اردیبهشت
31
1393

دعای شیبه هذلی

نهم:کلینى و ابن بابویه و دیگران به سندهاى معتبر از حضرت باقر علیه السّلام روایت کرده‏اند:شیبه هذلى به محضر حضرت رسول خدا صلى اللّه علیه و آله‏ آمد و عرضه داشت:یا رسول اللّه من پیر شده ‏ام،و به اعمالى که پیش از این خود را به آن عادت داده بودم-همچون نماز و روزه و حج و جهاد قدرتم وفا نمى ‏کند،بنابراین گفتارى به من بیاموز که خدا مرا به آن سود بخشد،و انجامش برایم سبک و آسان باشد.حضرت‏ فرمودند:سخنت را بار دیگر بگو،شیبه سه مرتبه سخنش را تکرار کرد.حضرت فرمودند:درخت و کلوخى در اطراف تو نماند،مگر اینکه‏ از باب ترحّم بر تو گریست،هرگاه از نماز صبح فارغ شوى ده مرتبه بگو:
سُبْحانَ اللَّهِ الْعَظیمِ وَبِحَمْدِهِ وَلا حَوْلَ وَلا قُوَّهَ اِلاّ بِاللَّهِ الْعَلِىِّ الْعَظیمِ
منزّه است خداى بزرگ،و ستایش از آن اوست،و جنبش و نیرویى نیست مگر به خداوند والاى بزرگ
تا خدا به برکت‏ این دعا،تو را از کورى و دیوانگى و خوره و پیسى و پریشانى و تباهى عقل،عافیت دهد.شیبه گفت:یا رسول اللّه این‏ براى دنیا من است،براى آخرت من چیزى بفرما،فرمودند:بعد از هر نماز مى ‏گویى:
اَللّهُمَّ اهْدِنى مِنْ عِنْدِکَ وَاَفِضْ عَلَىَّ مِنْ فَضْلِکَ وَانْشُرْ عَلَىَّ مِنْ رَحْمَتِکَ وَاَنْزِلْ عَلَىَّ مِنْ بَرَکاتِکَ
خدایا مرا از جانب خود راهنمایى کن،و از فضل خود بر من کرامت فرما،و رحمتت را بر من بگستران،و از برکاتت‏ بر من نازل کن.
آنگاه حضرت فرمودند:اگر بنده بر این عمل مواظبت کند،و آن را عمدا تا وقت مردن ترک‏ نکند،چون به صحران محشر درآید،هشت در بهشت،براى او گشوده مى‏شود،که از هر درى که بخواهد وارد شود.و این‏ دعاى آخر به اسانید معتبر دیگر نیز وارد شده.

اردیبهشت
30
1393

رهِ عشق؛تفسیر سورۀ کهف _ ۶

حجت‌الاسلام والمسلمین سیدسعید لواسانی:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏

قَیِّماً لِیُنْذِرَ بَأْساً شَدِیداً مِنْ لَدُنْهُ وَ یُبَشِّرَ الْمُؤْمِنِینَ الَّذِینَ یَعْمَلُونَ الصَّالِحاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْراً حَسَناً (۲)

ماکِثِینَ فِیهِ أَبَداً (۳)

تبشیر

اما هدف دوم نزول قرآن تبشیر مومنان است، مومنانی که نیک‌کردارند: «وَ یُبَشِّرَ الْمُؤْمِنِینَ الَّذِینَ یَعْمَلُونَ الصَّالِحاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْراً حَسَناً»  عمل صالح؛ کرداری است که شایستگی پذیرش الهی را داشته باشد، و عملی چنین است که هم بر مبنای دستور الهی انجام شود، و حسن فعلی داشته باشد و هم فاعل آن با نیت خالص و تنها برای خدا آن را به جا آورد، یعنی حسن فاعلی داشته باشد. فاعل «یبشر» هم همانند «ینذر» بالاصاله خداست که خداوند بندگانی که تعلق ایمانی دارند و نیک‌کردارند، به پاداشی نیکو بشارت می‌دهد و به تبع رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و قران بشارت برای مومنان هستند.

پاداش نیکو

«أَنَّ لَهُمْ أَجْراً حَسَناً» «إجر» پاداش کردار نیک است در آخرت، و اُجرت پاداش عمل نیک است در دنیا. [مفردات: ۶۴] بنابراین «اجر» و «اُجرت» همواره در مقابل عمل هستند، [التحقیق: ۱/۳۷] بشارت پاداش نیکو است که آن‌ها دارای پاداشی می‌شود که هماهنگ با ایمان و عمل صالح آن‌ها و بلکه به مراتب بالاتر و بیشتر از مقدار عمل مومنان است: «جَزاءً مِنْ رَبِّکَ عَطاءً حِساباً» [نباء: ۳۶] به‌گونه‌ای که او در شادکامی ابدی قرار می‌گیرد. بنابراین مومنی که خود را اجیر خدا دانست و طبق دستورات خدا عمل کرد، خداوند به او پاداشی نیکو می‌دهد. در حقیقت عمل انسان برای خودش است، اما خداوند او را تشویق می‌کند که به او پاداشی نیکو می‌دهد، لذا تعبیر به اجر؛ عنوانی تشویقی برای مومنانی است که بر مبنای نقشه و دین الهی حرکت می‌کنند.

