دی
6
1394

دوران کودکی حضرت محمد صلی الله علیه و آله

کودک عبدالمطلب مدت پنج سال در میان قبیله بنی سعد بسر برد و رشد و نمو کافی نمود. در ضمن این مدت دو یا سه بار حلیمه او را پیش مادرش برد و آخرین بار او را به مادرش تحویل داد.
نخستین دفعه هنگامی بود که دوران شیرخوارگی او پایان یافت و برای همین جهت او را به مکه برد و با اصرار دو مرتبه بازگرفت. علت اصرار حلیمه برای باز گرفتن این بود که وجود این طفل باعث خیر و برکت او گردیده بود و شیوع بیماری وبا در مکه سبب شد که مادر وی نیز خواهش او را بپذیرد.
دفعه دوم موقعی بود که دسته‌ای از روحانیون حبشه به حجاز آمده بودند محمد صلی الله علیه و آله را در قبیله بنی سعد مشاهده کردند. دیدند علائمی را که در کتابهای آسمانی برای پیامبری که پس از عیسی علیه السلام خواهد آمد کاملا در این طفل موجود است. از این نظر تصمیم گرفتند او را به هر نحوی که ممکن است بربایند و با خود به حبشه ببرند و این افتخار نصیب آنان گردد.
قرآن کریم در این باره می‌فرماید:« و یادآر هنگامی که عیسای مریم به بنی اسرائیل گفت: من همانا رسول خدا به سوی شما هستم و بر حقانیت کتاب تورات که مقابل من است تصدیق می‌کنم و نیز شما را مژده می‌دهم که بعد از من رسول بزرگواری که نامش در انجیل من احمد است بیاید. چون آن رسول با آیات و معجزات به سوی خلق آمد گفتند: این (معجزات و قرآن وی) سحری آشکار است»
در این مورد آیات دیگری نیز هست که آشکارا می‌رساند که علائم و نشانه های پیامبر اسلام در کتب آسمانی گذشته صریحا بیان شده بود و امتهای پیشین از آن باخبر بودند.

 

منابع:
۱- سیره ابن هشام ج۱ ص۱۶۷
۲- سوره صف آیه ۶
۳- سوره اعراف آیه ۱۵۷
۴- فروغ ابدیت ج۱ ص ۱۶۶

دی
6
1394

دوران شیرخوارگی حضرت محمد صلی الله علیه و آله

نوزاد قریش فقط سه روز از مادر خود شیر خورد و پس از او دو زن دیگر به افتخار دایه‌گی پیامبر نائل شده‌اند:
۱- ثویبه: کنیز ابولهب که چهار ماه او را شیر داد. عمل او تا آخرین لحظات مورد تقدیر رسول خدا صلی الله علیه و آله و همسر پاک او خدیجه بود. وی قبلا حمزه عموی پیامبر را نیز شیر داده بود. پس از بعثت پیامبر صلی الله علیه و آله کسی را فرستاد تا او را از ابولهب بخرد. وی امتناع ورزید اما تا آخر عمر از کمک‌های پیامبر صلی الله علیه و آله بهره‌مند بود. هنگامی که پیامبر اکرم از جنگ خیبر برمی‌گشت از مرگ او آگاه شد و آثار تأثر در چهره مبارکش پدید آمد. از فرزند او سراغ گرفت تا در حق او نیکی کند ولی خبر یافت که او زودتر از مادر خود فوت کرده است.
۲- حلیمه: دختر ابی ذؤیب که از قبیله سعد بن بکر بن هوازن بوده است و فرزندان او عبارت بودند از: عبدالله، انیسه، شیماء، آخرین فرزند او از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله پرستاری نیز نموده است. رسم اشراف عرب این بود که فرزندان خود را به دایه‌ها می‌سپردند. و دایگان معمولا در بیرون شهرها زندگی می‌کردند تا کودکان را در هوای صحرا پرورش دهند و رشد و نمو کامل و استخوان‌بندی آنها محکمتر شود. و ضمنا از بیماری وبای شهر مکه که خطر آن برای نوزادان بیشتر بود مصون بمانند و زبان عربی را در یک منطقه دست‌نخورده فرا گیرند. در این قسمت دایگان قبیله بنی سعد مشهور بودند. آنها در موقع معینی به مکه می‌آمدند و هر کدام نوزادی را گرفته همراه خود می‌بردند. چهار ماه از تولد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله گذشته بود که دایگاه قبیله بنی سعد به مکه آمدند و آن سال قحط سالی عجیبی بود از این نظر به کمک اشراف بیش از حد نیازمند بودند.
نوزاد قریش پستان هیچ یک از زنان شیرده را نگرفت . سرانجام حلیمه سعدیه آمد پستان او را مکید. در این لحظه وجد و سرور خاندان عبدالمطلب را فرا گرفت.
عبدالمطلب رو به حلیمه کرد و گفت: از کدام قبیله‌ای؟ گفت: از بنی سعد. گفت: اسمت چیست؟ جواب داد: حلیمه. عبدالمطلب از اسم و نام قبیله او بسیار مسرور شد و گفت: آفرین آفرین دو خوی پسندیده و دو خصلت شایسته؛ یکی سعادت و خوشبختی و دیگری حلم وبردباری.

 

منابع:
۱- بحارالانوار ج ۱۵ ص۳۸۴
۲- مناقب ابن شهر آشوب ج۱ ص ۱۱۹
۳- سیره حلبی ج۱ ص۱۰۶
۴- فروغ ابدیت ج ۱ ص ۱۶۰

گاه‌شمار تاریخ خورشیدی

اردیبهشت ۱۴۰۳
ش ی د س چ پ ج
« فروردین    
1234567
891011121314
15161718192021
22232425262728
293031