دی
2
1394

زندگینامه حضرت محمد رسول الله صلی الله علیه و آله

حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله در عام الفیل ( سال ۵۷۰ میلادی ) در ماه ربیع الاول دیده به جهان گشود . مورخان شیعه ، ولادت پیامبر اکرم را در صبح جمعه‌ی هفدهم ربیع الاول و اکثر علمای اهل سنت ، در روز دوازدهم همان ماه می‌دانند . امام صادق (علیه السلام) به نقل از سلمان فارسى فرمود ؛ پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود : خداوند متعال مرا از درخشندگى نور خودش آفرید . نیز امام صادق(علیه السلام) فرمود : خداوند متعال خطاب به رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود : « اى محمد ! قبل از این که آسمان‏ها ، زمین ، عرش و دریا را خلق کنم . نور تو و على را آفریدم … » .

منصب: آخرین پیامبر الهى، بنیان‏گذار حکومت اسلامى و نخستین معصوم در دین مبین اسلام.

تاریخ ولادت: روز جمعه، هفدهم ربیع الاول عام الفیل برابر با سال ۵۷۰ میلادى (به روایت شیعه). بیشتر علماى اهل سنّت تولد آن حضرت را روز دوشنبه دوازدهم ربیع الاول آن سال دانسته‏اند.

عام الفیل، همان سالى است که ابرهه، با چندین هزار مرد جنگى از یمن به مکه یورش آورد تا خانه خدا (کعبه) را ویران سازد و همگان را به مذهب مسیحیت وادار سازد؛ اما او و سپاهیانش در مکه با تهاجم پرندگانى به نام ابابیل مواجه شده، به هلاکت رسیدند و به اهداف شوم خویش نایل نیامدند. آنان چون سوار بر فیل بودند، آن سال به سال فیل (عام الفیل) معروف گشت.

محل تولد: مکه معظمه، در سرزمین حجاز (عربستان سعودى کنونى).

نسب پدرى: عبدالله بن عبدالمطلب (شیبه الحمد) بن هاشم (عمرو) بن عبدمناف بن قصّى بن کلاب بن مرّه بن کعب بن لوىّ بن غالب بن فهر بن مالک بن نضر (قریش) بن کنانه بن خزیمه بن مدرکه بن الیاس بن مضر بن نزار بن معد بن عدنان.

از پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) روایت شده است که هرگاه نسب من به عدنان رسید، همان جا نگاه دارید و از آن بالاتر نروید. اما در کتاب‏هاى تاریخى، نسب آن حضرت تا حضرت آدم(علیه السلام) ثبت و ضبط شده است که فاصله بین عدنان تا حضرت اسماعیل، فرزند ابراهیم خلیل الرحمن(علیه السلام) به هفت پشت مى‏رسد.

مادر: آمنه، دختر وهب بن عبد مناف.

این بانوى جلیل القدر، در طهارت و تقوا در میان بانوان قریشى، کم‏نظیر و سرآمد همگان بود. وى پس از تولد حضرت محمّد(صلی الله علیه و آله) دو سال و چهارماه و به روایتى شش سال زندگى کرد و سرانجام، در راه بازگشت از سفرى که به همراه تنها فرزندش، حضرت محمّد(صلی الله علیه و آله) و خادمه‏اش، ام ایمن جهت دیدار با اقوام خویش عازم یثرب (مدینه) شده بود، در مکانى به نام «ابواء» بدرود حیات گفت و در همان جا مدفون گشت.

و چون عبدالله، پدر حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) دو ماه (و به روایتى هفت ماه) پیش از ولادت فرزندش از دنیا رفته بود، کفالت آن حضرت را جدش، عبدالمطلب به عهده گرفت. نخست وى را به ثویبه (آزاد شده ابولهب) سپرد تا وى را شیر دهد و از او نگه‏دارى کند؛ اما پس از مدتى وى را به حلیمه، دختر عبدالله بن حارث سعدیه واگذار کرد. حلیمه گرچه دایه آن حضرت بود، اما به مدت پنج سال براى وى مادرى کرد.

مدت رسالت و زمامدارى: از ۲۷ رجب سال چهلم عام الفیل (۶۱۰ میلادى)، که در سن چهل سالگى به رسالت مبعوث شده بود، تا ۲۸ صفر سال یازدهم هجرى، که رحلت فرمود، به مدت ۲۳ سال عهده‏ دار امر رسالت و نبوت بود. آن حضرت علاوه بر رسالت، به مدت ده سال امر زعامت و زمامدارى مسلمانان را پس از مهاجرت به مدینه طیبه بر عهده داشت.

