فروردین
17
1397

?اهمیت نماز?

قال امیر المومنین علیه السلام:
 لَا یَخْرُجِ الرَّجُلُ فِی سَفَرٍ یَخَافُ مِنْهُ عَلَى دِینِهِ وَ صَلَاتِهِ

انسان نباید به سفری برود که ترس آن دارد به دین یا نمازش لطمه وارد شود 

[وسائل الشیعه جلد ۱۱ صفحه ۳۴۴]

یکی از مسائلی که انسان باید هنگام تفریح یا مسافرت مد نظر داشته باشد ، محو بودن دین ، خصوصا نماز است
مردی تصمیم داشت به سفر تجارت برود خدمت امام صادق(علیه السّلام) که رسید درخواست استخاره ای کرد، استخاره بد آمد، آن مرد نادیده گرفت و به سفر رفت اتفاقاً به او خوش گذشت و سود فراوانی هم برد امام از آن استخاره در تعجب بود پس از مسافرت خدمت امام رسید و عرض کرد:

یابن رسول الله ! یادتان هست چندی قبل از خدمت شمارسیدم برایم استخاره کردید و بد آمد، استخاره ام برای سفر تجارت بود به سفر رفتم و سود فراوانی کردم به من خوش گذشت.

امام صادق(علیه السّلام) تبسمی کرد و به او فرمود: (در سفری که رفتی یادت هست در فلان منزل خسته بودی نماز مغرب و عشایت را خواندی شام خوردی و خوابیدی و زمانی بیدارشدی که آفتاب طلوع کرد و نماز صبح تو قضا شده بود؟

عرض کرد آری . حضرت فرمود: اگر خداوند دنیا و آنچه را که در دنیاست به تو داده بود جبران آن خسارت (قضا شدن نماز صبح) نمی شد.

 [جهاد با نفس، جلد ۱ صفحه ۶۶]

مرداد
25
1396

نماز، از دیدگاه عقل و وجدان

 اگر لب ما نرم نبود، قدرت حرف زدن نداشتیم.
اگر اشک، شور نبود، چشم ما که از «پى» آفریده شده، خراب مى‏ شد.
اگر آب‏ها تلخ و شور بود، درختان نمى ‏روییدند.
اگر زمین، جاذبه نداشت، و اگر فاصله خورشید به ما نزدیک‏ تر بود، اگر هنگام تولّد مکیدن را نمى ‏دانستیم، اگر مهر پدر و مادر نبود، و هزاران «اگر» دیگر… آیا مى ‏توانستیم به زندگى ادامه دهیم؟
البته نه درصدد بر شمردن نعمت‏ هاى خداییم و نه از عهده آن برمى ‏آییم؛ که خداوند خود فرمود اگر نعمت ‏هاى الهى را بشمارید، نمى‏ توانید آنها را به حساب آورید.
بارى… اگر یک میلیونیم این نعمت ‏ها را از کسى دیگر دریافت مى‏ کردیم، همه عمر مدیون و سپاسگزار او نبودیم؟

 وظیفه انسانى و وجدانى ما، ایجاب مى ‏کند که سپاس نعمت‏ هاى الهى را ادا کنیم و به شکرانه آن همه نیکى، نماز بخوانیم و او را بپرستیم.
چون او مارا آفریده، ما هم او را عبادت کنیم و بنده او باشیم تا بنده و برده شرق و غرب نشویم.

 نماز، تشّکر از خداوند است و هر انسان عاقل و با وجدانى، به لزوم نماز پى مى ‏برد. وقتى یک سگ، در مقابل استخوانى که به او مى ‏دهند، حق ‏شناسى مى‏ کند و دُم مى‏ جنباند و اگر دزد و بیگانه ‏اى وارد خانه شود، به او حمله مى ‏کند، اگر انسان نسبت به این همه نعمت پروردگار، بى تفاوت باشد و از روحیه سپاسگزارى که به صورت «نماز» جلوه‏ گر مى ‏شود، بى بهره باشد، آیا در قدرشناسى کمتر از سگ نیست؟!…

