مرداد
27
1396

اعتقادات ۲۰

به عنوان جمع بندی مطالب اخبر گفتیم که افراد توی این دنیا بر اساس اعتقاداتشون سه دسته هستند. دسته اول اونهایی که با تعقل و تفکر و از روی اختیار، اعتقادات صحیحی برمبنای تعالیم اهل بیت کسب کرده اند و در راه بنده گی خدا هستند. دسته دوم اونهاییکه از روی جهل و هوای نفس اماره به سوء و البته از روی اختیار، اندوخته علوم فطریشونو ندیده گرفته و با قبول ولایت شیطان، در راه بندگی ابلیس هستند. دسته سوم هم افرادی هستند بلاتکلیف بین دو دسته قبل. از عقل، فکر و اختیارشون برای تعیین تکلیف وضعیت اعتقاداتشون، بصورت متمرکز و هدفمند استفاده نمی کنند و دارای اکثریتِ روی زمین نیز هستند. خدا هم در قرآن زیاد به این دسته اشاره کرده:
َوَأَکْثَرُهُمْ لَا یَعْقِلُونَ (مائده، ۱۰۳).
و اکثرشان تعقل نمی کنند.

نه میشه گفت این دسته بنده خدا هستند و نه میشه گفت بنده شیطان. یکی به میخ میزنند و یکی به تخته. فقط اهل حرف هستند و نه عمل.
وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَعْبُدُ اللَّهَ عَلی حَرْفٍ … (حج، ۱۱).
و از مردم کسی است که خدا را به زبان عبادت می کند…

اما نقش کتب آسمانی و انبیاء و اوصیای اونها در زندگی این سه دسته از مردم چیه؟
طبق صریحِ قرآن، خدای رحمن و رحیم، در جای جای مختلف فرموده که انبیاء الهی و کتابهای آسمانی فقط نقش تذکر دهنده، بیم دهنده و بشارت دهندهٔ مردم از خواب غفلت را بر عهده دارند تا به این وسیله، انسانهای به خواب رفته، تعالیم عالم ارواح و اون عهد و میثاقی که با خدا در عالم ذر بستند رو دوباره بیاد بیارند.

اِنَّا أَرْسَلْناکَ بِالْحَقِّ بَشِیراً وَ نَذِیراً وَ اِنْ مِنْ أُمَّهٍ اِلاَّ خَلا فِیها نَذِیرٌ (فاطر، ۲۴). حتما ما تو را به حقّ بشارت دهنده و ترساننده فرستادیم و هیچ امّتی نیست، مگر آنکه در میان آنها ترساننده ای بوده است.

در واقع خدای مهربون با این کارش، همهٔ اسباب عالم خلقت رو طوری چیده تا با کوچکترین بیداری و اظهار تمایل و کوچکترین قدم برداشتن از سوی ما به سمت خدا، ما رو دوباره در مسیر سعادت هُل بده.!

اما برای اینکه این ندای بیدار کنندهٔ انبیاء که به گوش فردِ مبتلا به خواب روحی برسه و در اون اثرگذار باشه، دو شرط وجود داره.

اسفند
17
1392

سوال که همه عالم راحیرت زده کرد

پسر کوچکی بعدازبازگشت به خانواده ی خود ازآنهاخواست که یک عالم دین برای او حاضرکنند تا به ۳سوالی که داشت جواب بدهد ، بالاخره یک عالم دین برای ایشان بیدا کردندوبین دونفر  صحبتهای زیر رد وبدل شد،

پسربچه :شما کی هستی؟وآیا می توانی به سه سوال بنده پاسخ دهی؟

معلم:من عبدالله، بنده ای ازبندگان خدا وبه سوالات شما جواب خواهم داد به امیدخدا،

پسربچه:آیا شمامطمئنی جواب خواهی داد؟ چون اکثرعلما نتوانستند به سه سوال من پاسخ بدهند!!

معلم :تمام تلاشم را میکنم وباکمک خدا جواب میدهم.