تاریخ و سبب رحلت: دوشنبه ۲۸ صفر، بنا به روایت بیشتر علماى شیعه و بنا به قول اکثر علماى اهل سنّت، در سال یازدهم هجرى، در سن ۶۳ سالگى، در مدینه بر اثر زهرى که زنى یهودى به نام زینب در جریان نبرد خیبر به آن حضرت خورانیده بود. معروف است که پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) در بیمارىِ وفاتش مى‏فرمود: این بیمارى از آثار غذاى مسمومى است که آن زن یهودى پس از فتح خیبر براى من آورده بود.

محل دفن: مدینه مشرفه، در سرزمین حجاز (عربستان سعودى کنونى) در همان خانه‏اى که وفات یافته بود. هم اکنون مرقد مطهر آن حضرت، در مسجد النبى قرار دارد.

همسران:

  1. خدیجه بنت خویلد.
    ۲٫ سوده بنت زمعه.
    ۳٫ عایشه بنت ابى بکر.
    ۴٫ امّ شریک بنت دودان.
    ۵٫ حفصه بنت عمر.
    ۶٫ ام حبیبه بنت ابى سفیان.
    ۷٫ امّ سلمه بنت عاتکه.
    ۸٫ زینب بنت جحش.
    ۹٫ زینب بنت خزیمه.
    ۱۰٫ میمونه بنت حارث.
    ۱۱٫ جویریه بنت حارث.
    ۱۲٫ صفیّه بنت حىّ بن اخطب.

نخستین زنى که افتخار همسرى پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) را یافت، خدیجه بنت خویلد بود. حضرت محمّد(صلی الله علیه و آله) پیش از رسیدن به مقام رسالت، در سن ۲۵ سالگى با این بانوى بزرگوار ازدواج نمود. خدیجه کبرى (علیهاالسلام) با موقعیت و اموال خویش، خدمات شایانى به پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) در اظهار رسالتش کرد. این بانوى بزرگ، از افتخارات زنان عالم است و در ردیف بانوان قدسى، همانند مریم و آسیه، قرار دارد. پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) به احترام خدیجه کبرى (علیهاالسلام) تا هنگامى که وى زنده بود، با هیچ زن دیگرى ازدواج نکرد. همو بود که دردها و رنج‏هاى پیامبر(صلی الله علیه و آله) را، که سران شرک و کفر متوجه آن حضرت مى‏کردند، تسلّى داده و او را در رسالت و نبوتش یارى مى‏داد.

خدیجه کبرى(علیهاالسلام) به خاطر مقام و منزلتى که در اسلام به دست آورده بود، مورد لطف و عنایت مخصوص پروردگار جهانیان قرار گرفت. به همین جهت روزى جبرئیل امین به محضر پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) شرفیاب شد و گفت: اى محمد! سلام خدا را به همسرت خدیجه برسان. پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) به همسرش فرمود: اى خدیجه! جبرئیل امین از جانب خداوند متعال به تو سلام مى‏رساند. خدیجه گفت: «اللّه السّلام و منه السّلام و على جبرئیل السّلام».

حضرت خدیجه (علیهاالسلام) در ایام همسرى با پیامبر(صلی الله علیه و آله) از احترام ویژه رسول‏ خدا(صلی الله علیه و آله) برخوردار بود و پیامبر(صلی الله علیه و آله) نیز همسرى مهربان و وفادار براى او بود. آن حضرت پس از وفات خدیجه (در رمضان سال دهم بعثت) همواره از او به نیکى یاد مى‏کرد.

از عایشه، سومین همسر رسول خدا(صلی الله علیه و آله)، روایت شده است:

«کانَ رَسُولُ اللّهِ(صلی الله علیه و آله) لایَکادُ یَخْرُجُ مِنَ الْبَیْتِ حَتّى یَذْکُرَ خَدیجَهَ فَیَحْسَنُ الثَّناءِ عَلَیْها، فَذَکَرها یَوْماً مِنَ الْاَیّامِ فَادْرَکَتْنی الْغَیْرهَ، فَقُلْتُ: هَلْ کانَتْ اِلاّ عَجُوزاً وَقَدْ اَبْدَلَکَ اللّهُ خَیْراً مِنْها، فَغَضَبَ حَتّى‏ اهْتَزَّ مَقْدَمُ شَعْرِهِ مِنَ الغَضَبِ‏. (۱)

پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) هیچ‏گاه از خانه بیرون نمى‏رفت مگر این که یادى از خدیجه مى‏کرد و از او به نیکى نام مى‏برد. یک روز که پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) از خدیجه (علیهاالسلام) یاد کرده و خوبى‏هاى او را بیان مى‏کرد، غیرت زنانگى بر من غالب شد و به پیامبر(صلی الله علیه و آله) گفتم: آیا او یک پیرزن بیشتر بود و حال آن که خداوند بهتر از آن (یعنى عایشه) را به تو داده است؟ پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) از این گفتار من، خشمگین شد، به طورى که موهاى جلوى سرش از شدت خشم به حرکت درآمد.

