دی
8
1397

سقیفه و غدیر – سوال بیست و هفتم

شبهاتی وجود دارد که اهل سنت نسبت به عملکرد شیعیان دارند که اگر اجازه بفرمایید مطرح می کنم تا حقیقت روشن شود.
نزد أهل سنت اینطور مطرح هست که: ما چیزی به عنوان اعتراض بر قضا و قدر خدا نداریم. یعنی مثلا فرزندی از دست دادید، بعد لباس یا گریبان بدرید یا بر سر و صورت خود بزنید. شرعاً حرام است. رسول الله صلی الله علیه و آله می فرمایند:

لیس منا من ضرب الخدود و شق الجیوب و دعا بدعوی الجاهلیه.
از ما نیست کسی که این کار را انجام بدهد.
صحیح البخاری، جلد ۲، ص ۸۳ ـ صحیح مسلم، ج۱، ص۷۰.
البته شیعیان به خاطر محبت و آن ارادتی که نسبت به حضرت سیدنا حسین دارند، این کار را انجام می دهند، اما از نظر اهل سنت، این ابراز ارادت و محبت نیست. محبت در تبعیت است. امام حسین وار زندگی کن، نه این که سالی یک بار بیایی و این طور گریه کنی؟ لطفا در این مورد توضیح بفرمایید؟

پاسخ:

در آیه ۸۴ سوره یوسف، خداوند درباره حضرت یعقوب علیه السلام که در غم حضرت یوسف علیه السلام بود، می فرماید:

یا أَسَفی عَلی یُوسُفَ وَ ابْیَضَّتْ عَیْناهُ مِنَ الْحُزْنِ فَهُوَ کَظیمٌ
ای دریغ از یوسف! و دیدگانش از غم سفید شد، اما او خشم خود را فرو می برد.

آیا حضرت یعقوب علیه السلام به قضا و قدر إلهی اعتراض داشتند؟!
آقای زمخشری که از استوانه های علمی أهل سنت است، وقتی به این آیه شریفه می رسد، نقل می کند:
أنه ما جفت عیناه من وقت فراق یوسف إلی لقائه ثمانین عاما و ما علی وجه الأرض أکرم علی الله عز وجل من یعقوب علیه السلام.
حضرت یعقوب از زمان فراق حضرت یوسف زمان دیدارش، هشتاد سال اشک ریخت و چشمانش از گریه خشک نشد و در روی زمین، هیچ بنده ای گرامی تر از حضرت یعقوب (علیه السلام) نزد خداوند نبود.
الکشاف عن حقائق التنزیل و عیون الأقاویل للزمخشری، ج۲، ض ۳۳۹ ـ تفسیر النسفی، ج۲، ص۲۰۱ ـ تفسیر البحر المحیط لأبی حیان الأندلسی، ج۵، ص۳۳۴ ـ تفسیر أبی السعود، ج۴، ص۳۰۱
آیا حضرت یعقوب علیه السلام ـ نستجیر بالله ـ اعتراض به خدا داشت؟!
آیا عظمت مصیبتی که بر اهل بیت رسول الله صلی الله علیه و آله در جریان کربلا وارد شد با فراق حضرت یوسف قابل مقایسه است؟ آیا امام حسین علیه السلام یک فرد عادی بود که بتوان چنین ظلمی را در مورد ایشان در طول تاریخ به فراموشی سپرد؟ مگر نه این که طبق حدیث جابر بن عبدالله انصاری که متواتر بین اهل سنت و شیعه است ایشان سومین امام منصوب شده از طرف خداوند متعال برای هدایت بشر بودند؟ چرا امت طوفان زده آن زمان در مقابل امام زمان خود ایستادند؟ و ایشان و فرزندان و یاران باوفایشان را به بدترین وجه ممکن به شهادت رساندند؟

