فروردین
6
1403

سجده شکر

به سجده شکر پس از ادای فریضه نماز، سفارش اکید کرده اند و بلکه آن را جبران کننده قصورِ نداشتن حضور قلب در نماز معرفی کرده و فرموده اند: اگر در نماز حضور قلب نداشتید با نافله آن را تدارک کنید و اگر در نافله نیز حضور نداشتید با سجده شکر آن را جبران کنید [۱]

انسان عابد نه تنها از خداوند طلبکار نیست، بلکه بدهکار او هم می‌شود و باید برای توفیق عبادت که خدای سبحان به او عطا فرموده سجده شکر کند و اگر عجز انسان نبود لازم بود برای هر سجده شکری نیز سجده شکر دیگری کند، چنان که در بیان نورانی امام سجّاد(سلام الله علیه) آمده است: خدایا ما هرگاه تو را شکر کردیم بدهکار شدیم؛ زیرا با توفیق شکر، نعمت جدیدی به ما عطا کردی که خود نیازمند شکری دیگر است. [۲]

[۱]وسائل الشیعه ج۷ ص۶
‌[۲]بحار الانوار ج۹۱ ص۱۴۶

تسنیم ج۴ ص۴۸

 

https://t.me/ebrahim_1364

https://ble.ir/ebrahim_1364

اسفند
28
1397

چرا هر رکعت نماز دو سجده دارد؟

از امام على(ع) از فلسفه سجده اول سؤال شد، حضرت فرمود:

سجده اول به این معنا است که خدایا اصل ما از خاک است. و معناى سر برداشتن از سجده این است که خدایا ما را از خاک خارج کردى.و معناى سجده دوم، این است که خدایا دو باره ما را به خاک برمى گردانى. و سربرداشتن از سجده دوم به معناى این است که خدایا یک بار دیگر در قیامت از خاک بیرونمان خواهى آورد…

علل‌الشرایع،شیخ‌صدوق،ج۱،ص۲۶۲

اردیبهشت
20
1392

سجده‌های بسیار بجای آور

مردی نزد پیامبر صلّی‌الله‌علیه‌واله آمد و عرض کرد: گناهانم بسیار شده‌اند و اعمال نیکم اندک است.

پیامبرصلّی‌الله‌علیه‌واله فرمودند: سجده‌های بسیار بجای آور چرا که سجده گناهان را آنچنان می‌ریزد که باد برگهای درختان را می‌ریزد.

(بحارالانوار، ج۸۵،ص۱۶۲)

دی
30
1391

سجده به غیر خدا

بندگی غیر خدا، ناپسند و ممنوع بوده و در پی آن، سجده نیز اگر نشانی از پرستش غیر خدا به شمار آید، مجاز نمی باشد، اما اگر همین سجده، به فرمان خداوند و جهت اجابت دعوتش، در مقابل انسانی و برای احترام به او  انجام  پذیرد، چنین سجده ای نه تنها حرام نیست، بلکه نوعی عبودیت و بندگی پروردگار نیز به شمار خواهد آمد، همان گونه که تمام فرشتگان؛ غیر از ابلیس چنین سجده ای را به جا آوردند.

در این جا شبهه ای به وجود می آید که خداوند از یک طرف سجده بر غیر خدا را ممنوع نموده، و از طرفی دیگر دستور صادر می نماید که همان سجده ممنوعه، انجام پذیرد و این دو ظاهراً با هم متناقض اند، امّا اگر با دقّت به آن نگاه کنیم می بینیم که هیچ تناقضی بین آن دو وجود ندارد!

به عنوان مثال، اگر پدری یک بار به فرزندش بگوید که از وسیلۀ نقلیۀ من جهت تفریحات ناسالم استفاده نکن! و بار دیگر از او درخواست نماید که با همان وسیلۀ نقلیه، مهمانی را به منزلش بازگرداند، آیا می توان این دو گفتار او را متناقض ارزیابی نمود؟! در این دو گفتار پدر، هیچ تناقضی مشاهده نمی شود؛ چرا که شرایط هشت گانه تناقض در آن کامل نیست؛ بنابراین، اگر آن فرزند به درخواست دوم پدرش پاسخ مثبت نداده و خواهش اول او را بهانۀ نافرمانی خود قرار دهد، از نگاه مردم با انصاف، این بهانۀ او پذیرفتنی نخواهد بود.

به همین ترتیب اگر خداوند، یک بار اعلام نماید که سجده ای که نشانه ای از پرستش باشد، بر غیر من مجاز نیست و بار دیگر امر نماید که جهت احترام و نه پرستش، به آدم سجده نمایید، نباید آن دو را با هم متناقض پنداشت، بلکه نافرمانی از دستور او را باید نوعی سرکشی تلقی نمود؛ از این رو، ابلیس با سرپیچی از این فرمان، از دایرۀ بندگی پروردگار خارج شد.

