شهریور
30
1399

مترفین چه کسانی هستند؟

 

✍ واژه “مترفین” در قرآن در مورد کسانی که فزونى نعمت آنها را غافل و مغرور و مست کرده و به طغیان واداشته، آمده است و مصداق آن غالباً پادشاهان، جباران، ثروتمندان مستکبر و خودخواه هستند؛ که امروزه بیشترین ظلم و فساد در دنیا، از همین “مترفین” سر چشمه می‌گیرد.

 

ویژگی های مترفین در قرآن:

 

۱⃣ انکار توحید و معاد. (سوره مؤمنون/۳۳). و دیدار آخرت را تکذیب می‌کردند. 

 

۲⃣ تقلید کورکورانه از آئین گذشتگان خود. (سوره زخرف/۲۳). ما پدران خود را بر آیینی یافتیم و به آثار آنان اقتدا می‌کنیم.

۳⃣ ملاک و معیار قرار دادن ثروت و امکانات مادّی خود. (سوره سبأ/۳۵) و گفتند اموال و اولاد ما بیشتر است و ما هرگز مجازات نخواهیم شد!

۴⃣ ظلم و جرم. (سوره هود/۱۱۶) و آنان که ستم می‌کردند، از تنّعم و کامجویی پیروی کردند و گناهکار بودند.

۵⃣ فسق. (سوره اسراء/۱۶) و هنگامی که بخواهیم، شهر و دیاری را هلاک کنیم. نخست اوامر خود را برای «مترفین» (و ثروتمندان مست شهوت) آنجا، بیان می‌داریم سپس هنگامی که به مخالفت برخاستند و استحقاق مجازات یافتند، آنها را به شدّت درهم می‌کوبیم.

شهریور
30
1399

حدیث روز

معارف دین

امام علی علیه السلام

 الغِنى فِی الغُربَهِ وَطَنٌ ، وَالفَقرُ فِی الوَطَنِ غُربَهٌ .

توانگرى در غربت، [همچون] وطن داشتن است؛ و فقر در وطن، [همچون] غربت.

نهج البلاغه : الحکمه ۵۶

شهریور
24
1399

اقسام بلا – شهادت حضرت ابوالفضل(علیه السلام)

شهادت حضرت ابوالفضل(ع)

درآخرین لحظه ها دیگر سیدالشهدا(علیه السلام) و برادرش مانده اند. این دو برادر در میدان جنگ با دشمن می جنگند و مبارزه می کنند؛ کار جنگ به جایی کشید که بین سیدالشهدا(علیه السلام) و برادرش فاصله افتاد. سیدالشهدا(علیه السلام) درب خیام ایستاده و برادر کنار نهر القمه در محاصرۀ دشمن افتاده بود. از هر طرف به او هجوم می آوردند؛ لحظه ای پیش آمد و متحیر در میدان ایستاده بود؛ نه دست دارد که از خودش دفاع کند و نه آب دارد که به خیمه ها ببرد و نه چشم دارد ببیند که دشمن از کدام طرف حمله می کند؛ دورش را گرفتند. تیر و نیزه بود که به طرفش می آمد، از بالای اسب به زمین افتاد. ام البنین می فرمود: پسرم، عباسم شنیده ام که عمود آهنی به فرقت خورد، عباس حتماً در آن لحظه تو دست در بدن نداشتی و گرنه دشمن جرأت نمی کرد که به تو نزدیک شود. ام البنین(اجرک الله)؛ نبودی ببینی نه تنها دست نداشت بلکه چشم هم نداشت و بدنش هم در محاصرۀ تیرها قرار گرفت بود، چطور رو زمین افتاد خدا می داند. برادرش را صدا زد: «یا اخا! ادرک اخاک»؛ سیدالشهدا(علیه السلام) با شتاب آمد ولی گاهی برمی گردد به خیمه ها نگاه می کند که مبادا دشمن خیمه ها را مورد حمله قرار دهد. به بالین برادر رسید و صحنۀ عجیبی را مشاهده نمود. فرمود: «برادر الان کمرم شکست و امیدم نا امیدشده

شهریور
23
1399

اقسام بلا – بهره بردن از سفره عاشورا

بهره بردن از سفره عاشورا:

هرکس حتی در حد یک پیوند عاطفی، اشک، تألّم و اندوه با سیدالشهدا(علیه السلام) پیوند برقرار کند، اهل نجات است تا چه رسد بقیۀ برکاتی که بر سر سفرۀ عاشورا برای اهل معرفت پیدا می شود. از لعن و برائت تا درجاتی که یک بار توضیح دادم تا جنگ، صلح، خون خواهی، ثبات قدم، صلوات، رحمت، حیات و ممات پاک تا قرب این ها حاصل سفرۀ عاشوراست. هر کس به اندازۀ همتش می برد؛ به اندازه ای که انسان عظمتِ عاشورا در دلش جا بگیرد، از این سفره بهره می برد. انسان غافل از این عظمت ها، از این بهره ها هم محروم است. همۀ برکات عاشورا در سایۀ درک عظمت عاشورا به انسان می رسد؛ تا رفیع ترین درجات می تواند شامل حال انسان شود. بار زحمت را سیدالشهدا(علیه السلام) کشیده است. من می توانم در کنار این سفره بنشینم و به بالاترین درجات برسم. بار زحمت را حضرت برده است. بار سنگین، فقط مسأله ی توجه به عظمت این حادثه است. به مقداری که انسان مفتون این حادثه می شود و عظمت این حادثه در دلش می نشیند به همان اندازه هم بهره می برد.

«السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا أَبَاعَبْدِاللَّهِ

السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ

السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا خِیَرَهَ اللَّهِ وَ ابْنَ خِیَرَتِهِ

السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ وَ ابْنَ سَیِّدِالْوَصِیِّینَ

السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ فَاطِمَهَ سَیِّدَهِ النِّسَاءِ

السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ثَارَ اللَّهِ وَ ابْنَ ثَارِهِ وَ الْوِتْرُ الْمَوْتُورُ

السَّلَامُ عَلَیْکَ وَ عَلَى الْأَرْوَاحِ الَّتِی حَلَّتْ بِفِنَائِکَ

عَلَیْکُمْ مِنِّی جَمِیعاً سَلَامُ اللَّهِ أَبَداً مَا بَقِیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهَارُ… »

شهریور
22
1399

اقسام بلا – کشته اشک یعنی چه؟

کشته اشک یعنی چه؟

پیوند با سیدالشهدا(علیه السلام) حتی در حد یک پیوند صوری تباکی انسان را به این درجات می رساند. انسان را عزیز خدا می کند و رحمت و مغفرت خدا را به انسان نازل می کند. این نازل، حادثه عاشوراست که بالَش همه را گرفته است. در زیارات آمده:

«السَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ الْمَظْلُومِ الشَّهِیدِ

السَّلامُ عَلَى أَسِیرِ الْکُرُبَاتِ وَ قَتِیلِ الْعَبَرَاتِ»

یا

«أنا قتیل العبره»

من کُشتۀ اشکم!

بعضی ها این را خوب معنی نکردند. ظاهر مطلب این است که من کشته شدم که بر من گریه کنند. یعنی بار و سنگینی تکلیف را سیدالشهدا(علیه السلام) برده است. او به بدترین و فجیع ترین شکل رفته است، خودش و اهل بیتش حبط شده اند. این بار تکلیف را اگر بین همۀ عالم تقسیم می کردند، کمر همۀ عالم می شکست. حتی خوب ها هم می شکستند و شکست می خوردند. او یک تنه بارِ تکلیف یک امت را به دوش کشیده است. کاری کرده است که ما اگر فقط پیوند عاطفی با او برقرار کنیم، این پیوند عاطفی عامل نجات ماست. اگر بار تکلیف را به دوش نمی کشید ما باید خیلی زحمت می کشیدیم. امروز مسلمان باشیم و خدا را بشناسیم و نه فقط نماز بخوانیم و عبادت کنیم و اهل تحجد باشیم و جز زحمت کش ها خدا را نمی شناختند. در روایت آمده است که موسی بن جعفر(علیه السلام) به حضرت عرضه داشت: این بلایی است که باید شیعۀ شما را به گریه بیاندازد و مبتلا شوند. شما این بلا را به جان می خرید؟ حضرت بلا را به جان خرید که از شیعه برداشته شود و این زندان کِشی حضرت، بلا کُشی از امت است.

«وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِی کَلِ یَسْتَنْقِذَ عِبَادَ کَمِنَ الْجَهَالَهِ وَ حَیْرَهِ الضَّلالَهِ»

او خون دل خودش را داده است که ما را از سرگردانی و جهالت نجات دهد.

او خودش شمع شده و سوخته و بر بلندترین قله ایستاده و همۀ عالم را نورانی کرده است.

«انَّ الْحُسَیْن مِصْباحُ الْهُدى وَ سَفینَهُ النَّجاه».

گاه‌شمار تاریخ خورشیدی

شهریور ۱۳۹۹
ش ی د س چ پ ج
« مرداد   مهر »
1234567
891011121314
15161718192021
22232425262728
293031