18
1394
ره عشق؛ تفسیر سوره کهف ۴۳
حجتالاسلام و المسلمین سید سعید لواسانی:
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم
قالَ هذا رَحْمَهُ مِنْ رَبِّی فَإِذا جاءَ وَعْدُ رَبِّی جَعَلَهُ دَکَّاءَ وَ کانَ وَعْدُ رَبِّی حَقًّا(۹۸) وَ تَرَکْنا بَعْضَهُمْ یَوْمَئِذٍ یَمُوجُ فِی بَعْضٍ وَ نُفِخَ فِی الصُّورِ فَجَمَعْناهُمْ جَمْعاً(۹۹) وَ عَرَضْنا جَهَنَّمَ یَوْمَئِذٍ لِلْکافِرِینَ عَرْضاً(۱۰۰) الَّذِینَ کانَتْ أَعْیُنُهُمْ فِی غِطاءٍ عَنْ ذِکْرِی وَ کانُوا لا یَسْتَطِیعُونَ سَمْعاً(۱۰۱)
آیه ۹۸
قالَ هذا رَحْمَهُ مِنْ رَبِّی فَإِذا جاءَ وَعْدُ رَبِّی جَعَلَهُ دَکَّاءَ وَ کانَ وَعْدُ رَبِّی حَقًّا
ترجمه
گفت: این سد بخشایشى از سوى پروردگار من است و چون وعده پروردگارم فرارسد آن را درهم میکوبد و وعده پروردگارم حق است.
سخن مرد الهی
«قالَ» ذوالقرنین سد را که ساخت، آن را به خودش مستند نکرد بلکه آن را به رحمت خداوند مستند فرمود. «هذا رَحْمَهُ مِنْ رَبِّی» این سد بخشایشی از سوی پروردگارم است. همین سخن را حضرت سلیمان گفت: «هذا مِنْ فَضْلِ رَبِّی» [نمل: ۴۰] و این نگاه همه مردان الهی است که ما وسیله اجرای بخشش خدا به مردم هستیم یعنی خودشان را مستقل نمیبینند بلکه توجه دارند که بنده خدا هستند و خدا به ایشان لطف کرده تا مجرای فیض الهی باشند.
نابودی سد
«فَإِذا جاءَ وَعْدُ رَبِّی جَعَلَهُ دَکَّاءَ» «دَکّاء» دشت صاف و هموار همچنین شتر بیکوهان را گویند. [مفردات: ۳۱۶] گفتهاند: اصل در آن کوبیدن و از همپاشیدن است، بهگونهای که با زمین مساوی میشود یعنی نوعی تخریب است که شدیدتر از ویرانی است. [التحقیق: ۳/۲۳۱] زمانی که وعده و پیمان الهی برسد، این سد محکم چنان درهمکوبیده میشود که اثری از آن نمیماند. «وَ کانَ وَعْدُ رَبِّی حَقًّا» یقیناً وعده و پیمان پروردگار من حق است.» از این تعبیر دوم مشخص میشود که منظور از وعده الهی قیامت است. «إِلَیْهِ مَرْجِعُکُمْ جَمِیعاً وَعْدَ اللَّهِ حَقًّا إِنَّهُ یَبْدَؤُا الْخَلْقَ ثُمَّ یُعِیدُه» [یونس: ۴] «بازگشت همه شما بنا به وعده راستین خداوند، به سوى او است بىگمان او آفرینش را مىآغازد آنگاه آن را بازمىگرداند.» پس زمانی که قیامت برپاشود، کوههای با خاک یکسان میشوند: «وَ حُمِلَتِ الْأَرْضُ وَ الْجِبالُ فَدُکَّتا دَکَّه واحِدَهُ» [الحاقه: ۱۴] «و زمین و کوهها از جاى خود برداشته شوند و هر دو یکباره کوبیده میشوند.» این سد هم از هم میپاشد.
