21
1392
خاک تبرک و استحبابی
عبد اللَّه بن رزین گوید: من در مدینه- شهر پیغمبر صلّى اللَّه علیه و آله- مجاور بودم و امام جواد علیه السلام هر روز هنگام ظهر بمسجد مىآمد و در صحن فرود میشد و بطرف پیغمبر صلّى اللَّه علیه و آله میرفت، بآن حضرت سلام میداد و سپس بجانب خانه فاطمه علیها السلام برمیگشت و نعلینش را میکند و بنماز میایستاد، شیطان بمن وسوسه کرد و گفت: چون فرود آمد، برو و از خاکى که بر آن قدم میگذارد برگیر (در صورتى که امام باین امر راضى نبود و استحباب چنین کارى از هیچ معصومى روایت نشده است) من در آن روز بانتظار نشستم تا این کار را انجام دهم، چون ظهر شد، حضرت بیامد و بر الاغش سوار بود، ولى در محلى که همیشه فرود مىآمد پائین نشد، بلکه روى سنگى که در مسجد بود فرود آمد، آنگاه وارد شد و بر پیغمبر صلّى اللَّه علیه و آله سلام داد، سپس بجائى که نماز میگذاشت رفت و چند روز چنین کرد.
با خود گفتم: چون نعلینش را (براى نماز) بیرون کرد میروم و ریگهائى را که بر آن قدم نهاده برمیگیرم، چون فردا شد، نزدیک ظهر بیامد و روى سنگ پائین شد و بمسجد در آمد و بپیغمبر صلّى اللَّه علیه و آله سلام داد، سپس بجاى نمازش رفت و با نعلینش نماز گزارد و آنها را بیرون نیاورد و تا چند روز چنین مىکرد.
با خود گفتم: اینجا برایم ممکن نشد، من باید بدر حمام بروم، چون وارد حمام شد، از خاکى که بر آن قدم نهاده برگیرم. پرسیدم حضرت بکدام حمام میرود؟ گفتند: حمامى که در بقیع است و صاحبش مردى از خاندان طلحه است، من روزى را که آن حضرت بحمام میرفت پرسیدم و دانستم، بدر حمام رفتم و نزد طلحى (صاحب حمام) نشستم و با او سخن میگفتم و در انتظار آمدن آن حضرت بودم.
طلحى بمن گفت: اگر میخواهى بحمام بروى، برخیز و برو که یک ساعت دیگر براى تو ممکن نیست گفتم: چرا؟ گفت: زیرا ابن الرضا میخواهد بحمام آید، گفتم: ابن الرضا کیست؟ گفت: مردى است شایسته و پرهیزگار از آل محمد. گفتم: مگر نمیشود دیگرى با او بحمام رود؟ گفت: هر وقت او مىآید حمام را برایش خلوت میکنیم، ما در اینسخن بودیم که با غلامانش تشریف آورد و غلامى در پیشش بود که حصیرى همراه داشت، وارد رختکن حمام شد و حصیر را پهن کرد، حضرت هم رسید و سلام کرد و با الاغش وارد حجره شد و برختکن رفت و روى حصیر پیاده شد.
من بطلحى گفتم: همین است کسى که او را بشایستگى و پرهیزگارى معرفى کردى؟!! (پس چرا سواره برختکن حمام رفت؟) گفت: بخدا که او هیچ گاه غیر از امروز چنین نمیکرد، من با خود گفتم: نیت من سبب این عمل شد و من او را بر این کار واداشتم [من او را باین جنایت نسبت دادم] باز با خود گفتم:
انتظار میکشم تا بیرون بیاید، شاید بتوانم بمقصودم رسم، چون بیرون آمد، لباس پوشید و الاغ را طلبید تا در رختکن آوردند، از همان روى حصیر سوار شد و بیرون رفت، با خود گفتم بخدا که من آن حضرت را اذیت کردم، دیگر نمیکنم و هرگز باین فکر نمیافتم و بر آن تصمیم جدى گرفتم.
سپس چون آن روز وقت ظهر شد سوار الاغش بیامد و در همان صحن که فرود مىآمد پیاده شد و وارد مسجد گشت و بپیغمبر صلّى اللَّه علیه و آله سلام داد و در جایى که در خانه فاطمه علیها سلام نماز میگزارد بیامد و نعلینش را بکند و بنماز ایستاد.
