آذر
26
1397

کار خود را بر چه چیز بنا کرده‏ اى؟

قِیلَ لِلصَّادِقِ علیه السلام

عَلَى مَا ذَا بَنَیْتَ‏ أَمْرَکَ فَقَالَ عَلَى أَرْبَعَهِ أَشْیَاءَ عَلِمْتُ أَنَّ عَمَلِی لَا یَعْمَلُهُ غَیْرِی فَاجْتَهَدْتُ وَ عَلِمْتُ أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ مُطَّلِعٌ عَلَیَّ فَاسْتَحْیَیْتُ وَ عَلِمْتُ أَنَّ رِزْقِی‏ لَا یَأْکُلُهُ غَیْرِی فَاطْمَأْنَنْتُ وَ عَلِمْتُ أَنَّ آخِرَ أَمْرِی الْمَوْتُ فَاسْتَعْدَدْتُ.

به حضرت صادق (ع) عرض کردند کار خود را بر چه چیز بنا کرده‏ اى؟

فرمود بر چهار چیز:

۱- فهمیدم که عمل مرا دیگرى انجام نمی دهد. پس به کوشش پرداختم.

۲- دانستم که خداوند بر حال من اطلاع دارد خجالت کشیدم.

۳- فهمیدم روزى مرا دیگرى نخواهد خورد آرامش یافتم.

۴- و دانستم بالاخره بسوى مرگ می روم به همین جهت آماده آن شدم.

 


مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، بحار الأنوارالجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار (ط – بیروت)، ۱۱۱جلد، دار إحیاء التراث العربی – بیروت، چاپ دوم، ۱۴۰۳ ق.

آبان
24
1397

عبور از دروازه مرگ در کلام نبی خدا

عن النَّبیِّ صلی الله علیه وآله:

 مُسْترِیحٌ وَ مُسْتَراحٌ مِنْهُ

پیامبر خدا فرمودند:

از این مرز بین دنیا و آخرت همه عبور می کنند و دو قسم اند: یک عده‌ای خودشان با این عبور به راحت می رسند وا ز رنج نجات پیدا می کنند؛ یک عده هم کسانی هستند که وقتی عبور می کنند، دیگران از دست آنها راحت می شوند «أمَّا المْسْتَرِیحُ» آن کسی که خودش با عبور از دروازه‌ی مرگ به راحت می رسد،«فاَلعْبْدُ الصَّالحِ»، بنده‌ی صالح است که راحت می شود، عبد صالح در دنیا ریاضت‌هایی باید بکشد، مثلاً روزه‌ی ماه رمضان در هوای گرم؛ اینها یک رنج‌هایی است دیگر، از آن هم راحت می‌شود ]به سوی آسایش و نعمت‌های آخرت. «أمَّا المُسْتَراحُ منِهُ فاَلفْاجِرُ»، ]اما کسی که دیگران از دست او راحت می‌شوند، انسان فاجر است[.  چه کسی از دست او راحت می‌شود؟ «یسَتَرِیحُ منِهُ المْلکَانِ» اول این دو ملک الهی که مأور نوشتن اعمال او هستند؛ آنها از دست او راحت می‌شوند… «وَ خادِمُهُ» آن کسانی که در دنیا خدمت او را می‌کنند از دستش راحت می شوند. «وَ أهَلهُ» و خانواد هی او، «وَ الْرَضُ التَّى کانَ یَمْشى عَلَیْها» همین زمینی که انسان فاجر بر روی او عبور می‌کند، این زمین هم از دست او راحت می‌شود.

الکافی ج۳ ، ص ۲۵۴

شهریور
17
1396

حدیث روز

چهار قبل چهار!

پیامبر خدا صلى الله علیه و آله:

 بادِر بِأَربَعٍ قَبلَ أربَعٍ: شَبابِکَ قَبلَ هَرَمِکَ، وصِحَّتِکَ قَبلَ سُقمِکَ، وغِناکَ قَبلَ فَقرِکَ، وحَیاتِکَ قَبلَ مَوتِکَ؛

چهار چیز را پیش از چهار چیز دریاب: جوانی‌ات را پیش از پیرى؛ و تندرستی‌ات را پیش از بیمارى؛ و بی‌نیازی‌ات را پیش از نیازمندى؛ و زندگی‌ات را پیش از مرگ.

الخصال: ص ۲۳۹ ح ۸۵ / حکمتنامه جوان، ص۴۲

 

مرداد
30
1396

اعتقادات ۲۳

 

مرگ حالت نا آشنایی برای ما نیست. خدا توی قرآن میگه ما وقتی که می خوابیم، روح از بدنمون خارج میشه (و بوسیله ملائکه گرفته میشه).

وَهُوَ الَّذِی یَتَوَفَّاکُم بِاللَّیْلِ.. (الانعام، ۶۰). و او کسی است که شبانگاهان روح شما را به وقت خواب می گیرد…

پس تک تک ما به تعداد دفعات خوابیدنمون مرگ رو تجربه کردیم. خوب وقت مردن هم همین حالت دوباره برای ما پیش میاد. تنها فرقش با خواب اینه که بعد از خواب و موقع بیدار شدن، روح دوباره به بدن بر می گرده ولی بعد از مرگ نه.