آذر
23
1397

سقیفه و غدیر – سوال دوازدهم

اهل سنت معتقدند که لفظ مولی در خطبه غدیر به معنی حبیب و دوست و صدیق است و منظور پیامبر از این جمله این بوده است که هر کس من دوست یا صدیق او هستم علی نیز چنین است. لذا چطور شما کلمه ولی و مولی را به امامت و سرپرستی امت تعبیر می کنید؟

 

✍️ پاسخ: 

⚡️اولا چطور می توان پذیرفت که رسول خدا صلی الله علیه و آله سید و سرور حکما و خاتم انبیاء که طبق این آیه “ما ینطق عن الهوی” از روی هوای نفس سخن نمی گویند هزاران نفر را در گرمای سخت از حرکت بازداشته و در آن صحرای بی آب و گیاه فرود آورند صرفا برای بیان این که علی دوست و صدیق من است؟

 چه اقتضایی داشت که در آغاز سخنانشان از مرگ خویش خبر دهند و از چه جهت دست علی علیه السلام را بالا بردند؟

برای چه پیش از سخنانشان از آنها گواهی گرفتند که مگر من به شما از خودتان اولی نیستم و همه پاسخ دادند بلی؟

از چه جهت عترت را هم ردیف و هم وزن کتاب خدا قرار دادند؟

اهل سنت می گویند علت برگزاری مراسم روز ۱۸ ذیحجه رفع اختلافی بوده که بین برخی از مردم یمن و حضرت علی رخ داده بود؛ از طرفی می گویند پیامبر پس از اینکه همه ی طوایف به شهرهای خود باز گشتند ؛ فقط در میان مردم مدینه که همراهشان بودند فرمودند:

مَن کنتُ مولاه فهذا علی مولاه

سوال اینست که چرا اختلافی که بین بعضی از مردم یمن (که روز ۱۸ ذیحجه در غدیر خم نبودند) باحضرت علی پیش آمده بود را به اجتماع مردم مدینه بکشانند درحالی که یک کلمه هم از این اختلاف حرفی بمیان نیاورند!

 

⚡️ثانیا چطور است که ابوبکر و عمر پس از رسیدن به خلافت در خطبه هائی با استفاده از کلمه ولی خود را ولی امر مسلمین خوانده و گفتند:

یا ایها الناس قید ولیتکم….فاختارونی علیهم والیا… فانی ولیت هذا الامر….. (عیون الاخبار تالیف ابن قتیبه دینوری جلد ۱ ص ۳۴- طبری و ابن کثیر در کتب تاریخشان ص ۲۳۷ و ۲۳۸- امسال الاشراف تالیف بلاذری جلد ۱ ص ۲۵۴)

آیا این ادعای اهل سنت یک بام دو هوا نیست؟

 

ادامه دارد….

آذر
22
1397

سقیفه و غدیر – سوال دهم

 

چگونه ثابت می کنید پیامبر اکرم در روز غدیر خطبه ای طولانی ایراد فرمودند؟

✍ پاسخ :

اولا بین “خطبه” و “جمله” در ادبیات عرب فرق هست . اهل سنت از طرفی سخنرانی پیامبر را “خطبه” می نامند و از طرفی تقریبا یک “جمله” را در برخی کتبشان بعنوان خطبه ی پیامبر در غدیر ذکر می کنند.

ثانیا آنچه اهل سنت درباره ی خطابه ی غدیر در کتبِ مختلفشان نقل کرده اند با هم متفاوت است و این تفاوت علامت اختلافی است که در نقل های مختلف در این باره در کتبشان است ، اگر پیامبر یک جمله فرموده بودند چگونه است که نقل ۱۱۰ راوی در این باره با هم متحد نیست (معتقدیم به نسبت بغضی که داشته اند ؛ کم یا زیاد ؛ بخشهائی از خطبه را در نقل هایشان حذف کرده اند)

چطور می توان این تنافض را پذیرفت که راویان اهل سنت از کلمه “خطبه غدیر” استفاده کرده اند اما در بیان، گاهی فقط به بخش “من کنت مولاه فهذا علی مولاه ؛ اَللّهمَ وَالِ مَن وَالاهُ وَ عادِ مَن عَاداه” و حداکثر چند جمله کوتاه دیگر بسنده کرده اند ؟
و نیز چطور می توان قبول کرد که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم ۱۲۰ هزار نفر را سه روز در آن بیابان با حداقل امکانات نگه داشته باشند بخاطر بیان یک جمله ای که در همان مراسم حج هم می شد بیان کنند؟

ادامه دارد….

