دی
30
1391

متن و ترجمه نماز

«بسم الله الرحمن الرحیم‏» یعنى آغاز مى ‏کنم بنام خداوندى که در دنیا بر مؤمن و کافر رحم مى‏ کند و در آخرت بر مؤمن رحم مى‏ نماید.

«الحمد لله رب العالمین‏» یعنى ثنا مخصوص خداوندى است که پرورش دهنده همه موجودات است.

«الرحمن الرحیم‏» یعنى در دنیا بر مؤمن و کافر و در آخرت بر مؤمن رحم مى‏کند.

«مالک یوم الدین‏» یعنى پادشاه و صاحب اختیار روز قیامت است.

«ایاک نعبد و ایاک نستعین‏» یعنى فقط تو را عبادت مى‏کنیم و فقط از تو کمک مى‏خواهیم.

«اهدنا الصراط المستقیم‏» یعنى هدایت کن ما را به راه راست که آن دین اسلام است.

«صراط الذین انعمت علیهم‏» یعنى به راه کسانى که به آنان نعمت دادى که آنان پیغمبران و جانشینان پیغمبران هستند.

«غیر المغضوب علیهم و لا الضالین‏» یعنى نه به راه کسانى که غضب کرده‏اى بر ایشان و نه آن کسانى که گمراهند.

بسم الله الرحمن الرحیم:

 «قل هو الله احد»، یعنى بگو اى محمد (ص) که خداوند، خدایى است‏یگانه.

 «الله الصمد»، یعنى خدایى که از تمام موجودات بى‏نیاز است.

« لم یلد و لم یولد»، فرزند ندارد و فرزند کسى نیست.

«و لم یکن له کفوا احد»، یعنى هیچ کس از مخلوقات مثل او نیست.

«سبحان ربى العظیم و بحمده‏»، یعنى پروردگار بزرگ من از هر عیب و نقصى پاک و منزه است و من مشغول ستایش او هستم.

«سبحان ربى الاعلى و بحمده‏» یعنى پروردگار من که از همه کس بالاتر مى‏باشد از هر عیب و نقصى پاک و منزه است و من مشغول ستایش او هستم. «سمع الله لمن حمده‏»، یعنى خدا بشنود و بپذیرد ثناى کسى که او را ستایش مى‏کند.

«استغفر الله ربى و اتوب الیه‏»، یعنى طلب آمرزش و مغفرت مى‏کنم از خداوندى که پرورش دهنده من است و من به طرف او بازگشت مى‏نمایم.

 «بحول الله و قوته اقوم و اقعد»، یعنى به یارى خداى متعال و قوه او برمى‏خیزم و مى‏نشینم.

«لا اله الا الله الحلیم الکریم‏»، یعنى نیست‏خدایى سزاوار پرستش مگر خداى یکتاى بى‏همتایى که صاحب حلم و کرم است.

 «لا اله الا الله العلى العظیم‏» یعنى نیست‏خدایى سزاوار پرستش مگر خداى یکتاى بى‏همتایى که بلند مرتبه و بزرگ است.

«سبحان الله رب السموات السبع و رب الارضین السبع‏»، یعنى پاک و منزه است‏خداوندى که پروردگار هفت آسمان و پروردگار هفت زمین است.

«و ما فیهن و ما بینهن و رب العرش العظیم‏»، یعنى پروردگار هر چیزى است که در آسمانها و زمینها و مابین آنهاست و پروردگار عرش بزرگ است.

 «و الحمد لله رب العالمین‏»،یعنى حمد و ثنا مخصوص خداوندى است که پرورش دهنده تمام موجودات است.

«سبحان الله و الحمد لله و لا اله الا الله و الله اکبر»، یعنى پاک و منزه است‏خداوند تعالى و ثنا مخصوص اوست و نیست‏خدایى سزاوار پرستش مگر خداى بى‏همتا. و بزرگتر است از اینکه او را وصف کنند.

«الحمد لله اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له‏»، یعنى ستایش،مخصوص پروردگار است و شهادت مى‏دهم که خدایى سزاوار پرستش نیست مگر خدایى که یگانه است و شریک ندارد.

«و اشهد ان محمدا عبده و رسوله‏»، یعنى شهادت مى‏دهم که محمد صلى الله علیه و آله بنده خدا و فرستاده اوست.

«اللهم صل على محمد و آل‏محمد»، یعنى خدایا رحمت بفرست بر محمد و آل محمد.

«و تقبل شفاعته و ارفع درجته‏» یعنى قبول کن شفاعت پیغمبر را و درجه آن حضرت را نزد خود بلند کن.

