12
1394
حکم بازی شطرنج در روایات
چرا برخی از مراجع بازی شطرنج را حرام دانسته اند؟؟؟
رسول خدا (صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم):
از نشانه های آخرالزمان این است که آلات لهو و موسیقی و تار و طنبور و آواز خوانی به دست شرور ترین این امت ظاهر می گردد .ومردم درآن زمان آلات لهو و موسیقی را نیکو می شمارند .در آن زمان اشخاصی هستند که قرآن را یاد می گیرند و در آلتهای مثل بوق و نی و به شکل آوازه خوانی می خوانند و مردم نرد و شطرنج بازی می کنند پس ایشان در ملکوت آسمان و در میان فرشتگان پلید و نجس خوانده می شوند.
امام صادق (علیه السلام) : از امام (علیه السلام) درباره حکم بازی شطرنج سوال شد فرمودند : کار مجوس و کافران را برای خودشان وا گذارید. وسائل الشیعه کتاب تجارت خرید و فروش شطرنج حرام و خوردن پول آن حرام و نگه داشتن اش کفر و بازی کردن آن شرک و سلام کردن به بازی کننده آن گناه و یاد دادن و آموزش آن از کبیره هلاک کننده است.
امام صادق (علیه السلام) فرمود : خدای تبارک و تعالی را در هرشب از ماه رمضان آزادشدگانی و رهاگشتگانی از دوزخ هستند ، مگر کسی که با مُسکری ( چیز مست کننده ) افطار کند ، بدعت گذار و صاحب شاهین یعنی : شطرنج باز.
منابع:
تفسیر جامع جلد ۶ صفحه۳۴۷
وسائل الشیعه کتاب تجارت
من لا یحضرالفقیه جلد ۲ صفحه ۴۲۲ الی ۴۲۳ روایات ۱۸۳۸ و ۱۸۳۹ تلفیق دو روایت
12
1394
دعای تمجید حق تعالی
اَللّهُمَّ اَنْتَ الاَْوَّلُ فَلَیْسَ قَبْلَکَ شَیْئٌ وَ اَنْتَ الاْ خِرُ فَلَیْسَ بَعْدَکَ شَیْئٌ وَ اَنْتَ الظّاهِرُ فَلَیْسَ فَوْقَکَ شَیْئٌ وَ اَنْتَ الْباطِنُ فَلَیْسَ دُونَکَ شَیْئٌ وَ اَنْتَ الْعَزیزُ الْحَکیمُ.
12
1394
بخشی از نامه ی خلیفه ی دوم عمر به معاویه
….. گفتم این حرفها را کنار بگذار به علی بگو بیرون بیاید و گرنه وارد خانه می شویم و او را به اجبار بیرون می آوریم . در این هنگام فاطمه پشت در آمد و گفت ای گمراهان دروغگو چه می گویید و چه می خواهید . گفتم ای فاطمه . گفت چه می خواهی عمر .
گفتم چیست حال پسر عمویت که تو را برای جواب فرستاده و خودش در پشت پرده حجاب نشسته است . فاطمه گفت طغیان و سرکشی تو بود که مرا از خانه بیرون آورد و حجت را بر تو و هر گمراهی و منحرفی تمام کرد.
گفتم این حرفهای بیهوده و قصه های زنانه را کنار بگذار و به علی بگو از خانه بیرون آید .
گفت دوستی و کرامت لایق تو نیست آیا مرا از حزب شیطان می ترسانی ای عمر . بدان که حزب شیطان ضعیف و ناتوان است . گفتم اگر علی از خانه بیرون نیاید و به بیعت با ابوبکر پای بند نشود هیزم فراوانی بیاورم و آتشی برافروزم و خانه و اهلش را بسوزانم .
آن گاه تازیانه قنفذ را گرفتم و فاطمه را با آن زدم و به خالد بن ولید گفتم تو و مردان دیگر هیزم بیاورید . و به فاطمه گفتم من این خانه را به آتش می کشم .فاطمه گفت ای دشمن خدا وای دشمن رسول خدا و ای دشمن امیر مومنان .
و بعد دو دستش را به در گرفت تا مرا از گشودن آن باز دارد . من او را دور نمودم و کار بر من مشکل شد سپس با تازیانه بر دستهای او زدم که دردش آمد و صدای ناله و گریه اش را شنیدم . ناله اش آنچنان جان سوز بود که نزدیک بود دلم نرم شود و از آنجا برگردم ولی به یاد کینه های علی و حرص او در ریختن خون بزرگان عرب و نیز به یاد نیرنگ محمد و سحر او افتادم اینجا بود که با پای خودم لگدی به در زدم در حالی که او خودش را به در چسبانده بود که باز نشود . و صدای ناله اش را شنیدم که گمان کردم این ناله مدینه را زیر و رو نمود .
