آذر
26
1397

امام جمعه و مشکلات جامعه

برخی می‌گویند: امام جمعه موظف است، هر مشکل یا خلافی را دید، داد بزند. آیا این سخن درست است؟ در دو بخش با استناد به قرآن و حدیث و در بخش دوم کلام امام به این مطلب پاسخ می‌دهم.

 

مسئولیت‌پذیری و امام جمعه‌بودن
ملاک ما قرآن و کلام معصوم علیه السلام است، نه ناراحتی‌ها و درخواست‌های افراد که دنبال آن هستند که دل خودشان را خنک کنند. ما باید هر کاری می‌کنیم، هم حسن فعلی داشته باشد، یعنی کاری باشد که عقل و نقل آن را خوب می‌دانند و هم حسن فاعلی یعنی فقط برای خدا انجام شود. به این روایت توجه کنید، آن‌وقت تکلیف خودمان را پیدا کنیم:
عَنْ أَبِی الْجَارُودِ قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ علیه السلام:‏
إِذَا حَدَّثْتُکُمْ بِشَیْ‏ءٍ فَاسْأَلُونِی مِنْ کِتَابِ اللَّهِ.
ثُمَّ قَالَ فِی بَعْضِ حَدِیثِهِ: إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله و سلم:
نَهَى عَنِ الْقِیلِ وَ الْقَالِ وَ فَسَادِ الْمَالِ وَ کَثْرَهِ السُّؤَالِ.
فَقِیلَ لَهُ: یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ أَیْنَ هَذَا مِنْ کِتَابِ اللَّهِ؟
قَالَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ: «لا خَیْرَ فِی کَثِیرٍ مِنْ نَجْواهُمْ إِلَّا مَنْ أَمَرَ بِصَدَقَهٍ أَوْ مَعْرُوفٍ أَوْ إِصْلاحٍ بَیْنَ النَّاسِ»
وَ قَالَ‏: «وَ لا تُؤْتُوا السُّفَهاءَ أَمْوالَکُمُ‏ الَّتِی جَعَلَ اللَّهُ لَکُمْ قِیاماً» [نساء: ۵]
وَ قَالَ‏: «لا تَسْئَلُوا عَنْ أَشْیاءَ إِنْ تُبْدَ لَکُمْ تَسُؤْکُمْ‏» [مائده: ۱۰۱] [الکافی: ۱/۶۰]
حدیث شریف یکی از احادیث بسیار مهم در تفسیر و فهم قرآن است. پیش از توضیح حدیث، یک حدیث از امام صادق علیه السلام را ملاحظه فرمایید:
«مَا مِنْ أَمْرٍ یَخْتَلِفُ فِیهِ اثْنَانِ إِلَّا وَ لَهُ أَصْلٌ فِی کِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَکِنْ لَا تَبْلُغُهُ عُقُولُ الرِّجَالِ» [الکافی: ۱/۶۰]
دو نفر در امری اختلاف ندارند، مگر این‌که اصلی در قرآن برای آن است، اما خردهای مردمان به آن نمی‌رسد. خلاصه در مسائل اجتماعی، بهترین مرجع قرآن است. اما چه درد بزرگی که ما از قرآن و اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام دور هستیم.
و این درد ماست که ائمۀ اطهار علیهم السلام که قران در اختیارشان بود، مجال و اجازه نیافتند تا قرآن را برای مردم تفسیر فرمایند.