نکتۀ مهم اینکه همواره در پاداش نیکو و وعدۀ بهشت جاودان در جایی است که دو شرط محقق شده باشد: ایمان و عمل صالح. و این دلیلی بر آنچه بیان کردیم که انذار برای جامع کفار، مشرکان، اهل کتاب، منافقان و مسلمانان بدکردار است، زیرا با قرینۀ این آیه که قرآن، تنها برای مومنانِ نیک‌کردار بشارت است، بقیه گروه‌ها را بیم می‌دهد.

آیۀ ۳

ماکِثِینَ فِیهِ أَبَداً

ترجمه

اقامتی همیشگی در آن دارند

«المُکث» مصدر «الماکث» است، برخی آن را  به «انتظار» [کتاب العین: ۵/۳۵۳] برخی به ماندگاری و انتظار [مقاببس اللغۀ: ۵/۳۴۵] برخی به ماندن و اقامت [الافصاح: ۱/۲۸۳] و دیگرانی به  پابرجایی و ماندگاری به همراه انتظار [مفردات: ۷۷۲] معنی کرده‌اند. آن‌چه در معنای آن می‌توان برداشت کرد، توقف و ماندگاری است. ضمیر «فیه» به «اجراً حسناً» باز می‌گردد که نشان می‌دهد که ایشان در پاداش نیکوی الهی اقامت پابرجا و ممتد دارند و این پاداش نیکو؛ جنبۀ عینی و حقیقی دارد که امکان اقامت در آن وجود دارد و آن بهشت جاودان است. قید «ابداً» دلالت بر ادامه و همیشگی اقامت دارد. بنابراین معنای آیه آن است که «مومنانی که دلبستگی ایمانیشان با ایمان همراه است، در پاداش نیکوی الهی که بهشت جاودان است، همیشه اقامت دارند و در آن همواره انتظار پاداشی دارند،  و پاداش نیکوی خدا از آنان قطع نمی‌شود.» آری کسی که در دنیا با ایمان و عمل صالح معتکف خانۀ دوست است، در قیامت هم همیشه انتظار پاداشی نیکو خدا را دارد و همواره هم این انتظار برآورده می‌شود.

جمع  آیات سه‌گانه و نتیجه‌ای اخلاقی

از آیات سه‌گانۀ نخست در  آیه گذشته سه مطلب را تبیین فرمود:

 [۱] خدا نازل‌کندۀ قرآن است،

 [۲] پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم، قرآن را گرفته‌اند،

 [۳] قرآن از هر نقص و کژی منزه است. و

[۴] قوام انسانیت و جوامع انسانی به قرآن است.

 [۵] هدف نزول قرآن انذار و تبشیر است.

 [۶] انذار تبهکاران و تبشیر مومنانی که ایمانشان همراه با عمل صالح است.

 [۷] تبهکاران در عذابی سخت گرفتار می‌آیند و مومنان پاداشی نیکو دارند که آن بهشت است و آن‌ها در آن اقامتی دائمی دارند، پاداشی که بدایت آن بهشت است و نهایت آن دیدار یار و لقاء الله.

[۸] بنابراین حمد مخصوص خداست.

اما چرا ابتداء بیم است و آنگاه بشارت؟ زیرا اولاً همواره تخلیه از زشتی‌ها مقدم بر آراستگی به خوبی‌هاست و ثانیاً اکثریت مردم با ترس از عذاب به راه می‌آیند و به تعبیر روایات ما «خوفاً من النار» [الامالی الصدوق: ۳۸] خدا را عبادت می‌کنند و این روش تربیتی قرآن است که با مردم به گونه‌ای سخن می‌گوید که آماده شوند، ابتداء با بیم‌دادن از عذاب؛ آنها را به راه می‌آورد و از بیراهه و انحراف بیرون می‌کشد و با این روش جان آن‌ها را از نفسانیت و گناه پاک و تخلیه می‌کند و آنگاه با تبشیر، آنها را بالا می‌آورد و به خوبی‌ها آراسته می‌فرماید و در نهایت با محبت جذبشان می‌کند که در این حالت تنها خدا را می‌بیینند و به غیر خدا توجه‌ای ندارند:

