دی
5
1391

تواضع و تکبر

از حکیمی پرسیدند: نعمتی که بر صاحبش رشک نبرد، یا بلایی که بر گرفتارش دلسوزی نکند می شناسی؟

گفت: آری، آن نعمت تواضع و آن بلا تکبر است.

دی
5
1391

ترک گناه و اثر نکردن آتش

فخر المحققین سید محمد اشرف، سبط سید الحکما میرداماد، در کتاب فضائل السادات از خط شهید ثانی و ایشان از کتاب مدهش بن جوزی نقل کرده که:

«یکی از صالحین وارد مصر شد. آهنگری را ملاقات کرد که با دست خود آهن سرخ کرده را از کوره بیرون می‌آورد و حرارت آهن به او صدمه نمی‌رساند.

با خود گفت: این مرد البته یکی از اوتاد است. پیش آمد سلام کرد و گفت: ای بنده خدا! به حق آن کسی که این کرامت را به تو داد، دعایی درباره من بنما. آهنگر چون بشنید بگریست و گفت: ای مرد! آن گمان که به من بردی خطاست. من خود را از صالحین نمی‌دانم. آن مرد گفت: این عمل تو را کسی قادر نیست، مگر بندگان خالص صالح. آهنگر گفت: این کار را سببی است. و آن مرد گفت: بر من منت گذار و آن سبب را برایم بگو.

گفت: روزی در همین دکان مشغول کار بودم زنی صاحب جمال که مانندش ندیده بودم بر من وارد شد و از فقر و پریشانی خود شکایت نمود. من شیفته جمالش شدم گفتم: اگر مراد مرا می‌دهی حوائج تو را انجام خواهم داد. گفت: ای مرد! از خدا بترس من اهل این عمل نیستم. من هم گفتم: از پی کار خود رو. آن زن با حال پریشان رفت. بعد از چندی برگشت و گفت: ضرورت مرا به این جا کشانید که تو را اجابت کنم.

در آن جال آن زن را برداشته به خانه رفتم و در خانه را قفل کردم. زن گفت: چرا از خدا نمی‌ترسی؟ گفتم خدا غفور و رحیم است. و چون نزدیکش رفتم دیدمش جون شاخه ریحان که از باد تند مضطرب شود در اضطراب افتاد و سیلاب اشک از چشمش جاری شد. گفتم: تو را چه می‌شود؟ گفت: از خدا خائف و ترسناکم که حاضر و ناظر بر ما است. گفت: ای مرد! اگر دست از من برداری، ضمانت می‌کنم که خداوند آتش دنیا و آخرت را بر تو حرام کند. کلام آن زن در من اثر کرد دست از مقصود خود کشیدم و آنچه داشتم به او دادم و گفتم: ای زن! برو به سلامت که تو را از ترس خدا رها کردم. آن زن خوشحال و مسرور به خانه‌اش برگشت.

آن شب در خواب دیدم مخدره‌ای که تاجی از یاقوت بر سر داشت به من فرمود: خدا جزای خیرت دهد. گفتم شما کیستید؟ فرمود: مادر آن زنی که نزد تو آمد و او را از ترس خدا ترک کردی، خدا تو را به آتش دنیا و آخرت نسوزاند. گفتم: آن زن از کدام فامیل بود؟ گفت: از نسل رسول خدا(ص). پس از آن حمد خدا به جا آوردم از آن روز آتش بر من ضرر نمی‌رساند و امیدوارم که در آخرت هم مرا نسوزاند.»

از این داستان روشن می‌گردد که هر کس آتش شهوت خود را از حرام نگهدارد و هنگام فراهم شدن اساس و هیجان شهوت، خودداری کند خداوند آتش را بر او سرد و سلامت قرار خواهد داد و در جوار رحمت خود جایش می‌دهد.

منبع: گناهان کبیره ج ۲ ص ۴۲۷

گاه‌شمار تاریخ خورشیدی

دی ۱۳۹۱
ش ی د س چ پ ج
« آذر   بهمن »
 1
2345678
9101112131415
16171819202122
23242526272829
30