خرداد
27
1392

زندگی نامه حضرت علی اکبر(ع)

حضرت علی اکبر (علیه السلام) فرزند ابی عبدالله الحسین(علیه السلام) بنا به روایتی در یازدهم شعبان،سال۴۳ قمری در مدینه منوره دیده به جهان گشود. پدر گرامی اش امام حسین بن علی بن ابی طالب (علیه  السلام) و مادر محترمه اش لیلی بنت ابی مرّه بن عروه بن مسعود ثقفی است.او از طایفه خوش نام و شریف بنی هاشم بود . و به بزرگانی چون پیامبر اسلام(صل الله علیه و آله)، حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها)، امیر مؤمنان علی بن ابی طالب(علیه السلام) و امام حسین (علیه السلام) نسبت دارد.
ابوالفرج اصفهانی از مغیره روایت کرد: روزی معاویه بن ابی سفیان به اطرافیان و هم نشینان خود گفت: به نظر شما سزاوارترین و شایسته ترین فرد امت به امر خلافت کیست؟ اطرافیان گفتند: جز تو کسی را سزاوارتر به امر خلافت نمی شناسیم! معاویه گفت: این چنین نیست.
بلکه سزاوارترین فرد برای خلافت، علی بن الحسین(علیه السلام)است که جدّش رسول خدا(صل الله علیه و آله) می باشد و در وی شجاعت و دلیری بنی هاشم، سخاوت بنی امیه و فخر و فخامت ثفیف تبلور یافته  است.
نقل است روزی علی اکبر(علیه السلام) به نزد والی مدینه رفته  و از طرف پدر بزرگوارشان پیغامی را خطاب به او میبرد، در آخر والی مدینه از علی اکبرسئوال کرد نام تو چیست؟ فرمود: علی سئوال نمود نام برادرت؟ فرمود: علی آن شخص عصبانی شد، و چند بار گفت: علی، علی، علی، « ما یُریدُ اَبُوک؟ » پدرت چه می خواهد، همه اش نام فرزندان را علی می گذارد، این پیغام را علی اکبر(علیه السلام) نزد اباعبدالله الحسین (علیه السلام) برد، ایشان فرمود : والله اگر پروردگار دهها فرزند پسر به  من عنایت کند نام همه ی آنها را علی می گذارم و اگر دهها فرزند دختر به من عطا، نماید نام همه ی آنها را نیز فاطمه می گذارم.
درباره شخصیت علی اکبر(علیه السلام) گفته شد، که وی جوانی خوش چهره، زیبا، خوش زبان و دلیر بود و از جهت سیرت و خلق و خوی و صباحت رخسار، شبیه ترین مردم به پیامبر اکرم(صل الله علیه و آله) بود و شجاعت و رزمندگی را از جدش علی ابن ابی طالب (علیه السلام) به ارث برده و جامع کمالات، محامد و محاسن بود. در روایتی به نقل از شیخ جعفر شوشتری در کتاب خصائص الحسینیه آمده است: اباعبدالله الحسین علیه السلام هنگامی که علی اکبر علیه السلام را به میدان می فرستاد، به لشگر خطاب کرد و فرمود:« یا قوم، هولاءِ  قد برز علیهم غلام، اَشبهُ الناس خَلقاً و خُلقاً و منطقاً برسول الله.…… ای قوم، شما شاهد باشید، پسری را به میدان می فرستم، که شبیه ترین مردم از نظر خلق و خوی و منطق به رسول الله (صل الله علیه و آله) است بدانید هر زمان ما دلمان برای رسول الله(صل الله علیه و آله) تنگ می شد نگاه به وجه این پسر می کردیم.
بنا به نقل ابوالفرج اصفهانی، آن حضرت درعصر خلافت عثمان بن عفان (سومین خلیفه راشدین) دیده به جهان گشود.این قول مبتنی بر این است که وی به هنگام شهادت بیست و پنج ساله بود. در برخی روایات هم سن ایشان را ۲۸ ساله ذکر کرده اند، وی در مکتب جدش امام علی بن ابی طالب (علیه السلام) و در دامن مهرانگیز  پدرش امام حسین(علیه السلام) در مدینه و کوفه تربیت و رشد و کمال یافت.
امام حسین (علیه السلام) در تربیت وی و آموزش  قرآن ومعارف اسلامی و اطلاعات سیاسی و اجتماعی به آن جناب تلاش بلیغی به عمل آورد و از وی یک انسان کامل و نمونه ساخت و شگفتی همگان، از جمله دشمنانشان را بر انگیخت.
به هر روی علی اکبر(علیه السلام) در ماجرای عاشورا حضور فعال داشت و در تمام حالات در کنار پدرش امام حسین(علیه السلام)بود و با دشمنانش به سختی مبارزه می کرد. شیخ جعفر شوشتری در خصائص نقل می کند: هنگامی که اباعبد الله الحسین علیه السلام در کاروان خود حرکت به سمت کربلا می کرد، حالتی به حضرت(علیه السلام) دست داد بنام نومیه و در آن حالت مکاشفه ای برای حضرت(علیه السلام) رخ داد، از آن حالت که خارج شد استرجاع کرد: و فرمود: «انا لله و انا الیه راجعون » علی اکبر(علیه السلام) در کنار پدر بود، و می دانست امام بیهوده کلامی را به زبان نمی راند، سئوال نمود، پدرجان چرا استرجاع فرمودی؟: حضرت بلادرنگ فرمود: الان دیدم این کاروان می رود به سمت قتلگاه و مرگ درانتظار ماست، علی اکبر(علیه السلام) سئوال نمود: پدر جان مگر ما بر حق نیستیم؟ حضرت فرمود: آری ما بر حق هستیم. علی اکبر (علیه السلام) عرضه داشت: پس از مرگ باکی نداریم،
گفتنی است، با این که حضرت علی اکبر(علیه السلام) به سه طایفه معروف عرب پیوند و خویشاوندی داشته است، با این حال در روز عاشورا و به هنگام نبرد با سپاهیان یزید، هیچ اشاره ای به انتسابش به بنی امیه و ثفیف نکرد، بلکه هاشمی بدون و انتساب به اهل بیت(علیهم السلام) را افتخار خویش دانست