«السلام علیک ایها النبى و رحمه الله و برکاته‏»، یعنى سلام بر تو اى پیغمبر و رحمت و برکات خدا بر تو باد.

«السلام علینا و على عباد الله الصالحین‏»، یعنى سلام از خداوند عالم بر نمازگزاران و تمام بندگان خوب او.

«السلام علیکم و رحمه الله و برکاته‏» یعنى سلام و رحمت و برکات خداوند بر شما مؤمنین باد.

مستحب است انسان بعد از نماز مقدارى مشغول تعقیب یعنى خواندن ذکر و دعا و قرآن شود و بهتر است پیش از آنکه از جاى خود حرکت کند و وضو و غسل و تیمم او باطل شود رو به قبله تعقیب را بخواند و لازم نیست تعقیب به عربى باشدولى بهتر است چیزهایى را که در کتابهاى دعا دستور داده‏اند بخواند و از تعقیبهایى که خیلى سفارش شده است تسبیح حضرت زهرا سلام الله علیها است که باید به این ترتیب گفته شود:

 ٣۴ مرتبه «الله اکبر»،

٣٣ مرتبه «الحمد لله‏»،

٣٣ مرتبه «سبحان الله‏»

 و مى‏ شود «سبحان الله‏» را پیش از «الحمد الله‏» گفت ولى بهتر است بعد از «الحمد الله‏» گفته شود.

 مستحب است بعد از نماز سجده شکر نماید و همین قدر که پیشانى را به قصد شکر بر زمین بگذارد کافى است، ولى بهتر است صد مرتبه یا سه مرتبه یا یک مرتبه «شکرا لله‏» یا «شکرا» یا «عفوا» بگوید و نیز مستحب است هر وقت نعمتى به انسان مى ‏رسد یا بلائى از او دور مى‏ شود سجده شکر بجا آورد.

 هر وقت انسان اسم مبارک حضرت رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم مانند محمد و احمد یا لقب و کنیه آن جناب را مثل مصطفى و ابوالقاسم بگوید یا بشنود اگر چه در نماز باشد، مستحب است صلوات بفرستد.

منبع: دپارتمان قرآن
دی
30
1391

سجده به غیر خدا

بندگی غیر خدا، ناپسند و ممنوع بوده و در پی آن، سجده نیز اگر نشانی از پرستش غیر خدا به شمار آید، مجاز نمی باشد، اما اگر همین سجده، به فرمان خداوند و جهت اجابت دعوتش، در مقابل انسانی و برای احترام به او  انجام  پذیرد، چنین سجده ای نه تنها حرام نیست، بلکه نوعی عبودیت و بندگی پروردگار نیز به شمار خواهد آمد، همان گونه که تمام فرشتگان؛ غیر از ابلیس چنین سجده ای را به جا آوردند.

در این جا شبهه ای به وجود می آید که خداوند از یک طرف سجده بر غیر خدا را ممنوع نموده، و از طرفی دیگر دستور صادر می نماید که همان سجده ممنوعه، انجام پذیرد و این دو ظاهراً با هم متناقض اند، امّا اگر با دقّت به آن نگاه کنیم می بینیم که هیچ تناقضی بین آن دو وجود ندارد!

به عنوان مثال، اگر پدری یک بار به فرزندش بگوید که از وسیلۀ نقلیۀ من جهت تفریحات ناسالم استفاده نکن! و بار دیگر از او درخواست نماید که با همان وسیلۀ نقلیه، مهمانی را به منزلش بازگرداند، آیا می توان این دو گفتار او را متناقض ارزیابی نمود؟! در این دو گفتار پدر، هیچ تناقضی مشاهده نمی شود؛ چرا که شرایط هشت گانه تناقض در آن کامل نیست؛ بنابراین، اگر آن فرزند به درخواست دوم پدرش پاسخ مثبت نداده و خواهش اول او را بهانۀ نافرمانی خود قرار دهد، از نگاه مردم با انصاف، این بهانۀ او پذیرفتنی نخواهد بود.

به همین ترتیب اگر خداوند، یک بار اعلام نماید که سجده ای که نشانه ای از پرستش باشد، بر غیر من مجاز نیست و بار دیگر امر نماید که جهت احترام و نه پرستش، به آدم سجده نمایید، نباید آن دو را با هم متناقض پنداشت، بلکه نافرمانی از دستور او را باید نوعی سرکشی تلقی نمود؛ از این رو، ابلیس با سرپیچی از این فرمان، از دایرۀ بندگی پروردگار خارج شد.