امام صادق سلام الله علیه می‌فرمایند:«إِنَّ النَّاسَ یَعْبُدُونَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى ثَلَاثَهِ أَوْجُهٍ فَطَبَقَهٌ یَعْبُدُونَهُ رَغْبَهً فِی ثَوَابِهِ فَتِلْکَ عِبَادَهُ الْحُرَصَاءِ وَ هُوَ الطَّمَعُ وَ آخَرُونَ یَعْبُدُونَهُ خَوْفاً مِنَ النَّارِ فَتِلْکَ عِبَادَهُ الْعَبِیدِ وَ هِیَ رَهْبَهٌ وَ لَکِنِّی أَعْبُدُهُ حُبّاً لَهُ عَزَّ وَ جَلَّ فَتِلْکَ عِبَادَهُ الْکِرَامِ وَ هُوَ الْأَمْنُ لِقَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ «وَ هُمْ مِنْ فَزَعٍ یَوْمَئِذٍ آمِنُونَ» وَ لِقَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ قُلْ إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْکُمُ اللَّهُ وَ یَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ» َمَنْ أَحَبَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَحَبَّهُ اللَّهُ وَ مَنْ أَحَبَّهُ اللَّهُ تَعَالَى کَانَ مِنَ الْآمِنِین»‏

«مردم خدا را بر سه وجه پرستش می‌کنند؛ طبقه‌ای او را به شوق ثوابش پرستش کنند و آن بندگی حریصان است و آن طمع است. دیگری او را از ترس آتش پرستش کنند و آن بندگی بردگان و ترس است؛ اما من خدا را با محبت و عشق پرستش می‌کنم و این بندگی کریمان است و عبارت از امنی است که خداوند فرموده است: «و آنها از هراس آن روز ایمن هستند» [نمل: ۸۹] و آن کلام خداوند است: «بگو اگر خدا را دوست دارید، از من پیروی کنید تا خداوند شما را دوست داشته باشد و گناهانتان را بیامرزد» [آل‌عمران: ۳۱] کسی که خدا را دوست دارد، خدا نیز او را دوست دارد و کسی که خدا دوستش داشته باشد، در امنیت است.»[وسائل‏الشیعه:۱/۶۲]

بنابراین قرآن کریم راه را باز کرده است تا هر کس به قدر ظرفیت و توان خود بالا بیاید و به مقام قرب برسد، اما در نهایت نشان داده است که راه اصلی که انسان را به مقصد الهی می‌رساند، جلب خشنودی خداست و آن ویژۀ کسانی است که دلشان از محبت خالصانۀ خداوند پر کرده‌اند: «واجعل…قلبى بحبّک متیّما» «قلب مرا در محبت خودت بی‌تاب کن» [دعای کمیل] چنین انسانی به دنبال خرید و فروش نیست، تا جانش را به بهشت بفروشد؛ بلکه او واله و سرگردان خداوند متعال است و جز خشنودی دوست چیزی طلب نمی‌کند. و این‌جاست که کلام امیرالمومنین علیه السلام توجۀ ما را به خودش جلب می‌کند: «الا حُرّ یدع هذه اللماظۀ لاهلها؟ انه لیس لانفسکم ثمن الا الجنۀ فلاتبیعوها الا بها» «آیا آزاده‌ای نیست که خُرده طعامِ مانده در کام دنیا را بیفکند و برای آنان‌که درخورش هستند، وانهد؟ زیرا برای جان‌های شما بهایی جز بهشت نیست، آن را جز به بهشت نفروشید» [نهج البلاغه؛ کلمات قصار ۴۵۶] حال که این‌چنین است «اجراً حسناً» هم به مقتضای «وَلِلَّهِ الْأَسْماءُ الْحُسْنى‏» «و خداوند را نام‌های نیکوست» [اعراف: ۱۸۰] داده خواهد شد، و یکی از اسماء نیکوی خداوند «بهجت» و «زیبایی» است: «لَکَ الْبَهْجَهُ وَ الْجَمَالُ» [بحارالانوار: ۸۷/۱۵۷] و مومن که به دنبال کمال مطلق و بهجت ابدی و زیبایی دورنی است، با دلبستگی به خدا و عمل به دستور او در جهت اهداف الهی حرکت می‌کند و هیچ‌گاه در اطاعت فردی و جمعی خود از مسیر منحرف نمی‌شود تا زمانی که وعدۀ الهی بر او تحقق پیدا کند و در قرب الهی اقامت دائمی یابد و همواره شاهد وجه الله باشد.

