آذر
25
1395

فواید حفظ قرآن

در حال حاضر با وجود رایانه های شخصی که امکان جستجو در قرآن را ساده کرده است و چاپ های مختلف از قرآن که مصونیت قرآن از تحریف را غیرممکن کرده است، چه نیازی به حفظ قرآن و صرف هزینه های کلان است؟

اگر هدف تنها مصون گشتن قرآن از تحریف بود، نیاز به حفظ قرآن و صرف هزینه های کلان وجود نداشت! اما آثار مختلفی بر حفظ قرآن مترتب است؛ از جمله:

۱٫ یاد خدا

تأثیرگذاری بر جان و روح حافظ؛ به گونه ای که در هر پیشآمدی آیه مناسب با آن بر قلب خطور کند یا با یادآوری آن، شخص وظیفه خود را در حادثه تشخیص دهد. برای مثال قرآن درباره وسوسه های شیاطین میفرماید: إِنَّ الَّذِینَ اتَّقَواْ إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِّنَ الشَّیطَانِ تَذَکَّرُواْ فَإِذَا هُم مُّبْصِرُونَ؛ پرهیزکاران هرگاه خیالی شیطانی عارضشان شود، یاد [خدا] کنند و آنگاه بینا باشند. اعراف/۲۰۱٫ پس همانگونه که خیال شیطانی جان را شعله ور میکند، یادآوری آیت، شعله را خاموش و دل را نورانی میسازد. بدیهی است چنین اثری بر وجود آیت قرآن، در رایانه و دفتر یادداشت مترتب نمیگردد.

به طور کلی، قرآن تذکره و عامل یادآوری است۱ و این یادآوری آثار بسیاری دارد که با حفظ قرآن، بیشتر تأمین میشود.

۲٫ شفای دردهای معنوی

قرآن همانگونه که راهنما و هدایتگر در صحنه های مختلف زندگی است، اثر ویژهای بر جان و قلب انسان دارد و آن درمان بیماریهای درونی است؛ نظیر کبر، غرور، ترس، اضطراب، تشویش خاطر، سوءظن به دیگران، بدبینی به سیر جریان امور و … .

یکی از مهمترین ویژگیهای قرآن، زبان عاطفه و تأثیرگذاری آن بر عواطف و احساسات و تلطیف کردن آنها است۲؛ چنان که خود میفرماید: یا ایهَا النَّاسُ قَدْ جَاءتْکُم مَّوْعِظَهٌ مِّن رَّبِّکُمْ وَشِفَاء لِّمَا فِی الصُّدُورِ وَهُدًی وَرَحْمَهٌ لِّلْمُؤْمِنِینَ؛ ای مردم! از سوی پروردگارتان پندی برای شما و شفابخش دلها و رهنمود و رحمتی برای مؤمنان آمده است یونس/۵۷٫ این شفابخشی هنگامی کامل میگردد که دل در محضر قرآن باشد و داروهای قرآنی را به خود تلقین و یادآوری کند.

بنابراین توصیه میشود، حداقل آیاتی که بر جان خود مؤثر و در درمان مشکلات روحی خود مفید تشخیص میدهید، را به حافظه و خاطر خود بسپرید. بکوشید آن را از حد حافظه ذهنی، به باور قلبی تبدیل کنید تا در اثر این تلقین، قلب درمان شده و آثار شفابخش آن را شاهد باشید.

شاید مهمترین علت سفارشهای مکرر به حفظ قرآن از سوی پیشوایان معصوم علیهمالسلام، رهانیدن انسان از اضطراب، تشویشها و آلام روحی باشد؛ چراکه قرآن «ذکر» است وَهَذَا ذِکْرٌ مُّبَارَکٌ أَنزَلْنَاهُ انبیاء/۵۰ و اطمینان قلب در ذکر خدا نهفته است. أَلاَ بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ رعد/۲۸ و روگردانی از ذکر خدا زندگانی سخت و توأم با تنگناها و گرفتاریها را به دنبال دارد۳٫

