مرداد
17
1393

برخورد پسندیده

یکى از خویشان امام زین العابدین علیه السلام در برابر آن حضرت ایستاد و زبان به ناسزاگویى گشود. حضرت در پاسخ او چیزى نگفت . هنگامى که مرد از پیش حضرت رفت . امام به اصحاب خود فرمود:
– آنچه را که این مرد گفت ، شنیدید. اکنون دوست دارم ، همراه من بیایید تا نزد او برویم و جواب مرا نیز به او بشنوید.
عرض کردند: حاضریم ، ما دوست داشتیم شما هم همانجا پاسخ ایشان را بگویید و ما هم آنچه مى توانیم به او بگوییم.
سپس امام نعلین خویش را پوشیده ، به راه افتاد. در بین راه این آیه را مى خواند:
– ((والکاظمین الغیظ و العافین عن الناس و الله یحب المحسنین .))

راوى مى گوید: ما از خواندن این آیه دانستیم به او چیزى نخواهد گفت . وقتى رسیدیم به خانه آن مرد، او را صدا زد و فرمود:
– به او بگویید على بن الحسین با تو کار دارد.
همین که متوجه شد امام زین العابدین علیه السلام آمده است در حالیکه آماده مقابله و دفاع بود از منزل بیرون آمد و یقین داشت آن جناب براى تلافى جسارتهایى که از او سر زده آمده است .
ولى چشم امام علیه السلام که به او افتاد، فرمود:
– برادر! چندى پیش نزد من آمدى و آنچه خواستى به من گفتى . اگر آن زشتیها که به من گفتى در من هست ، هم اکنون استغفار مى کنم و از خداوند مى خواهم مرا بیامرزد و اگر آن چه به من گفتى در من نیست ، خداوند تو را بیامرزد.
راوى مى گوید: آن شخص سخن حضرت را که شنید پیش آمد و پیشانى امام علیه السلام را بوسید و عرض کرد:
– آرى ! آن چه من گفتم در شما نیست و من به آن چه گفتم سزاوارترم .

گاه‌شمار تاریخ خورشیدی

مرداد ۱۳۹۳
ش ی د س چ پ ج
« تیر   شهریور »
 123
45678910
11121314151617
18192021222324
25262728293031