کتاب پرتوی از اسرار نماز، محسن قرائتی

آبان
8
1393

امام حسین علیه السلام و نماز

هنگامی که دشمنان در روز نهم محرم حلقه محاصره را تنگ‌تر کردند و آماده حمله شدند امام حسین علیه السلام به حضرت عباس علیه السلام فرمود:
إرجِع إلَیهِم فَإن أستَطَعتَ أن تؤخّرهُم إلی غدوه و تَدْفَعَهُم عَنّا العشیّهِ نُصَلَّی لِرَبَّنا اللَیله و نَدعُوهُ و نَستَغفَره فَهُوَ یَعلم أنی أُحبُّ الصَّلوه وَ تِلاوهِ کِتابه وَ کَثَره الدُّعاء و الاستغفار
به سوی آنان بازگرد و اگر توانستی همین امشب را مهلت بگیر و جنگ را به فردا موکول کن تا ما امشب را به نماز و استغفار و مناجات با خدا بپردازیم خدا می‌داند من نماز و تلاوت قرآن و دعا و استغفار را دوست دارم.
ضحاک بن عبدالله می‌گوید:
شب عاشورا امام حسین علیه السلام و یارانش تا صبح در حال نماز و استغفار و دعا بودند.
امام سجاد علیه السلام فرمود:
پدرم در هر شبانه روز هزار رکعت نماز می‌خواند.
اذان و اقامه
در منزلگاه شراف پس از استراحت مختصر موقع ظهر، وقت نماز فرا رسید امام حسین علیه السلام به حجاج بن مسروق مؤذن مخصوص خود فرمود:
أذَّن یَرْحَمَک الله و أقِمِ لِلصَّلوه نُصلی
خدا رحمتت کند، اذان و اقامه بگو تا نمازمان را بخوانیم
نیز امام حسین علیه السلام هنگام نماز ظهر به فرزندش فرمود: اذان و اقامه بگو و ایشان اذان و اقامه گفت و سپس باهم نماز خواندند.
در صبح عاشورا با داشتن مؤذن مخصوص، خود اذان و اقامه فرمود و نماز صبح را با اصحابش خواند.

 

منابع:
۱- ارشاد مفید ج۴ ص۲۴۰
۲- نفس المهموم ص۱۰۴
۳- بحارالانوار ج۲ ص۳۱۱
۴- اذان نغمه آسمانی ص۸۸
۵- موسوعه کلمات امام حسین علیه السلام ص۱۰۱

آبان
25
1392

گفتار امام درعصر تاسوعا

گفتار امام درعصر تاسوعا

إنی رأیت رسول الله (ص) فی المنام فقال لی: إنک صائر إلینا عن قریب… ارکب بنفسی أنت یا أخی حتی تلقاهم فتقول لهم ما لکم و ما بدا لکم و تسألهم عما جاء بهم… ارجع إلیهم فإن استطعت أن تؤخرهم إلی غدوه و تدفعهم عنا العشیه نصلی لربنا اللیله و ندعوه و نستغفره فهو یعلم انی أحب الصلاه و تلاوه کتابه و کثره الدعاء و الاستغفار

بنا به نقل طبری عصر پنجشنبه نهم محرم، عمرسعد فرمان حمله داد و لشکر به حرکت درآمد. امام(ع) در آن ساعت در بیرون خیمه به شمشیرش تکیه نموده و خواب خفیفی بر چشمانش مستولی شده بود. چون زینب کبری علیها السلام سر و صدای لشکر عمرسعد را شنید و جنب و جوش آنها را دید به نزد امام آمد و عرضه داشت: برادر! اینک دشمن به خیمه ها نزدیک شده است

امام (ع) سربرداشت اول این جمله را گفت:” إنی رأیت رسول الله…؛ اینک جدم رسول خدا را در خواب دیدم که به من فرمود: فرزندم به زودی به نزد ما خواهی آمد

سپس خطاب به برادرش ابوالفضل(ع) چنین گفت: جانم به قربانت! سوارشو و با این ها ملاقات کن و انگیزه و هدف آنان را بپرس

طبق فرمان امام(ع) حضرت ابوالفضل با بیست تن، که زهیربن قین و حبیب بن مظاهر نیز در میان آنان دیده می شد، به سوی دشمن حرکت نمود و در مقابل آنان قرار گرفت و انگیزه حرکتشان را سؤال کرد

لشکریان عمرسعد در جواب او گفتند: اکنون از سوی امیر( ابن زیاد) حکم تازه ای رسیده است که باید شما بیعت کنید وگرنه همین الآن وارد جنگ خواهیم شد

