شهریور
11
1396

معامله با خشم خدا

امام حسین (علیه السلام)

« لَا أَفْلَحَ قَوْمٌ اشْتَرَوْا مَرْضَاهَ الْمَخْلُوقِ بِسَخَطِ الْخَالِقِ »

ملّتى که خشنودى مردم را با خشم خدا معامله کند، هرگز رستگار نخواهد شد.

 بحارالانوار. ج ۴۴ ص ۳۸۳.مقتل خوارزمی . ج ۱ ص ۲۳۹

شهریور
11
1396

وظایف فردی فرد مسلمان در حج

 

حضور در منا در ایام تشریق

در سوره بقره در ادامه ایات مربوط به حج اینگونه امده است:

وَاذْکُرُواْ اللّهَ فِی أَیَّامٍ مَّعْدُودَاتٍ فَمَن تَعَجَّلَ فِی یَوْمَیْنِ فَلاَ إِثْمَ عَلَیْهِ وَمَن تَأَخَّرَ فَلا إِثْمَ عَلَیْهِ لِمَنِ اتَّقَى وَاتَّقُواْ اللّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّکُمْ إِلَیْهِ تُحْشَرُونَ ﴿۲۰۳﴾

فولادوند: و خدا را در روزهایى معین یاد کنید پس هر کس شتاب کند [و اعمال را] در دو روز [انجام دهد] گناهى بر او نیست و هر که تاخیر کند [و اعمال را در سه روز انجام دهد] گناهى بر او نیست [این اختیار] براى کسى است که [از محرمات] پرهیز کرده باشد و از خدا پروا کنید و بدانید که شما را به سوى او گرد خواهد آورد

مکارم: و خدا را در روزهای معینی یاد کنید! (روزهای ۱۱ و ۱۲ و ۱۳ ماه ذی الحجه). و هر کس شتاب کند، و (ذکر خدا را) در دو روز انجام دهد، گناهی بر او نیست، و هر که تاءخیر کند، (و سه روز انجام دهد نیز) گناهی بر او نیست، برای کسی که تقوا پیشه کند. و از خدا بپرهیزید و بدانید شما به سوی او محشور خواهید شد!

در تفسیر المیزان در ذیل این ایه چنین امده است:

ایام معدودات همان ایام تشریق یعنى یازدهم و دوازدهم و سیزدهم ذى الحجه است دلیل بر اینکه مراد ایام بعد از دهه ذى الحجه است

این است که حکم یاد آورى خدا در ایام معدودات را بعد از فراغ از بیان اعمال حج ذکر فرمود،

و دلیل بر اینکه مراد سه روز بعد از دهه ذى الحجه است ، این است که دنبالش مى فرماید: (فمن تعجل فى یومین …)، چون تعجیل در دو روز وقتى فرض دارد که ایام سه روز باشد، یک روز روز کوچ باشد، و در دو روز هم عجله کند، این مى شود سه روز، و اتفاقا در روایات هم ایام معدودات به همین سه روز که گفتیم تفسیر شده است .

معناى آیه این مى شود: کسى که عمل حج را تمام کرده ، گناهانش بخشوده شده است ، چه اینکه در آن دو روز تعجیل کند، و چه اینکه تاءخیر کند و از اینجا روشن مى شود که آیه شریفه در مقام بیان تخییر میان تاءخیر و تعجیل نیست نمى خواهد بفرماید حاجى مخیر است بین اینکه تاءخیر کند و یا تعجیل ، بلکه منظور بیان این جهت است که گناهان او آمرزیده شده ، چه تاخیر و چه تعجیل .

و اما اینکه فرمود: (لمن اتقى ) منظور این نیست که تعجیل و تاءخیر را بیان کند و گرنه حق کلام این بود که بفرماید (فلا اثم على من اتقى ،گناهى نیست بر کسى که از خدا بپرهیزد) بلکه ظاهرا قید (لمن اتقى ) نظیر همین قید در جمله :(ذلک لمن لم یکن اهله حاضرى المسجد الحرام …) است ، و مراد این است که حکم نامبرده مخصوص مردم با تقوا است ،

اما کسانى که تقوا ندارند این آمرزش را ندارند.

و معلوم است که باید این تقواپرهیز از چیزى باشد که خداى سبحان در حج از آن نهى کرده ، و نهى از آن را از مختصات حج قرار داده ، پس برگشت معنا به این مى شود که حکم نامبرده تنها براى کسى است که از محرمات احرام و یا از بعضى از آنها پرهیز کرده باشد،

و اما کسى که پرهیز نکرده ، واجب است در منا بماند و مشغول ذکر خدا در ایام معدودات باشد، و اتفاقا این معنا در بعضى از روایات وارده از ائمه اهل بیت (علیه السلام ) هم آمده

لازم است این نکته را اضافه کنم که در هریک از روزهای ۱۱و۱۲ذیحجه حاجیان باید یکبار رمی جمرات را انجام دهند .یکبار هم که در روز عید قربان و قبل از قربانی کردن گوسفند این کار را انجام داده اند.

شهریور
11
1396

امام على علیه السلام و کاسب بى ادب

در ایامى که امیرالمؤ منین علیه السلام زمامدار کشور اسلام بود، اغلب به سرکشى بازارها مى رفت و گاهى به مردم تذکراتى مى داد.

روزى از بازار خرمافروشان گذر مى کرد، دختر بچه اى را دید که گریه مى کند، ایستاد و علت گریه اش را پرسش کرد. او در جواب گفت: آقاى من یک درهم داد خرما بخرم، از این کاسب خریدم به منزل بردم اما نپسندیدند، حال آورده‌ام که پس بدهم کاسب قبول نمى کند.

