22
1393
دعای دوازدهم: طلب توبه
نیایش در مقام اعتراف و طلب توبه
وَ کَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَیْهِ السّلَامُ فِی الِاعْتِرَافِ وَ طَلَبِ التّوْبَهِ إِلَى اللّهِ تَعَالَى
اللّهُمّ إِنّهُ یَحْجُبُنِی عَنْ مَسْأَلَتِکَ خِلَالٌ ثَلَاثٌ، وَ تَحْدُونِی عَلَیْهَا خَلّهٌ وَاحِدَهٌ
یَحْجُبُنِی أَمْرٌ أَمَرْتَ بِهِ فَأَبْطَأْتُ عَنْهُ، وَ نَهْیٌ نَهَیْتَنِی عَنْهُ فَأَسْرَعْتُ إِلَیْهِ، وَ نِعْمَهٌ أَنْعَمْتَ بِهَا عَلَیّ فَقَصّرْتُ فِی شُکْرِهَا.
وَ یَحْدُونِی عَلَى مَسْأَلَتِکَ تَفَضّلُکَ عَلَى مَنْ أَقْبَلَ بِوَجْهِهِ إِلَیْکَ، وَ وَفَدَ بِحُسْنِ ظَنّهِ إِلَیْکَ، إِذْ جَمِیعُ إِحْسَانِکَ تَفَضّلٌ، وَ إِذْ کُلّ نِعَمِکَ ابْتِدَاءٌ
فَهَا أَنَا ذَا، یَا إِلَهِی، وَاقِفٌ بِبَابِ عِزّکَ وُقُوفَ الْمُسْتَسْلِمِ الذّلِیلِ، وَ سَائِلُکَ عَلَى الْحَیَاءِ مِنّی سُؤَالَ الْبَائِسِ الْمُعِیلِ
مُقِرٌّ لَکَ بِأَنّی لَمْ أَسْتَسْلِمْ وَقْتَ إِحْسَانِکَ إِلّا بِالْإِقْلَاعِ عَنْ عِصْیَانِکَ، وَ لَمْ أَخْلُ فِی الْحَالَاتِ کُلّهَا مِنِ امْتِنَانِکَ.
فَهَلْ یَنْفَعُنِی، یَا إِلَهِی، إِقْرَارِی عِنْدَکَ بِسُوءِ مَا اکْتَسَبْتُ وَ هَلْ یُنْجِینِی مِنْکَ اعْتِرَافِی لَکَ بِقَبِیحِ مَا ارْتَکَبْتُ أَمْ أَوْجَبْتَ لِی فِی مَقَامِی هَذَا سُخْطَکَ أَمْ لَزِمَنِی فِی وَقْتِ دُعَایَ مَقْتُکَ.
سُبْحَانَکَ، لَا أَیْأَسُ مِنْکَ وَ قَدْ فَتحْتَ لِی بَابَ التّوْبَهِ إِلَیْکَ، بَلْ أَقُولُ مَقَالَ الْعَبْدِ الذّلِیلِ الظّالِمِ لِنَفْسِهِ الْمُسْتَخِفّ بِحُرْمَهِ رَبّهِ.
الّذِی عَظُمَتْ ذُنُوبُهُ فَجَلّتْ، وَ أَدْبَرَتْ أَیّامُهُ فَوَلّتْ حَتّى إِذَا رَأَى مُدّهَ الْعَمَلِ قَدِ انْقَضَتْ وَ غَایَهَ الْعُمُرِ قَدِ انْتَهَتْ، وَ أَیْقَنَ أَنّهُ لَا مَحِیصَ لَهُ مِنْکَ، وَ لَا مَهْرَبَ لَهُ عَنْکَ، تَلَقّاکَ بِالْإِنَابَهِ، وَ أَخْلَصَ لَکَ التّوْبَهَ، فَقَامَ إِلَیْکَ بِقَلْبٍ طَاهِرٍ نَقِیٍّ، ثُمّ دَعَاکَ بِصَوْتٍ حَائِلٍ خَفِیٍّ.