منبع: أصول الکافی / ترجمه مصطفوى، ج۲، ص: ۴۱۴ الی ۴۱۶
21
1392
عفت فرج، از مصادیق عفت ورزیدن
عفت فرج از تکالیف شاقه الهی است . احتراز از زنای صِرف، واجب است و زنا از گناهان کبیره میباشد. عفت از مکروهاتی که در شرع معلوم شده است مستحب است.
زنا بر اعضا و جوارح منقسم میشود: زنای فرج معلوم است. زنای چشم نگاه کردن به پسران به شهوت و به زنان غیر محرم است، زنای گوش شنیدن آوازی است که باعث شهوت میشود. زنای دست بازی کردن با نامحرم است. و همچنین در سایر اعضا.
به سند معتبر از امام محمد باقر و امام جعفر صادق علیهم السلام نقل شده است که فرمودند: «هیچ کس نیست مگر آنکه بهرهیی از زنا مییابد. زنای چشم نظر کردن است زنای دهان بوسیدن است و زنای دست ها لمس کردن است خواه فرج تصدیق این اعضا بکند و خواه تکذیب نماید یعنی خواه زنای فرج متحقق شود و خواه نشود.»(۱)
حضرت رسول صل الله علیه و آله فرمود:«چون زنا بعد از من میان امت بسیار میشود مگر فجأه بسیار میگردد.» (۲)
حضرت صادق علیه السلام در حدیثی فرمود: «حواریون در خدمت حضرت عیسی جمع شدند و گفتند: ای معلم خیرات! ما را ارشاد کن. حضرت عیسی فرمود: حضرت موسی کلیم خدا شما را امر کرد که قسم دروغ به خدا نخورید من به شما امر میکنم نه قسم بخورید و نه قسم دروغ. حضرت موسی به شما امر میکرد زنا نکنید و من به شما امر میکنم که زنا را در خاطر خود هم نگذرانید چه برسد به اینکه انجام هم بدهید. زیرا کسی که در خاطر خود خیال زنا میگذراند مثل کسی است که در خانه مزین طلاکاری آتش روشن مینماید و دودش نقشها و زینتها را باطل نماید هر چند خانه نسوزد.»(۳)
از حضرت رسول صل الله علیه و آله نقل شده است که:«هر کس به حرام ذرهیی به زنی جماع کند یا با مردی یا پسری اغلام کند خدا او را در قیامت از مردار گندیدهتر محشور میگرداند که مردم از بوی او متأذی میشوند تا به جهنم داخل شوند. خدا هیچ عملی را از او قبول نمیکند و همه اعمالش را حبط مینماید و وی را در تابوتی داخل میکند و میفرماید که او را با میخهای آهن بر آن تابوت بدوزند و در عذابی باشد که اگر رگی از رگهای او را بر چهارصد هزار کس بگذارند همه میمیرند و از همه کس عذابش بیشتر باشد…. کسی که به خانه همسایه نظر کند و نظرش بر عورت مردی یا گیسوی زنی یا بدن او بیفتد خدا او را با منافقانی که تتبع امور مسمانان میکردند داخل جهنم میکند و از دنیا بیرون نمیرود تا رسوا شود و در آخرت عیوبش فاش میگردد…. اگر زنی راضی شود که مردی به حرام او را در بر گیرد یا ببوسد یا به حرام با او ملاقات نماید یا با او خوش طبعی نماید بر آن زن نیز گناه آن مرد میباشد و اگر مرد او را مجبور سازد گناه هر دو بر مرد میباشد.کسی که چشمهای خود را به حرام از دیدن زنی پر کند خدا در قیامت بر چشمهایش میخها میدوزد و چشم را پر از آتش میکند تا از حساب خلایق فارغ شود سپس میفرماید که او را به جهنم ببرند…. غضب الهی شدید است بر زنی که شوهر داشته باشد و نظر به نامحرم بکند و اگر چنین کند خدا ثواب اعمالش را حبط مینماید….»(۴)