۳٫ تحقیق و پژوهش

قرآن مجید کتابی برای همه زمانها و متناسب با نیازهای علمی همه انسانها است. این کتاب طوری تنظیم شده، که عبارتهای آن علاوه بر معانی ظاهری، دارای معانی باطنی بسیار عمیقی است. معانی باطنی قرآن فراتر از دسترسی به الفاظ از طریق رایانه و کتاب است. راه اصلی رسیدن به معانی باطنی، کشف انواع ارتباط بین آیت است. به عبارت دیگر تحقیق و پژوهش در قرآن نیاز به هوشمندی ذهن و نورانیت قلب دارد. این مهم با حفظ کردن و انس با قرآن، بهتر امکانپذیر است۴٫

منابع

۱٫ نظیر آیت: مدثر/۵۵؛ عبس/۱۲؛ مریم/۱۶، ۴۱، ۵۱، ۵۴ و ۵۶ و احزاب/۲۴٫

۲٫ ر.ک: تفسیر قرآن، استاد شهید مطهری، ج۱۰، بخش اول.

۳٫ طه/۱۲۴٫

۴٫ ر.ک: شهریار پرهیزکار، چگونه قرآن را حفظ کنیم، ص۲۲؛ اهمیت و روش حفظ قرآن، ص۹ـ۲۱٫

آذر
25
1395

فضائل و کرامات امام صادق(علیه السلام)

 فضائل آن حضرت زیاده از آن است که در این مختصر احصا شود، لکن براى تیمن و تبرک به بعض آنها اشاره مى کنیم.مالک بن انس فقیه مدینه مى گوید: نزد امام صادق(علیه السلام) مى رفتم، آن حضرت براى نشستن من متکا مى گذاشت و احترام مى فرمود و ایشان نسبت به من محبت داشت، و این امر مرا بسیار خوشحال مى کرد و خداى را بر این نعمت شکر مى کردم. سپس مالک مى گوید: آن حضرت مردى بود که از سه حال خارج نبود: یا روزه بوده یا در حال نماز، و یا در حال ذکر خداوند، از بزرگان عبادت کنندگان، و در زهد سرآمد بود، از همان هایى که از خدا خوف و خشیت فراوان دارند.