قَدْ تَطَأْطَأَ لَکَ فَانْحَنَى، وَ نَکّسَ رَأْسَهُ فَانْثَنَى، قَدْ أَرْعَشَتْ خَشْیَتُهُ رِجْلَیْهِ، وَ غَرّقَتْ دُمُوعُهُ خَدّیْهِ، یَدْعُوکَ بِیَا أَرْحَمَ الرّاحِمِینَ، وَ یَا أَرْحَمَ مَنِ انْتَابَهُ الْمُسْتَرْحِمُونَ، وَ یَا أَعْطَفَ مَنْ أَطَافَ بِهِ الْمُسْتَغْفِرُونَ، وَ یَا مَنْ عَفْوُهُ أَکْثرُ مِنْ نَقِمَتِهِ، وَ یَا مَنْ رِضَاهُ أَوْفَرُ مِنْ سَخَطِهِ.
وَ یَا مَنْ تَحَمّدَ إِلَى خَلْقِهِ بِحُسْنِ التّجَاوُزِ، وَ یَا مَنْ عَوّدَ عِبَادَهُ قَبُولَ الْإِنَابَهِ، وَ یَا مَنِ اسْتَصْلَحَ فَاسِدَهُمْ بِالتّوْبَهِ وَ یَا مَنْ رَضِیَ مِنْ فِعْلِهِمْ بِالْیَسِیرِ، وَ مَنْ کَافَى قَلِیلَهُمْ بِالْکَثِیرِ، وَ یَا مَنْ ضَمِنَ لَهُمْ إِجَابَهَ الدّعَاءِ، وَ یَا مَنْ وَعَدَهُمْ عَلَى نَفْسِهِ بِتَفَضّلِهِ حُسْنَ الْجَزَاءِ.
مَا أَنَا بِأَعْصَى مَنْ عَصَاکَ فَغَفَرْتَ لَهُ، وَ مَا أَنَا بِأَلْوَمِ مَنِ اعْتَذَرَ إِلَیْکَ فَقَبِلْتَ مِنْهُ، وَ مَا أَنَا بِأَظْلَمِ مَنْ تَابَ إِلَیْکَ فَعُدْتَ عَلَیْهِ.
أَتُوبُ إِلَیْکَ فِی مَقَامِی هَذَا تَوْبَهَ نَادِمٍ عَلَى مَإ؛–ّّ فَرَطَ مِنْهُ، مُشْفِقٍ مِمّا اجْتَمَعَ عَلَیْهِ، خَالِصِ الْحَیَاءِ مِمّا وَقَعَ فِیهِ.
عَالِمٍ بِأَنّ الْعَفْوَ عَنِ الذّنْبِ الْعَظِیمِ لَا یَتَعَاظَمُکَ، وَ أَنّ التّجَاوُزَ عَنِ الْإِثْمِ الْجَلِیلِ لَا یَسْتَصْعِبُکَ، وَ أَنّ احْتِمَالَ الْجِنَایَاتِ الْفَاحِشَهِ لَا یَتَکَأّدُکَ، وَ أَنّ أَحَبّ عِبَادِکَ إِلَیْکَ مَنْ تَرَکَ الِاسْتِکْبَارَ عَلَیْکَ، وَ جَانَبَ الْإِصْرَارَ، وَ لَزِمَ الِاسْتِغْفَارَ.
وَ أَنَا أَبْرَأُ إِلَیْکَ مِنْ أَنْ أَسْتَکْبِرَ، وَ أَعُوذُ بِکَ مِنْ أَنْ أُصِرّ، وَ أَسْتَغْفِرُکَ لِمَا قَصّرْتُ فِیهِ، وَ أَسْتَعِینُ بِکَ عَلَى مَا عَجَزْتُ عَنْهُ.
اللّهُمّ صَلّ عَلَى مُحَمّدٍ وَ آلِهِ، وَ هَبْ لِی مَا یَجِبُ عَلَیّ لَکَ، وَ عَافِنِی مِمّا أَسْتَوْجِبُهُ مِنْکَ، وَ أَجِرْنِی مِمّا یَخَافُهُ أَهْلُ الْإِسَاءَهِ، فَإِنّکَ مَلِیءٌ بِالْعَفْوِ، مَرْجُوٌّ لِلْمَغْفِرَهِ، مَعْرُوفٌ بِالتّجَاوُزِ، لَیْسَ لِحَاجَتِی مَطْلَبٌ سِوَاکَ، وَ لَا لِذَنْبِی غَافِرٌ غَیْرُکَ، حَاشَاکَ
وَ لَا أَخَافُ عَلَى نَفْسِی إِلّا إِیّاکَ، إِنّکَ أَهْلُ التّقْوَى وَ أَهْلُ الْمَغْفِرَهِ، صَلّ عَلَى مُحَمّدٍ وَ آلِ مُحَمّدٍ، وَ اقْضِ حَاجَتِی، وَ أَنْجِحْ طَلِبَتِی، وَ اغْفِرْ ذَنْبِی، وَ آمِنْ خَوْفَ نَفْسِی، إِنّکَ عَلَى کُلّ شَیْءٍ قَدِیرٌ، وَ ذَلِکَ عَلَیْکَ یَسِیرٌ، آمِینَ رَبّ الْعَالَمِینَ.