به سند معتبر از حضرت صادق علیه السلام نقل شده است که فرمود:«حرمت اغلام بیشتر از زناست. زیرا حق تعالی به اغلام امتی ـ قوم لوط ـ را هلاک کرد و کسی را به زنا در دنیا هلاک نکرد.»(۵)
منابع:
عین الحیاه محمد باقر مجلسی/ ۵۱۲
۱- فروع کافی ۵/۵۵۹، ح۱۱
۲- همان ۵/ ۵۴۱، ح۴
۳- همان ۵/ ۵۴۲، ح۷
۴ـ عقاب الاعمال شیخ صدوق، ص۳۳۲
۵ـ فروع کافی ۵/ ۵۴۳، ح۱
21
1392
زیارت دوم ( امین الله)
زیارت دوّم:زیارت معروف به«امین اللّه»است که در نهایت اعتبار مىباشد و در تمام کتابهاى زیارتى و مصابیح نقل شده.علاّمه مجلسى(ره)فرموده:این زیارت از جهت متن و سند از بهترین زیارات است و باید در تمام روضههاى ائمه بر آن مواظبت نمایند،درباره این زیارت به سندهاى معتبر از جابر،از امام باقر علیه السّلام روایت شده:حضرت زین العابدین علیه السّلام به زیارت امیر المؤمنین علیه السّلام آمد،و در کنار قبر آن حضرت ایستاد و گریست و چنین گفت:
السَّلامُ عَلَیْکَ یَا أَمِینَ اللَّهِ فِی أَرْضِهِ وَ حُجَّتَهُ عَلَى عِبَادِهِ (السَّلامُ عَلَیْکَ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ)، أَشْهَدُ أَنَّکَ جَاهَدْتَ فِی اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ وَ عَمِلْتَ بِکِتَابِهِ وَ اتَّبَعْتَ سُنَنَ نَبِیِّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ حَتَّى دَعَاکَ اللَّهُ إِلَى جِوَارِهِ فَقَبَضَکَ إِلَیْهِ بِاخْتِیَارِهِ وَ أَلْزَمَ أَعْدَاءَکَ الْحُجَّهَ مَعَ مَا لَکَ مِنَ الْحُجَجِ الْبَالِغَهِ عَلَى جَمِیعِ خَلْقِهِ اللَّهُمَّ فَاجْعَلْ نَفْسِی مُطْمَئِنَّهً بِقَدَرِکَ رَاضِیَهً بِقَضَائِکَ مُولَعَهً بِذِکْرِکَ وَ دُعَائِکَ مُحِبَّهً لِصَفْوَهِ أَوْلِیَائِکَ مَحْبُوبَهً فِی أَرْضِکَ وَ سَمَائِکَ صَابِرَهً عَلَى نُزُولِ بَلائِکَ [شَاکِرَهً لِفَوَاضِلِ نَعْمَائِکَ ذَاکِرَهً لِسَوَابِغِ آلائِکَ] مُشْتَاقَهً إِلَى فَرْحَهِ لِقَائِکَ مُتَزَوِّدَهً التَّقْوَى لِیَوْمِ جَزَائِکَ مُسْتَنَّهً بِسُنَنِ أَوْلِیَائِکَ مُفَارِقَهً لِأَخْلاقِ أَعْدَائِکَ مَشْغُولَهً عَنِ الدُّنْیَا بِحَمْدِکَ وَ ثَنَائِکَ.
سلام بر تو اى امین خدا بر روى زمینش،و حجّت او بر بندگانش،سلام بر تو اى امیر مؤمنان[اگر این زیارت براى امام دیگر خوانده شود،«السلام علیک یا امیر المؤمنین»گفته نمىشود مؤلف شهادت مىدهم که تو در راه خدا آنچنانکه باید جهاد کردى،و به کتابش عمل نمودى،و روشهاى پیامبرش(درود خدا بر او خاندانش) را پیروى کردى،تا خدا تو را به جوارش خواند،و با اختیاراتش تو را به جانب خود قبض روح نمود،و دشمنانت را ملزم به حجت کرد،با آنچه توراست از حجتهاى رسا بر همه مخلوقاتش.خدایا قرار ده نفسم را آرام در برابر تقدیرت،خشنود به قضاوتت،حریص به ذکر و دعایت،عاشق به برگزیده دوستانت،محبوب در زمین و آسمانت،شکیبا بر نزول بلایت،سپاسگذار بر فزونى نعمتهایت،یادکننده کامل عطاهایت،مشتاق به شادى دیدارت،توشه برگیرنده تقوا براى روز پاداشت،پیرو روشهاى اولیایت،جداکننده از اخلاق دشمنانت،غافل از دنیا به سپاس و ثنایت.