حالا با این روایت، روایت امام باقر علیه السلام را ملاحظه فرمایید. نخست یک اصل کلی می‌فرمایند:
«إِذَا حَدَّثْتُکُمْ بِشَیْ‏ءٍ فَاسْأَلُونِی مِنْ کِتَابِ اللَّهِ»
هر سخنی که به شما دربارۀ چیزی گفتم: از من دربارۀ آن از کتاب خدا پرسش کنید.» یعنی اصل این سخن در قرآن است و لازم است شما فهم کنید اصل این سخن را و برای فهم آن از من بپرسید. زیرا خردهای مردمان به آن نمی‌رسد و باید از طریق اهل القرآن به حقیقت برسند.
این دستور چقدر جامع است؟ و چقدر راه‌گشا؟ و چقدر ما دور هستیم از حقیقت قرآن و کلام معصوم علیه السلام؟ نباید تأسف خورد و نالید؟
اما بخش دوم حدیث که به بحث آیۀ موردنظر مربوط است:
ثُمَّ قَالَ فِی بَعْضِ حَدِیثِهِ: إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله و سلم:
نَهَى عَنِ الْقِیلِ وَ الْقَالِ وَ فَسَادِ الْمَالِ وَ کَثْرَهِ السُّؤَالِ.
فَقِیلَ لَهُ: یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ أَیْنَ هَذَا مِنْ کِتَابِ اللَّهِ؟
قَالَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ: «لا خَیْرَ فِی کَثِیرٍ مِنْ نَجْواهُمْ إِلَّا مَنْ أَمَرَ بِصَدَقَهٍ أَوْ مَعْرُوفٍ أَوْ إِصْلاحٍ بَیْنَ النَّاسِ»
که این نهی از قیل و قال و شلوغ‌کاری است. به جای این‌که داد بزنید، فریاد کنید، جو جامعه را متشنج کنید، جامعه را ملتهب کنید و به نظام و دستگاه‌های نظام بی‌اعتماد کنید، در جلسات محرمانه مطالب را پیگیری کنید. این اصل قرآنی است. بله اگر جواب نگرفتید، راه‌ها دیگر باز است.
وَ قَالَ‏: «وَ لا تُؤْتُوا السُّفَهاءَ أَمْوالَکُمُ‏ الَّتِی جَعَلَ اللَّهُ لَکُمْ قِیاماً» [نساء: ۵]
فساد مال آن است که اموال خود را به سفیهان بدهید، زیرا مال موجب قیام و پابرجایی شما و جامعه است. چه غصۀ پرغصه‌ای ما در این جهت داریم؟
وَ قَالَ‏: «لا تَسْئَلُوا عَنْ أَشْیاءَ إِنْ تُبْدَ لَکُمْ تَسُؤْکُمْ‏» [مائده: ۱۰۱]
سوال زیاد که موجب می‌شود، گیر کنیم. منظور از سوال زیاد، تفحض زیاد است که آن‌وقت از پس آن برنمی‌آیید و گرفتار می‌شوید.
حالا با توجه به حدیث شریف، وظیفۀ اولیه و ذاتی امام جمعه چیست؟ گفتن و تذکردادن و تلاش این‌که در جلسات خصوصی مشکلات را بیان کند. اگر شد که بهتر و اگر نشد، قیل و قال نکند، مگر این‌‌که نتیجه داشته باشد و مردم را با خود در مبارزه با مشکلات همراه کند. نه این‌که مردم را ناامیدکند.

