آذر
4
1395

سه ضربه شیطان

شیطان، موسی را ملاقات کرد و به حضرت عرضه داشت: ای موسی! تو آبرودار درِ خانه خدایی و من یکی از مخلوقات خدایم که گناهی را مرتکب شدم و علاقه دارم از آن گناه به درگاه حضرت حق توبه کنم!! به پیشگاه محبوب عالمیان واسطه شو تا توبه ام را بپذیرد. موسی (علیه السلام) قبول کرد و از خداوند مهربان درخواست کرد: الهی! توبه اش را بپذیر. خطاب رسید: موسی! خواسته ات را قبول کردم، به شیطان امر کن به قبر آدم سجده کند، چرا که توبه از گناه، جبران عمل فوت شده است. موسی، ابلیس را دید و و پیشنهاد خدا را به او گفت. سخت عصبانی و خشمگین شد و با تکبّر گفت: ای موسی! من به زنده او سجده نکردم، توقّع داری به مرده او سجده کنم!! سپس گفت: ای موسی! به خاطر این که به درگاه حق جهت توبه من شفاعت کردی بر من حق دار شدی، به تو بگویم که در سه وقت مواظب ضربه من باش که هرکس در این سه موضع، مواظب من باشد از هلاکت مصون می ماند. ۱ – به هنگام خشم و غضب، مواظب فعالیت من باش که روحم در قلب تو و چشمم در چشم تو است و همانند خون در تمام وجودت می چرخم، تا به وسیله تیشه خشم، ریشه ات را برکنم. ۲ – به وقت قرار گرفتن در میدان جهاد، متوجّه باش که در آن وقت من مجاهد فی سبیل اللّه را به یاد فرزندان و زن و اهلش انداخته، تا جایی که رویش را از جهاد فی اللّه برگردانم! ۳ – بترس از این که با زن نامحرم خلوت کنی که من در آنجا واسطه نزدیک کردن هر دو به هم هستم!

[ کتاب عرفان اسلامی استاد حسین انصاریان ]

آذر
4
1395

خواسته های بزرگ

قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام … إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یُحِبُ‏ مَعَالِیَ‏ الْأُمُورِ وَ یَکْرَهُ سَفْسَافَهَا الْحَدِیثَ.
امام صادق علیه السلام می فرمایند:
خداوند همتهای بلند و شریف را دوست دارد و از چیزهاى پست بیزار است

روزی حضرت رسول ـ صلّی الله علیه و آله ـ در مسافرت به شخصی برخوردند و میهمان او شدند. آن شخص پذیرائی شایانی از حضرت نمود، هنگام حرکت آن جناب فرمود: چنانچه خواسته‌ای از ما داشته باشی از خداوند درخواست می‌کنم تو را به آرزویت نائل نماید.
عرض کرد: از خداوند بخواهید به من شتری بدهد که اسباب و لوازم زندگی‌ام را بر آن حمل نمایم و چند گوسفند که از شیر آنها استفاده کنم، پیغمبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ آنچه می‌خواست برایش تقاضا نمود. آن گاه رو به اصحاب کرده فرمودند: ای کاش همت این مرد نیز مانند پیرزن بنی اسرائیل بلند بود و از ما می‌خواست که خیر دنیا و آخرت را برایش بخواهیم.
عرض کردند: ‌داستان پیرزن بنی اسرائیل چگونه بوده است،
آن جناب فرمود: هنگامی که حضرت موسی خواست با بنی اسرائیل از مصر به طرف شام برود …از هر کس جویای محل قبر یوسف شد اظهار بی‌اطلاعی می‌نمود به آن جناب اطلاع دادند که پیرزنی است ادعا دارد من قبر یوسف را می‌دانم در کجاست، دستور داد او را احضار کنند… عجوزه گفت: یا موسی «علم قیمت دارد»، من سالها است این مطلب را در سینه خود پنهان کرده‌ام، در صورتی برای شما اظهار می‌کنم که سه حاجت از برای من برآوری. حضرت فرمود: حاجت‌های خود را بگو. گفت:
اوّل آنکه جوان شوم؛
دوّم: به ازدواج شما درآیم؛
سوّم: در آخرت هم افتخار همسری شما را داشته باشم.
حضرت موسی از بلند همتی این زن که با خواسته‌خود جمع بین سعادت دنیا و آخرت می‌کرد متعجب شد، از خداوند درخواست نمود هر سه حاجت او برآورده شد.

منبع:

وسائل الشیعه ؛ جلد‏۱۷ ،صفحه ۷۳ ؛ باب ۲۵

کتاب داستانها و پندها ، آیت الله محمد محمدی اشتهاردی ، جلد چهارم صفحه ۵۷

آذر
4
1395

چگونگی دفن امام حسن علیه السلام

 

هنگامی که حضرت امام حسن علیه السلام وفات کرد، جنازه اش را روی تابوتی گذاشتند و او را به محلی که پیامبر صلی الله علیه و آله بر جنازه ها نماز می خواند بردند.
امام حسین علیه السلام بر جنازه ی آن حضرت نماز خواند و سپس جنازه را کنار قبر رسول خدا حرکت داد و در آنجا اندکی توقف داد.

عایشه خبردار شد که بنی هاشم قصد دارند، جنازه ی حسن علیه السلام را در کنار قبر رسول خدا صلی الله علیه و آله دفن کنند. پس بر استری زین کرده سوار شد و به آنجا آمد و گفت:«فرزند خود را از خانه ی من بیرون برید که نباید در اینجا چیزی دفن شود و نباید حجاب رسول خدا صلی الله علیه و آله دریده شود».

امام حسین علیه السلام به او فرمود: تو و پدرت، از پیش، حجاب پیامبر صلی الله علیه و آله را دریدید و تو به خانه ی پیامبر صلی الله علیه و آله کسی را بردی (مقصود ابوبکر است) که دوست نداشت نزدیک او باشد و خدا از این کار از تو بازخواست خواهد کرد.

همانا برادرم حسن علیه السلام ، به من امر کرد که جسدش را نزدیک پدرش بیاورم تا تجدید عهد کند. بدان که برادرم از همه ی مردم به خدا و رسولش و قرآن داناتر بود. او داناتر از این بود که حجاب رسول خدا صلی الله علیه و آله را پاره کند. اگر دفن کردن در کنار قبر رسول خدا صلی الله علیه و آله از نظر ما جایز بود، می فهمیدی که بر خلاف میل تو او در آنجا دفن می شد.

پس امام حسین علیه السلام، بدن مبارک برادر را به سوی بقیع حرکت داد

تیر باران بدن امام مجتبی علیه السلام

مرحوم علامه مجلسی و محدث قمی و ابن شهر آشوب نوشته اند که، هنگام دفن بدن مبارک امام حسن علیه السلام دستور دادند جنازه ی آن حضرت را تیر باران نمودند، تا جایی که هفتاد تیر از جنازه ی آن حضرت بیرون کشیدند.

پس بنی هاشم خواستند شمشیر بکشند و جنگ کنند؛ ولی امام حسین علیه السلام فرمود: به خدا سوگند! وصیت برادرم را ضایع نکنید. پس به آنها فرمود: اگر وصیت برادرم نبود، هر آینه او را دفن می کردم و بینیهای آنها را به خاک می مالیدم. و آنگاه جنازه را به طرف بقیع حرکت دادند و در کنار جده اش فاطمه ی بنت اسد دفن نمودند.

گاه‌شمار تاریخ خورشیدی

آذر ۱۳۹۵
ش ی د س چ پ ج
« آبان   دی »
 12345
6789101112
13141516171819
20212223242526
27282930