حضرت ابوالفضل به سوی امام برگشت و پیشنهاد آنان را به عرض آن حضرت رسانید

امام در پاسخ وی چنین فرمود: به سوی آنان بازگرد و اگر توانستی همین امشب را مهلت بگیر و جنگ را به فردا موکول کن تا ما امشب را به نماز و استغفار و مناجات با پروردگارمان بپردازیم؛ زیرا خدا می داند که من به نماز و قرائت قرآن و استغفار و مناجات با خدا علاقه شدید دارم

ابوالفضل (ع) برگشت و تقاضای مهلت یک شبه نمود. عمر سعد چون در قبول این پیشنهاد مردد بود، از این رو موضوع را با فرماندهان لشکر مطرح و نظر آنان را جویا گردید

یکی از فرماندهان به نام عمرو بن حجاج گفت: سبحان الله! اگر این ها از ترک و دیلم بودند و چنین مهلتی را از تو درخواست می کردند باید به آنان جواب مثبت می دادی حال آنکه که اینان فرزندان پیامبر هستند

قیس بن اشعث، یکی دیگر از فرماندهان گفت: به نظر من هم باید به درخواست حسین جواب مثبت داد؛ زیرا این درخواست نه برای عقب نشینی آنها از جبهه و نه برای تجدیدنظر است؛ بلکه به خدا سوگند! فردا این ها پیش از تو به جنگ شروع خواهند نمود

عمرسعد گفت: اگر چنین است پس چرا شب را به آنان مهلت بدهیم؟

به هر حال، پس از گفتگوی زیاد، پاسخ عمرسعد به حضرت ابوالفضل(ع) این بود: ما امشب را به شما مهلت می دهیم اگر تسلیم شدید و به فرمان امیر گردن نهادید به نزد او می رویم و اگر امتناع کردید ما هم شما را به حال خود باقی نخواهیم گذاشت و جنگ است که سرنوشت شما را تعیین خواهد نمود

بدین گونه با درخواست امام(ع) موافقت و شب عاشورا به وی مهلت داده شد

اهمیت نماز

از این درخواست امام(ع) می توان به اهمیت نماز و دعا و نیایش و تلاوت قرآن پی برد که آن حضرت تا آن جا به این مسائل علاقه دارد که از دشمن ناجوانمردش درخواست مهلت می کند تا یک شب دیگر از عمر خویش را با این اعمال بگذراند. و چرا چنین نباشد که حسین(ع) برای ترویج و زنده ساختن نماز و قرآن و شعارهای الهی بدین جا آمده است و مناجات و نیایش با پروردگار بهترین و لذت بخش ترین دقایق زندگی اوست و باید هر ملتی که برای خدا قیام می کند، همین اعمال را شعار و ملاک عمل خویش قرار بدهد

و از این جاست که در زیارت نامه امام آمده است: و أشهد أنک قد أقمت الصلاه و آتیت الزکاه وأمرت بالمعروف و نهیت عن المنکر و أطعت الله و رسوله حتی أتاک الیقین

دی
27
1391

اهمیت نماز

یکی از سفارشات امیر المؤ منین حضرت علی (ع) درباره اهمیت نماز
حضرت به اصحاب خود می فرماید :

