آبان
1
1395

گفتگوی خداوند با حضرت آدم علیه السلام

در حدیث گفتگوی حضرت آدم علیه السلام با خدای تعالی در اصول کافی آمده که به خدا عرض کرد:« پروردگارا! شیطان را بر من مسلط کردی و چون خون (که در رگهای من جریان دارد) او را بر من چیره کردی پس برای من هم چیزی مقرر فرما

خداوند فرمود: ای آدم قرار دادم برای تو که هر یک از فرزندانت آهنگ گناه کند بر او نوشته نشود و اگر انجام داد یک گناه بر او نوشته شود و هر کس آهنگ کار نیکی کرد اگر آنرا انجام نداد یک حسنه بر او نوشته شود و اگر انجام داد ده حسنه برایش نوشته شود.

عرض کرد: پروردگارا! بیفزا.

فرمود: برایت مقرر ساختم که هر یک از فرزندانت گناهی کند سپس برای آن آمرزش خواهد برایش بیامرزم .

عرض کرد: پروردگارا! برایم بیفزا.

فرمود: برای آنان توبه قرار دادم تا آن که نفس به این جا برسد (یعنی نزدیک مردن)

آدم عرض کرد: پروردگارا! مرا بس است.»

اصول کافی ج۴ ص۱۸۵

 

آبان
1
1395

گناه و ویرانی جامعه‌ها

قرآن کریم پیوند روشنی میان مسایل معنوی و مادی برقرار می‌سازد و استغفار از گناه و بازگشت به سوی خدا را مایه آبادانی خرمی طراوت سرسبزی و اضافه شدن نیرویی بر نیروها معرفی می‌کند.

«به آنان گفتیم: از گناهان خود در پیشگاه پروردگارتان استغفار کنید که او آمرزنده است تا باران آسمان را پشت سر هم بر شما فرو ریزد و شما را با اموال و فرزندان کمک بخشد و باغها و نهرها را برای شما قرار دهد.» نوح آیه ۹ -۱۰

جالب توجه این که در روایات اسلامی میخوانیم ربیع بن صبیح می‌گوید: نزد امام حسن علیه السلام بودم.مردی از در وارد شد و از خشکسالی آبادی‌اش شکایت کرد. امام علیه السلام به او گفت: استغفار کن. دیگری آمد از فقر شکایت کرد. به او نیز گفت استغفار کن. سومی آمد و به او گفت: دعاکن خداوند پسری به من بدهد. به او نیز گفت: استغفار کن. ربیع می‌گوید: من تعجب کردم و گفتم: هر کس نزد شما می‌آید و مشکلی دارد و تقاضای نعمتی دارد به او همین دستور را می‌دهی و به همه می‌گویی استغقار کنید و از خداوند طلب آمرزش نمایید. حضرت علیه السلام در جواب فرمود: آنچه را گفتم از پیش خود نگفتم. من این مطلب را از کلام خدا که از پیامبرش نوح علیه السلام حکایت می کند استفاده کردم و سپس آیات فوق را تلاوت کرد.

آنان که عادت دارند از این مسایل آسان بگذرند فورا یک نوع ارتباط و پیوند معنوی ناشناخته در میان این امور قایل می‌شوند و از هر گونه تحلیل بیشتر خود را راحت می کنند ولی اگر بیشتر دقت کنیم در میان این امور پیوندهای نزدیکی می یابیم که توجه به آنها مسای مادی و معنوی را در متن جامعه همچون تار و پود پارچه به هم می‌آمیزد و یا همانند ریشه و ساقه درخت با گل و میوه آن ربط می دهد.

کدام جامعه است که آلوده به گناه خیانت نفاق دزدی ظلم تنبلی و مانند آنها بشود و جامعه ای آباد و پربرکت باشد؟

کدام جامعه است که روح تعاون را از دست دهد و جنگ و نزاع و خونریزی را جانشین آن سازد و زمین‌های خرم و سرسبز و وضع اقتصادی مرفهی داشته باشد؟

کدام جامعه است که مردمش آلوده انواع هوسها باشند و در عین حال نیرومند و پابرجا در مقابل دشنمان ایستادگی کنند؟

با صراحت باید گفت: هیچ مسأله اخلاقی نیست مگر این که اثر مفید و سازنده ای در زندگی مادی مردم دارد و هیچ اعتقاد و ایمان صحیحی پیدا نمی‌شود مگر این که در ساختن یک جامعه ای آباد آزاد مستقل و نیرومند سهم به سزایی دارد.

آنان که مسایل اخلاقی و ایمان مذهبی و توحید را از مسایل مادی جدا می کنند نه مسأله معنوی را درست شناخته اند و نه مادر را.

اگر دین به صورت یک سلسله تشریفات و آداب ظاهری و خالی از محتوا در میان مردم باشد بدیهی است تأثیری در نظام مادی اجتماع نخواهد داشت اما آنگاه که اعتقادات معنوی و روحانی آن چنان در اعماق روح انسان نفوذ کند که آثارش در دست و پا و چشم و زبان و تمام ذرات وجودش ظاهر گردد آثار سازنده این اعتقادات در جامعه بر هیچ کسی مخفی نخواهد ماند.

ممکن است ما بعضی از مراحل پیوند استغفار را با نزول برکات مادی نتوانیم درست درک کنیم ولی بدون شک قسمت بیشتری از آن برای ماقابل درک است.

«قَال رَسول الله صلی الله علیه و آله: لِکُلّ داءٍ دَواءٌ وَ دَواءُ الذُّنُوبِ الإْسْتِغفارُ»

«هر دردی را دارویی است و داروی گناهان استغفار است»

منبع:

  • مجمع البیان ج۱۰ ص۳۶۱
  • ثواب الاعمال صدوق ص۱۴۹
  • گنج های بهشتینراقی ص ۲۰۷

 

گاه‌شمار تاریخ خورشیدی

آبان ۱۳۹۵
ش ی د س چ پ ج
« مهر   آذر »
1234567
891011121314
15161718192021
22232425262728
2930