اردیبهشت
22
1393

ولادت امیر المؤمنین علی علیه السلام

آنگاه که امیرالمومنین علی (علیه السلام) به دنیا آمد نور حضرت از کعبه تا سینه آسمان را
شکافت و بت هایی که بر روی کعبه نصب شده بود به صورت افتادند.
شیطان فریاد بر آورد و گفت: وای بر بت ها و عبادت کنندگانشان از این فرزند!

ولادت با سعادت امیر المؤمنین علی علیه السلام بر عموم شیعیان و محضر صاحب الزمان عج مبارک باد

اردیبهشت
22
1393

فضیلت امیرالمومنین علی علیه السلام

إنّما وَلِیُّکُمُ اللهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذینَ آمَنوا الّذینَ یُقیمونَ الصَّلوهَ وَ یُؤْتُونَ الزَکوهَ وَ هُمْ راکِعونَ

نیست صاحب اختیار و اولی به امور شما مگر خدا و رسول او و آنها که ایمان آورده‌اند آنها که نماز برپا می‌دارند و در حالتی که در رکوع‌اند زکات می‌دهند.

ثعلبی در تفسیرش روایت کرده است که: روزی ابن عباس بر کنار چاه زمزم نشسته بود و حدیث نقل می‌کرد ناگاه ابوذر رضی الله عنه حاضر شد و گفت: یا ایها الناس! منم ابوذر غفاری شنیدم از رسول خدا صل الله علیه و آله به این دو گوش والّا هر دو کر شود و دیدم به این دو چشم والّا هر دو کور شود که می‌فرمود: علی قائد و پیشوای نیکوکاران است و کشنده کافران است، یاری کرده شده است هر که او را یاری کند و مخذول است هر که او را یاری نکند، به درستی که من نماز کردم در روزی از روزها با رسول خدا صل الله علیه و آله نماز ظهر پس سائلی در مسجد سؤال کرد کسی چیزی به او نداد.

سائل دست به سوی آسمان بلند کرد و گفت: خداوندا! گواه باش که من سؤال کردم در مسجد رسول خدا و کسی چیزی به من نداد.

و علی علیه السلام در رکوع بود پس اشاره کرد به سوی سائل به انگشت کوچک دست راستش و پیوسته انگشتر را در آن دست می‌کرد و سائل آمد و انگشتر را از انگشت آن حضرت گرفت.

و حضرت رسول صل الله علیه و اله نیز در نماز بود و آن را مشاهده کرد، چون از نماز فارغ شد سر به سوی آسمان بلند کرد و گفت: خداوندا! برادرم موسی از تو سؤال کرد و گفت: پروردگارا! سینه مرا گشاده گردان و آسان گردان برای من کار مرا و بگشای گرهی از زبان من که بفهمند سخن مرا و بگردان از برای من وزیری از اهل من که آن هارون است، محکم گردان به آن بازوی مرا و شریک گردان او را در کار من، پس تو دعای او را مستجاب گردانیدی و به او خطاب کردی که: به زودی محکم گردانم بازوی تو را به برادر تو و برای ما هر دو سلطنتی و استیلایی بدهم.

خداوندا! منم محمد پیامبر تو برگزیده تو، پس بگشای برای من سینه مرا و آسان کن برای من کار مرا و بگردان از برای من وزیری از اهل من که او علی علیه السلام است محکم گردان به او پشت مرا.

ابوذر گفت: هنوز سخن آن حضرت تمام نشده بود که جبرئیل علیه السلام نازل شد از جانب خداوند جلیل و گفت: یا محمد! بخوان. پس این آیه را بر آن حضرت خواند.