پس روى مبارک خود را بر قبر گذاشت و گفت:
اللَّهُمَّ إِنَّ قُلُوبَ الْمُخْبِتِینَ إِلَیْکَ وَالِهَهٌ وَ سُبُلَ الرَّاغِبِینَ إِلَیْکَ شَارِعَهٌ وَ أَعْلامَ الْقَاصِدِینَ إِلَیْکَ وَاضِحَهٌ وَ أَفْئِدَهَ الْعَارِفِینَ مِنْکَ فَازِعَهٌ وَ أَصْوَاتَ الدَّاعِینَ إِلَیْکَ صَاعِدَهٌ وَ أَبْوَابَ الْإِجَابَهِ لَهُمْ مُفَتَّحَهٌ وَ دَعْوَهَ مَنْ نَاجَاکَ مُسْتَجَابَهٌ وَ تَوْبَهَ مَنْ أَنَابَ إِلَیْکَ مَقْبُولَهٌ وَ عَبْرَهَ مَنْ بَکَى مِنْ خَوْفِکَ مَرْحُومَهٌ وَ الْإِغَاثَهَ لِمَنِ اسْتَغَاثَ بِکَ مَوْجُودَهٌ [مَبْذُولَهٌ] وَ الْإِعَانَهَ لِمَنِ اسْتَعَانَ بِکَ مَبْذُولَهٌ [مَوْجُودَهٌ] وَ عِدَاتِکَ لِعِبَادِکَ مُنْجَزَهٌ وَ زَلَلَ مَنِ اسْتَقَالَکَ مُقَالَهٌ وَ أَعْمَالَ الْعَامِلِینَ لَدَیْکَ مَحْفُوظَهٌ وَ أَرْزَاقَکَ إِلَى الْخَلائِقِ مِنْ لَدُنْکَ نَازِلَهٌ وَ عَوَائِدَ الْمَزِیدِ إِلَیْهِمْ وَاصِلَهٌ وَ ذُنُوبَ الْمُسْتَغْفِرِینَ مَغْفُورَهٌ وَ حَوَائِجَ خَلْقِکَ عِنْدَکَ مَقْضِیَّهٌ وَ جَوَائِزَ السَّائِلِینَ عِنْدَکَ مُوَفَّرَهٌ وَ عَوَائِدَ الْمَزِیدِ مُتَوَاتِرَهٌ وَ مَوَائِدَ الْمُسْتَطْعِمِینَ مُعَدَّهٌ وَ مَنَاهِلَ الظِّمَاءِ [لَدَیْکَ] مُتْرَعَهٌ اللَّهُمَّ فَاسْتَجِبْ دُعَائِی وَ اقْبَلْ ثَنَائِی وَ اجْمَعْ بَیْنِی وَ بَیْنَ أَوْلِیَائِی بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ عَلِیٍّ وَ فَاطِمَهَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ إِنَّکَ وَلِیُّ نَعْمَائِی وَ مُنْتَهَى مُنَایَ وَ غَایَهُ رَجَائِی فِی مُنْقَلَبِی وَ مَثْوَایَ.
خداى دلهاى فروتنان،سرگردان به سوى توست،و راههاى مشتاقان به درگاهت نمایان است،و نشانههاى قاصدان کوىات پیداست،و دلهاى عارفان از تو هراسان است،و صداى خوانندگان به جانب تو بلند است،و درهاى اجابت به رویشان گشوده،و دعاى آنکه با تو مناجات کرد مستجاب است،و توبه کسىکه به سوى تو بازگشت پذیرفته است، و اشک کسىکه از ترس تو گریه کرد مورد رحم است،و فریادرسى براى کسىکه از تو فریاد خواست آماده است،و کمک براى کسىکه از تو کمک خواست رایگان است،و وعدههایت براى بندگانت وفا شده،و لغزش آنکه از تو پوزش خواست نادیده گرفته شده،و اعمال عملکنندگان نزد تو محفوظ است،و روزیهایت از جانب تو به سوى مخلوقات فرود آینده است،و بهرههاى فزون به سویشان پیوسته است،و گناهان آمرزشجویان آمرزیده است،و حاجات خلق نزد تو برآورده است،و جایزههاى خواستاران،پیش تو کامل گشته است،و عایدات افزون پیاپى است،و سفرههاى خواهندگان طعام آماده،و حوضهاى تشنگان لبریز است.خدایا دعایم را مستجاب کن،و ستایشم را بپذیر،و بین من و اولیایم جمع کن،به حق محمّد و على و فاطمه و حسن و حسین،تو ولىنعمت و نهایت آرزو و هدف امید منى در بازگشتگاه و محلّ اقامتم.