فرزند

الف) پسران : ۱٫ قاسم. او پیش از بعثت پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) تولد یافت. از این رو پیامبر(صلی الله علیه و آله) را ابوالقاسم نامیدند.
۲٫ عبدالله. این کودک چون پس از بعثت به دنیا آمده بود، وى را «طیّب» و «طاهر» مى‏گفتند.
۳٫ ابراهیم. او در اواخر سال هشتم هجرى متولد شد و در رجب سال دهم هجرى وفات یافت.

عبدالله و قاسم از خدیجه کبرى (علیهاالسلام) و ابراهیم از ماریه قبطیه متولد شدند. و هر سه آنان در سنین کودکى از دنیا رفتند.

ب) دختران:
۱٫ زینب (علیهاالسلام). ۲٫ رقیه (علیهاالسلام). ۳٫ ام کلثوم (علیهاالسلام). ۴٫ فاطمه زهرا (علیهاالسلام).

دختران پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) همگى از حضرت خدیجه(علیهاالسلام) متولد شدند و تمام فرزندان رسول خدا(صلی الله علیه و آله) جز فاطمه زهرا (علیهاالسلام) پیش از رحلت آن حضرت، از دنیا رفته بودند. تنها فرزندى که از آن حضرت در زمان رحلتش باقى مانده بود، فاطمه زهرا(علیهاالسلام)، آخرین دختر وى بود. این بانوى مکرّمه، افتخار بانوان عالم، بلکه همه انسان‏ها و مورد تقدیس و تکریم فرشتگان عرشى است. همو است که مادر سبطین و امّ الأئمه المعصومین(علیهم السلام) است.

گرچه پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) به تمام خاندان مؤمن خویش علاقه‏مند بود، اما در میان همسرانش بیش از همه، به خدیجه کبرى (علیهاالسلام) و در میان فرزندانش بیش از همه، به فاطمه زهرا (علیهاالسلام) علاقه‏مند بوده و اظهار محبت و لطف مى‏فرمود.

اصحاب و یاران:

پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) چه در مکّه معظمه و چه در مدینه، داراى اصحاب و یاران باوفایى بود که برخى از آنان پیش از آن حضرت و برخى دیگر پس از ایشان از دنیا رفتند و تعداد آنان به هزاران نفر مى‏رسد. در این جا به نام برخى از صحابه مشهور آن حضرت اشاره مى‏شود:

۱٫ على بن ابى‏طالب(علیه السلام).
۲٫ ابوطالب بن عبد المطلب.
۳٫ حمزه بن عبدالمطلب.
۴٫ جعفربن ابى‏طالب.
۵٫ عباس بن عبدالمطلب.
۶٫ عبداللّه بن عباس.
۷٫ فضل بن عباس.
۸٫ معاذبن جبل.
۹٫ سلمان فارسى.
۱۰٫ ابوذر غفارى (جندب بن جناده).
۱۱٫ مقداد بن اسود.
۱۲٫ بلال حبشى.
۱۳٫ مصعب بن عمیر.
۱۴٫ زبیر بن عوام.
۱۵٫ سعد بن ابى وقاص.
۱۶٫ ابو دجانه.
۱۷٫ سهل بن حنیف.
۱۸٫ سعد بن معاذ.
۱۹٫ سعد بن عباده.
۲۰٫ محمد بن مسلمه.
۲۱٫ زید بن ارقم.
۲۲٫ ابو ایوب انصارى.
۲۳٫ جابر بن عبدالله انصارى.
۲۴٫ حذیفه بن یمان عنسى.
۲۵٫ خالد بن سعید اموى.
۲۶٫ خزیمه بن ثابت انصارى.
۲۷٫ زید بن حارثه.
۲۸٫ عبدالله بن مسعود.
۲۹٫ عمار بن یاسر.
۳۰٫ قیس بن عاصم.
۳۱٫ مالک بن نویره.
۳۲٫ ابوبکر بن ابى قحافه.
۳۳٫ عثمان بن عفان.
۳۴٫ عبدالله بن رواحه.
۳۵٫ عمر بن خطّاب.
۳۶٫ طلحه بن عبیدالله.
۳۷٫ عثمان بن مظعون.
۳۸٫ ابو موسى اشعرى.
۳۹٫ عاصم بن ثابت.
۴۰٫ عبدالرحمن بن عوف.
۴۱٫ ابوعبیده جراح.
۴۲٫ ابو سلمه.
۴۳٫ ارقم بن ابى ارقم.
۴۴٫ قدامه بن مظعون.
۴۵٫ عبدالله بن مظعون.
۴۶٫ عبیده بن حارث.
۴۷٫ سعید بن زید.
۴۸٫ خَبّاب بن اَرَت.
۴۹٫ بریده اسلمى.
۵۰٫ عثمان بن حنیف.
۵۱٫ ابو هیثم تیهان.
۵۲٫ ابىّ بن کعب.

