11
1393
عجایبی از رسول خدا صلی الله علیه و آله
عبدالرحمان بن سمره میگوید: روزی با عدهای در خدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله بودیم. ضمن صحبت حضرت فرمود: دیشب در خواب مطالب عجیبی دیدم.
عرض کردم: جانمان به فدایت ای رسول خدا! آیا ممکن است خواب خود را برای ما تعریف کنید؟
حضرت فرمود: دیدم ملک الموت آمده بود تا جان مردی از امتم را به سختی و قهر و غضب بگیرد اما احسان و نیکی او به پدر و مادر آمد و مانع از این کار شد و با آسایش و راحتی جان سپرد.
مردی از امتم را دیدم که سایه عذاب قبر او را احاطه کرده و بر وی چنگال گشوده بود اما وضویش آمد و مانع از عذاب قبر او شد.
مردی از امتم را دیدم که فرشتگان عذاب اطرافش را گرفته بودند اما نمازش آمد و آنان را از عذاب او بازداشت.
مردی از امتم را دیدم که دست و صورت خود را سپر شعلهها و شرارههای آتش قرار داده بود اما صدقاتش آمد و سپر روی او شد.
مردی از امتم را دیدم که میخواستند نامه عملش را به دست چپش بدهند اما خوف و خشیت او از خدا آمد و نامه عملش را به دست راستش داد.
مردی از امتم را دیدم که میزان اعمالش سبک بود اما نمازهای مستحبی که خوانده بود آمد و میزان اعمالش را سنگین نمود.
مردی از امتم را دیدم که چون شاخه خرما که در برابر باد سخت میلرزد بر روی پل صراط به شدت میلرزید اما حسن ظن و خوش گمانی او به خدا و رحمت الهی آمد و او را آرام کرد و به راحتی از روی پل صراط گذشت.
مردی از امتم را دیدم که بر روی پل صراط افتان و خیزان و گاهی چهار دست و پا میخزد و گاهی گامهایش میلغزد و تلو تلو میخورد و به چپ و راست آویزان میشود اما ذکر صلواتی که بر من و اهل بیت من فرستاده بود آمد و او را بر پا داشت و از روی پل صراط با آرامش گذشت.
مردی از امتم را دیدم که در آتش دوزخ سرازیر بود اما اشکهایی که از خوف و خشیت خداوند از چشمانش جاری شده بود آمد و او را از سرنگونی در آتش نجات بخشید.
مردی از امتم را دیدم که بر لب پرتگاه جهنم ایستاده بود و هر لحظه ممکن بود او را به درون آتش جهنم بیفکنند اما امید او به خدا و رحمت الهی آمد و مانع از سقوط او شد.
مردی از امتم را دیدم که با یک دنیا امید و آرزو به سوی درهای بهشت میرفت ولی به هر دری که میرسید به روی او بسته میشد در این هنگام توحید و شهادت او به یگانگی خداوند از روی صدق و خلوص و راستی آمد و درهای بهشت را به روی او باز نمود.
منبع: امالی شیخ صدوق مجلس ۴۱- بحار ج۷ ص۲۹۰- انوار نعمانیه ج۴ ص۲۷۷- لئالی الاخبار ج۵ ص۱۰۷- دارالسلام نوری ج۱ ص۵۳
11
1393
اعمال ماه جمادی الاخر و چهار رکعت نماز
اعمال ماه جمادى الاخر:سیّد ابن طاووس روایت کرده:مؤمن در این ماه هرگاه که خواهد،چهار رکعت نماز بجا آورد همراه با دو سلام که در رکعت اول پس از سوره حمد یک مرتبه آیه الکرسى و بیست وپنج مرتبه سوره قدر،و در رکعت دوم پس از سوره حمد یک مرتبه سوره الهیکم التکاثر و بیست وپنج مرتبه سوره توحید و در دو رکعت بعد،در رکعت اول پس از سوره حمد یک مرتبه سوره کافرون و بیست وپنج مرتبه سوره فلق و دو رکعت دوم پس از سوره حمد یک مرتبه سوره نصر و بیست وپنج مرتبه سوره ناس و پس از سلام،هفتاد مرتبه بگوید:
سُبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَکْبَرُ
منزه است خدا و ستایش از آن اوست،معبودى جز او نیست،و خدا بزرگتر است
و هفتاد مرتبه:
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ
خدایا بر محمد و خاندان محمّد، درود فرست
آنگاه سه مرتبه بگوید:
اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ
خدایا مردان و زنان با ایمان را بیامرز
پس سر به سجده نهاده و سه مرتبه بگوید:
یَا حَیُّ یَا قَیُّومُ یَا ذَا الْجَلالِ وَ الْإِکْرَامِ یَا اللَّهُ یَا رَحْمَانُ یَا رَحِیمُ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ
اى زنده،اى پاینده،اى داراى بزرگى و شکوه،اى خدا،اى بخشنده،اى مهربان،اى مهربانترین مهربانان
سپس هر حاجت که دارد از خدا بخواهد،هرکه این عمل را بجا آورد،خدا خود و مال و مال و زنال و فرزندان،و دین و دنیایش را تا سال آینده حفظ مىکند،و اگر در این سال از دنیا برود بر حال شهادت رفته است،یعنى ثواب شهیدان را دارا مىباشد.