تفصیل داستان
تفصیل این داستان در آیات ۹۶ و ۹۷ سوره مبارکه انبیاء آمده است: «حَتَّى إِذا فُتِحَتْ یَأْجُوجُ وَ مَأْجُوجُ وَ هُمْ مِنْ کُلِّ حَدَبٍ یَنْسِلُونَ وَ اقْتَرَبَ الْوَعْدُ الْحَقُّ فَإِذا هِیَ شاخِصَهُ أَبْصارُ الَّذِینَ کَفَرُوا یا وَیْلَنا قَدْ کُنَّا فِی غَفْلَهُ مِنْ هذا بَلْ کُنَّا ظالِمِینَ» «تا وقتى که یأجوج و مأجوج راهشان گشوده شود و آنها از هر پشتهاى بتازند. و وعده حق نزدیک شود، ناگهان دیدگان کسانى که کفر ورزیدهاند خیره مىشود [و مىگویند:] «اى واى بر ما که از این [روز]در غفلت بودیم بلکه ما ستمگر بودیم.» که نشان میدهد یکی از علائم برپایی قیامت خرابشدن سد ذوالقرنین است که هرج و مرج زمین را در برمیگیرد و راه بستهشده یأجوج و مأجوج گشوده میشود و آنان از بلندیها به سوی مردم میتازند. آنگاه وعده قیامت که حق است، تحقق مییابد و چشمان کافران چنان خیره میشود که حتی پلک هم نمیزنند و بر خود نفرین میکنند که ما چگونه از این روز غافل بودیم. احتمال دارد که این آیه بیان این نکته باشد که هر امتی یأجوج و مأجوج خود را دارد، گروهی مفسد و نافهم که جز فساد کاری ندارند و اگر راه آنان سد نشود، در زمین فساد میکنند، یأجوج و مأجوج هستند. در دوره ما آمریکا و امثال آن که جریان استکباری را تشکیل میدهند، یأجوج و مأجوج هستند بلکه بالاتر شاید بتوان گفت هرکسی که گوش و چشم و قلب خود را بر معارف الهی بست و به راه شیطان رفت، نافهم میشود و او یأجوج و مأجوج است.
آیه ۹۹
وَ تَرَکْنا بَعْضَهُمْ یَوْمَئِذٍ یَمُوجُ فِی بَعْضٍ وَ نُفِخَ فِی الصُّورِ فَجَمَعْناهُمْ جَمْعاً
ترجمه
آن روز آنان [مردم] را رها میکنیم تا مانند امواج در هم درآمیزند. و در صور دمیده میشود، آنگاه همه را یکجا گرد میآوریم.
مردم در آستانه قیامت
این آیه کلام ذوالقرنین نیست بلکه کلام خداست که وعده الهی را توضیح میدهد که چگونه محقق میشود. یعنی با این آیه داستان ذوالقرنین پایان مییاید و خداوند موضوع را به قیامت میکشاند تا مخاطب درک کند در چنین روزی جز رحمت خداوند چیزی او را کمک نمیکند: «وَ تَرَکْنا بَعْضَهُمْ یَوْمَئِذٍ یَمُوجُ فِی بَعْضٍ» در چنین روزی مردم را به حال خود وامیگذاریم، چگونه موجهای دریای توفانزده روی هم سوار میشوند و درهم میآمیزند، مردم هم از وحشت قیامت چنین حالتی دارند. هرج و مرج جای آرامش را میگیرد.
