فروردین
12
1398

سقیفه و غدیر – سوال صد و دوازدهم (بخش پنجم)

آیا نمونه ای در اخبار و روایات وجود دارد که نشان دهد علی علیه السلام آگاه به باطن امور و علم غیب بوده اند؟

پاسخ (بخش پنجم)

از جمله روزهایی که پرده از علم آنحضرت برداشته شد و امت فهمیدند که آنحضرت عالم به مغیبات هستند اخبار صحیح و مشهور روز ولادت با سعادت ریحانه رسول خدا حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام بوده است.
در آن روز مردم وارد می شدند و به رسول خدا صلی الله علیه و آله تهنیت می گفتند.
شخصی از میان جمعیت عرض کرد:
پدر و مادرم فدای تو یا رسول الله امروز از علی امر عجیبی مشاهده کردیم. فرمود چه دیدید؟ عرض کرد: چون ما برای تهنیت آمدیم ما را از ورود بر شما منع نمود به عذر اینکه، یکصد و بیست هزار ملک از آسمان جهت تبریک و تهنیت نازل شده اند و حضور رسول خدا صلی الله علیه و آله می باشند.
ما تعجب نمودیم که علی از کجا شماره نمود و چگونه با خبر شد؟
حضرت تبسمی نمود و به علی علیه السلام فرمود از کجا دانستی آنقدر مَلک در نزد من آمده اند؟ عرض کرد:
پدر و مادرم فدای تو یا رسول الله، ملائکه ای که بر شما نازل و سلام می نمودند، هر یک به لغتی با شما حرف می زدند. من شماره کردم و دیدم به یکصد و بیست هزار لغت با شما حرف زدند‌‌. لذا فهمیدم یکصد و بیست هزار مَلک خدمت شما آمده اند.
حضرت فرموند :
“زادک الله علماً و حلماً یا ابالحسن” خداوند علم و حلم تو را زیاد کند یا ابالحسن، آنگاه رو به امت نموده و فرمود:
انا مدینه العلم وعلی بابها ….
من شهر علم هستم و علی دروازه آن است. برای خدا خبری و آیتی بزرگتر از علی نیست. اوست امام خلق و بهترین مردم، امین خدا و نگهدار علم او، اوست اهل ذکری که خدا فرموده سوال کنید از اهل ذکر، اگر شما علم ندارید من خزانه علم هستم و علی کلید آن خزانه است. هر کس خزانه را می خواهد پس باید کلید را بیابد.

اگر انصاف دهید و قدری از عادت خارج شوید و قضاوت عادلانه نمائید تصدیق می نمائید که چنین شخصیت بزرگی که جامع جمیع علوم انبیاء و اسرار غیوب و مرآت کامل انبیاء و واجد جمیع صفات حمیده و اخلاق پسندیده و صاحب مقام عدالت و تقوی و عصمت بوده و رسول اکرم صلی الله علیه و آله هم امر فرموده به در خانه او بروید و اطاعت او را اطاعت خود و مخالفتش را هم مخالفت خود قرار داده و از حیث زهد و تقوی و نژاد برجسته خلق و اعلای از همه بوده به قسمی که رسول اکرم صلی الله علیه و آله او را امام المتقین و سیدالمسلمین خوانده و همانطوری که به تفضیل قبلا اشاره نمودیم اولی و احق به مقام خلافت و امامت بوده است.
اگر شما در میان تمام صحابه و اقارب رسول خدا صلی الله علیه و آله فردی را معرفی نمودید که به فضائل و کمالات و صفات ظاهر و باطن برابری با آنحضرت نماید ما تسلیم می شویم و اگر چنین فردی را نتوانستید معرفی نمایید حقاً باید تسلیم شوید و چشم از خلق پوشیده و با حق پیوند نمایید.

فروردین
1
1398

سقیفه و غدیر – سوال صد و هفتم (بخش دوم)

بله چنانچه به وقایع تاریخ مراجعه کنید خواهید دید همین فقدان سیاستمداری علی علیه السلام باعث بروز جنگ ها و خونریزی های فراوان شد. این موضوع استدلالی است که اهل سنت به عنوان وجه مثبت اجماع بعد از رحلت رسول الله صلی الله علیه و آله و انتخاب ابوبکر به عنوان فردی با تجربه و سیاستمدار بیان می کنند.

✍️ پاسخ (بخش دوم):

اولا 》در طی مدت ۲۵ سال خانه نشیتی آنحضرت، تقریبا مردم به کینه و عداوت و دشمنی نسبت به آنحضرت توسط امویان تربیت شده بودند و بسیار مشکل بود که دفعتا همگی زیر بار ولایت امیرالمومنین رفته و تصدیق مقام آنحضرت را بنمایند.