اردیبهشت
29
1393

مکافات عمل

در زمان حضرت موسى پادشاه ستمگرى بود که وى به شفاعت بنده صالح ، حاجت مؤ منى را به جا آورد! از قضا پادشاه و مؤ من هر دو در یک روز از دنیا رفتند! مردم جمع شدند و پادشاه را با احترام دفن نمودند و سه روز مغازه ها را بستند و عزادار شدند.
اما جنازه مؤ من در خانه اش ماند و حیوانى بر او مسلط گشت و گوشت صورت وى را خورد! پس از سه روز حضرت موسى از قضیه با خبر شد.
موسى در ضمن مناجات با خداوند، اظهار نمود: بارالهى ! آن دشمن تو بود که با همه عزت و احترام فراوان دفن شد، و این هم دوست توست که جنازه اش در خانه ماند و حیوانى صورتش را خورد! سبب چیست ؟
وحى آمد که اى موسى ! دوستم از آن ظالم حاجتى خواست ، او هم بجا آورد، من پاداش کار نیک او را در همین جهان دادم ..
اما مؤ من چون از ستمگر که دشمن من بود، حاجت خواست ، من هم کیفر او را در این جهان دادم ، حال ، هر دو نتیجه کارهاى خودشان را دیدند

اردیبهشت
28
1393

ثواب صلوات در تعقیبات نماز

ابن مغیره گفت: شنیدم حضرت موسی بن جعفر علیه السلام می‌فرماید: هر که پس از نماز صبح و مغرب پیش از آن که برخیزد و با دیگران صحبت کند بگوید: إنَّ اللهَ و مَلائکَتَهُ یُصَلّونَ عَلَی النَّبی یا أیَّها الَّذینَ آمَنوا صَلّوا عَلَیه و سَلّموا تسلیماً. اللهمَّ صَلّ عَلی مُحَمَّدٍ النَّبیّ وَ ذُرّیّته.

خداوند صد حاجت او را برآورده می‌سازد که هفتاد حاجت دنیوی و سی حاجت مربوط بر آخرت باشد.

به حضرت گفتم: معنای صلوات خدا و فرشتگان خدا و مؤمنان چیست؟ حضرت فرمود: صلوات خدا رحمت الهی و صلوات فرشتگان خدا ستایش آن‌ها از پیامبر خدا و صلوات مؤمنان دعای آنها در حق او می‌باشد و از اسرار خاندان محمد در صلوات فرستادن به پیامبر و خاندانش این صلوات است:

اللهم صَلّ عَلی محمّدٍ و آلِ محمّد فی الأوَّلین،وَ صَلّ عَلی مُحمّدٍ وَ آلِ مُحمّد فی الآخرینَ،وَ صَلّ عَلی مُحمّدٍ و آلِ محمّدٍ فی المَلَإ الأعْلی وَ صَلّ علی محمَّد وَ آلِ محمَّدٍ فی المُرسَلینَ، اللهمَّ أعْطِ مُحمَّداً الوسیلَهَ وَ الشَّرَفَ وَ الفَضیلَهَ وَ الدَّرَجَهَ الکبیرَهَ، اللهمَّ إنّی آمَنتُ بِمُحمَّدٍ صل الله علیه و آله وَ لَمْ أرَهُ، فَلا تَحْرِمْنی یَومَ القِیامهِ رُؤْیَتَهُ، وَ ارْزُقْنی صُحْبَتَهُ، وَ تَوَفَّنی عَلی مِلَّتِهِ، وَ اسْقنی مِنْ حَوضِهِ مَشْرَباً رَوِیّاً سائِغاً هَنیئاً لا أَظْمَأُ بَعْدَهُ أبَداً إنَّکَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدیرٌ، اللهمَّ کَما آمَنْتُ بِمُحمّدٍ وَ لَمْ أرَهُ فَعَرّفْنی فی الجِنانِ وَجْههُ، اللهمَّ بَلَّغْ رُوحَ محمّدٍ عَنّی تَحیَّهً کثیرهً وَ سلاماً

هر که این صلوات را سه مرتبه هنگام صبح و سه مرتبه شب بخواند گناهانش نابود و خطاهایش پاک می‌گردد، و به او کمک می‌شود تا به دشمن چیره گردد و موجبات انواع خیر برای او فراهم خواهد شد، و از همراهان پیامبر در بهشت برین می‌باشد.

ثواب الاعمال و عقاب الاعمال شیخ صدوق ص ۲۹۳

اردیبهشت
28
1393

ثواب خواندن سوره مائده

امام باقر علیه السلام فرمود: هر که سوره مائده را هر پنج شنبه تلاوت کند، ایمان او به ظلم آلوده نخواهد شد و هرگز مشرک نخواهد شد.

ثواب الاعمال و عقاب الاعمال شیخ صدوق ص ۱۹۷

گاه‌شمار تاریخ خورشیدی

اردیبهشت ۱۳۹۳
ش ی د س چ پ ج
« فروردین   خرداد »
 12345
6789101112
13141516171819
20212223242526
2728293031