در کتاب«کامل الزیارات»پس از متن زیارت این جملات آمده است:
أَنْتَ إِلَهِی وَ سَیِّدِی وَ مَوْلایَ اغْفِرْ لِأَوْلِیَائِنَا وَ کُفَّ عَنَّا أَعْدَاءَنَا وَ اشْغَلْهُمْ عَنْ أَذَانَا وَ أَظْهِرْ کَلِمَهَ الْحَقِّ وَ اجْعَلْهَا الْعُلْیَا وَ أَدْحِضْ کَلِمَهَ الْبَاطِلِ وَ اجْعَلْهَا السُّفْلَى إِنَّکَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ
تو معبود و آقاو مولاى منى،دوستانمان را بیامرز،دشمنانمان را از ما بازدار،و از آزار ما غافلشان گردان،و کلمه حق را نمایان و و آن را برتر کن،و کلمه باطل را بلغزان و آن را پستتر قرار ده،تو بر هرچیز توانایى
آنگاه امام باقر علیه السّلام فرمود:هرکه از شیعیان ما این زیارت و دعا را در کنار قبر امیر المؤمنین علیه السّلام،یا نزد قبر یکى از ائمه علیهم السّلام بخواند،البته حق تعالى این زیارت و دعاى او را در نامهاى از نور بالا برد و مهر حضرت محمّد صلّى اللّه و علیه و آله را بر آن بزند و به این صورت محفوظ باشد،تا به قائم آل محمّد(عج)تسلیم کنند،پس صاحبش را به بشارت و تحیّت و کرامت استقبال نماید ان شاء اللّه تعالى. مؤلّف گوید:این زیارت شریفههم از زیارات مطلقه به حساب مىآید،و هم از زیارات مخصوصه روز غدیر،و هم از زیارات جامعه،که در جمیع روضات مقدسه ائمه خوانده مىشود.
21
1392
زیارت سر امام حسین(ع) نزد قبر امیرالمومنین(ع) و در مسجد حنانه
بدان که زیارت سر مطهّر حضرت سیّد الشّهدا کنار قبر امیر مؤمنان علیه السّلام مستحب است و در کتاب«وسائل»و«مستدرک» فصلى براى آن رقم زدهاند.در مستدرک از کتاب«مزار»محمّد بن مشهدى نقل کرده که امام صادق علیه السّلام سر مبارک امام حسین علیه السّلام را نزد سر امیر مؤمنان علیه السّلام زیارت کرد،و چهار رکعت نماز خواند،و آن زیارت این است:
السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ الصِّدِّیقَهِ الطَّاهِرَهِ سَیِّدَهِ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا مَوْلایَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ وَ رَحْمَهُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ أَشْهَدُ أَنَّکَ قَدْ أَقَمْتَ الصَّلاهَ وَ آتَیْتَ الزَّکَاهَ وَ أَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَیْتَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ تَلَوْتَ الْکِتَابَ حَقَّ تِلاوَتِهِ وَ جَاهَدْتَ فِی اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ وَ صَبَرْتَ عَلَى الْأَذَى فِی جَنْبِهِ مُحْتَسِبا حَتَّى أَتَاکَ الْیَقِینُ وَ أَشْهَدُ أَنَّ الَّذِینَ خَالَفُوکَ وَ حَارَبُوکَ وَ أَنَّ الَّذِینَ خَذَلُوکَ وَ الَّذِینَ قَتَلُوکَ مَلْعُونُونَ عَلَى لِسَانِ النَّبِیِّ الْأُمِّیِّ وَ قَدْ خَابَ مَنِ افْتَرَى لَعَنَ اللَّهُ الظَّالِمِینَ لَکُمْ مِنَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ وَ ضَاعَفَ عَلَیْهِمُ الْعَذَابَ الْأَلِیمَ أَتَیْتُکَ یَا مَوْلایَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ زَائِرا عَارِفا بِحَقِّکَ مُوَالِیا لِأَوْلِیَائِکَ مُعَادِیا لِأَعْدَائِکَ مُسْتَبْصِرا بِالْهُدَى الَّذِی أَنْتَ عَلَیْهِ عَارِفا بِضَلالَهِ مَنْ خَالَفَکَ فَاشْفَعْ لِی عِنْدَ رَبِّکَ .
