اعتقادات ۴۴

نوشته شده توسط مدیر    بدون دیدگاه |

گفتیم که قرآن در واقع شکل نزول کرده و ساده شده ای از حقایقی هست که خدا میخاد ما با این حقایق آشنا شده و اونها رو بکار ببندیم. لذا هرچی بیشتر با قرآن مانوس شده و سروکار داشته باشیم، حقایق و علوم بیشتری رو متوجه میشیم.

برای همین هم هست که گفته شده قرآن بطن ها و لایه های زیادی داره. یعنی حقایق نهفته شده در قرآن خیلی زیاده و نباید فقط به شکل ساده شده و ظاهر مطالب قرآن اکتفا کرد.

ولی قرآن یکمرتبه نازل و ساده سازی نشده. بلکه قرآن و علوم و حقایقش در نوبتهای مختلف و به مرور ساده تر  شده. در عالَمِ مثال مانند اینکه وقتی بخایم دمای آب جوشی رو پایین تر بیاریم تا بشه اونو استفاده کنیم (نزول دمای آب) ، اونو چند بار از کاسه ای به کاسهٔ دیگه میریزبم تا با این کاسه به کاسه کردن، خنک تر بشه.

لذا نزول حقایق قرآن هم مراتبی داره که به ترتیب زیر انجام شده:

مرتبه اول نزول:

در مرحله اول، این علم خداست که به محض خلق شدن اول مخلوق، یعنی روح پیامبر اکرم علیه السلام، بر قلب ایشان نازل شد. یعنی خداوند علم بینهایتش رو که قابلیت انتقال به مخلوقی محدود رو نداشت، در اندازه ای محدود و به شکل تصویر ساده تر شده ای از حقایق، که قابل درک برای پیامبر باشه، تبدیل کرد و بر قلب مبارکشون نازل کرد.

مثل اینکه ما تصویری که از صورت خودمون توی آئینه می بینیم، دقیقا شبیه به خودِ صورت ماست. یعنی اون تصویرِ صورت از نظر رنگ، اندازه، شفافیت و سایه و روشنیِ پوست و چین و چروک و … دقیقا شبیه به صورت خود ماست ولی خودِ صورت ما نیست و از نظر ذات (یعنی نحوه بوجود اومدن و مواد تشکیل دهنده) مثل صورت ما نیست و فرق داره و فقط تصویری تموم عیاره از صورتمون که فقط صفات بیرونی ما رو بیان می کنه و نه ذات و درون ما رو. خدا هم نخواسته که عینا همه علم خودش رو به ما منتقل کنه، چون از ظرفیت و درک ما مخلوقات خارجه، ولی فقط خواسته که علم خودمونو تا جائیکه ممکنه مثل خودش کنیم. لذا با تهیهٔ تصویر ساده شده ای از حقایق و علم مربوط به خودش (تنزل دادن مفاهیم این حقایق)، اونها رو در قالب علوم و حقایق اولیه قرآن، در قلب پیامبر اکرم و سایر معصومین علیهم السلام قرار داد.