تَعاهَدُوآ أَمْرَالصَّلوهِ ، وَ حافِظُو عَلَیْها ، وَاستَکْثَرُوامِنْها وَ تَقَرَّبُوابِها، فَإنَّها کانَتْ عَلَی الْمُومِنینَ کِتاباً مَّوْقُوتاً ، أَلاتَسْمَعُونَ إلی جَوابِ أَهْلِ النّارِ حینَ سُئِلُوا :
ما سَلکَکُمْ فِی سَقَرَ؟قالُوا : لَم نَکَ مِنَ المُصَلّینَ “.
وَ إنَّها لَتَحُتُّ الذُّنُوبَ حَتَّ الْوَرَق، وَ تُطلِقُهآ إطْلاقَ الرِّبَقِ ، ، و شَبَّهَها رَسُولُ اللهِ (ص) بِالْحَمَّهِ تَکُونُ عَلی بابِ الرَّجُلِ فَهُوَ یَغتَسِلُ مِنْها فِی الْیَومِ وَ اللَّیْلَهِ خَمْسَ مَرّاتٍ ، فَما عَسی أَن یَبْقی عَلَیْهِ مِنَ الدَّرَنِ ، وَقَدْ عَرَفَ حَقَّها رِجالٌ مِن المُؤْمِنینَ الَّذینَ لا تَشْغَلُهُمْ عَنْها زِینَهُ مَتاعٍ ،وَ لا قُرَّهُ عَیْنٍ مِن وَلَدٍ وَ لا مالٍ ، یَقُولُ اللهِ سُبْحانَهُ :
رِجالٌ لا تُلْهیهِمْ تثجارَهٌ وَلا بَیْع عَنْ ذِکْرِ اللهِ وَ اقامِ الصَّلاهِ وَ اِیتآء الزَّکاهِ ” وَ کانَ رَسُولُ اللهِ (ص) نَصبِاً بِالصَّلاهِ بَعْدَ التَّبْشیرِ لَهُ ، بِالْجَنَّهِ لِقَولِ اللهِ سُبْحانَهُ :” وَ أمُرْ أهْلَکَ بِالصَّلاهِ وَ
اصْطَبِر عَلَیها ” فَکانَ یَأمُرُ أَهْلَهُ ، وَ یُصَبِّرُ عَلَیْها نَفْسَهُ


امر نماز را مراعات کنید ( که معراج مومن و ستون دین و نخستین چیزیست که در قیامت از بنده باز پرسی می شود ) اگر قبول شد سایر اعمال پذیرفته است ، و اگر به حساب نیامد هیچ یک از عامال سودی ندارد و آن را محا فظت نمایید ( از وقت فضیلت آن غافل نباشید ) و بسیار بجا آورید، و بوسیله آن بخدا نزدیک شوید، زیرا نماز همانطور که در قرآن کریم می فرماید : ” کانَتْ عَلَی الْمُومِنینَ کِتاباً مَوْقُوتاً ”  بر مومنین فریضه است نوشته و وقت آن تعیین گردیده ،

آیا گوش (دل ) به پاسخ اهل دوزخ نمی دهید آنگاه که از آنها می پرسند :” ما سَلَکَکُمْ فِی سَقَرَ ؟ قالُوا : لَمْ نَکُ مِنَ الْمُصَلِّینَ ” در قرآن کریم یعنی چه چیز شمار ا گرفتا ر دوزخ ساخت ؟ می گویند از نماز گزاران نبودیم ، و نماز گناهان را می ریزد مانند ریختن برگ ( از درخت ) و رها می کند مانند رها کردن بندها ( از گردن چهار پایان ) و رسول خدا (ص) نماز را به چشمه آب گرم تشبیه فرموده که بردر خانه مردی باشد و شبانه روزی پنج نوبت از آن شستشو کند ،

پس ( معلوم است ) دیگر برچنین کسی چرک باقی نخواهد ماند ، و حق نماز را مردانی از مؤمنین شناخته اندکه آرایش کالای دنیا و روشنی چشم از فرزند و دارایی آنان را از آن باز نمی دارد خداوند سبحان ( در قرآن کریم ) می فرماید : “ رِجالٌ لا تُلهِیهِمْ تِجارَهٌ وَ لا بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللهِ وَ اِقامِ الصَّلوهِ وَ ایتآءِ الزَّکوهِ”
یعنی مردانی هستند که بازرگانی و خرید و فروش آنها را از یاد خدا و به جا آوردن نماز و دادن زکوه غافل نمی گرداند . و رسول خدا ( ص ) با اینکه به بهشت مژده داده شده بود برای نماز ( از بس بجا می آورد ) خود را به رنج می افکند به جهت فرمان خداوند سبحان در قرآن کریم ” وَ أمُرْ اَهْلَکَ بِالصَّلاهِ وَ اصْطَبِرْ عَلَیْها “
یعنی اهل خود را به خواندن نماز امر کن و خویشتن برانجام آن شکیبا باش . پس آن حضرت هم اهل خود را به نماز امر می فرمود و خود را به شکیبایی بررنج آن وامی داشت.

گاه‌شمار تاریخ خورشیدی

اردیبهشت ۱۴۰۳
ش ی د س چ پ ج
« فروردین    
1234567
891011121314
15161718192021
22232425262728
293031