سلام بر تو اى پسر رسول خدا،سلام بر تو اى پسر امیر مؤمنان،سلام بر تو اى پسر صدیقه طاهره،سرور زنان جهانیان،سلام بر تو اى مولاى من،اى ابا عبد اللّه و رحمت و برکات خدا بر تو باد،شهادت مىدهم که نماز را برپا داشتى،و زکات را پرداختى،و به معروف امر کردى،و از زشتى نهى نمودى،و قرآن را تلاوت کردى و حق تلاوتش را بجا آوردى،و در راه خدا جهاد کردى،و حق جهاد را ادا نمودى،و در جنب خدا،بر آزار دشمنان صبر کردى،درحالىکه عملت را به حساب حق گذاشتى،تا مرگت فرا رسید، و شهادت مىدهم کسانىکه با تو مخالفت ورزیدند،و با تو جنگیدند،و آنانکه از یارىات دریغ نمودند،و آنانکه تو را کشتند،بر زبان پیامبر امّى ملعون هستند،و زیانکار شد کسىکه افترا بست،خدا ستمکاران بر شما را از گذشتگان و آیندگان لعنت کند، و عذاب دردناک را بر آنان دو چندان سازد،اى مولایم به محضرت آمدم اى پسر رسول خدا،در حال زیارت، و عارف به حقّت،دوستدار دوستانت،و دشمن دشمنانت مىباشم،به هدایتى که بر آن هستى بینایم،و به گمراهى کسانىکه با تو مخالفت کردند آشنایم،پس مرا نزد پروردگارت شفاعت کن.
مؤلف گوید:اگر همین زیارت را در مسجد حنّانه بخوانند مناسب است،زیرا شیخ محمّد بن مشهدى روایت کرده: امام صادق علیه السّلام،امام حسین علیه السّلام را در مسجد حنّانه به این صورت زیارت کرد و چهار رکعت نماز خواند.پوشیده نماند که مسجد حنّانه از مساجد شریفه نجف اشرف است و در حدیث رسیده است که سر منوّر حضرت سیّد الشّهداء علیه السّلام آنجاست و در روایتى است که امام صادق علیه السّلام در آنجا دو رکعت نماز خواند،از آن حضرت پرسیدند:این چه نمازى است؟فرمود:این محلّ سر مطهّر جدّم حسین بن على علیه السّلام است،که وقتى لشگر از کربلا برگشتند،آن را در اینجا نهادند،سپس به نزد عبید اللّه بن زیاد بردند و از آن حضرت روایت شده:در اینجا این دعا را بخوان:
اللَّهُمَّ إِنَّکَ تَرَى مَکَانِی وَ تَسْمَعُ کَلامِی وَ لا یَخْفَى عَلَیْکَ شَیْءٌ مِنْ أَمْرِی وَ کَیْفَ یَخْفَى عَلَیْکَ مَا أَنْتَ مُکَوِّنُهُ وَ بَارِئُهُ وَ قَدْ جِئْتُکَ مُسْتَشْفِعا بِنَبِیِّکَ نَبِیِّ الرَّحْمَهِ وَ مُتَوَسِّلا بِوَصِیِّ رَسُولِکَ فَأَسْأَلُکَ بِهِمَا ثَبَاتَ الْقَدَمِ وَ الْهُدَى وَ الْمَغْفِرَهَ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَهِ
خدایا جایم را مىبینى،و کلامم را مىشنوى،و چیزى از کارم بر تو پوشیده نیست،و چگونه پوشیده بماند،آنچه تو ایجادکننده و پدیدآورندهاش هستى،اینک به پیشگاهت آمدهام،از پیامبرت پیامبر رحمت شفاعت مىجویم و به جانشین رسولت متوسّل هستم،به حقّ آن دو پیشوا از تو درخواست ثبات قدم و هدایت و آمرزش در دنیا و آخرت را دارم.