تمام آنچه گفته شد، با فرض آن است که خداوند قبل از امر ملائکه به سجود؛ سجده بر غیر خود را تحریم نموده باشد، اما گفتنی است که چنین تحریمی از قبل وجود نداشته و در ادیان گذشته نیز سجده بر غیر خدا ممنوع شمرده نمی شد، چون نشانی از احترام بود و نه پرستش!

بر همین اساس، سجده پدر و برادران یوسف در مقابل او نیز امری ناپسند به شمار نمی آمد، به همین دلیل است که در قرآن، با آن که آیات بسیاری در ارتباط با سجده بر خداوند وجود دارد، اما در هیچ آیه ای مشاهده نمی شود که سجده بر غیر خداوند را به صورت مطلق، ممنوع نماید، حتی اگر تنها برای احترام باشد. آیاتی که به نوعی ناظر بر ممنوعیت سجده بر غیر خدا است، منحصر در مواردی است که مانند سجده بر ماه و خورشید، شائبۀ پرستش آنان را به دنبال داشته باشد.البته بعدها و در زمان ظهور اسلام، به دلیل این که سجده به تدریج از حالت احترام خارج شده و  به عنوان نمادی از پرستش درآمده بود، پیشوایان دینی و امامان معصوم (ع)، پیروان خود را از هرگونه سجده ای بر غیر خداوند باز می داشتند.

منابع:
۱. یوسف، ۱۰۰، “و خروا له سجدا”.

۲. انسان، ۲۶؛ نجم، ۶۲؛ علق، ۱۹ و … .

۳. فصلت، ۳۷، “لا تسجدوا للشمس و لا للقمر و اسجدوا لله الذی خلقهن إن کنتم إیاه تعبدون”.

۴. حر عاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعه، ج ۱۴، ص ۴۰۷ و ۴۰۸، ح ۱۹۴۷۴، موسسه آل البیت، قم، ۱۴۰۹ ق.
دی
29
1391

ترجمه واحکام اذان و اقامه

ترجمه اذان و اقامه

“الله اکبر” یعنى خداى تعالى بزرگتر از آن است که او را وصف کنند.

“اشهد ان لا اله الا الله” یعنى شهادت مى‏دهم که غیر خدایى که یکتا و بى‏همتا است، خداى دیگرى سزاوار پرستش نیست.

 “اشهد ان محمدا رسول الله” یعنى شهادت مى‏دهم که حضرت محمد بن عبد الله صلى الله علیه و آله و سلم، پیغمبر و فرستاده خدا است.

 “اشهد ان علیا امیر المؤمنین ولى الله” یعنى شهادت مى‏دهم که حضرت على علیه الصلاه و السلام، امیر المؤمنین و ولى خدا بر همه خلق است.

 “حى على الصلاه”یعنى بشتاب براى نماز. “حى على الفلاح” یعنى بشتاب براى رستگارى. “حى على خیرالعمل” یعنى بشتاب براى بهترین کارها که نماز است.

 “قد قامت الصلاه” یعنى به تحقیق نماز برپا شد.

 “لا اله الا الله” یعنى خدایى سزاوار پرستش نیست مگر خدایى که یکتا و بى‏همتا است.

۱ بین جمله ‏هاى اذان و اقامه باید خیلى فاصله نشود. و اگر بین آنها بیشتر از معمول فاصله بیندازد، باید دوباره آن را از سر بگیرد.

۲ اگر در اذان و اقامه صدا را در گلو بیندازد، چنانچه غنا شود یعنى به طور آوازه خوانى که در مجالس لهو و بازیگرى معمول است اذان و اقامه را بگوید حرام است، و اگر غنا نشود مکروه مى‏باشد.

۳ در پنج نماز اذان ساقط مى‏ شود : اول: نماز عصر روز جمعه. دوم:نماز عصر روز عرفه که روز نهم ذى‏حجه است. سوم: نماز عشاى شب عید قربان براى کسى که در مشعر الحرام باشد. چهارم: نماز عصر و عشاى زن مستحاضه. پنجم:نماز عصر و عشاى کسى که نمى‏تواند از بیرون آمدن بول و غائط خوددارى کند. و در این پنج نماز در صورتى اذان ساقط مى‏شود که با نماز قبلى فاصله نشود، یا فاصله کمى بین آنها باشد، ولى فاصله شدن نافله و تعقیب ضرر ندارد.

۴ اگر براى نماز جماعتى اذان و اقامه گفته باشند، کسى که با آن جماعت نماز مى‏خواند، نباید براى نماز خود اذان و اقامه بگوید.

