آذر
29
1394

چگونگی تشخیص جانشین امام عسکری علیه السلام

ابوالادیان یکی از خدمتگزاران و یکی از دوستان نزدیک امام عسکری (علیه السلام) بود . ابن بابویه (علیه الرحمه) به نقل از ابوالادیان می گوید : امام عسکری (علیه السلام) به من مأموریتی داد که به مدائن بروم و نامه هایی را به آنجا برسانم . امام عسکری (علیه السلام) به من فرمود : ابوالادیان ! وقتی بعد از پانزده روز از مدائن برگشتی ، شهر سامرا را پر از شیون و غوغا خواهی یافت ، زیرا که من به شهادت خواهم رسید . من نگران شدم و از امام راجع به جانشین شان پرسیدم : وقتی شما به شهادت رسیدید ، چه کسی باید امامت امت را به عهده بگیرد ؟ امام عسکری در جواب به من سه نشانه داد ؛ نشانه اول : آن کسی که بر بدن من نماز بگزارد . دوم : آن کسی که جواب نامه ها را از تو طلب کند و نشانه ی سوم : کسی که بگوید در همیان و کیسه ها چه چیزی وجود دارد . حیا مانع شد که راجع به کیسه از آقا بپرسم ، نپرسیدم و با نگرانی سفرم را آغاز کردم و به مدائن رفتم . مأموریت را انجام دادم و وقتی برگشتم همان گونه که امام عسکری گفته بود ، ایشان به شهادت رسیدند . آن گاه چیزی که برای من مهم بود این بود که بدانم چه کسی جانشین امام یازدهم و به عنوان امام دوازدهم و حجت بر حق خداست . وارد بیت امام عسگری شدم ،دیدم برادرش جعفر بر جایگاهی نشسته است و همه ی واردین به اوتسلیت می گویند . گویی این گونه وانمود می شود که او به عنوان جانشین امام عسکری است ، در حالی که من او را می شناختم و می دانستم انسانی است بد سابقه و بد عمل که مرتکب محرمات می شد . مطمئن بودم که او لیاقت امامت را ندارد اما الان در چنین جایگاهی قرار گرفته ؛ چرا که دستگاه بنی عباس تلاش می کرد او را به عنوان جانشین امام عسکری به مردم معرفی کند . در همین حال خبر آوردند که او بیاید و بر پیکر امام عسکری (علیه السلام) نماز بگزارد .
او از جای خود حرکت کرده ، به سمت پیکر مطهر امام عسکری رفت تا نماز بگزارد ، دیدم نوجوانی با جمیع شیوه ها و شمایل زیبایی که دلربا بود آمد و دامن عمویش را گرفت و گفت : ای عمو ! کنار برو که من بر نماز گزاردن بر پیکر بابایم شایسته ترم .
او را کنار زد و بر پیکر امام عسکری نماز گزارد . با این صحنه مطمئن شدم که یکی از نشانه هایی که امام عسکری داده بود تحقق یافت و این شخص بر بدن امام عسکری نماز گزارد . منتظر بودم که نشانه های دیگر هم تحقق پیدا کند . در این حالت بود که وقتی نماز تمام شد به من اشاره کرد که جواب نامه ها را بده . این هم نشانه دوم ؛ چون نامه ای که امام عسکری به من سپرده بود و آن را به مدائن بردم ، به دوستانی که باید می دادم سپردم و جواب نامه های آن ها را به همراه بیت المال و سهم امامی که داده بودند با خودم آورده و منتقل کرده بودم . منتظر بودم نشانه ی سوم هم تحقق پیدا کند ، در همین حال جمعی از مؤمنین قم آمدند و در میان جمعیت عزادار قرار گرفتند و گفتند : جانشین امام عسکری کیست ؟ آن ها را به سمت جعفر هدایت کردند . آن ها وقتی پیش جعفر رفتند ، پرسیدند : شما جانشین امام عسکری هستید ؟ پاسخ داد : آری . گفتند : بگویید که ما حامل چه چیزی هستیم و نامه ای که با ماست چه کسی و برای چه کسی نوشته است و چیزی که به همراه ماست آن متاع چیست و چقدر است ؟
جعفر با کمال عصبانیت گفت : عجب ! مردم را ببینید که از من چه چیزی را در خواست می کنند ، علم غیب از من طلب می کنند ؟ من فهمیدم که او امام نیست و جمعیتی که از قم آمده بودند هم با این پاسخ او مطمئن شدند که او امام نیست و جانشین امام عسکری شخص دیگری است . در همین حال فرستاده ای از درون خانه آمد و گفت که حجت خدا ( امام زمان ) فرمودند : نامه هایی که شما اهل قم از فلان شخص و فلان شخص برای امام عسکری آورده اید ، آن نامه ها را بیاورید و به همراه شما همیانی است که هزار اشرفی در آن قرار دارد که از میان هزار اشرفی که به عنوان سهم امام است ، ده اشرفی قلابی است که روکش طلا شده و اصل نیست .
آن ها باز کردند و دیدند هزار اشرفی سفید هست و آن ده اشرفی را هم شناسایی کردند . ابوالادیان می گوید : من دقیقا به همان نشانه هایی که امام حسن عسکری به من داده بود رسیدم و یقین کردم که او امام امت اسلامی و آخرین وصی پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) است و آن پیامی که فرستاده شده از ناحیه امام زمان است و آن فردی که نماز بر پیکر امام عسکری گزارد امام زمان و آخرین امام شیعیان است .

