آذر
8
1394

اهمیت سجده شکر بعد از نماز واجب

امام صادق(علیه السلام) در این‌باره به یکی از اصحاب خود می‌فرماید: «سجده شکر -بعد از هر نماز- بر تو وبر هر مسلمانی لازم است (تأکیدی برای استحباب سجده شکر) و به ‌وسیله آن، ارزش نمازت را بالا می‌بری و خداوند را از خودت راضی می‌کنی و ملائکه را متعجّب می‌سازی. وقتی که بنده نماز خواند؛ و سپس سجده شکر نمود، خداوند حجاب میان آن بنده و ملائکه را از میان برمی‌دارد و بعد هم می‌فرماید: ای ملائکه من! به این بنده‌ام نگاه کنید که واجب خود را ادا کرد و عهد خود را با من تمام نمود و بعد هم در مقابل آن نعمت‌هایی که به وی داده بودم برایم شکر نمود. پس پاداش او نزد من چیست؟ ملائکه می‌گویند: خدایا! پاداش او بهشت است. باز خداوند می‌فرماید: بعد از بهشت چیست؟ ملائکه می‌گویند: خدایا! کفایت کردن همه امور او. باز هم خداوند می‌فرماید: بعد از آن چیست؟ باز ملائکه خیری را پیشنهاد می‌کنند و این عمل تکرار می‌شود تا همه چیزها را ملائکه می‌گویند. باز هم خداوند می‌فرماید: بعد از آنها چیست؟ ملائکه می‌گویند: خدایا! ما دیگر نمی‌دانیم. خداوند می‌فرماید: من از او تشکر می‌کنم همان طوری که او از من تشکر کرد. و با فضل خودم به وی رو می‌آورم و رحمتم را به وی نشان می‌دهم».

کیفیت سجده شکر

در انجام این سجده شرط خاصّی وجود ندارد و به هر صورت که آورده شود، صحیح است. ولی بهتر است مانند سجده نماز، بر هفت عضو سجده کند و پیشانی را بر چیزی گذارد که در نماز بر آن می گذارد. و افضل آن است که بر خلاف سجده نماز، آرنج را نیز بر زمین بگذارد

علت و چرایی سجده شکر

امام رضا(علیه السلام)، فرمود: «سجده بعد از نماز فریضه؛ به خاطر تشکر نمودن بنده از خداوند متعال است، که او را بر انجام واجباتش موفّق ساخت و کمترین عبارتی که در آن می‌توان گفت؛ آن است که سه مرتبه بگوید: شُکْراً لِلَّهِ». از آن‌حضرت پرسیده شد: معنای «شکراً لله» چیست؟ امام(علیه السلام) فرمود: «یعنی سجده من برای خداوند؛ بدین خاطر است که مرا موفق به انجام فرائض و واجباتش کرده. پس شکر، باعث ازدیاد می‌شود و اگر نقصی در نماز باشد؛ با این سجده جبران می‌شود»

 

منابع:

۱- شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، ج ۱، ص ۳۳۳، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق.