۵ اگر براى خواندن نماز جماعت به مسجد رود و ببیند جماعت تمام شده،تا وقتى که صفها به هم نخورده و جمعیت متفرق نشده نمى‏تواند براى نماز خود اذان و اقامه بگوید، در صورتى که براى جماعت اذان و اقامه گفته شده باشد.

۶ در جایى که عده‏اى مشغول نماز جماعتند یا نماز آنان تازه تمام شده وصفها به هم نخورده است، اگر انسان بخواهد فرادى یا با جماعت دیگرى که برپا مى‏شود نماز بخواند، با سه شرط اذان و اقامه از او ساقط مى‏شود: اول: آنکه براى آن نماز اذان و اقامه گفته باشند. دوم: آنکه نماز جماعت باطل نباشد. سوم: آنکه نماز او و نماز جماعت در یک مکان باشد. پس اگر نماز جماعت داخل مسجد باشد و او بخواهد در بام مسجد نماز بخواند، مستحب است اذان و اقامه بگوید.

۷ اگر در شرط دوم از شرطهایى که در مساله پیش گفته شده شک کند یعنى شک کند که نماز جماعت صحیح بوده یا نه، اذان و اقامه از او ساقط است. ولى اگردر یکى از دو شرط دیگر شک کند، مستحب است اذان و اقامه بگوید.

۸ کسى که اذان و اقامه دیگرى را مى‏شنود، مستحب است هر قسمتى را که مى‏شنود بگوید. ولى در حکایت اقامه که از دیگرى بشنود از “حى على الصلاه” تا “حى على خیر العمل” را به امید ثواب بگوید.

۹ کسى که اذان و اقامه دیگرى را شنیده، چه با او گفته باشد یا نه، در صورتى که بین آن اذان و اقامه و نمازى که مى‏خواهد بخواند زیاد فاصله نشده باشد،مى‏تواند براى نماز خود اذان و اقامه نگوید.

۱۰ اگر مرد اذان زن را با قصد لذت بشنود، اذان از او ساقط نمى‏شود. بلکه‏اگر قصد لذت هم نداشته باشد، ساقط شدن اذان اشکال دارد.

۱۱ اذان و اقامه نماز جماعت را باید مرد بگوید، ولى در جماعت زنان اگر زن اذان و اقامه بگوید، کافى است.

۱۲ اقامه باید بعد از اذان گفته شود. و اگر قبل از اذان بگویند، صحیح نیست.

۱۳ اگر کلمات اذان و اقامه را بدون ترتیب بگوید، مثلا “حى على الفلاح” را پیش از “حى على الصلاه” بگوید، باید از جایى که ترتیب به هم خورده دوباره بگوید.

۱۴ باید بین اذان و اقامه فاصله ندهد. و اگر بین آنها به قدرى فاصله دهد که اذانى را که گفته اذان این اقامه حساب نشود، مستحب است دوباره اذان و اقامه را بگوید. و نیز اگر بین اذان و اقامه و نماز به قدرى فاصله دهد که اذان و اقامه آن نماز حساب نشود، مستحب است دوباره براى آن نماز اذان و اقامه بگوید.

۱۵ اذان و اقامه باید به عربى صحیح گفته شود. پس اگر به عربى غلط بگوید یا به جاى حرفى حرف دیگر بگوید، یا مثلا ترجمه آنها را به فارسى بگوید، صحیح نیست.

۱۶ اذان و اقامه باید بعد از داخل شدن وقت نماز گفته شود. و اگر عمدا یا از روى فراموشى پیش از وقت بگوید، باطل است.

۱۷ اگر پیش از گفتن اقامه شک کند که اذان گفته یا نه، باید اذان را بگوید.ولى اگر مشغول اقامه شود و شک کند که اذان گفته یا نه، گفتن اذان لازم نیست.

۱۸ اگر در بین اذان یا اقامه پیش از آنکه قسمتى را بگوید شک کند که قسمت پیش از آن را گفته یا نه، باید قسمتى را که در گفتن آن شک کرده بگوید.ولى اگر در حال گفتن قسمتى از اذان یا اقامه شک کند که آنچه پیش از آن است‏گفته یا نه، گفتن آن لازم نیست.

۱۹ مستحب است انسان در موقع گفتن اذان رو به قبله بایستد و با وضو یا غسل باشد و دستها را به گوش بگذارد و صدا را بلند نماید و بکشد و بین جمله‏هاى اذان کمى فاصله دهد و بین آنها حرف نزند.