زمامداران معاصر:

پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) در عصرى زندگى مى‏کرد که منطقه حجاز به دلیل عدم حاصل‏خیزى و بیابانى بودن زمین و عدم رواج مدنیّت در بین مردم، از چشم‏طمع حکومت‏ها دور مانده و به آن رغبتى نشان نمى‏دادند. به همین دلیل، در آن سرزمین، حکومت مرکزى و مستقلى وجود نداشت و دایره حکومتى، منحصر در قبیله و طایفه بود و نظام ملوک الطوایفى در آن مناطق حکم‏فرما بود، تا این که پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) به پیامبرى برانگیخته شد و از مکه به مدینه مهاجرت نمود و پایه‏هاى یک حکومت جهانى را در این شهر بنا نهاد؛ اما در اطراف حجاز حکومت‏هاى مستقل و نیمه‏مستقلى وجود داشت و حاکمانى از سلسله‏ها و تیره‏هاى مختلف حکومت مى‏کردند. این حکومت‏ها عبارت بودند از: ایران، روم شرقى، حبشه، یمن، حیره، غسّان، یمامه و مصر.

همه حکومت‏هاى اطراف حجاز، تحت نفوذ سه دولت مرکزى، یعنى امپراتورى بزرگ ایران، امپراتورى عظیم روم شرقى و حبشه بودند. تعداد زمامداران این کشورها، که معاصر با پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) (۶۳۲-۵۷۰ م.) بودند، زیاد است. در این جا تنها نام زمامدارانى را که با پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) رابطه داشته و یا پیامبر(صلی الله علیه و آله) آنان را به دین مبین اسلام دعوت کرده بود، ذکر مى‏کنیم:
۱٫ هرقل (هراکلیوس) قیصر روم شرقى (۶۴۱-۶۱۰ م.).
۲٫ خسرو پرویز، پادشاه ساسانى ایران. (۶۲۸-۵۹۰ م.).
۳٫باذان بن ساسان، زمامدار یمن و دست نشانده امپراتورى ایران (متوفاى سال ۱۰ق.).
۴٫ مقوقس، حاکم مصر و دست نشانده امپراتورى روم.
۵٫ نجاشى، پادشاه حبشه.
۶٫ حارث بن ابى شمر، حاکم غسّان و دست نشانده امپراتورى روم.
۷٫ هوذه بن على حنفى، حاکم یمامه و دست نشانده امپراتورى روم (متوفاى سال ۸ق.).
۸٫ نعمان بن منذر، حاکم حیره و دست نشانده امپراتورى ایران (۶۰۲-۵۸۰م.).

از میان سلاطین و حاکمان فوق، تنها نجاشى، پادشاه حبشه و باذان، حاکم یمن رابطه حسنه با پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) داشته و از دعوت آن حضرت استقبال کردند و دینش را پذیرفتند. نجاشى با پذیرفتن دو گروه مهاجر مسلمان و پناه دادن آنها در حبشه، و باذان با قطع وابستگى به امپراتورى ایران و جنگیدن با دشمنان اسلام، در سرزمین یمن، خدمت‏هایى به حضرت محمّد(صلی الله علیه و آله) انجام دادند؛ اما زمامداران دیگر یا با پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) از در دشمنى و جنگ وارد شدند و یا سیاست بى‏طرفانه‏اى را درپیش گرفتند. البته پس از رحلت نبى گرامى اسلام(صلی الله علیه و آله) همه آنان به دست تواناى مسلمانان و زمامداران اسلامى به سزاى اعمالشان رسیدند.

دی
28
1392

اعمال روز هفدهم روز مولود حضرت رسول

روز هفدهم:بنا بر مشهور بین علماى امامیّه،روز ولادت با سعادت حضرت خاتم انبیا محمّد بن عبد اللّه صلّى اللّه و علیه و آله است،و معروف‏ است که ولادت با سعادتش در مکّه معظمه،در خانه خود آن حضرت،در روز جمعه هنگام طلوع فرج در عالم الفیل در ایام سلطنت‏ انو شیروان واقع شد،و همچنین در این روز شریف در سال هشتادوسه ولادت حضرت صادق علیه السّلام‏ اتفاق افتاد،و باعث فزونى فضل و شرافت این روز گردید. در هر صورت این روز،روز بسیار شریفى است و براى آن چند عمل وارد است:

اوّل:غسل.

