آذر
23
1395

از رحمت خدا ناامید نباش!

نباید انسان بگوید: « چون هنوز نفس من آنطوری نشده که گناه نکند، پس چرا توبه کنم؟ من که هنوز نتوانسته ام نفسم را کنترل کنم و مهارش را در دست بگیرم کہ خطایی از من سر بزند، پس چه فایده ای دارد که توبه کنم؟ توبه کنم، باز دو مرتبه گرفتارم.

▪️این حرف را نزن! توبه کن. از کجا معلوم که باز گناه کنے، شاید نکردی، به علاوه شاید همین امشب از دنیا رفتی، چرا این حرف را مےزنی که چون از خودم خاطر جمع نیستم ، پس توبه نمےکنم. پیر شدم توبه مےکنم.

گفتم که به پیری رسم و توبه کنم
آنقدر جوان مرد و یکی پیر نشد

▪️اصلا خــدا انسان گنهکار را دوست دارد. آیه قـرآن مےفرماید: « إنَّ الله یَحِبُّ التَّوابین» بقره ۲۲۲ ; خداونـد انسان های توبه کننده را دوست دارد. خدا دوست دارد بنده گنهکارش توبه کند و بگوید :

« خــدایـا، بد کردم»

آیت الله مجتهدی تهرانی(ره)

آذر
23
1395

شرک خفی

امام حسن عسکری علیه السلام فرمودند:

الإشْاکُ فِی النّاسِ اَخفی مِنْ دَبیبِ النَّملِ عَلیَ المَسْحِ الاَسودِ فی اللّیلَه المُظلِمَهِ؛
شرک ورزی (و ریا) در مردم، پنهان تر است از جنبیدن و حرکت مورچه بر روی سنگ سیاه در شب تاریک.
[بحار الأنوار (ط – بیروت)، ج‏۷۵، ص: ۳۷۱]

یکی از مهم ترین مصادیق شرک خفی، ریا است. یعنی انسان کاری را انجام می دهد، تا مردم ببینند. مثلا منبر می رود برای اینکه مردم ببینند یا روضه می رود یا مجلس برگزار می کند و … .

یکی از شاگردان محدث قمی نقل می کند که: از همان اوقات که به تحصیل مقدمات اشتغال داشتم نام محدث قمی را در محضر مبارک پدر بزرگوارم زیاد و توأم با تجلیل می شنیدم. وقتی که برای تحصیل به مشهد مشرف شدم زیارت ایشان را بسیار مغتنم می شمردم. چند سالی که با این دانشمند با ایمان معاشرت داشتم و از نزدیک به مراتب علم و عمل و پارسایی و پرهیزکاری ایشان آشنا شدم، روز به روز بر ارادتم می افزود.
در یکی از ماه های رمضان با چند تن از دوستان از ایشان خواهش کردیم که در مسجد گوهرشاد اقامه جماعت را بر معتقدان و علاقمندان منت نهند. با اصرار و پافشاری، این خواهش پذیرفته شد و وی چند روز نماز ظهر و عصر را در یکی از شبستان های آنجا اقامه کرد و بر جمعیت این جماعت روز به روز افزوده می شد. هنوز دو روز نشده بود که اشخاص زیادی اطلاع یافتند و جمعیت فوق العاده شد. روزی پس از اتمام نماز ظهر، به من که نزدیک ایشان بودم گفتند: « من امروز نمی توانم نماز عصر بخوانم». رفتند و دیگر آن سال برای نماز جماعت نیامدند.
در موقع ملاقات و سؤال از علت ترک نماز جماعت گفتند: «حقیقت این است که در رکوع رکعت چهارم متوجه شدم که صدای اقتداکنندگان که پشت سر من می گویند: «یا الله، یا الله، ان الله مع الصابرین» از محلی بسیار دور به گوش می رسد و متوجه زیادی جمعیت شدم و در من شادی و فرحی تولید شد و خلاصه خوشم آمد که جمعیت این اندازه زیاد است! بنابراین، من برای امامت اهلیت ندارم.» [منبع: مفاخر اسلام، ج ۱۱، ص ۳۶۰]

باید یک ریاسنج برای خودمان داشته باشیم.