۲ نفخه
از آیات قرآن روشن میشود که در برپایی قیامت دو بار در صور دمیده میشود: بار نخست و صور اول که از آن به «صعق» و «بیهوشی» تعبیر میشود و صور دوم که همه موجودات عالم برپا میشوند: «وَ نُفِخَ فِی الصُّورِ فَصَعِقَ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ إِلَّا مَنْ شاءَ اللهُ ثُمَّ نُفِخَ فِیهِ أُخْرى فَإِذا هُمْ قِیامٌ یَنْظُرُونَ»[زمر: ۶۸] «و در صور دمیده مىشود، پس هرکه در آسمانها و هرکه در زمین است بیهوش درمىافتد، مگر کسى که خدا بخواهد، سپس بار دیگر در آن دمیده مىشود و بناگاه آنان بر پاى ایستاده مىنگرند». آیه مورد بحث درباره نفخ دوم است. وقتی در نفخ دمیده میشود. اول: «وَ تَرَکْنا بَعْضَهُمْ یَوْمَئِذٍ یَمُوجُ فِی بَعْضٍ» یعنی «وَ نُفِخَ فِی الصُّورِ فَإِذا هُمْ مِنَ الْأَجْداثِ إِلى رَبِّهِمْ یَنْسِلُونَ» «و در صور دمیده مىشود که ناگاه آنان از گورها به سوى پروردگارشان مىشتابند» مردم از گورها برمیخیزند اما این برخاستن نامنظم و آشفته است: «یَوْمَ یَکُونُ النَّاسُ کَالْفَراشِ الْمَبْثُوث»[القارعه: ۴] «در آن روز مردم چون پروانههای پراکنده هستند.» دوم «وَ نُفِخَ فِی الصُّورِ فَجَمَعْناهُمْ جَمْعاً».
معرفت جمعی و گردآوری مردم در صحنه قیامت
«وَ نُفِخَ فِی الصُّورِ» و در صور دمیده میشود «فَجَمَعْناهُمْ جَمْعاً» و همه انسانها را یکجا گرد میآوریم. این همان تعبیری است که در آیات متعدد آمده است: «قُلْ إِنَّ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ لَمَجْمُوعُونَ إِلى مِیقاتِ یَوْمٍ مَعْلُوم» [واقعه: ۴۹-۵۰] «بگو پیشینیان و پسینیان، همگی قطعاً در وعدهگاه روزی معلوم گردآورده میشوند.» یا «یَوْمَ یَجْمَعُکُمْ لِیَوْمِ الْجَمْعِ ذلِکَ یَوْمُ التَّغابُن»[تغابن: ۹] «روزى که شما را براى روز گردآورى، گرد مىآورد، آن؛ روز حسرتخوردن است.» یا «ذلِکَ یَوْمٌ مَجْمُوعٌ لَهُ النَّاسُ وَ ذلِکَ یَوْمٌ مَشْهُود»[هود: ۱۰۳] آن؛ روزى است که مردم را براى آن گرد مىآورند و آن؛ روزى است که جملگى در آن حاضر مىشوند.» یعنی قیامت روزی است که همه مردم در آن صحنه با هم گرد میآیند. معلوم میشود عمل و رفتار پشینیان و پسینیان با هم مرتبط است که همگی در یک صحنه گرد میآیند. امیرالمومنین علیهالسلام میفرمایند: «فَإِنَّمَا یُنْتَظَرُ بِأَوَّلِکُمْ آخِرُکُمْ اتَّقُوا اللهَ فِی عِبَادِهِ وَ بِلَادِهِ فَإِنَّکُمْ مسؤولونَ حَتَّى عَنِ الْبِقَاعِ وَ الْبَهَائِم» [نهجالبلاغه] «بهیقین پیشینیان شما [که زودتر به صحنه قیامت وارد شدهاند] در انتظار پسینیان شما هستند [تا به آنان ملحق شوند]. خدا را در بندگان و شهرهایش مراقبت کنید. شما حتی نسبت به زمینها و چهارپایان مسؤول هستید.» بنابراین عمل فعلی ما، برآیندی از عمل گذشتگان ما است و آنان درباره ما مسؤول هستند و همچنین عمل ما روی آینده و آیندگان تأثیر دارد و ما نسبت به آنان مسؤول هستیم و از ما درباره آیندگان هم سوال میشود. بحث از این مطلب را ما تحت عنوان معرفت جمعی مطرح کردهایم که تفصیلش را باید به محل خود واگذاشت. آیه شریفه هم تاکید دارد که همه مردم را در صحنه قیامت در یکجا گرد میآوریم: «فَجَمَعْناهُمْ جَمْعاً»
آیه ۱۰۰
وَ عَرَضْنا جَهَنَّمَ یَوْمَئِذٍ لِلْکافِرِینَ عَرْضاً
ترجمه
و آن روز دوزخ را براى کافران چنانکه باید آشکار مىکنیم.