 

امام و وظیفۀ امام جمعه
حضرت امام دربارۀ وظیفۀ ائمۀ جمعه می‌فرمایند:
امام جمعه باید به مردم خدمت کند، حفظ انقلاب به حفظ حیثیت روحانیت است. و اگر در مرکزی خلافی پیش آمد، مستقیماً دخالت نکنید، مردم را ارشاد و دل‌گرم کنید، مراقب باشند که مردم را مأیوس نکنند. بلکه تبلیغات دشمن را خنثی کنند. و به نظام جمهوری اسلامی مطمئن کنند. مسئولان نظام نمی‌خواهند خلاف اسلام عمل کنند، اما مشکلات زیاد است، در هر منطقه‌ای هم مشکل است. اما مسئولان دارند کوشش می‌کنند، تا امور را اصلاح کنند. وظیفۀ ائمۀ جمعه نصیحت و ارشاد و رفتار برادرانه است، مردم را موعظه کنند. خطاها را در نماز جمعه مطرح نکنند. [صحیفۀ امام: ۱۶/۹۷ ـ ۹۹] «این شأن امام جمعه نیست که در محضر همه مردمى که هستند، حیثیت یک آدمى را که خطا کرده، اشتباه کرده، یا- فرضاً- تعمّد کرده، این را از بین ببرند.» [همان»: ۱۶/۹۹] وظیفۀ خطیب جمعه ارشاد و دعوت است تا کارهای اصلاح شود. [همان: ۱۶/۹۹]
«باید مردم را بیدار کنید که امروز شما دشمن زیاد دارید.» [همان: ۱۶/۹۸]
امام جمعه نزد خدا مسئول است تا محتوای اصیل صدر اسلام را احیاء کند. [همان: ۱۷/۳۹]
امام جمعه حق دخالت در امور و کارهای دولتی را ندارد، این موجب بی‌نظمی می‌شود. کار او نظارت و ارشاد است. و اگر مشکلی دید، اول گوش‌زد می‌کند و تذکر می‌دهد. اگر طرف مقابل گوش نداد، به مقام مافوق او مراجعه کند. آن‌ها هم گوش ندادند، به مرجع بالاتر تا «جایی که گوش بدهند.» مسئولیت کارها با امام جمعه نیست. او مسئول اجتماع مردم و توجه‌دادن آنان به امور مسلمانان و شریک‌کردن آنان در امور است. کناره‌گیری، دخالت‌نکردن در امور مسلمانان، عزلت‌گزینی در اسلام نیست. [همان: ۱۷/۴۰ ـ ۴۱]
فکر می‌کنم، سخن به قدر کافی روشن است.

امام جمعه وظیفۀ فریادزدن ندارد، بلکه وظیفۀ او مشارکت‌دادن مردم در امور اجتماع است و نسبت به مشکلات محلی هم باید راه طولانی را برود و اگر نشد، علنی کند. این راهی است که بنده در طول این مدت در رابطه با مشکلات لواسان رفته‌ام و خسته هم نمی‌شود.
و الله الموفق و المعین.

 

حجت‌الاسلام والمسلمین سید سعید لواسانی

تیر
20
1397

?‍ سه دفتری که خداوند اعمال بندگان را در آن‌ها ثبت می‌کند ?‍

 پیامبراکرم(ص) فرمود: برای اعمال بندگان سه دفتر هست؛

❶ دفتری که خدا چیزی از آن را نمی آمرزد.

❷ دفتری که خدا به آن اهمیت نمی دهد.

❸ دفتری که خداوند از هیچ چیز آن نمی گذرد.


سپس فرمود:

دفتری که خدا چیزی از آن را نمی‌آمرزد، شرک به خدا است.


دفتری که خدا به آن اهمیت نمی‌دهد، ستمی است که بنده میان خود و خدا به خویشتن کرده است. مانند روزه‌ای که خورده یا نمازی که ترک کرده و خداوند اگر بخواهد آنرا می‌بخشد و از آن می گذرد.


 و اما دفتری که خداوند از هیچ چیز آن نمی‎گذرد ستمهائی است که بندگان به یکدیگر کرده‌اند که ناچار باید تلافی شود.


 نصایح، نوشته مرحوم آیت الله مشکینی احادیث 

اسفند
10
1396

چگونگى تقسیم درآمدهاى عمومى در صدر اسلام

اصطلاح «بیت المال» در متون روایى،یک اصطلاح عام براى درآمدهاى عمومى مسلمانان است که براى مصرف در اختیار حکومت اسلامى قرار مى گیرد . از بررسى جامعِ روایات، به طور کلّى دوگونه مورد مصرف براى بیت المال به دست مى آید : مصارف خاص و مصارف عام .

?۱ . مصارف خاص

آن دسته از مصارف عمومى که داراى عنوانى خاص هستند :
تأمین فقرا و مستمندان و از کارافتادگان و خانواده هاى شهدا ، تأمین حقوق کارگزاران بیت المال و قضات و سربازان ، آموزش و بهداشت،مخارج زندانیان، بدهى بدهکاران ، دیه مقتولانى که ضامن شخصى ندارند ، عمران و آبادى شهرها و …

?۲ . مصارف عام

در صدر اسلام ، پس از تأمین مصارف خاص، مازاد بیت المال بین عموم مسلمانان تقسیم مى‌شد. در متون روایى از این نوع مصرف ، به عنوان حقّ عام افراد در بیت المال، یاد شده است .