10
1393
زیارت حضرت فاطمه سلام الله علیها
پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:
مَنْ زَارَ فاطمهَ فَکَأنَّما زارَنی وَ مَنْ زارَ عَلیَّ بْنَ أبیطالِبٍ فَکَأنَّما زارَ فَاطمَهَ
هر که فاطمه را زیارت کند مثل این است که مرا زیارت کرده و هر کس علی بن ابیطالب را زیارت کند مانند آن است که فاطمه را زیارت کرده باشد. (۱)
همچنین راوی نقل میکند که:
امام جواد علیه السلام هر روز هنگام زوال به مسجد رسول الله صلی الله علیه و آله رفته و پس از سلام و صلوات بر رسول خدا به سراغ خانه مادرش حضرت زهرا سلام الله علیها که در همان نزدیکی قبر پیامبر است میرفت و با نهایت ادب و خضوع داخل خانه میشد و در آنجا نماز و دعا میخواند و دقایقی طولانی به عبادت مشغول میشد و هرگز دیده نشد به زیارت رسول الله برود و سراغ مادرش را نگیرد.(۲)
در روایات هر یک از روزهای هفته و ساعات شبانهروز به نام یکی از معصومین علیهم السلام نامگذاری شده و برای هر روز هفته با توجه به همین نامگذاریها ادعیه و اعمالی بیان شده است.
از بین روزهای هفته روز یکشنبه متعلق به امیرالمؤمنین و فاطمه زهرا علیها السلام میباشد و از بین ساعات شبانه روز ساعت آخر شب؛ نزدیک اذان صبح متعلق به فاطمه زهرا علیها السلام میباشد زیارت مخصوص حضرت زهرا علیها السلام در روز یکشنبه چنین است:
السلام علیکِ یَا مُمْتَحَنَهُ امْتَحَنَکِ اللَّهُ الَّذِی خَلَقَکِ قَبْلَ أَنْ یَخْلُقَکِ فَوَجَدَکِ لِمَا امْتَحَنَکِ صَابِرَهً وَ زَعَمْنَا أَنَّا لَکِ أَوْلِیَاءُ وَ مُصَدِّقُونَ وَ صَابِرُونَ لِکُلِّ مَا أَتَانَا بِهِ أَبُوکِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ أَتَى [أَتَانَا] بِهِ وَصِیُّهُ فَإِنَّا نَسْأَلُکِ إِنْ کُنَّا صَدَّقْنَاکِ إِلا أَلْحَقْتِنَا بِتَصْدِیقِنَا لَهُمَا لِنُبَشِّرَ أَنْفُسَنَا بِأَنَّا قَدْ طَهُرْنَا بِوِلایَتِکِ.(۳)
مستحب است در روز شهادت حضرت زهرا علیهاالسلام در روز سوم جمادی الثانی زیارت زیر خوانده شود:
السَّلامُ عَلَیْکِ یَا سَیِّدَهَ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ السَّلامُ عَلَیْکِ یَا وَالِدَهَ الْحُجَجِ عَلَى النَّاسِ أَجْمَعِینَ السَّلامُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْمَظْلُومَهُ الْمَمْنُوعَهُ حَقَّهَا پس بگو اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى أَمَتِکَ وَ ابْنَهِ نَبِیِّکَ وَ زَوْجَهِ وَصِیِّ نَبِیِّکَ صَلاهً تُزْلِفُهَا فَوْقَ زُلْفَى عِبَادِکَ الْمُکَرَّمِینَ مِنْ أَهْلِ السَّمَاوَاتِ وَ أَهْلِ الْأَرَضِینَ (۴)
منابع:
۱. بحارالانوار ج۴۳ ص۵۸
۲. کشف الیقین علامه حلی ص۳۵۴
۳. مفاتیح الجنان
۴. مستدرک ج۱۰ ص۲۱۰
10
1393
اعمال مابین الطلوعین
بدانکه از جمله اوقات شریف بین الطلوعین[زمان بین طلوع فجر صادق و طلوع خورشید]است،و اخبار بسیارى از اهل بیت علیهم السّلام در فضیلت این وقت،و تشویق بر عبادت،و ذکر و تسبیح در آن وارد شده،و در برخى اخبار،از این وقت تعبیر به ساعت غفلت شده،چنانکه از حضرت محمد باقر علیه السّلام روایت شده:ابلیس راندهشده لشگرهاى خویش را، در دو وقت پراکنده مىسازد:وقت غروب آفتاب،و زمان طلوع آن،پس در این دو ساعت،خدا را بسیار یاد کنید،و از شرّ ابلیس و لشگرش،به خدا پناه بجویید،و در این دو ساعت کودکان خود را به پناه خدا درآورید،زیرا آن دو ساعت،ساعت غفلت است.و بدانکه خواب در این دو وقت مکروه است.