 

منتهی الامال : ۴۹۶/۲

آذر
29
1394

آغاز امامت امام زمان عجل الله تعالی

روز جمعه، هشتم ربیع الاول سال ۲۶۰ هـ.ق، امام حسن عسکری علیه‌السلام پس از این که نماز صبح را خواندند، بر اثر زهری که هشت روز قبل معتمد به ایشان خورانده بود، به شهادت رسید. این حادثه در شرایطی روی داد که امام یازدهم افزون بر این که مانند پدران خود زمینه را برای غیبت آماده کرده بود، شب پیش از شهادت شان، دور از چشم مأموران خلیفه، نامه‌های بسیاری به شهرهای شیعه نشین فرستادند. خبر شهادت امام در سراسر شهر سامرا پیچید و مردم به احترام او عزاداری کردند. به گفته مورخان، در روز شهادت امام، سامرا به صحرای قیامت تبدیل شده بود.

عثمان بن سعید عمری، به نمایندگی از حجت بن‌الحسن علیه‌السلام متصدی غسل و کفن و دفن حضرت شد و بر اساس گفته شیخ صدوق، خود امام زمان علیه‌السلام با کنار زدن عمویش جعفر که قصد نمازگزاردن داشت، بر بدن پدر بزرگوارش نماز خواند.

حکومت عباسی از مدت‌ها پیش بر اساس سخن رسول‌الله صلی‌الله علیه و آله و امامان معصوم علیهم السلام مبنی بر این که مهدی فرزند امام حسن عسکری علیه السلام است، امام یازدهم را زیر نظر داشت و مراقب بود تا فرزندی از ایشان نماند، ولی امام یازدهم با پنهان نگه داشتن خبر ولادت فرزندش این نقشه را باطل کرده بود. پس از شهادت امام کم کم خبر فرزندی به نام مهدی علیه‌السلام پخش شد و تلاش چند باره خلیفه عباسی برای یافتن امام مهدی علیه‌السلام به نتیجه نرسید.

عثمان بن سعید، نائب اول امام بود و با آغاز غیبت ولی عصر علیه السلام توقیعات حضرت را به شیعیان می‌رساند. از همین زمان بود که شیعیان برای نخستین بار طعم غیبت را چشیدند. آغاز غیبت صغرا مصادف با آغاز امامت حضرت مهدی علیه السلام بود تا مردم آرام آرام با مفهوم تلخ و دردناک غیبت آشنا شده، بتوانند تا آن زمان که به اشتباه خود پی می‌برند و به وظایف خود در برابر امامان آگاه می‌شوند، همچنان دیندار بمانند. در دوران غیبت صغرا چهار نایب خاص، امر وساطت میان امام علیه السلام و شیعیان را به عهده داشته و چنان‌که خواهیم دید، همه آنها معروف و سرشناس بوده‌اند. آنان احکام دین را از وجود اقدس امام زمان علیه السلام گرفته و در اختیار شیعیان می‌گذاشتند. سؤالات [کتبی و شفاهی] ایشان را به حضور امام زمان علیه السلام برده و سپس پاسخ را به شیعیان می‌رسانیدند و همچنین، وجوه شرعی شیعیان را با وکالتی، که از امام داشتند، می‌گرفتند [و به حضرت تحویل می‌دادند یا با اجازه ایشان مصرف می‌کردند] آنان جمعی بودند که امام حسن عسکری علیه السلام در زمان حیات خود عدالتشان را تأیید فرمود و همه را به عنوان امین امام زمان علیه السلام معرفی کرد و بعد از خود، ناظر املاک و متصدی کارهای خویش گردانید، و آنها را با نام و نسب به مردم معرفی نمود.

