30
1392
شمایل و اوصاف حضرت محمد صل الله علیه و آله
ابن بابویه رحمه الله به اسناد معتبر روایت کرده از حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام از آبای گرام عظام او علیهم السلام که حضرت امام حسن علیه السلام فرمود: از هند بن ابی هاله پرسیدم از حلیه و شمایل حضرت محمد صل الله علیه و آله. هند وصاف آن حضرت بود که بسیار بیان اوصاف شمایل حضرت میکرد. او گفت: رسول خدا صل الله علیه و آله عظیم الشأن بودند در نظرها و جلالت و فخامت ایشان در دلها و سینهها جا کرده بود. صورت آن حضرت مانند ماه شب چهارده نور میداد و میدرخشید. میانه بالا بودند نه بسیار بلند و نه بسیار کوتاه سر مبارک ایشان کوچک نبود. در موی سر ایشان شکن ها و حلقهها بود که موجب زینت میشد. اگر به ندرت بسیار بلند میشد دو حصه میکردند تا محل مسح گشاده باشد و غالب اوقات آن قدر بود در بلندی که به نرمه گوش میرسید چون میان عرب در آن زمان سر تراشیدن بد مینمود در غیر حج و عمره سر را نمیتراشیدند زیرا باید نبی و امام کاری نکند که در نظرها بد نماید. رنگ مبارکشان سفید نورانی بود موافق چند حدیث دیگر به سرخی آمیخته بود. گشاده پیشانی بودند ابروهایشان بلند و مقوّس بود و نازک گردیده تا تمام شده بود اما پیوسته نبود در بعضی از احادیث عامه و خاصه وارد شده است که ابروهای ایشان پیوسته بود اما آنچه در این حدیث است مشهورتر میباشد.
میان دو ابرویشان رگی بود که در هنگام غضب پر میشد و بلند میگردید بینی آن حضرت کشیده و بلند بود میانش اندک برآمدگی داشت و سرش نازک بود و پیوسته نور از آن میتافت. موی ریش ایشان انبوه بود و تنک نبود. در خدّ آن حضرت برآمدگی نبود و هموار بود دهانش بسیار کوچک نبود دهان خرد نزد عرب بسیار مذموم است. دندانهای منورشان بسیار سفید و نازک و از یکدیگر گشاده بود. موی نازکی از میان سینهشان روییده و تا ناف به مثابه خطی ممتد گردیده بود. گردن شریفشان به مثابه گردن صورتی بود که از نقره ساخته و جلا داده باشند در نهایت سفیدی و جلا. جمیع اجزای ترکیب بدنشان معتدل و متناسب بود نه بسیار تنومند و نه بسیار لاغر. سینه و شکمشان با هم برابر بود. میان شانههایشان گشاده و عریض بود و سرهای استخوانها قوی. بدن شریفشان در نهایت صفا و سفیدی و نور بود.
به غیر خطی از مو که میان سینهشان بود دیگر مویی بر سینه و شکم نبود. به زراعین و کتفهاشان مو روییده بود دست مبارکشان وسیع و پهن بود و کفهاشان به ضخامت مایل بود و نزد عرب دست بزرگ بسیار پسندیده است و پاهایشان نیز ضخیم بود و انگشتانشان کشیده و بلند بود و ساعد و ساق مبارکشان صاف بود و گره و ناهمواری نداشت. گود کف پای شریفشان میانه بود نه بسیار گود بود نه هموار. پشت پایشان در نهایت نرمی و همواری بود به جدی که اگر آبی بر آن میریختند هیچ بر رویش بند نمیشد. چون راه میرفتند پاها را به روش متکبران و زنان بر زمین نمیکشیدند. بلکه برمیداشتند به قوت اما به تأنّی میرفتند و گردن نمیکشیدند. در هنگام راه رفتن سر مبارک به پیش میافکندند مانند کسی که از بلندی به زیر آید. اگر با کسی سخن میگفتند به روش متکبران به گوشه چشم نظر نمیکردند. بلکه به تمام بدن میگشتند و متوجه او میشدند اغلب اوقات نظر آن حضرت بر زمین بود و به مردم کم نظر میافکندند و به آسمان کم نگاه میکردند از روی حیا. چون به کسی نظر میفرمودند چشم نمیگشودند که به تمام دیده نظر کنند بلکه به خضوع نظر میفرمودند. هر که را میدیدند مبادرت به سلام میکردند.
منبع: عین الحیات/ مجلسی/ ص۱۱۹-۱۲۱
آخرین دیدگاه
نوشته های تازه
- منتظر ظهور ولی عصر دی ۳۰, ۱۳۹۲
- خداوند متعال، قرآن را مثل حبل و طنابِ مستحکم به زمین آویخت دی ۳۰, ۱۳۹۲
- غربت امام حسن علیه السلام میان یارانشان دی ۳۰, ۱۳۹۲
- سجده شکر دی ۳۰, ۱۳۹۲
- مسابقه رنگ آمیزی به مناسبت میلاد حضرت ولی عصر دی ۳۰, ۱۳۹۲