۲- کافی، جلد ۳، صفحه ۳۲۴، حدیث ۱۴

۳- شیخ صدوق، علل الشرائع، ج ۲ ، ص ۳۶۰

آذر
8
1394

عاقبت کار برای غیر خدا

ابن بابویه به سند معتبر از امام جعفر صادق علیه السلام روایت کرده رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: از ریا اجتناب کنید! آن شرک به خداست. ریاکار را در روز قیامت به چهار نام می‌خوانند: ای کافر! ای بدکردار! ای مکار! ای زیانکار! ثواب عمل تو برطرف شد و مزدت باطل گردید و تورا در این روز بهره‌ای نیست. برو مزد خود را از کسی که برای او کار کردی طلب.
به سند صحیح از حضرت موسی بن جعفر علیه السلام روایت کرده حضرت رسول صلی الله علیه و آله فرمود: در روز قیامت حق تعالی امر می‌فرماید که جماعتی را به جهنم ببرند پس به مالک خطاب می‌فرماید که: بگو به آتش که قدم‌های ایشان را نسوزاند که ایشان به پای خود به مساجد می‌رفتند و رویشان را نسوزانند که وضو را تمام و کامل به جا می‌آوردند.و دست‌هایشان را نسوزانند که به دعا به درگاه من برمی‌داشتند و زبانشان را نسوزانند که بسیار قرآن می‌خواندند. پس خازن جهنم به ایشان می‌گوید: ای اشقیا! چه کرده‌اید که با این اعمال مستحق جهنم شده‌اید؟ ایشان می‌گویند: ما کارهای خود را برای غیرخدا می‌کردیم در این روز به ماگفتند که مزد خود را از کسی بگیرید که کار برای او کرده‌اید»
به سند معتبر از حضرت صادق علیه السلام روایت کرده لقمان فرزند خود را وصیت فرمود:« ریاکننده را سه علامت است: چون تنهاست در عبادت کسل و سستی می‌نماید و در نزد مردم مردانه به عبادت می‌ایستد و هر کار که می‌کند توقع دارد که او را به آن کار ستایش کنند.»
علی بن ابراهیم به سند خود از امام محمدباقر علیه السلام روایت کرده است که حضرت رسول صلی الله علیه و آله فرمود:«کسی که به ریای مردم نماز بخواند او مشرک است کسی که به ریای مردم حج کنند مشرک است کسی که به ریای مردم روزه بگیرد مشرک است. کسی که به ریای مردم زکات دهد او مشرک است و هر کس فرموده خدا را برای مردم انجام دهد مشرک است و خدا عمل ریاکننده را قبول نمی‌کند.
منابع:
بحارالانوار جلد ۷۲

آذر
8
1394

مناجات سفر

اَللّهُمَّ اِنّى اُریدُ سَفَراً فَخِرْلى فیهِ وَاَوْضِحْ لى فیهِ سَبیلَ الرَّاْىِ وَ فَهِّمْنیهِ وَافْتَحْ لى عَزْمى بِالاِْسْتِقامَهِ وَاْشمُلْنى فى سَفَرى بِالسَّلامَهِ وَاَفِدْنى جَزیلَ الْحَظِّ وَالْکَرامَهِ وَ اکْلاَْنى بِحُسْنِ الْحِفْظِ وَالْحِراسَهِ وَ جَنِّبْنىِ اللّهُمَّ وَ عْثاءَ الاَْسْفارِ وَ سَهِّلْ لى حُزوُنَهَ الاَْوْعارِ وَاطْوِلى بِساطَ الْمَراحِلِ وَ قَرِّبْ مِنّى بُعْدَ نَاْىِ الْمَناهِلِ وَ باعِدْ فِى الْمَسیرِ بَیْنَ خُطَى الرَّواحِلِ حَتّى تُقَرِّبَ نِیاطَ الْبَعیدِ وَ تُسَهِّلَ وُ عُورَ الشَّدیدِ وَلَقِّنِى اللّهُمَّ فى سَفَرى نُجْحَ طاَّئِرِ الْواقِیَهِ وَهَبْنى فیهِ غُنْمَ الْعافِیَهِ ،

خدایا مى‏خواهم سفر کنم،برایم در آن خیر بخواه،و برایم در آن راه تصیم‏گیرى را روشن کن،و به من بفهمان،و تصمیمم‏ را برایم به استوارى بگشا،و در سفرم مرا به تندرستى فراگیر،و بهره شایان،و کرامت فایده‏اى‏ ده،و با نیکو نگهدارى و نگهبانى مرا حفظ کن،و برکنارم دار،خدایا از مشقّت سفرها، و هموار کن برایم ناهموارى‏هاى بیابها را،و در هم پیچ برایم منزلها را،و نزدیک کن به من دورى آبشخورها را،و در مسیر بلند گردان بین گامهاى مرکبها را،تا دورى راههاى دور را نزدیک نمایى، و ناهمواریهاى سخت را هموار سازى،خدایا در سفرم هماى فرخنده کامیابى را تلقینم کن،و به من ببخش در آن بهره‏هاى عافیت را،