فروردین
3
1393

گناهان کبیره

از مجلسى (ره)- پدرم در برخى مؤلفاتِ خود طبق استنباط از اخبار، گناهانِ کبیره را چنین آمار کرده است در دو قسمت:

قسمت اول، کبائرِ قطعى، به این شرح:

۱- شرک

۲- نومیدى از رحمتِ خدا

۳- ایمنى از مکرِ خدا

۴- قتلِ نفس

۵- عقوق والدین

۶- نسبتِ زنا به مؤمن و مؤمنه

۷- خوردنِ مالِ یتیم به ناحق

۸- گریز از جبهه جهاد

۹- رباخوارى

۱۰- سحر

۱۱- کاهنى

۱۲- زنا

۱۳- لواط

۱۴- دزدى، بخصوص از غنیمت

۱۵- قسم به دروغ

۱۶- ترک واجباتِ الهیّه چون نماز و زکاه و روزه ماهِ رمضان و تأخیرِ حج از سالِ استطاعت بدون عذر

۱۷- شهادتِ ناحق و کتمان شهادتِ حق

۱۸-شربِ خمر و بلکه هر مسکر

۱۹- نقضِ قرارداد

۲۰- نقضِ عهد با خدا و خلق

۲۱- قطعِ رحم

۲۲- تعرب بعد الهجره

۲۳- دروغ بستن بر خدا و رسول و ائمّه (ع)

۲۴- غیبت

۲۵- بهتان.

 

قسمت دوم، کبائرِ احتمالى، که گفته شده است:

۲۶- ترک همه مستحبات

۲۷- منع آب زیادى از رهگذرانِ تشنه، با عدم حاجتِ خود

۲۸- بى‏احتیاطى از بول

۲۹- وسیله سازى براى دشنام به پدر و مادر

۳۰- اضرار در وصیت

۳۱- خشم از قضاى الهى

۳۲- اعتراض بر مقدرات الهیه

۳۳- تکبر

۳۴- حسد بردن

۳۵- دشمنى با مؤمنین

۳۶- الحاد در حرم مکه و مدینه

۳۷- سخن چینى

۳۸- بریدنِ عضوى از مؤمن بناحق

۳۹- خوردن مردار و نجاساتِ دیگر

۴۰- جاکشى

۴۱- اصرار بر صغیره

۴۲- امر به منکر و نهى از معروف بنا بر احتمالى

۴۳- دروغ و خلف وعده

۴۴- خیانت

۴۵- لعن بر مؤمن

۴۶- دشنام به مؤمن

۴۷- آزار کردنِ مؤمن

۴۸- زدنِ خدمتکار بیش از استحقاق

۴۹- منع آب مباح از ذى حقّ آن

۵۰- سدّ راه مردم

۵۱- تضییع عیال

۵۲- تعصب

۵۳- ظلم

۵۴- دغلى

۵۵- دوروئى

۵۶- خوار شمردنِ مؤمن

۵۷- عیب‏جوئى از مؤمن

۵۸- سرزنش مؤمن

۵۹- افتراء بر مؤمن

۶۰- سبّ مؤمن

۶۱- بدگمانى به مؤمن

۶۲- ترسانیدن مؤمن

۶۳- کم دادن در پیمانه و ترازو

۶۴- ترک امر به معروف و نهى از منکر

۶۵- همنشینى با فاسقان، خصوص در مجلس مى خوارى بى‏عذر ۶

۶- بدعت در دین

۶۷- همنشینى با بدعت‏گذاران

۶۸- کوچک شمردن گناه

۶۹- قمار کردن

۷۰- حرام خوردن.