?دو ویژگى اساسى توزیع مطلوب بیت المال از دیدگاه اسلام :
۱) رعایت عدالت در تقسیم ، ۲) حبس نکردن حقوق عمومى .

?در نامه هایی که امام علی علیه السلام به کارگزاران خویش نوشته است، اختصاص بخشى از منابع بیت المال بر طبقات محروم و کم درآمد ، همواره مورد تأکید قرار گرفته است .

⭐ تأکید فراوان ایشان بر لغو امتیازات ناروا و موهوم و اعطاى حقوق برابر بر خویشاوند و بیگانه، عرب و عجم، زن و مرد، و افراد باسابقه و مشهور و افراد گم نام، تصویر تابناکى از عدالت انسانى را براى عدالتجویان جهان به نمایش گذاشته است .

شهریور
12
1396

بررسی احکام و فلسفه حج‌ در‌ قرآن

چرا حج؟

«…وَ لِلَّهِ عَلَی النَّاسِ حِجُّ الْبَیْتِ مَنِ اسْتَطاعَ اِلَیْهِ سَبیلاً وَ مَنْ کَفَرَ فَاِنَّ الله غَنِی عَنِ الْعالَمینَ.» (۱)

این عید را عید الکبیر می‏گویند و اجتماع حج بزرگ‌ترین تظاهر دسته جمعی مردم است. نه تنها در اسلام و بری مسلمین ، بلکه در دنیا و بری انسان‌ها.

یقیناً بدتان نمی‏آید بدانید که این مراسم و قربانی چه معنی دارد، منشأ تاریخی و اجتماعی آن چیست، چگونه برقرار شده است، چه منظوری در کار بوده است و حالا چه فایده‏ی دارد… و اگر دوراندیش باشید، نقش آن در آینده چه خواهد بود و چه آثاری می‏تواند داشته ‏باشد؟…
شاید کنجکاویتان از این جهت بیشتر تحریک شده‌ ‏باشد که آنچه راجع به مناسک و اعمال حج شنیده‏اید به نظرتان، عجیب و بدوی بیاید و غیر قابل هضم باشد. مانند سر تراشیدن، لنگ‏بستن، دور یک چهار دیواری گردیدن، لِیلِی دویدن، ریگ به شیطان پراندن،
چنین استفهام و تعجب بری بسیاری از اشخاص پیش میآید.از سی چهل سال قبل به این طرف عناوینی مانند اجتماع سالیانه مسلمین، کنگره بزرگ اسلامی یانمونه صحری محشر و غیره در زبان‌ها و قلم‌ها وارد شده‏است.
بنده شخصاً، خیلی متقاعد و مطمئن از این نوع توجیهات و فلسفه‌بافی‌ها نمیشدم و به دلم نمیچسبید. آثار زنده و عملی که بر اجتماعات ملی و بین‏ المللی مترتب میشود و تشکیلات و ترتیبات و نتایجی را که از یک کنگره انتظار میرود در مراسم حج نه میدیدم و نه میشنیدم. درست است که فوج فوج، از اقصی بلاد اسلام، عرب و فارس و ترک و سیاه و سرخ در ذیحجه هر سال آهنگ کعبه را میکنند و در هم میشوند اما بیگانه و بی خبر از یکدیگر به آنجا میروند و بیگانه و بیخبر برمیگردند (یابرمیگشتند) بدون آنکه حتی یک سلام علیک ساده ما بین یک حاجی جوشقانی ایرانی با یک کاکاسیاه زنگباری یا عرب حجازی ردو بدل شود.