21
1392
دعاهای بعد از زیارت حضرت علی(ع)
سیّد ابن طاووس در کتاب»مزار«و نیز غیر او گفتهاند: تا زمانىکه در نجف هستى هر نمازى که به جا مىآورى چه واجب و چه مستحب،بعد از آن این دعا را بخوان:
اللَّهُمَّ لا بُدَّ مِنْ أَمْرِکَ وَ لا بُدَّ مِنْ قَدَرِکَ وَ لا بُدَّ مِنْ قَضَائِکَ وَ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّهَ إِلا بِکَ اللَّهُمَّ فَمَا [کَمَا] قَضَیْتَ عَلَیْنَا مِنْ قَضَاءٍ أَوْ قَدَّرْتَ عَلَیْنَا مِنْ قَدَرٍ فَأَعْطِنَا مَعَهُ صَبْرا یَقْهَرُهُ وَ یَدْمَغُهُ وَ اجْعَلْهُ لَنَا صَاعِدا فِی رِضْوَانِکَ یُنْمِی [یُنْمَى] فِی حَسَنَاتِنَا وَ تَفْضِیلِنَا وَ سُؤْدَدِنَا وَ شَرَفِنَا وَ مَجْدِنَا وَ نَعْمَائِنَا وَ کَرَامَتِنَا فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَهِ وَ لا تَنْقُصْ مِنْ حَسَنَاتِنَا اللَّهُمَّ وَ مَا أَعْطَیْتَنَا مِنْ عَطَاءٍ أَوْ فَضَّلْتَنَا بِهِ مِنْ فَضِیلَهٍ أَوْ أَکْرَمْتَنَا بِهِ مِنْ کَرَامَهٍ فَأَعْطِنَا مَعَهُ شُکْرا یَقْهَرُهُ وَ یَدْمَغُهُ وَ اجْعَلْهُ لَنَا صَاعِدا فِی رِضْوَانِکَ وَ فِی حَسَنَاتِنَا وَ سُؤْدَدِنَا وَ شَرَفِنَا وَ نَعْمَائِکَ [نَعْمَائِنَا] وَ کَرَامَتِکَ [کَرَامَتِنَا] فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَهِ [اللَّهُمَ]،
خدایا از دستورت و تقدیرت و قضایت چارهاى نیست،و جنبش و نیرویى جز به تو نیست.پس آنچه بر ما از قضایى که حتم کردى،یا از تقدیرى که مقدّر نمودى،همراه آن به ما صبرى عطا کن که بر آن چیره شود،و آن را درهم کوبد،و آن شکیبایى را براى ما،نردبانى به سوى رضوانت قرار ده،که افزوده شود در حسنات ما.و برترى و آقایى و شرف و بزرگوارى و نعمتها و کرامت ما در دنیا و آخرت،و از حسنات ما کم نکن.خدایا آنچه به ما از عطایى که عطا کردى،و از فضیلتى که تفضّل فرمودى،یا از کرامتى که کرم کردى،به همراه آن شکرى مرحمت فرما که بر آن چیره شود و آن را فرو گیرد،و آن شکر را براى ما، بالارونده در رضوانت،و بالابرنده در حسنات و آقایى،و شرف و نعمتها،و کرامتت در دنیا و آخرت قرار ده،
وَ لا تَجْعَلْهُ لَنَا أَشَرا وَ لا بَطَرا وَ لا فِتْنَهً وَ لا مَقْتا وَ لا عَذَابا وَ لا خِزْیا فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَهِ اللَّهُمَّ إِنَّا نَعُوذُ بِکَ مِنْ عَثْرَهِ اللِّسَانِ وَ سُوءِ الْمَقَامِ وَ خِفَّهِ الْمِیزَانِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ لَقِّنَا حَسَنَاتِنَا فِی الْمَمَاتِ وَ لا تُرِنَا أَعْمَالَنَا حَسَرَاتٍ وَ لا تُخْزِنَا عِنْدَ قَضَائِکَ وَ لا تَفْضَحْنَا بِسَیِّئَاتِنَا یَوْمَ نَلْقَاکَ وَ اجْعَلْ قُلُوبَنَا تَذْکُرُکَ وَ لا تَنْسَاکَ وَ تَخْشَاکَ کَأَنَّهَا تَرَاکَ حَتَّى نَلْقَاکَ وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ بَدِّلْ سَیِّئَاتِنَا حَسَنَاتٍ وَ اجْعَلْ حَسَنَاتِنَا دَرَجَاتٍ وَ اجْعَلْ دَرَجَاتِنَا غُرُفَاتٍ وَ اجْعَلْ غُرُفَاتِنَا عَالِیَاتٍ .
و آن را براى ما نقطه کبر و طغیان و فتنه و کینهتوزى و عذاب و رسوایى در دنیا و آخرت قرار مده.خدایا به تو پناه مىآوریم،از لغزش زبان،و بدى جایگاه،و سبکى میزان اعمال،خدایا بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست،و نیکیهاى ما را در مردن به ما برسان،و اعمالمان را به ما مایه پشیمانى نشان مده،و هنگام داورى ما را شرمسار مکن،و به بدیهایمان رسوا مساز،در آن روزى که با تو ملاقات مىکنیم،دلهاى ما را طورى قرار ده که یادت کند،و فراموشتم ننماید،و از تو بهراسد،آنچنانکه گویى تو را مىبیند،آن هم تا زمانىکه تو را ملاقات کنیم،و بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست،و بدیهاى ما را تبدیل به خوبیها کن،و خوبیهاى ما را درجات،و درجات ما را غرفههاى بهشتى،و غرفههاى ما را بلندمرتبه گردان.
