مرداد
17
1399

مناظره دروازه علوم، امیرالمومنین علی علیه السلام با علمای یهود:

روزی سه تن از علمای یهود نزد علی (علیه السلام) آمدند و پرسش‌هایی را مطرح ساختند، و حضرت تنها به این شرط راضی به پاسخ دادن به آنها گردیدند که اگر آن پاسخ‌ها را موافق با تورات یافتند هرسه فرد یهودی به دین اسلام درآیند. آنها پذیرفتند و مجدد سوالات خود را این‌گونه مطرح کردند:

۱- قفل آسمان‌ها چیست؟

امام علی (علیه السلام) : همانا قفل آسمان‌ها شرک به خداوند است و مرد یا زنی که مشرک باشد، عمل او به سوی آسمان بالا نمی‌رود.

۲- کلید آنها چیست؟

امام علی (علیه السلام) : گواهی «لااله‌الاالله» و «محمد رسول‌الله» است.

۳- کدام قبر با صاحبش راه رفت؟

امام علی (علیه السلام) : آن قبر ماهی‌ای بود که یونس (علیه السلام) را بلعید و او را در دریاهای هفت‌گانه گردانید.

۴- آن کیست که قوم خود را بیم داد و ترسانید، درحالی‌که نه از جنیان بود و نه از آدمیان؟

امام علی (علیه السلام) : آن مورچه سلیمان (علیه السلام) بود که به ماموران گفت: ای گروه ماموران! داخل خانه‌های خود بروید تا توسط سلیمان و لشکریان او پایمال نگردید.

۵- پنج چیز بر روی زمین راه رفتند، درحالی‌که در رحم خلق نشده بودند، آنها کدامند؟

امام علی (علیه السلام) : آدم، حوا، ناقه صالح (علیه السلام) ، گوسفند ابراهیم (علیه السلام) ، و عصای موسی (علیه السلام) .

۶- صدای حیوانات چه چیزی را بیان می‌دارد؟

امام علی (علیه السلام) :

خروس می‌گوید: «اذکرالله یا غافلین» خدا را یاد کنید ای غافلین.

اسب می‌گوید: «اللهم انصر عبادک المومنین علی عبادک الکافرین» خداوندا یاری ده بندگان مومن خود را بر بندگان کافرت.

وزغ(قورباغه) می‌گوید: «سبحانه ربی المعبود المسج فی لجج‌البحار» پاک و منزه است پروردگارم که مستحق پرستیدن است و تنزیه می‌کنند او را درمیان دریاها.

پس از آن، علمای یهود که سه نفر بودند، دو نفرشان بلند شدند و شهادتین را بر زبان جاری ساختند و مسلمان گردیدند، و عالم سوم آنها ایستاد و گفت: یا علی! آنچه از نور اسلام در دل رفیقان من افتاد، در دل من نیز افتاده است، لکن یک مسئله دیگر مانده است که چون از آن پرسش نیز جوابم را بگویی بی‌شک مسلمان می‌گردم!

حضرت فرمود: بپرس! سپس آن عالم یهودی سوالاتی را درباب جزئیات ماجرای اصحاب کهف بدین نحو پرسید:

۷- تاج پادشاهی که در زمان اصحاب کهف، حکومت می‌نمود از چه چیزی ساخته شده بود؟

امام علی (علیه السلام) : نام او دقیانوس بود و تاج او از طلای مشبک بود و هفت رکن داشت و بر هر رکنی مروارید سفیدی نصب کرده بودند که در شب‌های تار مانند چراغ روشنایی می‌داد.

۸- نام غلامان این پادشاه چه بود؟

علی (علیه السلام) : آن سه غلام که در سمت راست می‌ایستادند: «تملیخا»، «مکسلمینا» و «منشلیا» نام داشتند، و آنان که در جانب چپ بودند «مرنوس»، «دیرنوس» و «شاذریوس» نامیده شده بودند.

نام سگ اصحاب کهف چه بود؟

امام علی (علیه السلام) : رنگش سیاه و سفید بود و نامش «قطمیر» بود.

سپس حضرت علی (علیه السلام) فرمودند: ای یهودی! آیا این پاسخ‌ها موافق و برابر بود با آنچه در تورات شما آمده است؟

عالم یهودی عرض کرد: به راستی که یک حرف زیاد و کم ننمودی و من شهادت می‌دهم به وحدانیت خدا و رسالت محمد(ص).