آذر
20
1397

سقیفه و غدیر – سوال هشتم

 

لطفا نمونه هایی از روایت حدیث غدیر در کتب اهل سنت بیان کنید؟

✍ پاسخ

همانطوری حکه اشاره شد عده زیادی از اعلام و بزرگان اهل سنت صحت حدیث غدیر را تصریح نموده اند حتی ابن حجر در فصل ۵، باب اول کتاب صواعق صفحه ۲۵ ان را از طبرانی و دیگران نقل کرده و به صحت ان اعتراف نموده است.
آری پیامبر اکرم صلوات الله علیه و اله در غدیر خم خطبه خواندند و فرمودند: ای مردم، نزدیک است من به سوی خدا دعوت شوم و این دعوت را پاسخ خواهم گفت، من مسئولم و پرسیده خواهم شد شما نیز مسئول هستید و بازجویی خواهید شد، سپس از مردم اقرار و شهادت گرفتند به ایمان مردم به رسالت خویش و بعد صریحا اعلام داشتند که (من کنت مولا فهذامولاه_یعنی علیا _اللهم وال من والا وعاد من عاداه)، پس هر کس من مولای اویم، این، یعنی علی مولای اوست، خداوندا، دوست بدار کسی را که او دوست می دارد و دشمن دار کسی که با او دشمنی می کند.
حاکم در کتاب مستدرک صفحه ١٠٩ از جزء سوم اشاره می کند که پیامبر اکرم در جریان غدیر به ثقلین نیز اشاره کردند که من دو چیز پر ارزش در بین شما می گذارم یکی از این دو بزرگتر از دیگری است، کتاب خدا و عترتم. ببینید پس از من چگونه با انها رفتار می کنید؟ اینها از هم جدا نخواهند شد تا در کنار حوض کوثر بر من وارد شوند.
همچنین حاکم در جزء سوم کتاب مستدرک خود صفحه ۵۳۳، احمد بن حنبل در مسند جزء چهارم صفحه ٣٧٢، نسائی در خصائص العلویه صفحه ٢١ و منابع دیگر نقل کرده اند که:
در هجدهم ذی الحجه، روزغدیر پس ازنماز ظهر پیامبر صلی الله علیه واله دست علی رابالا گرفت واعلام کرد آیا نمیدانید من به مومنان اولایم و پس از اقرار گرفتن از مردم اعلام کردند که هرکس من مولای اویم علی مولای او است ،سپس عمر،علی راملاقات کرد وبه او گفت گوارا باد برتو ای فرزند ابوطالب که مولای هر مرد و زن مومن شدی.
البته اینها تنها نمونه هایی هستند که با زبان گویا، ولایتعهدی علی علیه السلام راثابت میکند. روایات دراین مورد بسیار است و قابل کنمان نیست.

ادامه …

آذر
19
1397

سقیفه و غدیر – سوال هفتم

 

صحت و تواتر حدیث غدیر در چه حد است؟

✍ پاسخ
هیچ حدیثی به اندازه حدیث غدیر راوی ندارد. در میان کتب اهل سنت هیچ حدیثی وجود ندارد که ۱۱۰ نفر از صحابه و حدود ۱۰۰ نفر از تابعین (شاگردان صحابه) انرا نقل کرده باشند و در ۱۷۰ کتاب اهل سنت حدیث غدیر ذکر شده است.

ادامه دارد …

گاه‌شمار تاریخ خورشیدی

اردیبهشت ۱۴۰۳
ش ی د س چ پ ج
« فروردین    
1234567
891011121314
15161718192021
22232425262728
293031