۲۰ مستحب است بدن انسان در موقع گفتن اقامه آرام باشد، و آن را از اذان آهسته‏تر بگوید، و جمله‏هاى آن را به هم نچسباند. ولى به اندازه‏اى که بین جمله‏هاى اذان فاصله مى‏دهد، بین جمله‏هاى اقامه فاصله ندهد.

۲۱ مستحب است بین اذان و اقامه یک قدم بردارد یا قدرى بنشیند یا سجده کند یا ذکر بگوید یا دعا بخواند یا قدرى ساکت باشد یا حرفى بزند یا دو رکعت نماز بخواند. ولى حرف زدن بین اذان و اقامه نماز صبح مستحب نیست، ولى نماز خواندن بین اذان و اقامه نماز مغرب را به امید ثواب بیاورد.

۲۲ مستحب است کسى را که براى گفتن اذان معین مى‏کنند، عادل و وقت‏شناس و صدایش بلند باشد و اذان را در جاى بلند بگوید.

برگرفته از دپارتمان قرآن

 

دی
29
1391

حکایتی در تفاوت الهام و وسوسه

وقتی شیخ ابو سعید از نیشابور قصد طوس داشت و اندر آن عقبه، سخت سرد بود و پایش اندر موزه می‌فسرد، درویشی گفت: من اندیشه کردم که این فوطه[۱] به دو نیم کنم و در پایش پیچم، دلم نداد که فوطه سخت نیکو بود. چون به طوس آمدیم اندر مجلس از وی سؤال کردم که شیخ ما را فرقی کند میان وسواس شیطانی و الهام حق، گفت: الهام آن بُوَد که تو را گفتند فوطه پاره کن تا پای بوسعید سردی نیابد، وسواس آن که تو را منع کرد.[۲]



[۱]. فوطه،معرب فوته است و فوته به معنای دستار می‌باشد. ر.ک: فرهنگ فارسی، محمد معین، تهران، مؤسسۀ انتشارات امیرکبیر، ۱۳۷۸ش، چاپ سیزدهم، ج ۲، ص ۲۵۸۳.

[۲]. فرهنگ نوربخش «اصطلاحات تصوف»، جواد نوربخش، تهران (ناشر: مؤلف)، چاپ دوم، ۱۳۷۲ش ، ج ۴، ص ۲۲۵ (به نقل از هجویری، کشف المحجوب، ص ۲۰۷).

دی
29
1391

احکام قرائت نماز

۱ در رکعت اول و دوم نمازهاى واجب یومیه انسان باید اول حمد و بعد از آن یک سوره تمام بخواند.

۲ اگر وقت نماز تنگ باشد یا انسان ناچار شود که سوره را نخواند، مثلا بترسد که اگر سوره را بخواند دزد یا درنده یا چیز دیگرى به او صدمه بزند، نباید سوره را بخواند. و اگر در کارى عجله داشته باشد، مى‏تواند سوره را نخواند.

۳ اگر عمدا سوره را پیش از حمد بخواند، نمازش باطل است. و اگر اشتباها سوره را پیش از حمد بخواند و در بین آن یادش بیاید، باید سوره را رها کند و بعد از خواندن حمد سوره را از اول بخواند.

۴ اگر حمد و سوره یا یکى از آنها را فراموش کند و بعد از رسیدن به رکوع بفهمد، نمازش صحیح است.

۵ اگر پیش از آنکه براى رکوع خم شود، بفهمد که حمد و سوره را نخوانده باید بخواند، و اگر بفهمد سوره را نخوانده باید فقط سوره را بخواند. ولى اگر بفهمد حمد تنها را نخوانده، باید اول حمد و بعد از آن دوباره سوره را بخواند. و نیز اگر خم شود و پیش از آنکه به رکوع برسد بفهمد حمد و سوره یا سوره تنها یا حمد تنها را نخوانده، باید بایستد و به همین دستور عمل نماید.

۶ اگر در نماز یکى از چهار سوره‏اى را که آیه سجده دارد و در مساله گفته شد عمدا بخواند، نمازش باطل است.

۷ اگر اشتباها مشغول خواندن سوره‏اى شود که سجده واجب دارد، چنانچه پیش از رسیدن به آیه سجده بفهمد، باید آن سوره را رها کند و سوره دیگر بخواند. و اگر بعد از خواندن آیه سجده بفهمد، باید در بین نماز با اشاره سجده آن را بجا آورد و به همان سوره که خوانده اکتفا نماید.

۸ اگر در نماز آیه سجده را بشنود و به اشاره سجده کند، نمازش صحیح است.