پسر بچه: ۳سوال دارم:

س۱:آیا درحال حاضر خداوندی  وجود دارد ؟اگر وجود دارد شکل و قیافه ی آن را به من نشان بده؟؟

س۲:قضاوقدرجیست؟؟

س۳؟اگرشیطان از آتش خلقت شده است، پس برای چی او دراخرت در آتش  انداخته خواهد شد چون بر ایشان تأثیری نخواهد گذاشت؟

 معلم کشیده ی محکمی را به صورت پسربچه زد ، پسربچه گفت برای جی به من زدی وجه جیزی باعث شد که ازمن ناراحت وعصبانی شوی؟ معلم جواب داد که من ازدست شماعصبانی نشدم و این ضربه ای که به شمازدم جواب هر ۳سوال شماست.

پسربچه: ولی من هیچی را نفهمیدم،

معلم:بعد از اینکه شمارا زدم جه چیزی حس کردی؟؟

پسربچه: حس درد بر صورتم دارم،

معلم: پس ایا اعتقاد داری که درد وألم موجود است؟

پسربچه :بله،

معلم: بس آن رابه من نشان بده.

بسربجه: نمیتوانم.

معلم:این جواب اول من بود.همگی به وجود خداوند اعتقاد داریم ولی ح او راببینیم .سپس اضاف کرد که ایا دیشب خواب دیدی که من تو را خواهم زد؟

پسربچه: نه،

معلم:آیا گاهی به ذهنت اومد که من تو را روزی خواهم زد؟

پسربچه :نه.

معلم :این قضا وقدربود.

سپس اضاف کرد :دستی که با آن تو را زدم از چه چیزی خلقت شده است؟

پسربچه: أز گل.

معلم :وصورت تو ازچی ؟

پسربچه:باز از گل.

معلم :چه چیزی حس کردی بعد ازینکه بهت زدم؟

پسربچه :حس درد وألم داشتم.

معلم :آفرین،پس دیدی چطور گل بر گل درد واردمیکند این با اراده خدا انجام میشود،

پس با اینکه شیطان از آتش خلقت شده ،أما اگرخدا خواست، این آتش مکان دردناکی برای شیطان خواهد بود،

أرزش خواندن و نشر را دارد… این چنین معلمی میتواند نسلها را تربیت کند..

نویسنده مهمان: خانم عطیه گلی

اسفند
16
1392

گمراه بودن منتظران

از مأموریت که برگشت خوشحال بود.
پرسید: راستی فرمانده! گمراه کردن اینها چه فایده ای دارد؟

ابلیس جواب داد: امام اینها که بیاید عمر ما تمام می شود. اینها را که غافل می کنیم امامشان دیرتر می آید.


با کنجکاوی پرسید: این هفته پرونده ها چطور بود؟


ابلیس نگاهی عاقل اندر سفیه به او انداخت و گفت: 
مگر صدای گریه ی آقایشان را نمیشنوی!!؟

اللهم عجل لولیک الفرج.

نویسنده مهمان: خانم نرگس آقاجانی

مرداد
22
1392

زفر کیست؟

در روز رستاخیز ابلیسى که به افسارى آتشین مهار شده باشد آورده شود، و زفر[۱] که با دو افسار آتشین مهار شده باشد آورده شود؛ ابلیس به سویش شتابد و فریاد کشد و بگوید: مادرت به عزایت نشیند من که خلق اول و آخر را به فتنه انداختم یک افسار آتشین دارم تو کى هستى که با دو افسار آتشین مهارشده‏اى؟! زفر گوید: من کسى هستم که فرمان دادم و اطاعت شدم و خداى فرمان داد و مخالفت شد.

*** این کلام در این منابع آمده است:

مجلسى ۸ (چاپ قدیم) ۲۰۵، ۲۱۲، ۲۱۳.+ صدوق/ ثواب الاعمال ۲۴۸، ۲۵۵.+ عیاشى/ تفسیر ۲/ ۲۲۳+ البرهان ۲/ ۳۱۰+ نور الثقلین ۲/ ۵۳۴.