مرحوم فیض کاشانی می گوید: «ببینید در کاری که انجام می دهید، اگر کسی بود که بهتر از شما آن کار را انجام می داد، شما ناراحت می شوید یا نه؟» اگر ناراحت می شوید معلوم است برای خدا کار انجام نمی دهید.

آذر
23
1395

هفده ربیع الاول زادروز فرخنده امام جعفر صادق علیه السلام

 سال ٨٣ هجری قمری امام جعفر صادق (علیه السلام) در روز جمعه، به هنگام طلوع فجر و به روایتی در روز دوشنبه، هفدهم ربیع‏الاوّل سال ٨٣ قمری دیده به جهان گشود و عالم انسانی را با انوار طیّبه خویش تابناک نمود. پدرش امام محمد باقر(علیه السلام) وی را به نام عموی نیاکانش جعفر طیّار(علیه السلام)، «جعفر» نام نهاد. حضرت جعفر بن محمد(علیه السلام) دارای یک کنیه معروف به نام «ابوعبدالله» و دو کنیه غیر معروف به نام‏های « ابواسماعیل» و « ابوموسی» بود. هم چنین، دارای القابی چند بود که معروف‏ترین آن‏ها عبارت است از: صادق، صابر، طاهر و فاضل. شیعیان و محبّان اهل بیت(علیه السلام) وی را به « صادق آل محمد(صلی الله علیه و آله) » می‏شناسند. زیرا آن حضرت، هرگز سخنی جز راست و درست، چیزی نفرمود. پدر ارجمندش ،امام محمد باقر )ع( است که نَسَب وی با دو واسطه به امیر مؤمنان حضرت علی (علیه السلام) و با سه واسطه به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) منتهی می‏گردد. مادر گرامی امام جعفر صادق (علیه السلام)، فاطمه، معروف به « اُمّ فروه» از زنان نیکو سرشت، نیکوکار و نیکورفتار عصر خویش بود. این بانوی باتقوا و متدّین، از جهت فضیلت و منقبت، سرآمد زنان روزگار خود به شمار می‏آمد و امام صادق(علیه السلام) در شأن و مقام وی فرمود: مادرم از زنانی بود که ایمان داشت، تقوا پیشه کرده و نیکوکاری می‏نمود و خدا، نیکوکاران را دوست دارد. امام جعفر صادق (علیه السلام) به مدت دوازده سال، حیات با برکت جدّ گرامی‏اش امام زین العابدین (علیه السلام) را درک کرد و از مکتب تربیتی و علمی وی بهره وافر یافت. هم چنین، آن حضرت به مدت ٣٢ سال از وجود شریف پدرش امام محمد باقر (علیه السلام) برخوردار بود و در تمام رویدادهای مهم در کنار پدر ارجمندش قرار داشت. مدت امامت امام جعفر صادق(علیه السلام)، ٣٣ سال و ده ماه (از ذی حجه سال ١١۴ تا ٢۵ شوال سال ١۴٨ قمری) بود و در ایّام زندگی با برکت خویش با خلافت غاصبانه چند تن از خلفای اموی و دو تن از خلفای عباسی به شرح ذیل معاصر بود:
١- عبدالملک بن مروان (۶۵ – ٨۶ ق )
٢- ولید بن عبدالملک (٨۶ – ٩۶ ق )
٣- سلیمان بن عبدالملک (٩۶ – ٩٩)
۴- عمر بن عبدالعزیز (٩٩ – ١٠١ ق )
۵- یزید بن عبدالملک (١٠١ – ١٠۵ ق)
۶- هشام بن عبدالملک (١٠۵ – ١٢۵ ق )
٧- ولید بن یزید (١٢۵ – ١٢۶ ق)
٨-یزید بن ولید (١٢۶ – ١٢۶ ق )
٩- مروان بن محمد (١٢۶ – ١٣٢ ق )
١٠- ابوالعباس سفاح (١٣٢ – ١٣۶ ق )
١١- منصور دوانقی (١٣۶ – ١۵٨ ق )
گفتنی است که نُه نفر اوّل از طایفه بنی امیه و دو نفر آخر از خاندان بنی عباس بودند و آن حضرت از هر دو طایفه، سختی‏ها و بی‏مهری‏های فراوانی دید؛ اما چون آن امام بزرگوار در انتهای دوران خلافت ستم کارانه امویان و در آغاز خلافت فریب‏کارانه عباسیان می‏زیست، فرصت مناسبی به دست آورد تا در زمان انتقال خلافت از یک طایفه غاصب، به طایفه غاصب دیگر و سرگرم شدن آنان به یکدیگر، مکتب اهل بیت (علیه السلام) را به مسلمانان بشناساند و زمینه ترویج و تبلیغ این مکتب را مهیّا سازد و از این راه، بیشترین بهره را نصیب اسلام و مسلمانان نماید. آن حضرت با تشکیل حوزه علمیه و تعلیم شاگردانی مبرز، چون هشام، زراره و محمد بن مسلم، تحول شگرفی در جهان اسلام و مذهب شیعه پدید آورد و جهانیان را با اسلام ناب محمدی (صلی الله علیه و آله ) و مکتب حیات بخش اهل بیت (علیه السلام) آشنا ساخت. به همین جهت، وی را پایه گذار مذهب «امامیه» دانسته و شعیان امامی اثناعشری را « شیعه جعفری» می‏گویند. سرانجام این امام همام، در ۶۵ سالگی به وسیله زهری که منصور دوانقی، به واسطه عوامل و مزدوران خود در مدینه، به آن حضرت خورانید، مسموم شد و به خاطر شدت زهر، به شهادت رسید. تاریخ شهادت وی، ٢۵ شوال سال ١۴٨ قمری می‏باشد. امام موسی کاظم (علیه السلام) به همراه سایر فرزندان امام جعفر صادق (علیه السلام)، بدن مطهر پدر را پس از غسل، کفن و نماز، در جوار قبر پدر و جدش و عموی پدرش در قبرستان بقیع به خاک سپردند