میپرسیدم‏ آیا از زمان و زبان حضرت‏ پیغمبر و ائمه اطهار سراغ داریم که آنها استفاده کنگره‏ی و ایجاد تشکیلات ‏و تبلیغات بین ‏الامم‏ اسلامی از این‏ مراسم نموده ‏باشند؟ …

در هشت نه سال قبل استطاعت سفر فراهم و افتخار زیارت نصیبم شد. البته در آن تلاقی و تجمع عظیم و در آن محیط تقارب و تقریب ملل مختلف مسلمان امکان آشنائی و تفاهم افراد و تبادل اطلاعات و نظریات وجود داشت و در میان زائرین غیر ایرانی عرب زبان فی الجمله جلسات و حضور در سخنرانیها انجام میگرفت. اما از آنچه بتوان نامش را کنگره اسلامی یا تجمع و توحید بین امت‌هی مسلمان گذاشت، خیلی دور بود(۲).

آنچه که بیشتر برای بنده مشهود و محسوس شد و در مراجعت به ایران برای دوستان ارمغان آوردم و تشریح نمودم این بود که فریضه حج در مجموعه خود یک وسیله واقعاً ممتاز و مؤثر بری احیاءِ و تذکار سنت حضرت ابراهیم در جهت خداپرستی و اصلاح قلوب است.
حضرت ابراهیمی که پدر پیغمبران مورد پیروی اکثریت مردم روی زمین و پایه‏ گذار مذاهب‌ توحیدی امروزی است و قرآن به طرز بینظیری او را شناسانده و تجلیل کرده و اسلام را به او نسبت داده‏است.
البته همین هم چیز کمی نیست. با فرض وجود خدا و اعتقاد به او بسیار کار بزرگی است!

برگرفته از سخنرانی مرحوم مهدی بازرگان در عید قربان ۱۳۳۸

شهریور
9
1396

اسرار و حکمت قربانی

فدا کردن مال و انفاق آن در راه خدا از جمله اسراسر و حکمتهای قربانی است.

کشتن حیوان در مراسم قربانی اشاره به کشتن نفس اماره است و مرد خداشناس با شمشیر برنده عقل و ایمان، حیوان نفس را که به طور دائم وی را به کارهای زشت وا می دارد مقتول سازد و خانه دل را از لوث نفس لئیم پاک گردانده، آنرا در راه حق و پیشگاه محبوب قربانی کند و حج اکبر نماید که اگر نفس اماره و خواهش های او کشته نشوند و آرام نگیرند هرگاه تمام نعمتها و ثروتهای دنیوی در اختیارش باشد و زمین و آسمان را ببلعد باز هم سیر نمی شود و ندای هل من مزید دارد.

در روایات می خوانیم اولین قطره خون قربانی که ریخت، خداوند گناهان صاحبش را می بخشد، اوقاتی که به خاطر تولد نوزاد یا ورود مسافر یا دفع بلا، گوسفند ذبح می شود، در روح و روان و حرکت اهل خانه شور و نشاطی پدید می آید.

به هرحال، ذبح صدها هزار گوسفند و نحر هزاران شتر، یک نوع جلوه و زیبایی بوده، مظهر روحیه ایثار دسته جمعی است که خود از شعائر الهی است.

سیر کردن گرسنه ها: یکی از اسرار قربانی سیر کردن گرسنه ها است قرآن در این باره می‌فرماید: «فکلوا منها واطعمواالقانع والمعتر» از گوشت‌هایی که قربانی می کنید هم خودتان میل نمائید، هم به قانع و معتر بدهید. قانع، فقیری است که به آنچه می گیرد، قانع است. معتر، فقیری است که علاوه بر تقاضای کمک اعتراض هم می کند.این نشان دهنده بینش وسیع اسلام است که سفارش به خود را فراموش کنید نه دیگران را و در تقسیم گوشت و اطعام، پای بند تملق یا دعا و تواضع فقیر نباشید؛ او را سیر کنید، گرچه با شنیدن زخم زبان باشد.

گاه‌شمار تاریخ خورشیدی

اردیبهشت ۱۴۰۳
ش ی د س چ پ ج
« فروردین    
1234567
891011121314
15161718192021
22232425262728
293031