منبع: تاریخ سیاسى صدر اسلام / ترجمه کتاب سلیم‏ / افتخار زاده، محمود رضا / هلالى، سلیم بن قیس‏



[۱] ( ۱) در ادبیّات سیاسى تاریخى شیعه، زفر را نام مستعار مرد شماره دوّم کودتاى سقیفه دانسته‏اند، و نویسنده معتقد است که علاوه بر این، زفر مى‏تواند رمزى از غاصبان نهضتهاى تاریخى اسلام در هر عصرى و نسلى باشد؛ یعنى که ایمان و آرمان و امید امت و ملّتى را با نهضتى به بازى گرفتن و دجّال گونه خلقى را به پاى خویش افکندن و در پى پیروزى و قدرت و غارت دستاوردهاى نهضت، بر خاکستر سرد و سیاه آن، بذر سیاه یأس و ارتداد و ابتذال و اعتزال و ارتجاع افشاندن … در آموزشهاى عاشورا مى‏خوانیم: اللهم العن کل غاصب و جائر … پروردگارا همه غاصبان و ستمگران تاریخ را لعنت کن …

شهریور
12
1391

با شیطان بیشتر آشنا شویم

همانطور که می دانیم شیطان از جنس جن است و از آتش خلق شده ، قبل از اینکه از بهشت رانده شود خدا را بسیار عبادت می کرده ، به همین دلیل”عزازیل” نام گرفته است.

امام علی (ع) می فرمایند : شیطان هفتاد هزار سال خدا را عبادت کرد و فقط یک نماز دورکعتی او چهار هزار سال طول کشید. وقتی خدا انسان را از خاک آفرید و در آن روح دمید به تمام ملائکه دستور داد که بر آدم سجده کنند و همه سجده کردند به غیر از ابلیس.

شیطان به خدا گفت : من هفتاد هزار سال تو را عبادت کردم و خود فرموده ای که هرکسی مرا عبادت کند عبادتش را بی نتیجه نمی گذارم و عوضش را به او می دهم.
خداوند فرمودند : هرچه می خواهی در دنیا به تو عطا می کنم.
شیطان گفت : اول اینکه اجازه بدهی تا قیامت زنده بمانم.
خداوند پاسخ داد : تو را مهلت می دهم.
دوم اینکه در مقابل هر یک فرزند آدم دو فرزند به من عطا کنی که برای هریک از اولاد آدم دو فرزند را مسلط کنم تا آنها را به گمراهی بکشانند ؛ خداوند باز
هم قبول کرد.
سـوم اینـکه از تـو مـی خــواهــم مــرا در بدن اولاد آدم همچون خون جریان دهی که از هر کجای بدن انسان بتوانم او را به معصیت بکشانم.
چهارم اینکه می خواهم اولاد آدم ما را نبینند ، اما ما آنها را ببینیم.
 پنجم اینکه می خواهم به من قدرتی دهی که به هر شکلی که می خواهم درآیم و هر کجا که می خواهم بروم.
 ششم اینکه می خواهم تا دم مرگ پیش اولاد آدم باشم (یعنی حتی وقتی که حضرت ملک الموت (س) برای قبض روح به سراغ انسان می آید ، شیطان هم حاضر می شود و انسان را وسوسه می کند)

امام باقر (ع) می فرمایند :
هنگامی که انسان در حال جان کندن است خیلی تشنه می شود و در آن هنگام شیطان با یک لیوان آب می آید و میگوید اگر بر من سجده کنی و کافر شوی این آب را به تو می دهم وقتی ناامید می شود شیطان آب را می ریزد و می گوید من از تو بیزارم و می رود.

 هفتم اینکه از تو می خواهم که مرا به سینه اولاد آدم مسلط گردانی تا او را وسوسه کنم.
خداوند در پایان می فرماید :
تمام خواسته هایت را برآورده می کنم ولی هرکس پیرو تو باشد او را با تو به جهنم می فرستم.

بعد شیطان می گوید : ای خدا به عزت و جلالت قسم که همه انسان ها را گمراه می کنم مگر عـده ای مـعـدود کــه بنده خاص تو هستند. پس گفت حالا که مرا بیرون می کنی جایی برای زندگی کردنم معین کن.
خداوند فرمودد : تو را در حمام ها و هر جا که محل رفت و آمد مردم باشد قرار دادم

شیطان گفت : غذای من چه باشد ؟

خداوند فرمودند : سر هر سفره ای که (بسم الله الرحمن الرحیم) گفته نشود بنشین و با آنها که همچو حیوان گرسنه اند غذا بخور!

حضرت امام محمد باقر (ع) در این باره می فرمایند : اگر اول غذا یادتان رفت “بسم الله” بگویید ، آخر غذا بگویید تا شیطان هرچه خورده برگرداند.
بعد شیطان گفت : که من احتیاج به آب دارم. خداوند فرمودند : آب تو شراب و هر چیز مست کننده باشد.
شیطان گفت : برای من کتابی قرار بده ؛ خداوند فرمود : کتاب تو وشم باشد (خالکوبی ها و کتاب های سحر و جادو) و بعد گفت : برای من حدیثی قرار بده ،
خداوند فرمود :حدیث تو دروغ است.

