مهر
15
1395

نقش زینب کبری سلام‌الله علیها

زینب_کبری سلام‌الله علیها، نقش همسر، نقش مادر و نقش یک زن برجسته و ممتاز در خاندان پیغمبر را، در مدینه به بهترین وجه ایفاد کرده است. شخصیت آن بزرگوار در مدینه – قبل از حادثه‌ی کربلا – یک شخصیت برجسته و معروف و ممتاز بوده است. همچنان‌که بعد از حادثه‌ی کربلا هم یک نقش خیلی برجسته و ممتاز است.

اگر فرض می‌کردیم که حادثه‌ی کربلا اصلاً نبود – که ما آنچه درباره‌ی زینب کبری سلام‌الله علیها می‌گوییم و می‌شنویم مربوط به ماجرای کربلاست – باز زینب کبری سلام‌الله علیها، یک شخصیت برجسته، یک انسان بزرگ و یک زن قابل تبعیّت و پیروی محسوب می‌شد. از لحاظ علمی، از لحاظ تقوا، از لحاظ پاکدامنی و طهارت، از لحاظ برجستگی اخلاقی، از جهت محور بودن برای همه‌ی کسانی که به مسائل معنوی و اخلاقی و دینی توجّهی دارند و از جهات گوناگون، یک استاد، معلّم معنویّت، معلّم اخلاق و معلّم رفتار اسلامیِ زن محسوب می‌شد. با این حال، زنی در این حد و با این شخصیت، ناگهان در مقابل یک تکلیفِ بزرگِ آنی و خطرناک قرار گرفت که آن عبارت بود از رفتن به سمت کربلا.

رهبر انقلاب؛ ۷۴/۰۷/۱۲

مهر
14
1395

عاشورا و انسانیت

یکی از ماندگارترین پیام های عاشورا که برای تمام بشریت در طول تاریخ،چه مسلمان و چه غیرمسلمان،آموزنده و زندگی سازاست،این جمله امام(علیه السلام) است که فرمودند: «اگر دین ندارید، لااقل آزاده باشید.»

امام(علیه السلام) در این جمله به این نکته اشاره می کند که انسانیت یک ملاک بسیار ارزشمند است که جدای از هر دین و مسلک که انسان ها از آن پیروی می کنند و مؤمن به خداوند که یا کافر هستند، یک گوهر درونی در وجود تمام آنهاست که به نام انسانیت که اگر هر فرد به آن مراجعه کند، می تواند راه درست و حقیقت را پیدا کند و حق و ناحق را به واسطه همین گوهر درونی تا حدود زیادی تشخیص دهد.

در جای دیگرایشان فرمودند: «دین لغلغه دهان شما نباشد.» یعنی به مسایل دین به صورت ظاهری نگاه نکنید بلکه تلاش کنید تا آن را در زندگی خود متبلور و متجلی کنید. نمود حضور دین در زندگی ایشان،بزرگی روح، عزت و کرامت انسانی، به اسارت نگرفتن روح انسان در دام خواهش ها و وسوسه ها و تسلیم نشدن در برابر آنچه انسانیت و روح انسانی را ذلیل می کند، خواهد بود. به همین دلیل است که امام(علیه السلام) می فرماید: «مرگ در مسیر عزت،حیات جاودان است.»

مهر
14
1395

عبدالله بن حسن بزرگمردی کوچک

 سختى زخمها امام حسین(علیه السلام) را بر زمین نشانده بود و سپاهیان او را از هر سوى در میان گرفته بودند.

عبداللّه بن حسن که در آن زمان یازده سال بیشتر نداشت عموى خود را نگریست که دشمن او را از هر سوى در میان گرفته است . یاراى دیدن بیشتر این منظره را نداشت . بى اختیار به سوى عمو دوان شد.

عمّه اش زینب خواست عبدالله را بگیرد، امّا او از چنگ عمّه گریخت و خود را به عمو رساند.
در این هنگام بحربن کعب شمشیر را بلند کرد تا بر حسین فرود آورد. عبداللّه فریاد زد: اى ناپاک، آیا مى خواهى عمویم را بکشى؟

بحر ضربه خود را فرود آورد و عبداللّه دست خویش سپر کرد. شمشیر دست عبداللّه را برید و دست به پوست آویزان ماند. یادگار امام مجتبى علیه السلام فریاد زد: یا عمّاه .

آنگاه خود را در دامن عمو انداخت. عمو او را به خود فشرد و فرمود: پسر برادر، بر آنچه بر تو نازل شده است صبر کن و اجر خود را از خداوند بخواه، که خداوند تو را به پدران پاکت ملحق کند.

در همین حال که عبدالله بر دامن عمو بود حرمله بن کاهل تیر به سوى او افکند و او را به شهادت رساند.

منابع:
لهوف سید بن طاووس، ص ۱۴۶٫
عبدالله بن حسن بزرگمردی کوچک
aviny.com

گاه‌شمار تاریخ خورشیدی

اردیبهشت ۱۴۰۳
ش ی د س چ پ ج
« فروردین    
1234567
891011121314
15161718192021
22232425262728
293031