بهمن
11
1392

ما شیعه ایم اما فقط در ثبت احوال!!

آقای من امشب غزل تغییر کرده
شعرم فضای تازه ای تصویر کرده
شعرم همیشه گفتن «آقابیا» بود
ذکر قنوتم خواندن «آقا بیا» بود
امشب ولی دیدم که اینجا جای تو نیست
بین تمام قال ها آوای تو نیست
دیگر میا اینجا کسی در فکرتان نیست
اصلا نیاز هیچ کس صاحب زمان نیست
زنها گرفتار اصول خاله بازی
مردان پی راهی برای پول سازی
در اولویت کسب و کار است و تجارت
حالا اگر فرصت زیاد آمد، عبادت
روزی هزار و خورده ای دعوا سرِ پول
اصلا تمام حرص و جوش ما سر پول
این سینما هم که طرفدارش زیاد است
بیچاره مأمور بلیط کارش زیاد است
یا “مش ماشالا” یا “وفا” یا “کیفر” و “آل”
این تازه بحث سینما، منهای فوتبال
هی اِل کلاسیکو، پلی آف، لیگ برتر
یک جمعه­ ی حساس و شهرآورد دیگر
کنسرت موسیقی پاپ و رپ، کلاسیک
میز و موبایل و ماشین و ویلا و پیک نیک
جشن تولد، سیسمونی، عقد و عروسی
آهنگ تازه، تیپ نو، موی تیفوسی!
شیطان ملعون لشکری کرده مهیّا
ذهن من و امثال من درگیر اینها
حالا تو اصلا جای من، با این مشقت
وقت دعای ندبه می ماند برایت؟!
جمعه که تعطیل است و دائم خواب ماندیم
خیلی هنر کردیم اگر یک عهد خواندیم!
ما شیعه ایم اما فقط در ثبت احوال!
ما بی بخاریم و گرفتاریم و بی حال
مارا هوای نفسمان بیچاره کرده
با هر گناهی بینمان افتاده پرده
عیسی نفس! جانی بده این مرده ها را
لطفی کن و دستی بکش روی دل ما
آقای من بیدارمان کن این چه حالیست؟
ولله در افکارمان جای تو خالی است!
مردیم از بس حرص و جوش پول خوردیم!
از تو جدا ماندیم و آخر گول خوردیم
آقا ببخشم جان تو! جان عمویت!
شرمنده از روی توام، قربان رویت
پایان شعرم را عوض کردم دوباره
از شعرهای قبلی ام خواندم دوباره
«دق کردم از بس گریه کردم کی میایی؟»
امّید وارم جمعه­ ی دیگربیایی

یا صاحب الزمان:الغوث.الغوث.الغوث

ادرکنی.ادرکنی.ادرکنی

الساعه.الساعه.الساعه

العجل .العجل.العجل

اللهم صل علی محمد وال محمد و عجل فرجهم

نویسنده مهمان: خانم نرگس آقاجانی

بهمن
1
1391

شهادت امام حسن عسگری(ع) تسلیت باد

آفتاب امامت غروب مى‏ کرد زیرا خداوند این گونه مقدّر کرده بود که‏ این آفتاب از پس پرده غیبت صغرا و سپس غیبت کبرا پرتو افشانى کند. از این رو امام حسن عسکرى ‏علیه السلام بر دو بینش بسیار مهم تأکید کرد: نخست: تأکید بر شناخت غیبت و گرفتن بیعت براى ولى اللَّه اعظم ‏امام منتظر (عج). دوم: تحکیم شالوده‏ هاى مرجعیت دینى.

الف – گرفتن بیعت براى امام منتظر احادیث فراوانى درباره امام حجّت منتظر علیه السلام وجود دارد که از پیامبر و تمام ائمه‏ علیهم السلام صادر شده امّا تأکید امام عسکرى بر این امر تأثیر رساترى داشت. چون آن حضرت، شخصاً امام را براى خواص از یاران‏ خویش مشخص کرد. همچنین روایتهاى فراوانى در این باره وارد شده که‏ به ذکر یکى از آنها اکتفا مى‏ ورزیم.