۹ در نماز مستحبى خواندن سوره لازم نیست، اگر چه آن نماز به واسطه نذر کردن واجب شده باشد. ولى در بعضى از نمازهاى مستحبى مثل نماز وحشت که سوره مخصوصى دارد، اگر بخواهد به دستور آن نماز رفتار کرده باشد، باید همان سوره را بخواند.

۱۰ در نماز جمعه و در نماز ظهر روز جمعه، مستحب است در رکعت اول بعد از”حمد” سوره ” جمعه”، و در رکعت دوم بعد از “حمد” سوره “منافقین” بخواند. واگر مشغول یکى از اینها شود، بنابر احتیاط واجب نمى ‏تواند آن را رها کند و سوره دیگر بخواند.

۱۱ اگر بعد از حمد مشغول خواندن سوره “قل هو الله احد” یا سوره “قل یا ایها الکافرون” شود، نمى ‏تواند آن را رها کند و سوره دیگر بخواند. ولى در نماز جمعه و نماز ظهر روز جمعه اگر از روى فراموشى به جاى سوره “جمعه” و “منافقین” یکى از این دو سوره را بخواند، تا به نصف نرسیده مى ‏تواند آن را رها کند و سوره”جمعه” و “منافقین” را بخواند.

۱۲ اگر در نماز جمعه یا نماز ظهر روز جمعه عمدا سوره “قل هو الله احد”یا سوره “قل یا ایها الکافرون” بخواند، اگر چه به نصف نرسیده باشد، بنابر احتیاط واجب نمى ‏تواند رها کند و سوره “جمعه” و “منافقین” را بخواند.

۱۳ اگر در نماز غیر سوره “قل هو الله احد” و “قل یا ایها الکافرون” سوره دیگرى بخواند، تا به نصف نرسیده مى‏تواند رها کند و سوره دیگر بخواند.

۱۴ اگر مقدارى از سوره را فراموش کند یا از روى ناچارى مثلا به واسطه تنگى وقت‏یا جهت دیگر نشود آن را تمام نماید، مى‏تواند آن سوره را رها کند و سوره دیگر بخواند، اگر چه از نصف گذشته باشد یا سوره‏اى را که مى‏خوانده “قل هو الله احد” یا “قل یا ایها الکافرون” باشد.

۱۵ بر مرد واجب است‏حمد و سوره نماز صبح و مغرب و عشا را بلند بخواند. و بر مرد و زن واجب است‏حمد و سوره نماز ظهر و عصر را آهسته بخوانند.

۱۶ مرد باید در نماز صبح و مغرب و عشا مواظب باشد که تمام کلمات حمد و سوره حتى حرف آخر آنها را بلند بخواند.

۱۷ زن مى‏تواند حمد و سوره نماز صبح و مغرب و عشا را بلند یا آهسته بخواند.ولى اگر نامحرم صدایش را بشنود، بنابر احتیاط واجب باید آهسته بخواند.

۱۸ اگر در جایى که باید نماز را بلند بخواند عمدا آهسته بخواند، یا در جایى که باید آهسته خواند عمدا بلند بخواند، نمازش باطل است. ولى اگر از روى فراموشى یا ندانستن مساله باشد، صحیح است. و اگر در بین خواندن حمد و سوره هم بفهمد اشتباه کرده، لازم نیست مقدارى را که خوانده دوباره بخواند.

۱۹ اگر کسى در خواندن حمد و سوره بیشتر از معمول صدایش را بلند کند، مثل آنکه آنها را با فریاد بخواند، نمازش باطل است.

۲۰ انسان باید نماز را یاد بگیرد که غلط نخواند. و کسى که به هیچ قسم نمى‏تواند صحیح آن را یاد بگیرد، باید هر طور که مى‏تواند بخواند، و احتیاط مستحب آن است که نماز را به جماعت بجا آورد.

۲۱ کسى که حمد و سوره و چیزهاى دیگر نماز را به خوبى نمى‏داند و مى‏تواند یاد بگیرد، چنانچه وقت نماز وسعت دارد، باید یاد بگیرد و اگر وقت تنگ است، بنابر احتیاط واجب در صورتى که ممکن باشد باید نمازش را به جماعت بخواند.

۲۲ احتیاط واجب آن است که براى یاد دادن واجبات نماز مزد نگیرد، ولى براى مستحبات آن اشکال ندارد.

۲۳ اگر یکى از کلمات حمد یا سوره را نداند، یا عمدا آن را نگوید، یا بجاى حرفى، حرف دیگر بگوید مثلا به جاى ض،ظ بگوید، یا جایى که باید بدون زیر و زبر خوانده شود زیر و زبر بدهد، یا تشدید را نگوید، نماز او باطل است.