وی نخستین شهید بنی هاشم در روز عاشورا بود و در زیارت شهدای معروفه نیز آمده است:السَّلامُ علیکَ یا اوّل قتیل مِن نَسل خَیْر سلیل. علی اکبر(علیه السلام) درنبرد روز عاشورا دویست تن از سپاه عمر سعد را در دو مرحله به هلاکت رسانید و سرانجاممرّه بن منقذ عبدی بر فرق مبارکش ضربتی زد و او را به شدت زخمی نمود. آن گاه سایر دشمنان، جرأت و جسارت پیدا کرده  و به آن حضرت هجوم آوردند و وی را آماج تیغ شمشیر و نوک نیزه ها نمودند و مظلومانه به شهادتش رسانیدند.
امام حسین(علیه السلام) در شهادتش بسیار اندوهناک و متأثر گردید و در فراقش فراوان گریست و هنگامی که سر خونین اش را در بغل گرفت، فرمود:ولدی علی عَلَی الدّنیا بعدک العفا (فرزندم علی ،دیگر بعد از تو اف بر این دنیا)
در مورد سنّ شریف وی به هنگام شهادت، اختلاف است. برخی می گویند هجده ساله، برخی می گویند نوزده ساله  و عده ای هم می گویند بیست و پنج ساله بود.اما از این که وی از امام زین العابدین(علیه السلام)، فرزند دیگر امام حسین(علیه السلام) بزرگتر یا کوچک تر بود، اتفاقی میان مورخان و سیره نگاران نیست. روایتی از امام زین العابدین(علیه السلام) نقل شده که دلالت دارد بر این که وی از جهت سن کوچک تر از علی اکبر(علیه السلام) بود. آن حضرت فرمود:
کان لی اخ یقال له علیّ اکبر منّی قتله الناس …
مقبره حضرت علی اکبر علیه السلام  در کربلای معلی پایین پای اباعبدالله الحسین علیه السلام است .