حضرت به کاسب فرمود: این دختر بچه خدمتکار است و از خود اختیار ندارد، شما خرما را بگیر و پولش را برگردان.
کاسب از جا حرکت کرد و در مقابل کسبه و رهگذرها با دستش به سینه على علیه السلام زد که او را از جلوى دکانش رد کند.

کسانى که ناظر جریان بودند آمدند و به او گفتند، چه مى کنى این على بن ابیطالب علیه السلام است!!
کاسب خود را باخت و رنگش زرد شد، و فورا خرماى دختربچه را گرفت و پولش را داد.
سپس به حضرت عرض کرد: اى امیرالمؤ منین علیه السلام از من راضى باش و مرا ببخش.

حضرت فرمود: چیزى که مرا از تو راضى مى کند این است که: روش خود را اصلاح کنى و رعایت اخلاق و ادب را بنمایى.

داستانها و پندها ۱/۴۶
بحار الانوار، ۹/۵۱۹

شهریور
11
1396

روضه قتلگاه برای ابراهیم خلیل

«ظاهر فدیه [در آیه «وَ فَدَیْناهُ بِذِبْحٍ عَظیمٍ»؛ ذبح عظیم را فدیه او قرار دادیم] همان حیوانی بود که از بهشت آمد و قربانی شد [و حضرت اسماعیل قربانی نشد.]
ولی امام رضا(علیه السلام) باطن آیه را معنا کرده و فرمودند: بعد از این که خدای متعال به ابراهیم(علیه السلام) فرمود تکلیفت را به نحو کامل انجام دادی، ابراهیم خلیل(علیه السلام) به خدا عرضه داشت: کجای کار من خوب انجام نشد که من موفق نشدم فرزندم را در راهت قربانی کنم و به ثواب اعظم مصائب برسم؟
(گویا تلقی حضرت ابراهیم خلیل این بود که بلا از این عظیم‌تر نمی‌شود که پدری با محبت پدری، فرزندی مثل اسماعیل را فدا کند.)
امام رضا(علیه السلام) فرمودند: خدای متعال اول از ابراهیم خلیل اقرار محبت در مورد نبی اکرم(صلی الله علیه و آله) و سیدالشهدا(علیه السلام) را گرفت. ابراهیم خلیل فرمود پیامبر آخر الزمان را از خودم بیشتر دوست دارم؛ سیدالشهدا(علیه السلام) را هم از اسماعیل خودم بیشتر دوست دارم.
(اگر فناء در محبتی باشد، اینجاست. چون خدای متعال، نبی اکرم(صلی الله علیه و آله) را بیشتر از ابراهیم خلیل و سید الشهدا(علیه السلام) را بیشتر از اسماعیل دوست می دارد، خلیل الله هم نبی اکرم(ص) را بیشتر از خودش و سید الشهدا(علیه السلام) را بیشتر از اسماعیلش دوست می دارد.)

بعد از این اقرار بر محبت، خدای متعال روضه قتلگاه را برای ابراهیم خلیل خواندند. در نقل هست ابراهیم خلیل آن‌قدر غصه‌دار شد که اگر اسماعیلش را سر می‌برید آن‌قدر غصه‌دار نمی‌شد.»

استادسیدمحمدمهدی میرباقری، محرم ۹۴

شهریور
11
1396

پاسخ بهتر به اظهار محبت دیگران

 وإِذَا حُییتُم بِتَحِیهٍ فَحَیواْ بِأَحْسَنَ مِنْهَا أَوْ رُدُّوهَا إِنَّ اللَّهَ کانَ عَلَی کلِّ شَی ءٍ حَسِیباً

و هر گاه با زنده بادی به شما زنده باد گفته شود (و به شما سلام یا اظهار محبت نمایند،) پس بهتر از آن، زنده باد گویید (و پاسخ بهتری به محبت ها دهید)، و یا (همانند) آن را پاسخ دهید، که خدا بر هر چیزی حسابگر است.

 نکته ها و اشاره ها

۱⃣ واژه ی «تحیت» از ماده ی «حیات» و به معنای دعا برای زندگی دیگری است؛ خواه این دعا به صورت لفظی مانند «سلام» یا «زنده باشی» باشد و خواه اظهار محبت عملی (مثل هدیه دادن).
۲⃣در روایتی از امام باقر و امام صادق علیهما السلام حکایت شده که مقصود از تحیت، سلام کردن و هر گونه نیکی (مثل هدیه دادن یا نامه دادن و امثال آن) است
۳⃣در حدیثی حکایت شده که کنیزی شاخه ی گلی خدمت امام حسن علیه السلام هدیه کرد و حضرت، در مقابل، او را آزاد ساخت و به آیه ی فوق استدلال کرد که این آیه به ما این ادب را می آموزد.
۴⃣در آیه آمده است که تحیت و اظهار محبت را به صورت بهتری پاسخ دهید؛ یعنی اگر کسی گفت «سلام»، شما بگویید «سلام علیکم» و یا اگر کسی هدیه یا نامه ی محبت آمیزی به شما داد، شما اقدام بهتری بنمایید؛ که این امری مستحب و نیکوست.

 

 آموزه ها و پیام ها

۱⃣روابط عاطفی افراد جامعه را تقویت کنید.
۲⃣اظهار محبت و سلام دیگران را بی پاسخ نگذارید.
۳⃣لطف دیگران را با لطف بالاتری جبران کنید.
۴⃣به دیگران لطف کنید که خدا حساب کارهای نیک شما را دارد.

 منبع
 تفسیر قرآن مهر، جلد چهارم، صفحه ۲۲۹

گاه‌شمار تاریخ خورشیدی

شهریور ۱۳۹۶
ش ی د س چ پ ج
« مرداد   مهر »
 123
45678910
11121314151617
18192021222324
25262728293031