اردیبهشت
13
1392

مراسم خواستگارى حضرت فاطمه علیهاالسلام

على علیه السلام مى فرماید:

برخى از صحابه نزد من آمدند و گفتند:

– چه مى شود محضر رسول الله صلى الله علیه و آله برسى و درباره ازدواج فاطمه علیه السلام با ایشان سخن بگویى!

من خدمت پیغمبر صلى الله علیه و آله رسیدم، هنگامى که مرا دیدند، خنده اى بر لبانشان ظاهر شد و سپس فرمودند:

– یا اباالحسن! براى چه آمدى؟ چه مى خواهى؟

من از خویشاوندى و پیش قدمى خود در اسلام و جهاد خویش در رکاب آن حضرت سخن گفتم.

رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود:

– یا على! راست گفتى و حتى بهتر از آنى که گفتى.

عرض کردم :

– یا رسول الله! من براى خواستگارى آمده ام، آیا فاطمه را به همسرى من قبول مى کنید؟

پیغمبر صلى الله علیه و آله فرمود:

– على! پیش از تو هم بعضى براى خواستگارى فاطمه آمده اند و چون موضوع را با فاطمه در میان مى گذاشتم، معمولا آثار نارضایتى در سیماى وى نمایان مى گشت، اما اکنون تو چند لحظه صبر کن! تا من برگردم.

رسول خدا صلى الله علیه و آله نزد فاطمه رفت آن بانو از جا برخاست به استقبال حضرت شتافت و عباى پیغمبر را از دوش گرفت، کفش از پاى حضرت بیرون آورد و آب آماده کرد و با دست خویش پاى حضرت را شست و سپس در جاى خود نشست.

آن گاه پیامبر صلى الله علیه و آله به ایشان فرمود:

فاطمه جان! على بن ابى طالب کسى است که تو از خویشاوندى و فضیلت و اسلام او به خوبى باخبرى و من نیز از خداوند خواسته بودم که تو را به همسرى بهترین و محبوبترین فرد نزد خدا در آورد. حال، او از تو خواستگارى کرده است. تو چه صلاح مى دانى؟

فاطمه ساکت ماند و چهره شان را از پیامبر برگرداند! رسول خدا رضایت را از سیماى زهرا علیه السلام دریافت.

آن گاه از جا برخاست و فرمود:

الله اکبر! سکوت زهرا نشان از رضایت اوست.

جبرئیل علیه السلام به نزد حضرت آمد و گفت :

اى محمد! فاطمه را به ازدواج على در آور! خداوند فاطمه را براى على پسندیده و على را براى فاطمه.

با این کیفیت، پیغمبر فاطمه علیه السلام را به ازدواج من در آورد.

پس از آن، رسول خدا صلى الله علیه و آله نزد من آمده، دستم را گرفتند و فرمودند:

برخیز به نام خدا و بگو: على برکه الله، و ماشاء الله، لا حول الا بالله توکلت على الله 

آن گاه مرا آوردند در کنار فاطمه علیه السلام نشاندند و فرمودند:

– خدایا! این دو، محبوبترین خلق تو در نزد منند، آنان را دوست بدار و خیر و برکت بر فرزندانشان عطا فرما و از جانب خود نگهبانى بر آنان بگمار و من هر دوى آنان و فرزندانشان را از شر شیطان، به تو مى سپارم

آذر
12
1391

روزه در روز بیست و یکم ماه محرم

شیخ مفید روایت کرده است که:« شب بیست و یکم ماه محرم، شبی است که حضرت فاطمه زهرا(س) به خانه امیر مؤمنان(ع) رفتند و شب ازدواج آن بانو می‌باشد.» و به همین خاطر روزه این روز، برای ادای شکر و سپاس به درگاه خداوند مستحب است.

مؤلف می‌گوید:« در این باب روایات زیادی که بین آنها اختلاف هم وجود دارد بیان شده، اما تنها آگاهان و هوشیاران می‌دانند که در این شب عزیز، خداوند چه نعمت‌هایی به دوستان خاص خویش و تمامی مسلمانان عطا کرده است و فقط آنها می‌دانند که هر چه خیر و برکت در این جهان است همه و همه به برکت وجود دوازده امام و تربیت و راهنمایی و ارشاد و نور تربت شریف آنان است. به خصوص برکات نور دوازدهمین امام، قیام کننده به حق، حضرت حجه بن الحسن(ع) که خداوند به واسطه وجود آن حضرت نعمت‌های خویش را به اهل همه دین‌ها تمام نموده است.

آری، به وجود آن حضرت عدالت خداوندی نمایان شده و تمامی دین، خاص خداوند خواهد شد و این همه نعمت نیست مگر از برکت شبی که بانوی دو عالم حضرت زهرا(س) قدم به خانه امام علی(ع) نهاد. به همین خاطر شخص مراقب باید به شکرانه این نعمت به گرفتن روزه و انجام عبادات و دیگر تقرب جستن‌ها اقدام نماید. باشد که با تعظیم و احترام به این روزها او نیز در جرگه کسانی قرار گیرد که خداوند در قرآن خویش آنان را به «تقوای دل» توصیف کرده که فرمود:«وَ مَن یُعَظّم شَعائِرَ اللهِ فَإنَّها مِن تَقوَی القُلُوب» «و هر کس شعائر الهی را بزرگ دارد این کار نشانه تقوای دل‌هاست»

و رعایت همین نکات ظریف و دقیق است که سبب می‌شود شرافت و نورانیت اعمال بیشتر شده و پاداش مراقبت‌های انسان بیشتر گردد، و این از منظر خداوند پنهان نیست، همان‌گونه که بر دانایان و خردورزان مخفی نمی‌باشد.

برگرفته از کتاب المراقبات

گاه‌شمار تاریخ خورشیدی

اردیبهشت ۱۴۰۳
ش ی د س چ پ ج
« فروردین    
1234567
891011121314
15161718192021
22232425262728
293031