۲۴ اگر انسان کلمه‏اى را صحیح بداند و در نماز همانطور بخواند و بعد بفهمد غلط خوانده لازم نیست دوباره نماز را بخواند و یا اگر وقت گذشته قضا نماید.

۲۵ اگر زیر و زبر کلمه‏اى را نداند باید یاد بگیرد، ولى اگر کلمه‏اى را که وقف کردن آخر آن جایز است همیشه وقف کند یاد گرفتن زیر و زبر آن لازم نیست و نیز اگر نداند مثلا کلمه‏اى به س است‏یا به ص باید یاد بگیرد و چنانچه دو جور یا بیشتر بخواند، مثل آن که در “اهدنا الصراط المستقیم”، “مستقیم”را یک مرتبه با “سین” و یک مرتبه با “صاد” بخواند نمازش باطل است، مگر آنکه هر دو جور قرائت‏شده باشد و به امید رسیدن به واقع بخواند.

۲۶ اگر در کلمه‏اى “واو” باشد و حرف قبل از “واو” در آن کلمه پیش داشته باشد و حرف بعد از “واو” در آن کلمه همزه ء باشد مثل کلمه “سوء” بهتر است آن “واو” را مد بدهد، یعنى آن را بکشد و همچنین اگر در کلمه‏اى “الف”باشد و حرف قبل از “الف” در آن کلمه زبر داشته باشد و حرف بعد از “الف” در آن کلمه همزه باشد مثل “جاء”، بهتر است “الف” آن را بکشد و نیز اگر در کلمه‏اى ى باشد و حرف پیش از ى در آن کلمه زیر داشته باشد و حرف بعد از ى‏در آن کلمه همزه باشد مثل “جى‏ء”، بهتر آن است ى را با مد بخواند و اگر بعداز این “واو” و “الف” و ى بجاى همزه ء حرفى باشد که ساکن است، یعنى زیر و زبر و پیش ندارد باز هم بهتر آن است این سه حرف را با مد بخواند، مثلا در”و لا الضالین” که بعد از “الف” حرف “لام” ساکن است ، بهتر آن است “الف” آن را با مد بخواند.

۲۷ احتیاط مستحب آن است که در نماز، وقف به حرکت و وصل به سکون ننماید. و معنى وقف به حرکت آن است که زیر یا زبر یا پیش آخر کلمه‏اى را بگویدو بین آن کلمه و کلمه بعدش فاصله دهد. مثلا بگوید “الرحمن الرحیم” و میم “الرحیم”را زیر بدهد و بعد قدرى فاصله دهد و بگوید: “مالک یوم الدین”. و معنى وصل به سکون آن است که زیر یا زبر یا پیش کلمه‏اى را نگوید و آن کلمه را به کلمه بعد بچسباند، مثل آنکه بگوید : “الرحمن الرحیم” و میم “الرحیم” را زیر ندهد و فورا”مالک یوم الدین” را بگوید.

۲۸ در رکعت‏سوم و چهارم نماز مى‏تواند فقط یک حمد بخواند یا سه مرتبه تسبیحات اربعه بگوید، یعنى سه مرتبه بگوید: “سبحان الله و الحمد لله و لا اله الا الله و الله اکبر”، و اگر یک مرتبه هم تسبیحات اربعه را بگوید کافى است. و مى‏تواند در یک رکعت‏حمد، و در رکعت دیگر تسبیحات بگوید، و بهتر است در هر دو رکعت تسبیحات بخواند.

۲۹ در تنگى وقت باید تسبیحات اربعه را یک مرتبه بگوید.

۳۰ بر مرد و زن واجب است که در رکعت‏سوم و چهارم نماز، حمد یا تسبیحات را آهسته بخوانند.

۳۱ اگر در رکعت‏سوم و چهارم حمد بخواند، بنابر احتیاط واجب باید “بسم الله” آن را هم آهسته بگوید.

۳۲ کسى که نمى‏تواند تسبیحات را یاد بگیرد یا درست بخواند، باید در رکعت‏سوم و چهارم حمد بخواند.

۳۳ اگر در دو رکعت اول نماز به خیال این که دو رکعت آخر است تسبیحات بگوید، چنانچه پیش از رکوع بفهمد، باید حمد و سوره را بخواند و اگر در رکوع یا بعد از رکوع بفهمد، نمازش صحیح است.