دوم:روزه گرفتن که براى آن فضیلت بسیارى است،و روایت شده هرکه این روز را،روزه بدارد،خدا ثواب روزه یک سال را براى او بنویسد،و این روز،یکى از چهار روزى است،که در تمام سال به فضیلت روزه ممتاز است.

سوّم:زیارت حضرت رسول صلّى اللّه و علیه و آله از نزدیک و دور.

چهارم:زیارت امیر المؤمنین علیه السّلام به همان زیارتى که حضرت صادق علیه السّلام‏ زیارت کرده،و به محمّد بن مسلم تعلیم دادند،و در باب زیارات ان شاء اللّه خواهد آمد.

پنجم:هنگامى‏که روز بالا آمد،دو رکعت نماز بجا آورد که در هر رکعت،پس از سوره حمد ده مرتبه سوره قدر و ده مرتبه سوره توحید بخواند،و بعد از سلام در مصلاّى خود بنشیند،و این دعا را بخواند:اللّهمّ انت حىّ لا تموت[خدایا تو زنده‏اى هستى که هرگز نمیرى]و این دعاى مبسوطى است،چون‏ سندش را منتهى به معصوم ندیدم،مراعات اختصار را مهم‏تر دیدم،هرکه خواهان است،به زاد العماد مراجعه کند.

ششم:لازم است‏ مسلمانان این روز را بزرگ بدارند،و تصدّق و خیرات بنمایند،و مؤمنان را مسرور کنند،و به زیارت مشاهد مشرّفه روند.سیّد در «اقبال»شرحى از لزوم بزرگداشت این روز ذکر نموده،و فرموده است:من طایفه‏اى از نصارى و جمعى از مسلمانان را یافتم. که بزرگداشت فوق العاده‏اى از روز ولادت عیسى علیه السّلام داشتند،و تعجّب کردم که مسلمانان روز ولادت پیامبرشان را که بزرگترین‏ همه انبیاست،و به این مرتبه از عظمت است،چگونه رضایت‏دهند که آنرا بسیار بى‏مایه‏تر از بزرگداشت نصارى،نسبت‏ به ولادت مسیح برگزار کنند!!

بهمن
9
1391

میلاد پیامبر خاتم حضرت محمد(ص) و امام جعفر صادق(ع) مبارک باد

ای احمدیان به نام احمد صلوات
هر دم به هزار ساعت از دم صلوات
از نور محمدی دلم مسرور است
پیوسته بگو تو بر محمد صلوات

اللهم صلی علی محمد و آل محمد

امشب سخن ازجان جهان بایدگفت / توصیف رسول(ص) انس و جان باید گفت
در شـــــام ولادت دو قــطب عالم / تبریک به صــاحب الزمان (عج) باید گفت . . .

تبیان زنجانمیلاد نبی اکرم بهانه خلقت و قرآن ناطق، امام صادق(ع) بر شما تبریک و تهنیت بادتبیان زنجان

آذر
8
1388

۱۷ ربیع الاول

اللّهمّ صلّ علی محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهم و اهلک اعدائهم
السلام علیک یا جعفر بن محمد الصادق
             ***ستاره ای بدرخشید و ماه مجلس شد         دل رمیده مارا رفیق و مونس شد***
       ***  نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت            به غمزه مسئله آموز صد مدرس شد***

باسلام و احترام
   فرخنده سالروز میلاد برکت خجسته اسوه حسنه، حضرت ختمی المرتبت،خاتم النبیین، آخرین فرستاده نور، حضرت محمد امین المصطفی (ص) و خجسته زاد روز سلاله پاکش ششمین اختر تابناک ولایت و امامت، حضرت امام جعفر صادق علیه السلام رئیس مذهب شیعه را به امام عصر حضرت مهدی موعود (عج) ارواحنا فداء و همه مسلمین جهان، شیعیان مکتب جعفری و مریدان والای آن امام همام، تمامی پویندگان و رهروان کوی دوست، تبریک و تهنیت عرض می نماییم، باشد که از پیروان واقعی شان باشیم.

گاه‌شمار تاریخ خورشیدی

اردیبهشت ۱۴۰۳
ش ی د س چ پ ج
« فروردین    
1234567
891011121314
15161718192021
22232425262728
293031