عرضه دوزخ بر کافران
این آیه، جلوه دیگری از قیامت را بیان میفرماید. آنگاه که مردم را یکجا گردآوردیم، دوزخ را برای کافران چنانکه باید نشان میدهیم. در حقیقت دوزخ بر کافران عرضه و کافران هم بر آتش عرضه میشوند اما در مقابل، مومنان از جهنم آسوده هستند. «إِنَّ الَّذِینَ سَبَقَتْ لَهُمْ مِنَّا الْحُسْنى أُولئِکَ عَنْها مُبْعَدُون لایَسْمَعُونَ حَسِیسَها وَ هُمْ فِی مَا اشْتَهَتْ أَنْفُسُهُمْ خالِدُون» [انبیاء: ۱۰۱- ۱۰۲] «بىگمان کسانى که از پیش از جانب ما به آنان وعده نیکو داده شده است از آن [آتش] دور داشته خواهند شد. صداى آن را نمىشنوند و آنان در میان آنچه جانشان بخواهد جاودانند.» این آیه فقط از حال کافران خبر داد، زیرا از ابتدای سوره دیدیم که این سوره بیمی است برای کافران.
آیه ۱۰۱
الَّذِینَ کانَتْ أَعْیُنُهُمْ فِی غِطاءٍ عَنْ ذِکْرِی وَ کانُوا لا یَسْتَطِیعُونَ سَمْعاً
ترجمه
همانان که چشمانشان از دیدن نشانههاى من که باعث یادکرد من است در پرده بود. و توانایى شنیدن حکمتها و اندرزها را نداشتند.
پردهای بر چشم
این کافران چه کسانی هستند؟ «الَّذِینَ کانَتْ أَعْیُنُهُمْ فِی غِطاءٍ عَنْ ذِکْرِی» «غطاء» به معنای پرده است. [التحقیق: ۷/۲۳۹] بر دیدگان آنان پرده است که نتوانند یاد من کنند. این پرده را خودشان بر چشمان خود آویختهاند و چشم خود را بستهاند. آنان دیگر توان دیدن حقایق متعالی را ندارد و به این دلیل از یاد خدا غافل شدهاند. همه موجودات عالم نشانههای خدا هستند اما برای کسانی که چشم داشته باشند و آنان که چشم خود را بر حقایق میبندند، از یاد خدا هم اعراض میکنند.
بستهبودن گوش
«وَ کانُوا لا یَسْتَطِیعُونَ سَمْعاً» گوش خود را هم بستهاند و توان گوش دادن به حکمتهای الهی را ندارند و آنها را افسانه میدانند. گوش و چشمی که به گناه آلوده شود، کر و کور میشود و دیگر توان فهم ندارند. آنان را با دین و حقایق الهی چکار؟
گاهشمار تاریخ خورشیدی
ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
---|---|---|---|---|---|---|
« فروردین | ||||||
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
آخرین دیدگاه
نوشته های تازه
- منتظر ظهور ولی عصر شهریور ۱۸, ۱۳۹۴
- خداوند متعال، قرآن را مثل حبل و طنابِ مستحکم به زمین آویخت شهریور ۱۸, ۱۳۹۴
- غربت امام حسن علیه السلام میان یارانشان شهریور ۱۸, ۱۳۹۴
- سجده شکر شهریور ۱۸, ۱۳۹۴
- مسابقه رنگ آمیزی به مناسبت میلاد حضرت ولی عصر شهریور ۱۸, ۱۳۹۴