فروردین
3
1393

گناهان کبیره

از مجلسى (ره)- پدرم در برخى مؤلفاتِ خود طبق استنباط از اخبار، گناهانِ کبیره را چنین آمار کرده است در دو قسمت:

قسمت اول، کبائرِ قطعى، به این شرح:

۱- شرک

۲- نومیدى از رحمتِ خدا

۳- ایمنى از مکرِ خدا

۴- قتلِ نفس

۵- عقوق والدین

۶- نسبتِ زنا به مؤمن و مؤمنه

۷- خوردنِ مالِ یتیم به ناحق

۸- گریز از جبهه جهاد

۹- رباخوارى

۱۰- سحر

۱۱- کاهنى

۱۲- زنا

۱۳- لواط

۱۴- دزدى، بخصوص از غنیمت

۱۵- قسم به دروغ

۱۶- ترک واجباتِ الهیّه چون نماز و زکاه و روزه ماهِ رمضان و تأخیرِ حج از سالِ استطاعت بدون عذر

۱۷- شهادتِ ناحق و کتمان شهادتِ حق

۱۸-شربِ خمر و بلکه هر مسکر

۱۹- نقضِ قرارداد

۲۰- نقضِ عهد با خدا و خلق

۲۱- قطعِ رحم

۲۲- تعرب بعد الهجره

۲۳- دروغ بستن بر خدا و رسول و ائمّه (ع)

۲۴- غیبت

۲۵- بهتان.

 

قسمت دوم، کبائرِ احتمالى، که گفته شده است:

۲۶- ترک همه مستحبات

۲۷- منع آب زیادى از رهگذرانِ تشنه، با عدم حاجتِ خود

۲۸- بى‏احتیاطى از بول

۲۹- وسیله سازى براى دشنام به پدر و مادر

۳۰- اضرار در وصیت

۳۱- خشم از قضاى الهى

۳۲- اعتراض بر مقدرات الهیه

۳۳- تکبر

۳۴- حسد بردن

۳۵- دشمنى با مؤمنین

۳۶- الحاد در حرم مکه و مدینه

۳۷- سخن چینى

۳۸- بریدنِ عضوى از مؤمن بناحق

۳۹- خوردن مردار و نجاساتِ دیگر

۴۰- جاکشى

۴۱- اصرار بر صغیره

۴۲- امر به منکر و نهى از معروف بنا بر احتمالى

۴۳- دروغ و خلف وعده

۴۴- خیانت

۴۵- لعن بر مؤمن

۴۶- دشنام به مؤمن

۴۷- آزار کردنِ مؤمن

۴۸- زدنِ خدمتکار بیش از استحقاق

۴۹- منع آب مباح از ذى حقّ آن

۵۰- سدّ راه مردم

۵۱- تضییع عیال

۵۲- تعصب

۵۳- ظلم

۵۴- دغلى

۵۵- دوروئى

۵۶- خوار شمردنِ مؤمن

۵۷- عیب‏جوئى از مؤمن

۵۸- سرزنش مؤمن

۵۹- افتراء بر مؤمن

۶۰- سبّ مؤمن

۶۱- بدگمانى به مؤمن

۶۲- ترسانیدن مؤمن

۶۳- کم دادن در پیمانه و ترازو

۶۴- ترک امر به معروف و نهى از منکر

۶۵- همنشینى با فاسقان، خصوص در مجلس مى خوارى بى‏عذر ۶

۶- بدعت در دین

۶۷- همنشینى با بدعت‏گذاران

۶۸- کوچک شمردن گناه

۶۹- قمار کردن

۷۰- حرام خوردن.

مرداد
2
1392

وقتی که خداوند قسم می‌خورد…!!

در روایتی از امام باقر (ع) نقل شده است که خداوند متعال فرموده است:

قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ: وَ عِزَّتِی وَ جَلَالِی وَ عَظَمَتِی وَ بَهَائِی وَ عُلُوِّ ارْتِفَاعِی لَایُؤْثِرُ عَبْدٌ مُؤْمِنٌ‏ هَوَایَ‏ عَلى‏ هَوَاهُ فِی شَیْ‏ءٍ مِنْ أَمْرِ الدُّنْیَا إِلَّا جَعَلْتُ غِنَاهُ فِی نَفْسِهِ، وَ هِمَّتَهُ فِی آخِرَتِهِ و و ضَمَّنتُ السَّماواتِ و الأرضَ رِزقَهُ، و کُنتُ لَهُ مِن وَراءِ تِجارَهِ کُلِّ تاجِرٍ»
«خداوند عزّ و جلّ مى فرماید: به عزّت و جلال و عظمت و شکوه و بلندى جایگاهم سوگند که هیچ بنده مؤمنى در چیزى از امور دنیا خواست مرا بر خواست خودش مقدّم ندارد، مگر اینکه به او غناى نفْس بخشم و همّ و غمش را مصروف آخرت سازم و و آسمان‌ها و زمین را ضامن روزى او قرار دهم و از پس تجارت هر تاجرى هواى او را داشته باشم؛

(کافی/ج۲/ ص۱۳۷)

خرداد
28
1392

فرشتگان و استشمام نیت

یکی از شاگردان امام سجاد علیه السلام از حضرتش سوال کرد: فرشتگان اعمال ما را که می‌نویسند بجاست برای اینکه می‌بینند و می‌نویسند. اما آیا خاطرات و نیت‌هایی را که فقط از دل گذرانده‌ایم و هنوز به لباس عمل در نیاوردیم هم می‌نویسند؟ آنها را که نمی‌بینند پس از کجا می‌فهمند تا بنویسند؟ و اینکه خداوند می‌فرماید:«و إن تُبدوا ما فی أنفسِکُم أو تُخفوه یُحاسبکم به الله» اسرار درونی را که به کسی افشا نکرده‌اید در قیامت باید حسابش را پس بدهید. این اسرار درونی را فرشتگان چگونه می‌دانند و از کجا می‌نویسند؟