در آن حال فاطمه می گفت ای پدر جان ای رسول خدا با حبیبه و دختر تو چنین رفتار می شود آه ای فضه بیا و مرا دریاب که به خدا قسم فرزندم کشته شد . متوجه شدم که فاطمه بر اثر درد زایمان به دیوار تکیه داده است . در خانه رافشار دادم و آن را باز کردم . وقتی که وارد خانه شدم فاطمه با همان حال رو به روی من ایستاد ( تا مانع از رفتن من به داخل خانه شود ) ولی از شدت خشم پرده ای در برابر چشمانم افتاده بود پس چنان از روی رو پوش بر صورت فاطمه زدم که گوشواره اش کنده شد و خودش بر زمین افتاد ……
منبع: الامامه و السیاسه ، شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ،تاریخ طبری
12
1394
ایضا برای تقویت حافظه
را، و نیز بخواند نمازى را که در باب دوم برای تقویت حافظه نقل کردیم و غیر ذلک، و نیز اجتناب کند از امورى که سبب نسیان میشود مانند: خوردن سیب ترش، گشنیز سبز، پنیر پس خورده موش، بول کردن در آب راکد، خواندن سنگ قبور، عبور از بین دو زن، دور انداختن شپش زنده، نگرفتن ناخنها، ترک قیلوله [خواب نمیروز] ، کثرت معاصى، بسیارى ناراحتیها و اندوهها در امر دنیا، کثرت اشتغال و دلبستگیها، چشم دوختن به اعدامى بر بلاى دار، عبور از میان قطار شتر.
12
1394
حکمت القاب و اوصاف معصومین (علیهم السلام)
نه تنها عبادات، بلکه القاب و اوصاف معصومین (علیهم السلام) نیز حکمتی غیر از آن معانی ظاهری دارد. ما موظفیم این کلمات را بر زبان جاری کنیم؛ اما باید به دنبال این باشیم که باطن این کلمات و حکمت این عبارات و الفاظ چیست؟
شخصی از امام صادق (علیه السلام) سؤال کرد: چرا رسول خدا را ابوالقاسم میگویند؟ فرمود: برای اینکه آن حضرت فرزندی داشت به نام «قاسم» و چون پدر قاسم بود از این جهت به رسول خدا، «ابوالقاسم» میگفتند. راوی عرض کرد: این معنا را من میدانم؛ کمی روشنتر بیان کنید که چرا رسول خدا (صلی الله علیه و آله ) را ابوالقاسم میگویند؟ حضرت فرمود: چون علی بن ابیطالب (علیه السلام) قسیم الجنّه والنّار است، «قاسم» است؛ یعنی قسمت کنندهٴ بهشت و جهنم است. در قیامت آن حضرت به اذن خدا جهنمی ها را به جهنم و بهشتی ها را به بهشت فرا میخواند. پس علی (علیه السلام) قاسم است. و چون خداوند متعال علی بن ابیطالب (علیه السلام) را در همان دوران کودکی به دامان پیامبر منتقل کرد و از همان طفولیت رسول خدا معلم و علی بن ابیطالب (علیه السلام)شاگرد پیامبر بود و از آنجا که هر شاگردی فرزند استاد است و استاد حق پدری بر او دارد، پس د اوست. از این رو پیامبر را «ابوالقاسم» مینامند، این معنا و تفسیر برای ابوالقاسم از حکمت این کنیه است. و هر کسی نمیتواند بفهمد و معنا کند.
بنابراین، آنچه در تعبیرات معصومین (علیهم السلام) به عنوان الفاظ عبادات آمده این است که آن حضرات، به اندازهٴ فکر ما سخن گفته اند، نه این که حکمت و حقیقت نماز همین باشد که ما میخوانیم؛ بلکه پشت پردهٴ این الفاظ و معانی و مفاهیم، حقایقی است. ولی اگر فکر را توسعه دادیم، آنگاه از پشت پرده و ماورای این الفاظ مطالب دیگری را هم کم و بیش میفهمیم. چون رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: «إنّا معاشر الأنبیاء أُمرنا أن نکلّم الناس علی قدر عقولهم» ما موظفیم با مردم به اندازه فکر آنها سخن بگوییم. ولی هر کس به اندازه فکر خود میفهمد.
منبع :
حکمت عبادات صفحه ۳۴ و ۳۵
آخرین دیدگاه
نوشته های تازه
- منتظر ظهور ولی عصر اسفند ۱۲, ۱۳۹۴
- خداوند متعال، قرآن را مثل حبل و طنابِ مستحکم به زمین آویخت اسفند ۱۲, ۱۳۹۴
- غربت امام حسن علیه السلام میان یارانشان اسفند ۱۲, ۱۳۹۴
- سجده شکر اسفند ۱۲, ۱۳۹۴
- مسابقه رنگ آمیزی به مناسبت میلاد حضرت ولی عصر اسفند ۱۲, ۱۳۹۴