ترجمه :
خدایا سه خصلت مرا از مسئلت تو باز مىدارد و یک خصلت مرا بر آن برمىانگیزد:
باز مىدارد مرا امرى که صادر کردهاى و من از امتثال آن کندى کردهام و نهیى که فرمودهاى و من به مخالفتش شتافتهام، و نعمتى که آن را به من بخشیدهاى و من در شکرش کوتاهى نمودهام.
و بر مىانگیزد مرا، به مسئلت تو، تفضلت بر هر که رو به تو آورد، و از راه نیکبختى به درگاه تو آید، زیرا که همه احسانهاى تو از روى تفضل است و همه نعمتهایت بىمقدمه و بدون سابقه استحقاق است. پس اکنون این منم اى خداى من که بر در خانه عزتت مانند منقادى ذلیل ایستادهام و در عین شرمندگى به مانند سائل محتاجى عیالبار در پیشگاه تو معترفم که به هنگام احسانت جز به خوددارى از عصیانت گردن ننهادم و از همگى وظایفى که در برابر تو داشتم تنها به همین خوددارى اکتفا کردم و با این همه در همگى احوال از انعام تو بىبهره نبودهام، پس اى خداى من آیا اقرارم به بدى کردارم به نزد تو، مرا سود مىدهد؟ و آیا اعترافم به زشتى رفتارم مرا از عذاب رهائى مىبخشد؟ یا در این مقام و موقعیتم تیغ خشم خود رابر من آختهاى و در همین هنگام که ترا همى خوانم غضب خود را ملازم من ساختهاى؟ منزهى تو اى خدا از تو نومید نمىشوم زیرا تو خود در توبه را به روى من گشودهاى بلکه همچون آن بنده ذلیل به سخن مىپردازم که در باره خود ستمکار ونسبت به حرمت پروردگار خود سهل انگار شده. آن بنده که شمار گناهانش عظیم گشته تا خطرناک شده، و ایام عمرش روى برتافته تا سپرى گشته، تا چون بنگریسته که وقتکار بگذشته و دوران عمر به پایان رسیده، و یقین کرده که از عذاب تو پناهى و از انتقام تو گریزگاهى نیست، به قصد انابه بسوى تو روى آورده، و توبهاش را براى تو خالص ساخته، پس با دلى پاک و پاکیزه بسوى تو برخاسته و آنگاه ترا با نالهاى محزون و آهسته بخوانده، در حالى که از شدت فروتنى در برابر تو خم شده، و در اثر سرافکندگى چنبر گشته، و ترس هر دو پایش رابلرزه افکنده، و سیل اشک گونههایش را فرا گرفته، و در آن حال که تو را همى خواند که: اى مهربانترین مهربانان، و اى رحیمتر کسى که طالبان رحمت شب و روز آهنگ او کنند، و اى مهربانتر کسى که آمرزش طلبان گرد او گردند، و اى کسى که عفوت از انتقامت فزون است. و اى کسى که خشنودیت از خشمت بیشتر است. و اى کسى که بوسیله حسن تجاوز بر خلق خود منت نهادهاى، و اى کسى که بندگانت را به پذیرفتن توبه عادت دادهاى و اى کسى که اصلاح امور فاسدشان را بوسیله توبه خواستهاى. و اى کسى که از عمل ایشان به مقدار اندک خشنود شدهاى و اى کسى که اندک ایشان را پاداش فراوان دادهاى. و اى کسى که اجابت دعا را بر ایشان ضمانت کردهاى و اى کسى که به آیین تفضل، پاداش نیک را بر عهده خود به ایشان وعده دادهاى من گناهکارترین گناهکارى نیستم که تو او را آمرزیده باشى و نکوهیدهترین کسى نیستم که عذر به درگاه تو آورده و تو عذرش را پذیرفته باشى، و ستمکارترین کسى نیستم که نزد تو توبه کرده و تو باز با او احسان کرده باشى باز مىگردم بسوى تو در چنین حال، بازگشتن کسى که از کرده پیشین خود پشیمان، و از آنچه بر او گرد آمده نگران است و از ورطهاى که در آن افتاده از روى خلوص شرمسار است، و مىداند که عفو از معصیت عظیم در نظر تو بزرگ نمىنماید و در گذشتن از گناه بزرگ بر تو دشوار نیست، و تحمل جرمهاى بیرون از حد بر تو گران نمىآید و محبوبترین بندگانت نزد تو کسى است که سرکشى بر تو را فرو گذارد. و از اصرار بر گناه، اجتناب کند، و طلب آمرزش را ادامه دهد. و من نزد تو بیزارى مىجویم از آنکه سرکشى کنم، و به تو پناه مىبرم از آنکه در گناه اصرار ورزم، و براى آنچه در آن کوتاهى کردهام، از تو آمرزش مىطلبم، و براى هر عملى که از انجامش فرو ماندهام از تو یارى مىجویم.