ثانیا 》افراد دنیا طلب همچون امویها توانائی قبول عدل و عدالت آنحضرت را نداشتند مخصوصا که در سالهای زمامداری عثمان کاملا آزاد بودند. لذا از همان ابتدا دم از مخالفت زدند تا زمینه برای روی کار آمدن فردی که امیال دنیا طلبی آنها را تامین نماید فراهم شود. بنابراین می بینیم افرادی مانند طلحه و زبیر که در روز اول با آنحضرت، بیعت کردند همین که تقاضای حکومت نمودند و مورد قبول آنحضرت واقع نشد فوری بیعت را شکسته و فتنه جمل را برپا نمودند.

ثالثا 》خوب است دقیقا به تاریخ بنگرید و منصفانه قضاوت کنید که مسبب فتنه و فساد و انقلاب در اول امر خلافت امیرالمومنین علیه السلام که بوده است؟ چه کسی مردم را ترغیب به مخالفت و انقلاب نمود و باعث خونریزی های بسیار گردید؟
آیا آن فرد کسی جز عایشه بوده است؟! آیا عایشه نبود که به شهادت تمام محدثین و مورخین از شیعه و سنی، سوار شتر شد و برخلاف دستور خدا و پیغمبر که امر نموده بودند در خانه بنشیند به بصره رفت و ایجاد فتنه و فساد و انقلاب نمود و مسبب ریختن خونهای بسیار گردید؟!
پس مسبب عدم سیاستمداری آنحضرت نبود بلکه رویه و رفتار تربیت شدگان ۲۵ ساله و کینه و عداوت عایشه و حرص و آز دنیا طلبان، این جریان ها را ایجاد نمود. اگر عایشه قیام نکرده بود کسی جرات نمی کرد در مقابل آنحضرت قیام نماید. چراکه رسول خدا صلی الله علیه و آله صریحا فرموده بودند که جنگ با علی جنگ با من است.

رابعا 》جنگهای آنحضرت با منافقین و مخالفین در بصره و صفین و نهروان مانند جنگهای رسول الله صلی الله علیه و آله با کفار بوده است.

اسفند
26
1397

سقیفه و غدیر – سوال صد و هفتم

بله چنانچه به وقایع تاریخ مراجعه کنید خواهید دید همین فقدان سیاستمداری علی علیه السلام باعث بروز جنگ ها و خونریزی های فراوان شد. این موضوع استدلالی است که اهل سنت به عنوان وجه مثبت اجماع بعد از رحلت رسول الله صلی الله علیه و آله و انتخاب ابوبکر به عنوان فردی با تجربه و سیاستمدار بیان می کنند.

✍️پاسخ (بخش اول):

اگر مراد از سیاست، دروغ گفتن، حیله ورزیدن، دسیسه بکار بردن، حق و باطل را ممزوج و نفاق نمودن است که حاکمان ظالم در هر زمان برای حفظ مقام و منصب خود بکار برده و می برند، تصدیق می کنم که علی علیه السلام فاقد چنین سیاستی بوده و آنحضرت هرگز به این معنا سیاستمدار نبود.
چون این نوع اعمال شرارت و مکر و خدعه و تزویر است که مردان جاه طلب برای رسیدن به هدف و مقصد و حفظ جاه و مقام خود بکار می برند. در حالیکه سیاست، حقیقی آنست که با عدل و انصاف توام باشد و هر چیزی را در جای خود قرار دهد. اهل حق چون در طلب جاه و مقام فانی دنیایی نیستند، مایلند حق اجرا شود.
امیرالمومنین علی علیه السلام وقتی به خلافت ظاهری رسید فوراً تمام حکام و مامورینی که روی کار بودند معزول نمود. عبدالله بن عباس و دیگران عرض کردند خوبست قدری ابلاغ این حکم را به تاخیر بیندازید تا همه حکام و مامورین ایالات و ولایات به مقام خلافت شما تسلیم گردند.
حضرت فرمودند: از جهت حفظ سیاست ظاهری صلاح بینی نمودید ولی هیچ می دانید در مدتی که من حکّام ظالم جابر را بر مسند خود باقی بگذارم و به بقای انها ولو موقت و ظاهری راضی شوم، عندالله مسئول تمام اعمال آنها هستم و در موقع حساب باید جواب بدهم. قطع بدانید که علی هرگز چنین عملی را انجام نمی دهد.
طبری در تاریخ خود و ابن عبد ربه در عقد الفرید و ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه و دیگران نقل نموده اند که مکرر علی علیه السلام می فرمود: اگر ملاحظه دین و تقوی و عدل و انصاف نبود من از تمام عرب زیرک تر و مکارتر بودم.

