نماز مومن قبول شود بقیه اعمال او نیز قبول درگاه الهی می باشد.

و همچنین از امام صادق (ع) نقل است :
که از صفات مومن این است که “بسم الله الرحمن الرحیم” را در نماز بلند بگوید و هر کس بعد از تکبیر نماز ، قبل از شروع حمد “اعوذ بالله من الشیطان
الرجیم” را بگوید به اندازه هر مویی که در بدن است هزاران حسنه برای او می نویسند.

گاه‌شمار تاریخ خورشیدی

اردیبهشت ۱۴۰۳
ش ی د س چ پ ج
« فروردین    
1234567
891011121314
15161718192021
22232425262728
293031