10
1399
مأموریت بزرگ حضرت ابراهیم علیه السلام
از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام منقول است که جبرییل نزدیک زوال شمس به نزد حضرت ابراهیم علیه السلام آمد و گفت: ای ابراهیم! سیراب شو، یعنی آب تهیه کن برای خود و اهل خود و در آن وقت میان مکه و عرفات آب نبود، پس ابراهیم علیه السلام را بُرد به مِنی و نماز ظهر و عصر و مغرب و عشا و صبح را در آنجا کرد و چون آفتاب طالع شد، روانه ی عرفات شد و در مروه فرود آمد. پس او را گفت: بار کن ونزدیک شو به سوی مشعرالحرام.
پس به مشعرالحرام آمد و نماز شام وخفتن (عشا) را به یک اذان و دو اقامه به جا آورد و شب را در آن جا ماند تا نماز صبح را به جا آورد. پس [جبرییل] امر کرد او را به ذبح و حضرت ابراهیم علیه السلام چون به مشعرالحرام رسید،شب را در آن جا خوابید شاد و خوشحال. پس در خواب دید که پسر خود را ذبح و قربانی کند
در آن جا با فرزند خود مشورت کرد: «ای فرزند عزیز من! به درستی که من در خواب دیدم که تو را ذبح می کردم. پس نظر کن و تفکر نما که چه می بینی و چه مصلحت می دانی؟»
آن فرزند سعادتمند گفت: «ای پدر من! بکن آن چه به آن مأمور شده ای، به زودی مرا خواهی یافت اگر خدا خواهد مرا از صبرکنندگان». و هر دو امر خدا را تسلیم کردند. ناگاه شیطان به صورت مرد پیری آمد و گفت: ای ابراهیم! چه می خواهی از این پسر؟ گفت: می خواهم او را ذبح کنم.
گفت: سبحان اللّه ! می کشی پسری راکه در یک چشم زدن معصیت خدا نکرده است.؟
حضرت ابراهیم علیه السلام گفت: خدا مرا به این، امر فرموده است. گفت: پروردگار تو، نهی می کند تو را از این کار، آن که تو را امر به این کار کرده است، شیطان است. حضرت ابراهیم علیه السلام فرمود: وای بر تو، آن کسی که مرا به این مرتبه رسانیده است او مرا امر کرده است و به همان سروشی که همیشه به گوش من می رسیده است، این را شنیده ام و در این شکی ندارم. گفت: نه واللّه تو را امر به این کار نکرده است، مگر شیطان. حضرت ابراهیم علیه السلام گفت: واللّه دیگر با تو سخن نمی گویم و عزم کرد که فرزندش را ذبح کند.
آماده برای اجرای دستور الهی
پسر گفت: ای پدر! روی مرا بپوشان و دست و پای مرا محکم ببند.
حضرت ابراهیم علیه السلام فرمود: ای فرزند! با کشتن، دست و پایت را ببندم؟ ای هر دو را واللّه که برای تو جمع نخواهم کرد. پس کارد را به قوّت تمام کشید، جبرییل پیش از کشیدن، کارد را گردانید و پشت کارد را به جانب حلقِ طفل کرد. چون حضرت ابراهیم علیه السلام نظر کرد، کارد را برگشته دید، پس کارد را گردانیدو دُمش را به حلق طفل گذاشت و کشید. باز جبرییل کارد را گردانید تاچندین مرتبه چنین شد.
پس جبرییل، گوسفند را از جانب کوه کشید و فرزند را از زیر دست حضرت ابراهیم کشید و گوسفند را به جای او خوابانید و ندا به ابراهیم علیه السلام رسید از جانب چپ مسجد خیف که: «ای ابراهیم! خواب خود را درست کردی، ما چنین جزا می دهیم نیکوکاران را، به درستی که این ابتلا و امتحانی بود هویدا».
برخورد مادر
در این حال شیطان لعین، خود را به مادر طفل رسانید دروقتی که نظرش به کعبه افتاده بود در میان وادی و گفت: کیست این مرد پیری که من او را دیدم؟ گفت: شوهر من است. گفت کیست آن غلامی (پسری) که همراه او دیدم؟
گفت: او پسر من است. گفت: دیدم که آن مرد پیر، آن پسر را خوابانیده بود و کارد گرفته بود که او را بِکُشد.
گفت: دروغ می گویی، ابراهیم رحیم ترینِ مردم است. چگونه پسر خود را می کشد؟! گفت: به حق پروردگار آسمان و زمین و پروردگار این خانه که دیدم او را خوابانیده بود و کارد گرفته بود و اراده ی ذبح او را داشت. گفت: چرا؟
شیطان گفت: گمان می کرد که پروردگارش او را به این، امر کرده است. ساره گفت: سزاوار است او را که اطاعت کند پروردگارش را. پس در دلش افتاد که حضرت ابراهیم در باب فرزندش به امری مأمور شده است. پس چون از مناسکش فارغ شد، در وادی رو به مِنی دوید. پس چون ساره به حضرت ابراهیم علیه السلام رسید و خبر فرزند را شنید و اثر خراشیدن کارد را در گلوی او دید، بترسید و بیمار شد و به همان مرض به عالم بقا ارتحال کرد.
9
1399
حجاز تا کربلا (قسمت سوم)
صفاح
زمان: چهارشبه ۹ ذی الحجه ۶۰ هجری
قبل از رسیدن به این منزلگاه، در محلی به نام «تنعیم» امام (ع) دستور داد اموال کاروان حامل پارچههای یمانی که با پول بیت المال تهیه و توسط حاکم یمن برای یزید ارسال میشد را با ولایتی که داشت ضبط کنند. این خود نشانه قیام در مقابل خلافت غاصبانه بنی امیه بود.