منبع:

http://www.aviny.com

خرداد
27
1392

اعمال مهم ماه شعبان

یکی از مهم‌ترین اعمال در ماه شعبان این است که تا آنجا که می‌تواند و مناسب حالش است روزه بگیرد و حتی اگر توانست و چیزی مانع روزه گرفتنش نشد همه ماه غیر از یک یا دو روز  آخر آن را روزه بگیرد تا بین این ماه و ماه رمضان فاصله‌ای بیاندازد. اما اگر نمی‌تواند کل ماه را روزه بگیرد مقدار زیادی از روزهای آن را روزه بگیرد تا وارد دعوت پیامبر خدا صل الله علیه و آله شود.

روایات مفصلی در مورد پاداش روزه گرفتن در هر روز از ماه شعبان وارد شده اما من در اینجا تنها به ذکر یک روایت اکتفا می‌کنم.

«شیخ صدوق» در کتاب «من لا یحضره الفقیه» از «حسین بن محبوب» و او از «عبدالله بن حزم ازدی» روایت کرده است که: از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام شنیدم که می‌فرمود:« هر کس یک روز از ماه شعبان را روزه بگیرد بهشت بر او واجب می‌شود هر کس دو روز از ماه شعبان را روزه بگیرد خداوند در هر شبانه روز با دیده رحمت به او نگاه می‌کند و در بهشت هم به او با دیده رحمت نظر می‌کند و هر کس سه روز از ماه شعبان را روزه بگیرد خدا را در عرش و در بهشت او زیارت می‌کند.»

«سید بن طاووس» در کتاب اقبال درباره زیارت خدا در عرش اینگونه بیان کرده است که:« شاید منظور از زیارت خدا در عرش این است که عده‌ای از بهشتیان صاحب مقامی در عرش هستند که هر کس به این مقام برسد می‌گویند که به زیارت خدا نایل آمده همان‌گونه که خداوند کعبه شریف را خانه و حرم خویش خواند و هر کس قصد زیارت خانه خدا را بکند قصد خدا را کرده است.»

یکی دیگر از اعمال مهم در ماه شعبان صلواتی است که باید در هر روز هنگام ظهر فرستاده شود.

یکی دیگر از اعمال ماه شعبان نمازها و دعاهایی است که باید در شب‌های آن خوانده شود. این نمازها به صورت مفصل در کتاب اقبال سید بن طاووس آمده است. شخص سالک باید تمامی تلاش خود را برای انجام دادن این اعمال به کار گیرد و هنگام انجام این اعمال در افکار و اذکار خود بانشاط باشد و هر کدامشان که مهم‌تر بوده و بر دیگری رجحان داشت را اولویت داده و همان را انجام بدهد و بداند که عامل به این اخبار باید از راه مسامحه عمل کند.

به نظر من بهتر است شخص سالک اعمالی را انجام بدهد که هم آسان‌ترند و هم سبک‌تر تا عملش بانشاط‌تر باشد و بتواند با توجه به حالش به عبادات روزمره‌اش هم برسد.

یکی دیگر از اعمال مهم در ماه شعبان که در کتاب اقبال آمده عمل به این فرمایش حضرت امیر مؤمنان علی علیه السلام است که فرمود: پیامبر خدا صل الله علیه و آله فرمودند:« در هر پنجشنبه از ماه شعبان آسمان‌ها را تزیین می‌کنند سپس فرشتگان خدا عرض می‌کنند خداوندا! روزه‌دار این روز را بیامرز و دعایش را اجابت فرما. بنابراین هر کس در آن روز دو رکعت نماز به جای بیاورد در هر رکعت یک مرتبه سوره فاتحه و صد مرتبه سوره «قل هو الله احد» بخواند، و بعد از دادن سلام صد مرتبه بر پیامبر خدا صل الله علیه و آله صلوات بفرستد، خداوند هر خواسته دینی یا دنیایی که داشته باشد برایش برآورده می‌سازد و هر کس یک روز از ماه شعبان را روزه بگیرد خداوند بدن او را بر آتش جهنم حرام می‌کند.»

المراقبات ۱۹۵/۱۹۹

گاه‌شمار تاریخ خورشیدی

خرداد ۱۳۹۲
ش ی د س چ پ ج
« اردیبهشت   تیر »
 123
45678910
11121314151617
18192021222324
25262728293031