لذا این فرمایش شما کاملا اشتباه است که گمان نمودید جنگ ها و خونریزی ها و پراکندگی از اطراف آن بزرگوار از جهت عدم سیاست بوده بلکه علل دیگری داشته که از مجال بحث ما خارج است که به صورت مبسوط به آن پرداخته شود اما برای رفع ابهام به بعضی از آنها اشاره می نمایم.

اسفند
25
1397

سقیفه و غدیر – سوال صد و ششم

بعضی اخبار از ابوهریره نقل شده که علی مامور گردید که با ابوبکر تواماً به مکه بروند‌. ابوبکر مناسک حج را به مردم ارائه دهد و علی آیات سوره برائت را قرائت نماید. پس به این جهت هر دو مساوی در ابلاغ رسالت بودند.

✍️پاسخ:

اولا》 این خبر از اختراعات بکریون و امویان است، چنانکه قبلا مجعول بودن احادیث این فرد معلوم الحال را برای شما توضیح دادم و انتظار نداشتم مجدد به روایتی از این فرد اشاره کنید.
به هر حال اگر مایل بودید مجموعه سند این خبر را از کتب خودتان به طور کامل نقل خواهم کرد و یا به کتاب شبهای پیشاور صفحه ۸۹۲ در جریان مباحثات شب دهم مراجعه کنید و خواهید دید که چطور این خبر از مسلّمات خبریه می باشد.

و اما در سوال ۹۷ اشاره کردید که چون علی علیه السلام جوان بود و کم تجربه چنانچه بعد از بیست و پنج سال بخلافت رسید بواسطه عدم حسن سیاست ایشان آن همه خونریزی و انقلابات بر پا شد!؟
نمی دانم این جمله را عمدا یا سهوا بیان کردید انا به هر حال اگر چنین اعتقادی دارید مایلم توضیحاتی در این ارتباط بیان کنم تا رفع ابهام شود.

اسفند
24
1397

سقیفه و غدیر – سوال صد و چهارم

لطفا این قضیه را مبهم باقی نگذارید چون علماء ما روی جوان بودن علی علیه السلام و در مقابل تجربه و سیاستمداری پیرمردی چون ابوبکر خیلی تاکید می کنند؟

✍️ پاسخ:

در موضوع سیاستمداری و کبر سن که دلیل حق تقدم برای ابوبکر قرار گرفت لازم است این سوال مطرح شود، چگونه مردم پی به این موضوع بردند که برای کار بزرگ، پیرمرد سیاستمداری چون ابوبکر لازم است ولی خدا و پیغمبر ندانستند؟ چنانکه ابوبکر پیرمرد را، در ابلاغ آیات اول سوره برائت معزول و علی جوان را منصوب نمودند؟!
قضیه از این قرار است که چون آیات اول سوره برائت که نهمین سوره قرآن مجید است در مذمت مشرکین نازل شد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، ابوبکر را طلبید و ده آیه اول سوره را به او داد تا با خود به مکه ببرد و در موسم حج برای اهل مکه قرائت نماید. چند منزلی که رفت جبرائیل نازل شد و عرض کرد:
” یا رسول الله ان الله تعالی یقرئک السلام و یقول لایودی عنک الا انت او رجل منک” – ای رسول خدا، خدای تعالی سلام می رساند و می فرماید بدرستی که اداء و ابلاغ رسالت از تو ‌احدی ننماید مگر خود یا مردی که از خودت باشد.

لذا پیامبر اکرم علی علیه السلام را طلبید و مامور با این امر نمود و فرمود برو هر کجا به ابوبکر رسیدی آیات برائت را از او بگیر و خودت در مکه ببر و برای مشرکین قرائت کن.
بخاری در جزء چهارم و پنجم صحیح و عبدی در جزء دوم جمع بین الصحاح السته و بیهقی در صفحه ۹ و ۲۲۴ سنن و ترمذی در صفحه ۱۳۵ جلد دوم جامع و محمد بن طلحه شافعی در صفحه ۱۷ مطالب السئول و بسیاری از اکابر علماء خودتان حتی ابن حجر متعصب مکی در صفحه ۱۹ صواعق این موضوع را تصدیق نموده اند.
این استدلال به قدری واضح است که هر محقق حقیقت جویی راهی جز قبول آن نخواهد داشت.

گاه‌شمار تاریخ خورشیدی

اردیبهشت ۱۴۰۳
ش ی د س چ پ ج
« فروردین    
1234567
891011121314
15161718192021
22232425262728
293031