احمد بن اسحاق بن سعید اشعرى روایت کرده است که: بر امام حسن‏ عسکرى وارد شدم و خواستم درباره جانشینش از وى بپرسم. امّا آن‏ حضرت خود بدون مقدّمه فرمود: “احمد بن اسحاق! خداوند تبارک و تعالى از زمانى که آدم را آفرید زمین را از حجّت خدا بر خلقش خالى نگذاشته و تا روز قیامت هم خالى‏ نخواهد گذارد به برکت وجود او است که بلا از مردم زمین دور مى ‏شود و باران فرو مى ‏بارد و برکات زمین برون مى ‏آیند”.

گفتم: فرزند رسول خدا! پس از تو امام و خلیفه کیست؟ پس شتابان وارد اتاق شد. سپس بیرون آمد و بچّه‏ اى روى دوش گرفته‏ بود صورتش گویى ماه شب چهارده بود و سه سال از عمرش مى‏ گذشت. سپس امام فرمود: “احمد! اگر کرامت تو بر خداى عزّ و جل و بر حجّت هایش نمى‏ بود، این‏ کودکم را به تو نشان نمى‏ دادم. او هم نام و هم کنیه رسول خدا و کسى است‏ که زمین را از عدل و داد پر مى‏ کند پس از آنکه ستم و بیداد پر شده باشد. احمد! حکایت او در این امّت همچون حکایت خضر و همانند داستان ذو القرنین است. به خدا سوگند چنان غیبت درازى کند که هیچ‏کس از هلاکت در آن رهایى نیابد مگر آنکه خداوند او را بر اعتقاد به ‏امامتش استوار کرده و در طول این مدّت با دعا براى تعجیل فرجش‏ همراهى نموده باشد”.

ب – مرجعیت خردمندانه دینى‏ براى این امامت که امتداد رسالت الهى است باید کیان و موجودیت‏ اجتماعى در جهان وجود داشته باشد. این کیان شیعیان مخلص و فداکارند.
از طرفى اینان نیز باید از نظامى اجتماعى و استوارى بر خوردار شوند تا بتوانند در برابر رخدادها و مبارزه‏ جوئی ها توانا باشند. این نظام در رهبرى ‏مرجعیت تبلور مى‏ یابد. بدین معنى که شیعیان به گرد محور عالمان الهى‏ و اُمَناى وى بر حلال و حرام، جمع شوند. از این رو در دوران امام‏ عسکرى‏ علیه السلام شالوده نظام مرجعیت تحکیم یافت و نقش دانشمندان‏ شیعه، بدین اعتبار که آنان وکلا و نوّاب و سفیران امام معصوم‏ علیه السلام ‏هستند، برجستگى ویژه‏ اى پیدا کرد و روایت هاى فراوانى از امام ‏عسکرى‏ علیه السلام درباره نقش علماى دینى در بین مردم منتشر شد که یکى از آنها همان روایت معروفى است که امام عسکرى ‏علیه السلام از جدّ خویش امام ‏صادق‏ علیه السلام روایت کرده است و در آن آمده: “آن که از فقیهان خویشتندار است و دین خویش را پاسدار و با هوا و هوس ‏خود ستیزه کار و امر مولاى خویش را فرمانبردار، پس بر عوام است که از او تقلید کنند”. از همین رو دانشمندان هدایت یافته، به نور اهل بیت ‏علیهم السلام امور امّت‏ را در دوران امام عهده دار شدند و با امام در باره مسائل مشکلّى که با آنها برخورد مى‏ کردند، نامه مى‏ نگاشتند و امام هم پاسخهاى به آنها مى‏ نوشت‏ و نامه‏ ها را به امضاى (توقیع) خویش مهر مى ‏کرد. این نامه‏ ها پیش علما به تواقیع معروف شد و برخى از آنها از سوى امام عسکرى‏ علیه السلام شهرت‏ خاصّى کسب کردند.

گاه‌شمار تاریخ خورشیدی

اردیبهشت ۱۴۰۳
ش ی د س چ پ ج
« فروردین    
1234567
891011121314
15161718192021
22232425262728
293031