آذر
23
1395

میلاد مسعود پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله

آخرین پیامبر الهی در ١٧ ربیع الاوّل از پدری به نام «عبدالله بن عبدالمطلب» و مادری به نام « آمنه بنت وهب» دیده به جهان گشود و با انوار رخسار و جمال منوّرش، جهان تیره و تاریک، به ویژه عربستان را روشن گردانید. پدرش عبدالله بن عبدالمطلب، پیش از تولد فرزندش محمد( صلی الله علیه و آله )، در حالی که همسرش آمنه، به چنین فرزندی، حامله بود، به همراه سایر بازرگانان قریش، جهت سفر تجاری عازم شام گردید و در بازگشت از شام، در یثرب(مدینه منوّره) بیمار شد و در همان جا درگذشت و توفیق دیدار نوزاد خویش را نیافت. وفات عبدالله، دو ماه و به روایتی هفت ماه پیش از تولد فرزندش حضرت محمد( صلی الله علیه و آله ) بود. امّا آمنه، مادر گرامی رسول خدا( صلی الله علیه و آله )، که به تقوا، عفت و پاکیزگی در میان بانوان قریش معروف بود، پس از تولد نور دیده‏اش حضرت محمد( صلی الله علیه و آله )، چندان در این دنیای فانی زندگی نکرد. وی، دو سال و چهار ماه و به روایتی شش سال، پس از میلاد رسول خدا( صلی الله علیه و آله )، در بازگشت از یثرب، در مکانی به نام «ابوا» بدرود حیات گفت و در همان مکان مدفون شد. رسول خدا( صلی الله علیه و آله ) پس از تولد، در کفالت جدش عبدالمطلب، بزرگ و سید قریش مکه، قرار گرفت. عبدالمطلب جهت شیر دادن نور دیده‏اش محمد( صلی الله علیه و آله )، در آغاز وی را به «ثویبه»، آزاد شده ابولهب سپرد ولی پس از مدتی وی را به «حلیمه دختر عبدالله بن حارث سعدیه» واگذار کرد. حلیمه، در ظاهر اگر چه دایه وی بود، ولی در حقیقت به مدت پنج سال از او مراقبت و مادری کرد. پیامبر اسلام( صلی الله علیه و آله ) از دوران کودکی دارای دو نام بود. یکی «محمّد» که جد بزرگوارش عبدالمطلب، برای وی برگزید و دیگری «احمد» که مادر ارجمندش آمنه، آن را انتخاب کرده بود. از امام صادق(علیه السلام) روایت شد که ابلیس، پس از رانده شدن از رحمت الهی، می‏توانست به هفت آسمان رفت و آمد کند و خبرهای آسمانی را گوش دهد، تا این که حضرت عیسی (علیه السلام) دیده به جهان گشود، از آن پس، ابلیس از سه آسمان فوقانی ممنوع شد و تنها در چهار آسمان پایین‏تر، رفت و آمد می‏کرد. ولی چون حضرت محمد( صلی الله علیه و آله ) به دنیا آمد، ابلیس از تمام آسمان‏ها رانده شد و رفت و آمدش ممنوع گردید و غیر از او، تمامی شیاطین نیز با تیرهای شهاب از آسمان رانده شدند. هم چنین روایت شده است که هنگام ولادت فرخنده حضرت محمد( صلی الله علیه و آله )، ایوان کسری شکاف برداشت و چند کنگره آن فرو ریخت و آتش آتشکده بزرگ فارس خاموش شد؛ دریاچه ساوه خشک گردید؛ بت‏های مکه سرنگون شدند؛ نوری از وجود آن حضرت به سوی آسمان بلند شد که شعاع آن فرسنگ‏ها را روشن کرد؛ انوشیروان، پادشاه ساسانی ایران و مؤبدان بزرگ دربار وی، خواب‏های وحشتناکی دیدند؛ پس از استقرار در زمین، گفت: اَللّهُ أکْبَرُ وَ الْحَمْدُ لِلّهِ کَثیراً، سُبْحانَ اللّهِ بُکْرَهً وَ أصیلاً. گفتنی است که تاریخ نگاران و سیره نویسان شیعه و اهل سنت، با این که در سال و ماه تولد آن حضرت، اتفاق نظر داشته و می‏گویند که آن حضرت در اوّل عام الفیل، برابر با سال ۵٧٠ میلادی و در ماه ربیع الاوّل دیده به جهان گشود، ولی درباره روز تولد وی، اختلاف نظر دارند. شیعیان، معتقدند که رسول خدا( صلی الله علیه و آله ) در روز جمعه، مصادف با ١٧ ربیع الاوّل، به دنیا آمد و اهل سنت می‏گویند که تولد وی، روز دوشنبه دوازدهم ربیع الاوّل بوده است.اما از این که سال تولد پیامبر( صلی الله علیه و آله ) را «عام الفیل» می‏نامند، بدین جهت است که دو ماه و هفده روز پیش از تولد پیامبر صلی الله علیه و آله ، یعنی در نخستین روز محرم سال ۵٧٠ میلادی، فیل سواران «ابرهه» به مکه هجوم آورده و قصد نابودی کعبه و مسجدالحرام را نمودند ولی با معجزه شگفت الهی سرکوب شدند.

گاه‌شمار تاریخ خورشیدی

آذر ۱۳۹۵
ش ی د س چ پ ج
« آبان   دی »
 12345
6789101112
13141516171819
20212223242526
27282930