خرداد
10
1393

اعیاد شعبانیه مبارک باد

ایــام نشـاط و شـور امـت آمــد
هنگام سرور و اخذ حاجت آمد

روز سـه و چهــار و پنج مــاه شعبــــان
از جـانـب حـق سـه پیـک رحمـت آمــــــد

میلاد حسین است و اباالفضل و علی
یعنـی کــــه سـه منشـاء سعــادت آمــد

آن ماه که ماه حاجتش میخواننــد
ما بیـن دو خـورشیـد امـامـت آمد

نـــور ابـــدی و ازلـــی میـــآیـــــد
بــر عـالــم ایجاد ولی میــــآیــــــد

مجموعه حسن و عشق وایثار و کرم
یعنــی کــه حسیــن بــن علــــی میـآیـــد

میـلاد با سعــادت

سومین امام معصوم ، حضرت اباعبدالله الحسین (ع) ، سرور آزادگان جهان

حضرت ابوالفضل العباس (ع)، سمبل مقاومت و وفاداری در راه آرمان مقدس جهاد فی سبیل الله و پرچم گذشت و فداکارى و جانبازى در صحراى کربلا و روز جانباز

 زینت عبادت کنندگان و سرور نیایشگران، معصوم چهارم حضرت امام على بن الحسین(ع)

بر  مسلمین جهان مبارک باد

خرداد
10
1393

اندوه پیامبر

هنگامی که مژده تولد سبط پیامبر اکرم به آن حضرت داده شد، بلا فاصله به خانه بضعه اش فاطمه علیها السلام شتافت، در حالی که قدمهایش را سنگین بر می داشت و غم و اندوه بر او چیره گشته بود، پس با صدایی گرفته و اندوهناک صدا زد: «ای اسما! پسرم را نزد من بیاور».
اسما، وی را به آن حضرت داد. پیامبر اورا در آغوش گرفت و بسیار بر او بوسه زد، در حالی که گریه را سر داده بود. اسما پریشان شد و گفت: «پدر و مادرم فدای تو باد از چه رو می گریی؟!».
پیامبر صلی الله علیه و آله در حالی که چشمانش از اشک پر بود، به وی پاسخ داد: «بخاطر این پسرم می گریم».
حیرت و سرگردانی بر او دست یافته بود و معنای این پدیده و موضوع آن را درک نمی کرد. پس به سخن آمد و گفت: «او هم اکنون به دنیا آمده است».
پیامبر با صدایی از غم و اندوه، بریده به وی پاسخ داد و فرمود: «گروه جفاکار بعد از من او را می کشند، خداوند شفاعتم را از آنان دور سازد…».
سپس با اندوه برخاست و اسما را محرمانه گفت: «به فاطمه خبر مده چرا که وی تازه فارغ شده است…» (۱) .
پیامبر صلی الله علیه و آله غرق در اندوه و غم، از خانه بیرون رفت؛ زیرا او از غیب خبر یافته بود چه مصیبتها و بلاهایی که هر موجود زنده ای را سراسیمه می سازد، بر این فرزندش خواهد گذشت.

در امالی صدوق،آمده است که پیامبر صلی الله علیه و آله حسین را بعد از تولدش گرفت و سپس در حالی که می گریست، وی را به صفیه دختر عبدالمطلب سپرد و گفت: «خداوند لعنت کند قومی را که کشنده تو باشند و این را سه بار فرمود». صفیه گفت: پدر و مادرم فدایت باد! چه کسی اورا می کشد؟ فرمود: «گروه جفا کار از بنی امیه».

 

منابع:

۱.مسند امام زید، ص ۴۶۸

۲.امالی صدوق، ص۱۹۹

خرداد
10
1393

تعبیر یک خواب

ام الفضل  لبابه کبری همسر عباس بن عبدالمطلب، نخستین بانویی است که بعد از حضرت خدیجه بنت خویلد در مکه مسلمان شد. وی نزد پیامبر صلی الله علیه و آله جایگاهی داشت و آن حضرت به دیدنش می رفت و در خانه اش استراحت قیلوله می نمود.

سیده ام الفضل دختر حارث  ، رؤیای عجیبی را دید که تعبیر آن را متوجه نشد. پس به سوی رسول خدا صلی الله علیه و آله شتافت و به آن حضرت گفت: «من خواب آشفته ای دیدم که قطعه ای از بدن تو افتاد و در دامن من قرار داده شد».
پیامبر صلی الله علیه و آله هراس وی را بر طرف ساخت و او را مژده خیر داد و فرمود:
«خیر دیده ای! ان شاء اللَّه، فاطمه پسری به دنیا می آورد و در دامن تو قرار می گیرد…».
روزها به سرعت گذشت و فاطمه سرور زنان، حسین را به دنیا آورد و او در دامن ام الفضل بود به همان گونه که پیامبر صلی الله علیه و آله خبر داده بود .[مستدرک صحیحین ۱۷۶:۳.]

در مسند فردوسی،ام الفضل گفت: «دیدم که گویی اندامی از رسول خدا صلی الله علیه و آله در خانه ام بود، پس از آن دلتنگ شدم و نزد آن حضرت رفتم و موضوع را به وی گفتم.
حضرت فرمود: آری، همان است. پس فاطمه حسین را به دنیا آورد، پس اورا شیر دادم تا از شیر گرفته شد».
و در تاریخ الخمیس ۴۱۸:۱ آمده است که این خواب پیش از تولد امام حسن علیه السلام بوده است.

برگرفته از سایت کربلاگ

 

گاه‌شمار تاریخ خورشیدی

خرداد ۱۳۹۳
ش ی د س چ پ ج
« اردیبهشت   تیر »
 12
3456789
10111213141516
17181920212223
24252627282930
31