روزی حضرت محمد (ص) شیطان را حاضر در مسجدالحرام دیدند. پیش او رفتند و به او فرمودند : ای ملعون چرا ناراحتی ؟
شیطان گفت : از دست تو و امت تو ناراحتم.
حضرت فرمودند : چرا از من ناراحتی ؟
شیطان گفت : چون این همه تلاش می کنم تا مردم را گمراه کنم ولی تو در روز قیامت آنها را شفاعت می کنی و تمام زحمات مرا به هدر می دهی به همین خاطر با تو دشمنم. حضرت فرمودند : از امتم چرا ناراحتی ؟
شیطان گفت :

اول اینکه :

وقتی به هم می رسند سلام می کنند که سلام اسم خداست و من از این اسم میترسم.
دوم اینکه :

وقتی همدیگر را می بینند به یکدیگر دست می دهند و تا دستهایشان از هم بیرون نیامده گناهشان بخشیده می شود.
سوم اینکه :
وقتی می خواهند غذا بخوردند “بسم الله” می گویند و من دیگر نمی توانم غذا بخورم و گرسنه باقی می مانم.
چهارم اینکه :
بعد از غذا خوردن “الحمدالله”می گویند.
پنجم اینکه :
وقتی اسم تو می آید بلند بلند صلوات ختم می کنند و ثواب آن آن قدر زیاد است که من فرار می کنم.
ششم اینکه :
وقتی می خواهند کاری بکنند “انشاءالله” می گویند و من دیگر نمی توانم در آن کار دخالت کنم و آنها را بر هم زنم.
هفتم اینکه :
صدقه می دهند و وقتی که صدقه می دهند هم گناهشان آمرزیده می شود و هم هفتاد نوع بلا را از خود دور میکنند.

حضرت نبی (ص) در این مورد می فرمایند : وقتی انسان دستش را در جیبش می کند تا صدقه بدهد هفتاد شیطان دست او را می گیرند تا او را منصرف نمایند.
هشتم اینکه :
قرآن می خوانند و در خانه ای که قرآن خوانده می شود دیگر جایی برای من باقی نمی ماند چون در آن خانه ملائکه رفت و آمد می کنند.
نهم اینکه :
مرا زیاد لعنت می کنند و با هر لعنت یک زخم بر بدنم می افتد و تا زمانی که آن شخص را به گمراهی نکشانم آن زخم ها خوب نمی شوند.
دهم اینکه :
هنگامی که گناه می کنند سریع توبه می کنند و زحمات مرا هدر می دهند.
یازدهم اینکه :
عطسه که می کنند”الحمدالله” می گویند.

حضرت محمد (ص) فرمودند : عطسه از طرف خداوند و خمیازه از طرف شیطان است و وقتی عطسه می کنید باید “الحمدالله” بگویید.

وقتی انسان نماز می خواند شیطان از او دور می شود. بخصوص اگر سجده طولانی باشد ، شیطان از روی ناراحتی فریاد می کشد.

حضرت امام صادق (ص) فرمودند : هرکس نماز نخواند از شیطان پست تر است. چون شیطان یک خطا کرد و آن هم اینکه بر آدم سجده نکرد ولی انسان اگر نماز نخواند برای خدا سجده نمی کند.

حضرت محمد (ص) فرمودند : مجوز عبور از پل صراط نماز است و فرمودند : اگر نماز مومن قبول شود بقیه اعمال او نیز قبول درگاه الهی می باشد.

و همچنین از امام صادق (ع) نقل است :
که از صفات مومن این است که “بسم الله الرحمن الرحیم” را در نماز بلند بگوید و هر کس بعد از تکبیر نماز ، قبل از شروع حمد “اعوذ بالله من الشیطان
الرجیم” را بگوید به اندازه هر مویی که در بدن است هزاران حسنه برای او می نویسند.

گاه‌شمار تاریخ خورشیدی

اردیبهشت ۱۴۰۳
ش ی د س چ پ ج
« فروردین    
1234567
891011121314
15161718192021
22232425262728
293031