خدایا بر محمد و آلش رحمت فرست، و حقوقى را که بر ذمه من دارى بر من ببخش، و از آنچه مستوجب آنم معافمدار و از آنچه بدکاران از آن هراسانند، پناهم ده، زیرا که تو بر عفوت کمال قدرت دارى، و براى آمرزش، مورد امیدوارى هستى و به درگذشتن از گناه معروفى، حاجتم را جز در خانه تو محل طلبیدنى، و گناهم را غیر از تو آمرزندهاى نیست. حاشا که چنین نباشى! و من جز از تو بر خود بیم ندارم. زیرا که توئى سزاوار پرهیزکارى، و اهل آمرزش .
بر محمد و آلش رحمت فرست، و حاجتم را روا کن. و مطلبم را برآور و گناهم رابیامرز. و دلم را از ترس ایمن ساز، زیرا که تو بر هر چیز قدرت کامل دارى. و آن کار بر تو آسان است. دعایم را مستجاب فرماى، اى پروردگار جهانیان.
26
1392
شرحی بر مناجات شعبانیه
مناجات شعبانیه مناجات بسیار معروفی است. کسانی که این مناجات را خوانده و به مضامین عالی آن پی بردهاند آن را بسیار عزیز و محترم میدانند و به خاطر همین مناجات شعبانیه است که با ماه شعبان انس میگیرند. و حتی منتظر و مشتاق آمدن این ماه هستند.
در مناجات شعبانیه مطالب زیادی در مورد کیفیت معامله بندگان با خدای جل جلاله آمده است و این مناجات به خوبی نحوه درخواست کردن از خدا آداب دعا کردن و طلب آمرزش نمودن از خدا را بیان میکند و در آن استدلالات لطیفی که با راز و نیاز و مناجات با خدا مناسب است برای امیدوار شدن به درگاه لطف و رحمت خداوند آمده است و این مناجات مفاهیمی مثل قرب و لقای خداوند و دیدار با او را به صورت آشکار و واضح تبیین مینماید تا شبهات سالکان و شکهای منکران و وحشت اهل شک برطرف شود. بنا به تفسیر یک عارف بزرگ:« مناجات شعبانیه اشاره ای است به معرف نفس و معرفت نفس راه شناخت و معرفت خداست.»
اشاره به چند فراز از مناجات شعبانیه
خلاصه کلام اینکه یکی از مهمترین کارها در ماه شعبان خواندن مناجات شعبانیه است. جتی بر شخص سالک واجب است که بعضی از فرازهای آن را به خاطر سپرده و در تمامی طول سال بخواند و در قنوتهای نمازهای خود و در دیگر حالات عرفانیاش به وسیله این فرازها با خدا به مناجات و راز و نیاز بپردازد. و هنگام خواندن این فراز غافل نبوده و با توجه کامل بخواند:
«وَ أَنِرْ أَبْصَارَ قُلُوبِنَا بِضِیَاءِ نَظَرِهَا إِلَیْکَ حَتَّى تَخْرِقَ أَبْصَارُ الْقُلُوبِ حُجُبَ النُّورِ فَتَصِلَ إِلَى مَعْدِنِ الْعَظَمَهِ وَ تَصِیرَ أَرْوَاحُنَا مُعَلَّقَهً بِعِزِّ قُدْسِکَ»
« و دیدههای دلمان را به نور توجه آن به سوی خود روشن گردان تا دیدههای دل پردههای نور را پاره کند و به محزن اصلی بزرگی و عظمت برسد و ارواح ما آویخته به عزت مقدست گردد.»