آن حضرت کثیر الحدیث، خوش مجلس، پر فایده بود.
هر زمانى که مى فرمود: «قال رسول الله(صلى الله علیه وآله)» گاهى رنگ آن حضرت کبود، و گاهى زرد مى شد، تا به جایى که گاهى شناخته نمى شد.
یک سال با آن حضرت به حج خانه خدا رفته بودم، وقتى که گاه احرام شد، هرچه آن حضرت سعى مى کرد که تلبیه «لبیک اللهم لبیک» بگوید، صدا در گلوى آن حضرت قطع مى شد و نزدیک بود که از بالاى مرکب به زمین بیافتد، به آن حضرت عرض کردم; اى فرزند پیامبر بگو لبیک، زیرا باید محرم شوى و چاره اى از گفتن نیست، آن حضرت فرمود:
چگونه جسارت کنم و بگویم: «لبیک اللهم لبیک» در حالى که مى ترسم از آن که خداوند عزوجل به من بگوید: «لا لبیک و لا سعدیک؟» بحار الانوار، ج ۴۷، ص ۱۶
شخصى به نام مفضل بن قیس مى گوید: نزد امام صادق(علیه السلام) رفتم و بعض گرفتارى هایم را به آن حضرت گفتم و از ایشان خواستم که برایم دعا کند، آن بزرگوار به خادمه خانه فرمود: آن کیسه پولى را که ابوجعفر منصور براى ما فرستاده بیاور، خادمه کیسه را آورد، آن حضرت فرمود: این کیسه اى است که در آن چهار صد دینار است، به واسطه آن امور خود را اصلاح کن، به آن حضرت گفتم: فداى شما شوم، قصد من این نبود، بلکه مى خواستم که شما برایم دعا بفرمایید، آن حضرت گفت: من به شما دعا هم مى کنم، لکن همه گرفتاریت را براى دیگران باز گو مکن، زیرا خوار مى شوى. بحار الانوار ج ۴۷، ص ۳۴٫
هشام بن سالم که یکى از اصحاب آن حضرت است مى گوید: حضرت صادق(علیه السلام)وقتى شب مى شد کیسه اى برمى داشتند که در آن نان و گوشت و پول گذاشته بودند، آن را به دوش مى گرفتند و براى فقراء و نیازمندان مدینه مى بردند و بین آنان تقسیم مى کردند، و کسى آن حضرت را نمى شناخت، تا آن که ایشان از دنیا رفتند و فقراء دریافتند که آن کسى که دست کرم او بر سر آنان بوده امام صادق(علیه السلام) بوده است. بحار الانوار، ج ۴۷، ص ۳۸
مسمع بن عبدالملک مى گوید: در منى نزد امام صادق(علیه السلام) نشسته بودم در حالى که ظرف انگورى در مجلس بود که از آن مى خوردیم. سائلى آمد و چیزى خواست، امام صادق(علیه السلام) خوشه انگورى به او داد. سائل گفت: به انگور نیازى ندارم، اگر پول بود! حضرت فرمود: خدا کار تو را بگشاید، شخص فقیر رفت و سپس برگشت و گفت: خوشه انگور را بدهید، حضرت فرمود: خدا کار تو را بگشاید و چیزى به او نداد. سپس شخص دیگرى آمد، امام(علیه السلام) سه دانه انگور به او داد، آن شخص سائل گرفت و گفت: سپاس خداوند دو جهان را که مرا روزى داد.
امام صادق(علیه السلام) به او فرمود: بایست، سپس دو دست خود را از انگور پر کرد و به او داد، آن مرد گرفت و مثل دفعه قبل حمد خداى را به جاى آورد، امام(علیه السلام)دوباره او را امر به ایستادن کرد و به خادم فرمود: چقدر پول همراه دارى، نزد خادم بیست درهم یا نزدیک به این مبلغ بود، آن بزرگوار آن پول را به شخص سائل دادند، او گرفت و گفت:
سپاس خداى را، این نعمت از توست به تنهایى، و شریکى براى تو نیست، امام(علیه السلام)او را امر به توقف فرمود، و سپس پیراهنى که در بر داشت بیرون آورده به او داد و فرمود این لباس را بپوش، او هم پوشید و گفت: سپاس خداوندى را که مرا پوشانید و مستور نموده اى ابا عبدالله خداوند ترا جزاى خیر دهد و سپس رفت، راوى مى گوید این شخص جز این دعایى براى امام صادق(علیه السلام) نکرد، و ما گمان مى کردیم که اگر براى خود آن حضرت دعا نکرده بود، بلکه فقط خداوند را سپاس مى گفت حضرت مرتب به او بخشش و احسان مى کردند، زیرا هر وقت حمد خداوند را به جاى مى آورد حضرت چیزى به او مى دادند. بحار الانوار ج ۴۷، ص ۴۲. و از این روایت به خوبى فهمیده مى شود که امامان معصوم(علیهم السلام) چه اندازه توجه به حضرت پروردگار داشته و در مقابل عظمت او خاضع بوده اند.
همچنان که در روایت دیگر وارد شده است که امام صادق(علیه السلام) در نماز قرآن تلاوت مى کرد، تا آن که غش کرد، وقتى که به حالت عادى برگشت کسى پرسید: چه چیز باعث این حالت براى شما شد؟ آن حضرت فرمود: من مرتب آیات قرآن را تکرار مى کردم تا آن که حالى براى من پیدا شد که گویا قرآن را رو در رو از کسى که آن را فرستاده مى شنیدم. بحار الانوار، ج ۴۷، ص ۵۸

گاه‌شمار تاریخ خورشیدی

آذر ۱۳۹۵
ش ی د س چ پ ج
« آبان   دی »
 12345
6789101112
13141516171819
20212223242526
27282930