تیر
24
1399

حدیث روز

آداب
 
امام علی علیه السلام
 
 ثَمَرَهُ الأَدَبِ حُسنُ الخُلُقِ 

میوه ادب ، نیک خویى است.
 
. غرر الحکم: ج ۳ ص ۳۲۵ ح ۴۶۰۳
شهریور
6
1391

رفتار امام علی(ع) با کاسب بی‌ادب

در ایامی که امیرالمؤمنین(ع) زمامدار کشور اسلام بود، اغلب به سرکشی بازارها می‌رفت و گاهی به مردم تذکراتی می‌داد. روزی از بازار خرمافروشان گذر می‌کرد دختر بچه‌ای را دید که گریه می‌کند. ایستاد و علت گریه‌اش را پرسش کرد. او در جواب گفت:«آقای من یک درهم داد تا خرما بخرم، از این کاسب خریدم. به منزل بردم اما نپسندیدند. حال آورده‌ام که پس بدهم کاسب قبول نمی‌کند.»

حضرت به کاسب فرمود:« این دختر بچه خدمت‌کار است و از خود اختیاری ندارد. شما خرما را بگیر و پولش را برگردان.»

کاسب از جا حرکت کرد و در مقابل کسبه و رهگذرها با دستش به سینه حضرت علی(ع) زد تا حضرت را از جلو دکانش رد کند. کسانی که ناظر جریان بوده و امام(ع) را می‌شناختند آمدند و به او گفتند:« چه می‌کنی؟ این شخص علی بن ابی طالب(ع) است!»

کاسب خود را باخت و رنگش زرد شد و فوراً خرمای دختر بچه را گرفت و پولش را داد. سپس به حضرت عرض کرد:« ای امیرالمؤمنین(ع) از من راضی باش و مرا ببخش»

حضرت فرمود:« چیزی که مرا از تو راضی می‌کند این است که روش خود را اصلاح کنی و رعایت اخلاق و ادب را بنمایی»

بحارالانوار ج ۹ ص۵۱۹

مرداد
10
1390

۲. آداب باطنى تلاوت قرآن‏

آداب باطنیه تلاوت قرآن، نقش بسزایى در بهره‌مندى از قرآن ایفا می‌کند. برخى از آنها عبارتند از:

۲-۱. توجه به عظمت قرآن: تلاوت کننده قرآن باید بر این باور باشد که آنچه می‌خواند سخن بشر نیست.

از برخى از بزرگان دین نقل شده که چون قرآن را براى تلاوت می‌گشودند چنین می‌گفتند: «هذا کلامُ ربّى»(این سخن پروردگار من است) و از این رهگذر، قلب خود را آماده تلاوت مى‏کردند.

۲-۲. گفت‏‌وگو با قرآن و واکنش مناسب: قارىِ قرآن در هر آیه‏‌اى که تلاوت می‌کند باید متوجه باشد که خطاب‏‌هاى قرآن متوجه او نیز، هست.

امام على‏ «علیه السلام» نیز، در بیان اوصاف متقیان می‌فرمایند: «آن گاه که به آیه‏‌اى می‌گذرند که در آن تشویقى است، از روى امید به آن دل می‌بندند و جان‏هایشان چنان به شوق می‌آید که گویى در پیش چشمشان مجسم شده است و آن گاه که به آیه‏‌اى برخورند که در آن بیم دادن است، گوش‏ه‌اى دل را بدان فرا دهند آنسان که گویى دم و بازدم دوزخ و صداى غرش آن را در عمق گوششان می‌شنوند».[۱]


[۱]. نهج‌البلاغه، خطبه همام (اوصاف متقین)

خرداد
16
1390

لذت و پشیمانی

امام على(سلام الله علیه):

لا خَیرَ فی لَذَّهٍ تُعقِبُ نَدَماً.

در لذّتى که پشیمانى به دنبال دارد، خیرى نیست.

بحارالأنوار – ج ۷۷ – ص ۲۱۲

گاه‌شمار تاریخ خورشیدی

اردیبهشت ۱۴۰۳
ش ی د س چ پ ج
« فروردین    
1234567
891011121314
15161718192021
22232425262728
293031