و بیاندیشد و خوب فکر کند آیا واقعا قلب او چنین چشمی دارد که به وسیله آن بتواند آن نور را درک کند؟ پردههای نور یا همان حجب النور چیستند؟ و آن چیزی که در پس این پردههاست و به عنوان معدن عظمت توصیف شده، چیست؟
درک معنای دعا و مناجات
خواندن دعا فقط به این نیست که کلماتی را خوانده و جملاتی را بگوید. آن کسی که با خدا مناجات میکند باید بداند که در مناجاتش چه میگوید و از پروردگار خود چه میخواهد. در مورد انسانی که نمیداند در مناجات و راز و نیازش از خداوند چه چیزی خواسته، درست نیست که بگوییم او درخواست فلان چیز را کرده بلکه درست این است که بگوییم او الفاظی را بر زبان جاری ساخته است و کسی که تنها به خواندن الفاظی از دعا و مناجات بسنده میکند دعاکننده نیست.
خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید:« اَمَّن یُّجیبُ المُضطَرَّ اِذا دَعاهُ وَ یَکشِفُ السُّوءَ..»« یا کسی که دعای مضطر را اجابت میکند و گرفتاری را برطرف میسازد.»(سوره نمل آیه ۶۲)
و همچنین فرمود:«ادعونی أستجب لکم» «بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را.»(سوره غافر آیه ۶۰)
و فرمود:«إنَّ اللهَ کَانَ بِکُم رَحیماً» «خداوند نسبت به شما مهربان است.»(سوره نسا آیه ۳۲)
اما در هیچ کجای قرآن نفرموده است که الفاظی را بخوانید.
در هر صورت مناجات شعبانیه یکی از بزرگترین مناجاتها است و این مناجات نعمتی بزرگ از برکات خاندان حضرت محمد صل الله علیه و اله است که تنها صاحبدلان و آگاهان قدر آن را میدانند:«لِمَن کانَ لَه أوْ أَلقی السَّمعَ وَ هُوَ شَهید»(سوره ق آیه ۳۷) و افراد بیخبر و غفلت زده نمیتوانند و قادر نیستند که فواید و انوار درخشان این مناجات را درک کنند.
قدر نعمت مناجات
قسم به جان خود میخورم که بیشتر مردم قدر و ارزش نعمت مناجات را نمیدانند. مناجات شعبانیه از علوم و معارف والایی سرچشمه گرفته که فقط اهل آن یعنی اولیای خدا که از راه کشف و شهود به آن رسیدهاند میتوانند پی به مقام و ارزش آن ببرند و یکی از بهترین نعمتهای اخروی که هیچ یک از نعمتهای دنیایی را نمیتوان با آن مقایسه کرد رسیدن به این معارف از راه مکاشفه میباشد.
حضرت امام جعفر صادق علیه السلام در این فرمایش خویش اشاره به این موضوع کرده و فرمودهاند : « اگر مردم پی به فضیلت معرفت و شناخت خدا میبردند دیگر به زرق و برق زندگی دنیا که در اختیار دشمنان ماست خیره نمیشدند و دنیا در پیش چشم آنها از خاکی که بر روی آن قدم میگذارند بیارزشتر میشد و با داشتن معرفت خدا همانند کسی که در بوستانهای بهشت با اولیای خدا همصحبت است از زندگی لذت می بردند.»
المراقبات ۱۹۲/۱۹۵
گاهشمار تاریخ خورشیدی
ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
---|---|---|---|---|---|---|
« فروردین | ||||||
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
آخرین دیدگاه
نوشته های تازه
- منتظر ظهور ولی عصر خرداد ۲۶, ۱۳۹۲
- خداوند متعال، قرآن را مثل حبل و طنابِ مستحکم به زمین آویخت خرداد ۲۶, ۱۳۹۲
- غربت امام حسن علیه السلام میان یارانشان خرداد ۲۶, ۱۳۹۲
- سجده شکر خرداد ۲۶, ۱۳۹۲
- مسابقه رنگ آمیزی به مناسبت میلاد حضرت ولی عصر خرداد ۲۶, ۱۳۹۲