اللَّهُ یَتَوَفَّى الْأَنفُسَ حِینَ مَوْتِهَا وَالَّتِی لَمْ تَمُتْ فِی مَنَامِهَا فَیُمْسِکُ الَّتِی قَضَىٰ عَلَیْهَا الْمَوْتَ وَیُرْسِلُ الْأُخْرَىٰ إِلَىٰ أَجَلٍ مُّسَمًّى إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ (سوره زمر آیه ۴۲).

ﻭ ﺧﺪﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺭﻭﺡ [ ﻣﺮﺩم ] ﺭﺍ ﻫﻨﮕﺎم ﻣﺮﮔﺸﺎﻥ ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﻛﺎﻣﻞ ﻣﻰ ﮔﻴﺮﺩ ، ﻭ ﺭﻭﺣﻰ ﺭﺍ ﻛﻪ [ ﺻﺎﺣﺒﺶ ] ﻧﻤﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻧﻴﺰ ﺑﻪ ﻫﻨﮕﺎم ﺧﻮﺍﺑﺶ [ ﻣﻰ ﮔﻴﺮﺩ ] ، ﭘﺲ ﺭﻭﺡ ﻛﺴﻰ ﻛﻪ ﻣﺮﮒ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺍﻭ ﺣﻜﻢ ﻛﺮﺩﻩ ﻧﮕﻪ ﻣﻰ ﺩﺍﺭﺩ ، [ ﻭ ﺑﻪ ﺑﺪﻥ ﺑﺎﺯ ﻧﻤﻰ ﮔﺮﺩﺍﻧﺪ ] ﻭ ﺩﻳﮕﺮ ﺭﻭﺡ ﺭﺍ ﺗﺎ ﺳﺮﺁﻣﺪﻯ ﻣﻌﻴﻦ ﺑﺎﺯ ﻣﻰ ﻓﺮﺳﺘﺪ ؛ ﻣﺴﻠﻤﺎ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ [ ﻭﺍﻗﻌﻴﺖ ] ﺑﺮﺍﻯ ﻣﺮﺩﻣﻰ ﻛﻪ ﻣﻰ ﺍﻧﺪﻳﺸﻨﺪ ، ﻧﺸﺎﻧﻪ ﻫﺎﻳﻰ [ ﺑﺮ ﻗﺪﺭﺕ ﺧﺪﺍ ]ﺳﺖ.

معمولا هم افراد از وقتِ جدا شدنِ روح از بدن واهمه دارند و فکر می کنند بیرون رفتنِ روح از بدن چیز سختیه. در حالیکه اگر وقتِ خواب رفتنِ خودشونو تجسم کنند، دیگه نیازی نیست از مرگ واهمه داشته باشند. وقت خواب رفتن، درست موقعی که دیگه چشمامون میخاد سنگین بشه، دچار نوعی سستیِ همراه با حالتی مثل نشاط یا از خود بیخود شدن میشیم و لذا متوجه نمیشیم که چه وقت و چطوری خوابمون برده. همین حالت هم برای مرگ وجود داره و تنها فرقش توی بی بازگشت بودن روح به بدنه. به این حالتِ سستی و نشاط، سَکَراتِ مُوت میگند. سُکر یه جور سستی همراه با نشاطه و مسکرات هم به نوشیدنیهایی میگند که همین حالت سستی و از خود بیخود شدن رو ایجاد می کنند. خوب البته ممکنه خدا بخاد کسایی که معاند بودند رو از این نعمت سَکَرات موت محروم کنه و از راههای مختلف مرگ رو بر اونها سخت بگیره که البته اون حالت خاصیه که عمومی نیست.

لذا تصور عجیب یا ناشناخته بودن مرگ، فکر غلطیه.

روح بوسیله مَلِکی که کارش قیض روحه، گرفته میشه و به همراه اون میره به سمت مقصد بعدی. همهٔ این ملائکهٔ قبض روح کننده، زیر نظر یک مَلَک مقرب خدا به نام حضرت عزرائیل در حال فعالیت هستند. برای قبض روحِ اولیای خدا و بزرگان، خودِ حضرت عزرائیل تشریف میبرند.

مرداد
15
1396

مرگ نابودی نیست،بلکه هجرت است

ما اگر از مرگ می‌ترسیم،برای اینکه از عدم می ترسیم؛ ولی انبیاء آمدند و گفتند مرگ عدم نیست،بلکه مرگ هجرت است.

ما لحظه به لحظه داریم خلق جدید را تجربه می کنیم و انبیاء آمدند بگویند شما موجودی عنداللهی و ابدی هستید.

اگر ما موجودی زنده‌ایم، موجود زنده نیازمند اموری است که او را حفظ کند و لذا لازم است زاد و توشه‌ای تهیه کرد که بدرد ابد ما بخورد.
حضرت استاد جوادی آملی – درس اخلاق – قم ۱۳۹۵/۱۲/۱۵

گاه‌شمار تاریخ خورشیدی

اردیبهشت ۱۴۰۳
ش ی د س چ پ ج
« فروردین    
1234567
891011121314
15161718192021
22232425262728
293031