از حضرت باقر علیه السّلام روایت شده:خواب در وقت صبح خوابى است شوم و مانع روزى است،و رنگ رخسار را زرد و دگرگون مىکند،و به درستى که حق تعالى روزىها را در مابین طلوع فجر،تا طلوع آفتاب قسمت مىکند،بنابراین از خوابیدن در این وقت بپرهیزید شیخ طوسى این دعا را در کتاب«مصباح»نقل کرده است که در وقت طلوع فجر صادق خوانده شود.
اَللّهُمَّ اَنْتَ صاحِبُنا فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ وَاَفْضِلْ عَلَیْنا اَللّهُمَّ بِنِعْمَتِکَ تَتِمُّ الصّالِحاتُ فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ وَاَتْمِمْها عَلَیْنا عآئِذا بِاللَّهِ مِنَ النّارِ عآئِذا بِاللَّهِ مِنَ النّارِ عآئِذا بِاللَّهِ مِنَ النّارِ
خدایا تو یاور مایى،پس بر محمّد و خاندانش درود فرست،و برما فزونى بخش،خدایا به نعمت تو کارهاى شایسته به پایان مىرسد،پس بر محمّد و آل محمّد درود فرست،و آنها را براى ما به پایان رسان،پناهندهام به خدا از آتش،پناهندهام به خدا از آتش،
سپس میگوئى :
یا فالِقَهُ مِنْ حَیْثُ لا اَرى وَمُخْرِجَهُ مِنْ حَیْثُ اَرى صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ وَاجْعَلْ اَوَّلَ یَوْمِنا هذا صَلاحا وَاَوْسَطَهُ فَلاحا وَآخِرَهُ نَجاحا
پناهندهام به خدا از آتش اى شکافنده سپیده از جایى که نمىبینم،و بیرونآورنده آن از جایى که مىبینم،بر محمّد و خاندانش درود فرست،و قرار ده آغاز این روز را شایستگى،و میانهاش را رستگارى،و پایانش را کامیابى،
آنگاه ده مرتبه مى گویى :
اَللّهُمَّ اِنّى اُشْهِدُکَ اَنَّهُ ما اَصْبَحَ بى مِنْ نِعْمَهٍ اَوْ عافِیَهٍ فى دینٍ اَوْ دُنْیا فَمِنْکَ وَحْدَکَ لا شَریکَ لَکَ لَکَ الْحَمْدُ وَلَکَ الشُّکْرُ بِها عَلَىَّ حَتّى تَرْضا وَبَعْدَ الرِّضا .
خدایا من تو را گواه مىگیرم که هرچه سپیدهدمان به من مىرسد،از نعمت یا سلامت کامل در دین یا دنیا تنها از جانب توست،یگانهاى و براى تو شریکى نیست،تو را ستایش و بر من است سپاس بر آن،تا خشنود شوى، و بالاتر از خشنودى.
و ذکرهاى وارد بر این وقت،غیر از آنچه ذکر شد بسیار است،و بهترین آنها ذکر
«سُبْحانَ اللَّهِ وَالْحَمْدُ لِلَّهِ وَلا اِلهَ اِلا اللَّهُ وَاللَّهُ اَکْبَرُ »
خدا پاک و منزّه است و ستایش تنها او را سزاست و خدایى جز او نیست و خدا بزرگتر از هر وصفى است.