تمام آنچه گفته شد، با فرض آن است که خداوند قبل از امر ملائکه به سجود؛ سجده بر غیر خود را تحریم نموده باشد، اما گفتنی است که چنین تحریمی از قبل وجود نداشته و در ادیان گذشته نیز سجده بر غیر خدا ممنوع شمرده نمی شد، چون نشانی از احترام بود و نه پرستش!

بر همین اساس، سجده پدر و برادران یوسف در مقابل او نیز امری ناپسند به شمار نمی آمد، به همین دلیل است که در قرآن، با آن که آیات بسیاری در ارتباط با سجده بر خداوند وجود دارد، اما در هیچ آیه ای مشاهده نمی شود که سجده بر غیر خداوند را به صورت مطلق، ممنوع نماید، حتی اگر تنها برای احترام باشد. آیاتی که به نوعی ناظر بر ممنوعیت سجده بر غیر خدا است، منحصر در مواردی است که مانند سجده بر ماه و خورشید، شائبۀ پرستش آنان را به دنبال داشته باشد.البته بعدها و در زمان ظهور اسلام، به دلیل این که سجده به تدریج از حالت احترام خارج شده و  به عنوان نمادی از پرستش درآمده بود، پیشوایان دینی و امامان معصوم (ع)، پیروان خود را از هرگونه سجده ای بر غیر خداوند باز می داشتند.

منابع:
۱. یوسف، ۱۰۰، “و خروا له سجدا”.

۲. انسان، ۲۶؛ نجم، ۶۲؛ علق، ۱۹ و … .

۳. فصلت، ۳۷، “لا تسجدوا للشمس و لا للقمر و اسجدوا لله الذی خلقهن إن کنتم إیاه تعبدون”.

۴. حر عاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعه، ج ۱۴، ص ۴۰۷ و ۴۰۸، ح ۱۹۴۷۴، موسسه آل البیت، قم، ۱۴۰۹ ق.
دی
28
1391

فلسفه سجده سهو

در خصوص علت و حکمت تشریع دو سجده سهو، در روایت آمده است که آن دو «مرغمتان»[۱] نسبت به شیطان هستند، که با توجه به معانی ماده رغم،[۲] یعنی سجده سهو باعث خواری و خشم شیطان و نوعی مخالفت و دشمنی با شیطان است.

اما این که چگونه دو سجده سهو، باعث خواری و خشم شیطان می شوند، باید به ارزش سجده، در عالم بندگی توجه کرد.

بنابر روایات: سجده نهایت بندگی بنی آدم به شمار می آید،[۳] نزدیک ترین حالت بنده به ذات حق تعالی است.[۴] سخت ترین حال برای شیطان این است که ببیند انسان در حال سجده است.[۵]

امام خمینی (ره) در مورد اسرار و رازهای حالت سجده می گوید: راز اصل سجده، ترک خویشتن، چشم از خود شستن و چشم بستن از ما سوی الله می باشد، سرّ قرار دادن سر بر خاک، چشم پوشیدن از مقامات خود و علامت تسلیم تام بودن و توجه به اصل خویش و یادآوری از نشئه خاکی خود است.[۶]

لذا فراموشی، شک و سهو در نماز، گرچه یک گناه محسوب نمی شود، اما نوعی نقص معنوی در مقام بندگی ذات حق تعالی محسوب می شود و به همین جهت ذات حق تعالی از بنده خود خواسته است تا آن را با بهترین جزء نماز که سجده است، جبران نماید که مایه خواری و خشم شیطان شود.

منابع:

۱. عاملی، حر، وسائل الشیعه، ج ۸، باب ۱۴، ح ۱۰۴۸۲، و باب ۱۹، ح ۱۰۵۱۶ و باب ۳۲، ح ۱۰۵۶۱٫

۲. فرهنگ جدید فارسی – عربی، ترجمه المنجد، ماده رغم.

۳. جامع احادیث الشیعه، ج ۵، ح ۲۳۵: به نقل از رازهای نماز، ص ۱۳۰٫

۴. همان،ح ۲۹۳۴ و ص ۱۲۳٫

۵. عروه الوثقی، ج ۱، ص ۵۳۴٫

۶. امام خمینی (ره)، آداب نماز، ص ۳۵۶و ۳۵۷

گاه‌شمار تاریخ خورشیدی

اردیبهشت ۱۴۰۳
ش ی د س چ پ ج
« فروردین    
1234567
891011121314
15161718192021
22232425262728
293031