اللَّهُمَّ وَ أَوْسِعْ لِفَقِیرِنَا مِنْ سَعَهِ مَا قَضَیْتَ عَلَى نَفْسِکَ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ مُنَّ عَلَیْنَا بِالْهُدَى مَا أَبْقَیْتَنَا وَ الْکَرَامَهِ مَا أَحْیَیْتَنَا وَ الْکَرَامَهِ [وَ الْمَغْفِرَهِ] إِذَا تَوَفَّیْتَنَا وَ الْحِفْظِ فِیمَا بَقِیَ مِنْ عُمُرِنَا وَ الْبَرَکَهِ فِیمَا رَزَقْتَنَا وَ الْعَوْنِ عَلَى مَا حَمَّلْتَنَا وَ الثَّبَاتِ عَلَى مَا طَوَّقْتَنَا وَ لا تُؤَاخِذْنَا بِظُلْمِنَا وَ لا تُقَایِسْنَا بِجَهْلِنَا وَ لا تَسْتَدْرِجْنَا بِخَطَایَانَا وَ اجْعَلْ أَحْسَنَ مَا نَقُولُ ثَابِتا فِی قُلُوبِنَا وَ اجْعَلْنَا عُظَمَاءَ عِنْدَکَ وَ أَذِلَّهً فِی أَنْفُسِنَا وَ انْفَعْنَا بِمَا عَلَّمْتَنَا وَ زِدْنَا عِلْما نَافِعا وَ أَعُوذُ بِکَ مِنْ قَلْبٍ لا یَخْشَعُ وَ مِنْ عَیْنٍ لا تَدْمَعُ وَ مِنْ صَلاهٍ لا تُقْبَلُ أَجِرْنَا مِنْ سُوءِ الْفِتَنِ یَا وَلِیَّ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَهِ.
خدایا به تهیدستانمان وسعت ده،از وسعتى که بر خود حتم کردى.خدایا بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست،و بر ما به هدایت منّت گذار تا باقیمان دارى و به کرامت تا زندهمان دارى و باز به کرامت[و آمرزش]زمانىکه ما را بمیرانى،و به نگهداى در آنچه از عمرمان مانده،و برکت در آنچه روزى نمودى،و کمک به آنچه تکلیفمان فرمودى،و به پا برجایى به آنچه به عهده ما قرار دادى و ما را به ستممان مؤاخذه مکن،و به نادانىمان مقایسه منما،و به خطاهایمان غافلگیر مفرما،و بهترین چیزى که مىگوییم در دلهایمان ثابت گردان،و ما را در پیشگاهت با عظمت، و در نزد خودمان خوار قرار ده،و از آنچه به ما آموختى سودمان بخش،و به ما دانش با منفعت بیفزا،و به تو پناه مىآورم از دلى که رام نگردد،و از چشمى که اشک نریزد،و از نمازى که پذیرفته نشود،ما را از بدى آشوبها پناه ده،اى سرپرست دنیا و آخرت.
سیّد در کتاب(مصباح الزائر)فرموده است:دعاى دیگرى که مستحب است به دنبال نماز زیارت امیر مؤمنان علیه السّلام خوانده شود:«یا الله یا الله یا الله یا مجیب دعوه المضطرّین»تا آخر،فقیر گوید:این دعا همان دعاى صفوان است که به دعاى علقمه معروف شده،و در ذیل زیارت عاشورا انشاء اللّه خواهد آمد.
آخرین دیدگاه
نوشته های تازه
- منتظر ظهور ولی عصر مرداد ۲۱, ۱۳۹۲
- خداوند متعال، قرآن را مثل حبل و طنابِ مستحکم به زمین آویخت مرداد ۲۱, ۱۳۹۲
- غربت امام حسن علیه السلام میان یارانشان مرداد ۲۱, ۱۳۹۲
- سجده شکر مرداد ۲۱, ۱۳۹۲
- مسابقه رنگ آمیزی به مناسبت میلاد حضرت ولی عصر مرداد ۲۱, ۱۳۹۲