۳۴ اگر در دو رکعت آخر نماز به خیال اینکه در دو رکعت اول است‏حمد بخواند، یا در دو رکعت اول نماز با اینکه گمان مى‏کرده در دو رکعت آخر است‏حمد بخواند، چه پیش از رکوع بفهمد چه بعد از آن، نمازش صحیح است.

۳۵ اگر در رکعت‏ سوم یا چهارم مى‏ خواست‏ حمد بخواند تسبیحات به زبانش آمد یا مى‏ خواست تسبیحات بخواند حمد به زبانش آمد باید آن را رها کند و دوباره حمد یا تسبیحات را بخواند ولى اگر عادتش خواندن چیزى بوده که به زبانش آمده و در خزانه قلبش آن را قصد داشته مى‏تواند همان را تمام کند و نمازش صحیح است.

۳۶ کسى که عادت دارد در رکعت‏سوم و چهارم تسبیحات بخواند اگر بدون قصد مشغول خواندن حمد شود باید آن را رها کند و دوباره حمد یا تسبیحات را بخواند.

۳۷ در رکعت‏ سوم و چهارم مستحب است بعد از تسبیحات استغفار کند، مثلا بگوید: ” استغفر الله ربى و اتوب الیه” یا بگوید: “اللهم اغفر لى”. و اگر به گمان آنکه حمد یا تسبیحات را گفته، مشغول گفتن استغفار شود و شک کند که حمد یا تسبیحات را خوانده یا نه، باید به شک خود اعتنا ننماید. ولى اگر نمازگزار پیش از خم شدن براى رکوع در حالى که مشغول گفتن استغفار نیست، شک کند که حمد یا تسبیحات را خوانده یا نه، باید حمد یا تسبیحات را بخواند.

۳۸ اگر در رکوع رکعت‏سوم یا چهارم یا در حال رفتن به رکوع شک کند که حمد یا تسبیحات را خوانده یا نه، باید به شک خود اعتنا نکند.

۳۹ هرگاه شک کند که آیه یا کلمه‏اى را درست گفته یا نه، اگر به‏چیزى که بعد از آن است مشغول نشده، باید آن آیه یا کلمه را به طور صحیح بگوید. واگر به چیزى که بعد از آن است مشغول شده، چنانچه آن چیز رکن باشد مثل آنکه در رکوع شک کند که فلان کلمه از سوره را درست گفته یا نه، باید به شک خود اعتنا نکند. و اگر رکن نباشد، مثلا موقع گفتن “الله الصمد” شک کند که “قل هو الله احد”را درست گفته یا نه، باز هم مى‏تواند به شک خود اعتنا نکند. ولى اگر احتیاطا آن آیه یا کلمه را به طور صحیح بگوید، اشکال ندارد. و اگر چند مرتبه هم شک کند،مى‏تواند چند بار بگوید. اما اگر به وسواس برسد و باز هم بگوید، بنابر احتیاط واجب باید نمازش را دوباره بخواند.

۴۰ مستحب است در رکعت اول پیش از خواندن حمد بگوید: “اعوذ بالله من الشیطان الرجیم” و در رکعت اول و دوم نماز ظهر و عصر “بسم الله” را بلند بگوید و حمد و سوره را شمرده بخواند و در آخر هر آیه وقف کند، یعنى آن آیه را به آیه بعد نچسباند، و در حال خواندن حمد و سوره به معناى آیه توجه داشته و اگر فرادى مى‏خواند بعد از آنکه حمد خودش تمام شد بگوید: “الحمد لله رب العالمین”. بعد از خواندن سوره “قل هو الله احد” یک یا دو یا سه مرتبه “کذلک الله ربى” یا سه مرتبه”کذلک الله ربنا” بگوید، بعد از خواندن سوره کمى صبر کند و بعد تکبیر پیش از رکوع را بگوید یا قنوت را بخواند.

۴۱ مستحب است در تمام نمازها در رکعت اول سوره “انا انزلناه” و در رکعت دوم سوره “قل هو الله احد” را بخواند.

۴۲ مکروه است انسان در تمام نمازهاى یک شبانه روز سوره “قل هو الله احد” را نخواند.

۴۳ خواندن سوره “قل هو الله احد” به یک نفس مکروه است.

۴۴ سوره‏اى را که در رکعت اول خوانده، مکروه است در رکعت دوم بخواند،ولى اگر سوره ” قل هو الله احد” را در هر دو رکعت بخواند مکروه نیست.

منبع: دپارتمان قرآن

گاه‌شمار تاریخ خورشیدی

دی ۱۳۹۱
ش ی د س چ پ ج
« آذر   بهمن »
 1
2345678
9101112131415
16171819202122
23242526272829
30