حضرت فرمودند: آیا بوی باغ و بستان و بوی کثافت و گنداب یکی است؟ اگر از کنار باغی پر از گل و معطر بگذرید بوی خوب احساس می‌کنید و چنانچه بوی بد به مشام انسان برسد می‌فهمد که این جا کثافت و زباله است از بو می‌توان فهمید که از کنار باغ می‌گذریم یا از کنار چاه.

فرشتگان از بوی خوش تشخیص می‌دهند که در قلب این مؤمن اسرار و نیت‌ها و اراده‌های خیر و طیب و طاهر است. و نیز از بوی بد هم فرشتگان می‌فهمند که در درون این شخص پلیدی است.

کافی. ج۲، ص۴۲۹ ح۳

اردیبهشت
12
1392

فروتنی نسبت به آموزگار

امام صادق سلام الله علیه:

تَواضَعُوا لِمَن طَلَبتُم مِنهُ العِلمَ

در پیشگاه کسی که از او دانش می‌آموزید فروتن باشید.

کافی:ج۱، ص۳۶

آبان
11
1391

سرانجام ناامیدی از خدا و امید بستن به غیر خدا

«ثقه الاسلام کلینی» در کتاب «کافی» روایت کرده است «حسین بن علوان» گفت: «در مجلس مباحثات علمی و در حال یادگرفتن معرفت بودیم و این در حالی بود که من توشه راه خود را گم کرده بودم در این هنگام یکی از دوستانم به من گفت: حال چه کار می‌کنی و امیدت به کیست؟

گفتم: به فلان کس امیدوارم

گفت: اگر اینگونه است امیدوار نباش، زیرا به خواسته و آرزویت نمی‌رسی.

گفتم: خداوند تو را رحمت کند از کجا می‌دانی؟

گفت: حضرت امام صادق(ع) فرمود که در کتابی خوانده‌ام که خداوند متعال فرموده:«به عزت و جلال و بزرگواری و بلندی عرشم سوگند می‌خورم که هر کس چشم امید به کسی جز من داشته باشد، من به طور حتم، امید او را قطع می‌کنم و آن را به ناامیدی مبدل می‌سازم و به طور حتم لباس ذلت و خواری را بر اندام او می‌پوشانم و به طور قطع او را از بارگاه قرب خویش دور ساخته و از نزدیکی و وصال خود محروم می‌گردانم.

آیا بنده من ، هنگام رویارویی با سختی‌ها و مشکلات، به کسی جز من امید دارد؟ در حالی که کلید همه سختی‌ها و مشکلات، در دست من است و آیا او به کسی غیر از من امیدوار است؟ آیا او در خانه غیر من را می‌زند؟ آیا نمی‌داند که کلید گشاینده‌ تمامی درها در دست من است؟ آیا نمی‌داند که در همه خانه‌ها بسته است و تنها در خانه‌ی من برای کسی که مرا بخواند باز است؟

چه کسی در سختی‌های زندگی به من امید بست و من امید او را قطع کردم؟ چه کسی برای برآورده شدن خواسته‌اش به من امید داشت و من امیدش را ناامید کردم؟

من آن خدایی هستم که آرزوهای بندگانم، هر چه که باشد، نزدم محفوظ است ولی آنان به حفظ من خشنود و راضی نیستند! من آن خدایی هستم که آسمان‌های خود را پر از ستایش‌کنندگانم کردم، ستایش کنندگانی که از ستایش من خسته نمی‌شوند، و به آنها دستور داده‌ام که درهایی را که بین من و بندگانم هست، نبندند ولی بندگانم به سخن من اعتماد و اطمینان نکردند.

آیا بندگان من نمی‌دانند که اگر مصیبتی از سوی من به آنان برسد، جز خودم، کسی قادر به رفع آن نیست؟ آیا با وجود اینکه می‌بینند من پیش از درخواست می‌بخشم فکر می‌کنند که اگر از من بخواهند، من نمی‌بخشم؟! آیا من خدایی بخیل هستم که بنده‌ام مرا بخیل می‌بیند؟! آیا بخشش و کرم صفت من نیست؟! آیا گذشت و رحمت به دست من نیست؟! آیا من محل آرزوها نیستم؟! پس چه کسی جز من، آرزوها را قطع می‌کند؟!

آیا امیدواران نمی‌ترسند از اینکه به کسی جز من امید دارند؟ اگر تمامی آسمانیان و زمینیان خواسته‌ای از من بخواهند و من به هر کدام از آنها، به اندازه آنچه که همگی‌شان خواستند ببخشایم ذره‌ای از داراییم کم نمی‌شود، و چگونه مالی که من عهده‌دار آنم کم می‌شود؟!

بدبخت آن کسانی‌اند که از رحمت و بخشش من ناامید هستند و بیچاره و درمانده آن کسانی‌اند که از دستورات من اطاعت نکرده و مرا در نظر نمی‌گیرند.»

گاه‌شمار تاریخ خورشیدی

اردیبهشت ۱۴۰۳
ش ی د س چ پ ج
« فروردین    
1234567
891011121314
15161718192021
22232425262728
293031