است که از آن به«باقیات صالحات»تعبیر ده و نیز خواندن این دعاست:
لا اِلهَ اِلا اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ لَهُ الْمُلْکُ وَلَهُ الْحَمْدُ یُحْیى وَیُمیتُ وَیُمیتُ وَیُحیى وَهُوَ حَىُّ لا یَمُوتُ بِیَدِهِ الْخَیْرُ وَهُوَ عَلى کُلِّ شَىْءٍ قَدیرٌ
معبودى جز خدا نیست،یگانه است و شریکى ندارد،فرمانروایى و ستایش از آن اوست،زنده مىکند،و مىمیراند و مىمیراند و زنده مىکند،و او زنداى است که نمىمیرد،خیر تنها به دست اوست،و او بر هرچیز تواناست.
چون نداى اذان صبح را شنیدى مىگویى:
اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِاِقْبالِ نَهارِکَ وَاِدْبارِ لَیْلِکَ وَحُضُورِ صَلَواتِکَ وَاَصْواتِ دُعآئِکَ وَتسْبیحِ مَلاَّئِکَتِکَ اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاَنْ تَتُوبَ عَلَىَّ اِنَّکَ اَنْتَ التَّوّابُ الرَّحیمُ
خدایا از تو مىخواهم به آمدن روزت،و رفتن شبت،و رسیدن نمازهایت، و بانگهاى دعایت و تسبیح فرشتگانت،اینکه بر محمّد و خاندان محمّد درود فرستى،و توبهام را بپذیرى که تویى توبهپذیر و بخشنده
9
1393
چهار نفرینى که مستجاب شد!
مردى که دو پا و دو دست او قطع شده بود و هر دو چشمش نیز کور بود، فریاد مى زد:
– خدایا مرا از آتش نجات بده !
به او گفتند:
– از براى تو مجازاتى باقى نمانده ، باز مى گویى خدایا مرا از آتش نجات بده ؟
گفت :
– من در کربلا با افرادى بودم ، که امام حسینعلیه السلام کشتند، وقتى امام شهید شد، مردم لباسهاى او را به تاراج بردند، شلوار و بند شلوار گران قیمتى در تن آن حضرت دیدم ، دنیاپرستى مرا به آن داشت تا آن بند قیمتى را از شلوار درآورم .
به طرف پیکر حسینعلیه السلام نزدیک شدم ، همین که خواستم آن بند را باز کنم ، ناگاه دیدم آن حضرت دست راستش را بلند کرد و روى آن بند نهاد! من نتوانستم دست آن مظلوم را کنار بزنم ، لذا دستش را قطع کردم ! همین که خواستم آن بند را بیرون آورم ، دیدم حضرت دست چپ خود را بلند کرد و روى آن بند نهاد! هر چه کردم نتوانستم دستش را از روى بند بردارم ، بدین جهت دست چپش را نیز بریدم ! باز تصمیم گرفتم آن بند را بیرون آورم ، صداى وحشتناک زلزله اى را شنیدم ! ترسیدم و کنار رفتم و شب در همان جا کنار بدن هاى پاره پاره شهدا خوابیدم .
ناگاه ! در عالم خواب ، دیدم که گویا محمّدصلوات الله علیه و آله همراه علىعلیه السلام و فاطمه سلام الله علیها و امام علیه السلام را بوسید و سپس فرمود:
– پسرم تو را کشتند، خدا کسانى را که با تو چنین کردند بکشد!
شنیدم امام حسینعلیه السلام در پاسخ فرمود:
– شمر مرا کشت و این شخص که در اینجا خوابیده ، دست هایم را قطع کرد.
فاطمه سلام الله علیها به من روى کرد و گفت :
– خداوند دست ها و پاهایت را قطع و چشم هایت را کور نماید و تو را داخل آتش نماید!
از خواب بیدار شدم . دریافتم که کور شده ام و دست ها و پاهایم قطع شده . سه دعاى فاطمه سلام الله علیها به استجابت رسیده و هنوز چهارمى آن یعنى ورود در آتش – باقى مانده ، این است که مى گویم :
– خدایا! مرا از آتش نجات بده !
آخرین دیدگاه
نوشته های تازه
- منتظر ظهور ولی عصر فروردین ۹, ۱۳۹۳
- خداوند متعال، قرآن را مثل حبل و طنابِ مستحکم به زمین آویخت فروردین ۹, ۱۳۹۳
- غربت امام حسن علیه السلام میان یارانشان فروردین ۹, ۱۳۹۳
- سجده شکر فروردین ۹, ۱۳۹۳
- مسابقه رنگ آمیزی به مناسبت میلاد حضرت ولی عصر فروردین ۹, ۱۳۹۳