وَ خَفیرَ الاِْسْتِقْلالِ وَ دَلیلَ مُجاوَزَهِ الاَْهْوالِ وَ باعِثَ وُفُورِ الْکِفایَهِ وَ سانِحَ خَفیر الْوِلایَهِ وَاجْعَلْهُ اللّهُمَّ سَبَبَ عَظیمِ السِّلْمِ حاصِلَ الْغُنْمِ وَاجْعَلِ اللَّیْلَ عَلَىَّ سِتراً مِنَ الاْفاتِ وَالنَّهارَ مانِعاً مِنَ الْهَلَکاتِ وَاقْطَعْ عَنّى قِطَعَ لُصُوصِهِ بِقُدْرَتِکَ وَاحْرُسْنى مِنْ وُحُوشِهِ بِقُوَّتِکَ حَتّى تَکُونَ السَّلامَهُ فیهِ مُصاحِبَتى وَالْعافِیَهُ فیهِ مُقارِنَتى وَ الْیُمْنُ ساَّئِقى وَ الْیُسْرُ مُعانِقى وَ الْعُسْرُ مُفارِقى وَ الْفَوْزُ مُوافِقى وَالاَْمْنُ مُرافِقى اِنَّکَ ذُوالطَّوْلِ وَ الْمَنِّ وَالْقُوَّهِ وَ الْحَوْلِ وَ اَنْتَ عَلى کُلِّشَىْءٍ قَدیرٌ وَ بِعِبادِکَ بَصیرٌ خَبیرٌ

و حامى استقلال را،و راهنماى گذرکردن از هراسها را،و انگیزنده کمال کفایت‏ را،و فرخنده حامى ولایت را،و بگردانش خدایا سبب صلحى بزرگ،و بهره‏اى به‏ دست آمده،و شب را پوشش من ساز از آفات،و روز را مانع از هلاکتها،و قطع کن‏ از من به قدرتت گروههاى دزدانش را،و از جانوران وحشى‏ات به نیرویت پاسم بدار،تا سلامت در سفر همراهم باشد،و عافیت قرینم،و برکت جلودارم،و آسانى هم آغوشم،و سختى دور از جانم، و کامیابى بر وفق مرادم،و امنیت رفیقم،به درستى که تو داراى عطاى همواز و احسان و قدرت و نیرویى،و تو بر هر چیز توانا،و به بندگانت بینا و آگاهى.
آذر
8
1394

رؤیت خداوند

به اسانید معتبر از حضرت امام العارفین و یعسوب الدین امیرالمؤمنین علیه السلام نقل شده است که از او پرسیدند:«یا امیرالمؤمنین! خدای خود را دیده‌ای؟ فرمود تا خدا را نمی‌دیدم هرگز او را عبادت نمی‌کردم. سائل پرسید: خدا را به چه کیفیت دیدی؟ فرمود: خطا کردی، او را با چشم نمی‌توان دید ولیکن دل او را به حقیقت ایمان و یقین دیده است.»
به روایت دیگر مثل این سوال را از حضرت مبین الحقایق جعفر بن محمد صادق علیه السلام نمودند و آن حضرت چنین جواب فرمود. جناب نبوی در این عبارت به این اشارت فرموده‌اند: که گویا او را می‌بینی یعنی او را نتوان دید اما در مقام عبادت همچون کسی باش که شخصی را می‌بیند و در حضورش به او خدمت می‌کند و در مرتبه یقین خود را به درجه عارفان که اقوی از مشاهده و عیان است برسان ممکن است که معنی دوم رویت مراد باشد و منظور غایت مرتبه انکشاف باشد چون این قسم از انکشاف مخصوص انبیا و ائمه است و از ابوذر و مثل او متصور نیست. فرمود: چنان عبادت کن که گویا به آن مرتبه رسیده‌ای. چنان که رویت در تتمه سخن به همین معنی است زیرا خدا اشیا را به چشم نمی‌بیند و او را جارحه و عضو نمی‌باشد.

گاه‌شمار تاریخ خورشیدی

آذر ۱۳۹۴
ش ی د س چ پ ج
« آبان   دی »
 123456
78910111213
14151617181920
21222324252627
282930