امام (ع) در پاسخ به مخالفین حرکت به سوی عراق، فرمود: «رسول خدا را در خواب دیدم و به امر مهمی ماموریت یافتم و باید آن را تعقیب نمایم».
فرزدق شاعر که عازم مکه بود در «صفاح» با حضرت ملاقات کرد و در جواب حضرت که از احوال مردم عراق جویا شده بود؛ گفت: «دلهای مردم با توست ولیکن شمشیرشان با بنی امیه است.»
سخن حسین (ع) خطاب به فرزدق در این منزلگاه:
اگر پیش آمدها طبق مراد باشد، خدا را بر نعمتهایش شکر گوییم. اگر پیش آمدها بر وفق مراد نبود آن کس که نیتش حق و تقوا بر دلش حکومت میکند، از مسیر صحیح خارج نشود و ضرر نخواهد کرد.
7
1399
صلوات خاصه امام باقر علیه السلام
?اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ بَاقِرِ الْعِلْمِ وَ إِمَامِ الْهُدَى وَ قَائِدِ أَهْلِ التَّقْوَى وَ الْمُنْتَجَبِ مِنْ عِبَادِکَ اللَّهُمَّ وَ کَمَا جَعَلْتَهُ عَلَما لِعِبَادِکَ وَ مَنَارا لِبِلادِکَ وَ مُسْتَوْدَعا لِحِکْمَتِکَ وَ مُتَرْجِما لِوَحْیِکَ وَ أَمَرْتَ بِطَاعَتِهِ وَ حَذَّرْتَ مِنْ مَعْصِیَتِهِ فَصَلِّ عَلَیْهِ یَا رَبِّ أَفْضَلَ مَا صَلَّیْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ ذُرِّیَّهِ أَنْبِیَائِکَ وَ أَصْفِیَائِکَ وَ رُسُلِکَ وَ أُمَنَائِکَ یَا رَبَّ الْعَالَمِینَ .
?خدایا درود فرست بر محمّد بن على،شکافنده دانش و پیشواى هدایت و رهبر اهل تقوا و برگزیده از بندگانت. خدایا چنان که او را قرار دادى براى بندگانت نشانه و براى کشورهایت مشعل نور و محلّ سپردن حکمتت و تفسیرگرت و حىات و به فرمان بردن از او فرمان دادى و از نافرمانى اش برحذر داشتى، پس بر او درود فرست، اى پروردگار برترین درودى که بر یکى از فرزندان پیامبرانت و برگزیدگانت و رسولانت و امین هایت فرستادى، اى پروردگار جهانیان
6
1399
مراتب و درجات کمک کردن به دیگران
✍ در تحلیلی از کاربرد مواسات در احادیث اهل بیت علیهم السلام این چنین به دست میآید که کمک کردن به دیگران، سه مرتبه و درجه دارد:
۱⃣ مرتبه اول؛ کمک کردن به نیازمندان از اضافه بر نیاز خود؛ این نوع از کمک کردن، با توجّه به چگونگى آن به «انفاق»، «اهدا»، «صدقه» و «سخا» و امثال آن تعبیر شده است؛
۲⃣ مرتبه دوم؛ ناظر به وضعی است که وُسع و توانایی ما فقط کفاف نیازهای خودمان را می دهد. مع الوصف با نیازمندان در مشکلاتشان شریک می شویم؛ به این بخشش و همدلی و غمخواری «مواسات» گفته میشود.
۳⃣ مرتبه سوم؛ واگذار کردن همه ی آنچه خودمان به آن نیازمندیم و بدان محتاجیم به دیگران؛ این بالاترین مرتبهی کمک کردن به دیگران و از بالاترین ارزشهاى اخلاقى است که به آن «ایثار» میگویند.
✅ ارزش اخلاقی تمام این مراتب و درجات، ریشه در اعتقادات دینى و اصالت و شرافت خانوادگى دارد. بدون اعتقاد به دین، روح خودخواهى و منفعت طلبى انسان، مانع از مواسات و بالاتر از آن، مانع از ایثار مى گردد.
سخنرانی های آنلاین حجتالاسلام عزیزی
5
1399
ارزش آخرت گرایى
وَ قَالَ (علیه السلام):
طُوبَى لِمَنْ ذَکَرَ الْمَعَادَ وَ عَمِلَ لِلْحِسَابِ وَ قَنِعَ بِالْکَفَافِ وَ رَضِیَ عَنِ اللَّهِ.
و درود خدا بر او، فرمود:
خوشا به حال کسى که به یاد معاد باشد، براى حسابرسى قیامت کار کند، با قناعت زندگى کند، و از خدا راضى باشد.
حکمت ۴۴ نهجالبلاغه
آخرین دیدگاه
نوشته های تازه
- منتظر ظهور ولی عصر مرداد ۵, ۱۳۹۹
- خداوند متعال، قرآن را مثل حبل و طنابِ مستحکم به زمین آویخت مرداد ۵, ۱۳۹۹
- غربت امام حسن علیه السلام میان یارانشان مرداد ۵, ۱۳۹۹
- سجده شکر مرداد ۵, ۱۳۹۹
- مسابقه رنگ آمیزی به مناسبت میلاد حضرت ولی عصر مرداد ۵, ۱۳۹۹