شهریور
6
1391

رفتار امام علی(ع) با کاسب بی‌ادب

در ایامی که امیرالمؤمنین(ع) زمامدار کشور اسلام بود، اغلب به سرکشی بازارها می‌رفت و گاهی به مردم تذکراتی می‌داد. روزی از بازار خرمافروشان گذر می‌کرد دختر بچه‌ای را دید که گریه می‌کند. ایستاد و علت گریه‌اش را پرسش کرد. او در جواب گفت:«آقای من یک درهم داد تا خرما بخرم، از این کاسب خریدم. به منزل بردم اما نپسندیدند. حال آورده‌ام که پس بدهم کاسب قبول نمی‌کند.»

حضرت به کاسب فرمود:« این دختر بچه خدمت‌کار است و از خود اختیاری ندارد. شما خرما را بگیر و پولش را برگردان.»

کاسب از جا حرکت کرد و در مقابل کسبه و رهگذرها با دستش به سینه حضرت علی(ع) زد تا حضرت را از جلو دکانش رد کند. کسانی که ناظر جریان بوده و امام(ع) را می‌شناختند آمدند و به او گفتند:« چه می‌کنی؟ این شخص علی بن ابی طالب(ع) است!»

کاسب خود را باخت و رنگش زرد شد و فوراً خرمای دختر بچه را گرفت و پولش را داد. سپس به حضرت عرض کرد:« ای امیرالمؤمنین(ع) از من راضی باش و مرا ببخش»

حضرت فرمود:« چیزی که مرا از تو راضی می‌کند این است که روش خود را اصلاح کنی و رعایت اخلاق و ادب را بنمایی»

بحارالانوار ج ۹ ص۵۱۹

گاه‌شمار تاریخ خورشیدی

شهریور ۱۳۹۱
ش ی د س چ پ ج
« مرداد   مهر »
 123
45678910
11121314151617
18192021222324
25262728293031