و آنچه وجه دلالتش بر امامت آن حضرت است آن است که «إنّما» کلمه حصر است و «ولیّ» در لغت به چند معنی آمده است: یاور، دوست، و صاحب اختیار و اولی به تصرف و دو معنی آخر نزدیکند به یکدیگر و دو معنی اول معلوم است که در این آیه مراد نیست زیرا که یاور و دوست مؤمنان مخصوص خدا و رسول و بضی از مؤمنان که موصوف به این صفت باشند نیست بلکه همه مؤمنان یاور و دوست یکدیگرند چنانکه حق تعالی فرموده است که: وَالمؤمِنونَ وَ المُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أوَلیاءُ بَعْضٍ» و ملائکه نیز محب و یاور مؤمنانند

منابع:

۱.سوره مائده آیه ۵۵

۲.تفسیر ثعلبی ج۴ ص۸۰

۳. احقاق الحق ج۳ ص۵۰۳

۴. حق الیقین ص ۸۶

اردیبهشت
22
1393

دلایل وجوب نصب امام

تعریف امام

«مراد از امام کسی است که مقتدا و پیشوای امت باشد و در جمیع امور دنیا و دین، به نحوی که پیغمبر می‌کرد، به نیابت و جانشینی پیغمبر نه بر سبیل استقلال»

امت پیامبر صل الله علیه و آله در امر امامت به معنایی که ذکر شد اختلاف کردند و ضروری بودن نصب آن را مورد شک و تردید قرار دادند. آنچه که فرقه امامیه در آن اتفاق کرده‌اند این است که عقلا و سمعا واجب است بر پروردگار عالم که امامی منصوب کند.

در این مقاله دلایل عقلی وجوب نصب امام بررسی می‌شود.

اول: آنکه هر دلیلی که که دلالت بر وجوب فرستادن پیامبران می‌کند بر نصب امام نیز می‌کند. معلوم و مشخص است که مردم در انتظام امور دین و دنیای خویش ناچار از داشتن رئیسی هستند که در امور مختلفه ایشان را به راه راست هدایت نماید و رفع مخاصمه و منازعه و مجادله ایشان را که در هر صورت در معاملات و معاشرات ایشان رو می‌دهد بر وجه حق و صواب از ایشان بکند و همه عقول چنین امری را می‌پذیرند و چنین کسی یا نبی است یا امام که جانشین او است، خصوصا بعد از حضرت رسالت که خاتم پیامبران است و بعد از او امید بعثت پیامبر دیگر نیست.

دوم: آنکه نصب امام لطف است و لطف بر خدا واجب است عقلاً. همچنین اصلح بر حق تعالی واجب است و شکی نیست که وجود رییس و حاکمی که اختیار دین و دنیای ایشان به دست او باشد اصلح به حال بندگان است و در جمیع احوال و زمان‌ها و چنین رییس یا پیامبر است یا امام، و در زمانی که پیامبر نباشد منحصر است بر امام.

سوم: آنکه چون بعثت حضرت رسول صل الله علیه و آله مخصوص زمان آن حضرت نبود بلکه مبعوث است بر تمامی خلایق تا روز قیامت، و برای ایشان کتاب و شریعتی از جانب خدا مقرر شد و آداب و سنن در هر امری حتی خوردن و آشامیدن و جماع کردن و بیت‌الخلا رفتن برای ایشان مقرر کرد و در فرایض و مواریث و قضایا و معاملات و احکام واقعه به وحی الهی مقرر نموده و مدت بعثت آن حضرت مدت قلیلی بود و در آن مدت جمع قلیلی ظاهرا اذعان کردند که اکثر آنها نیز در باطن منافق بودند.

پس هیچ عاقلی تجویز می‌کند که خدا و رسول امری چنین عظیم را ناتمام بگذارند؟ و حافظی برای این ملت و شریعت و کتاب و سنت مقرر نکنند؟

دهقانی که در دهی بیمار می‌شود برای شفقت بر رعیت خود و مزارع خود یک کسی را تعیین می‌کند و وصیت برای ایشان می‌کند و ضابطی برای متروکات خود تعیین می‌نماید، پیغمبر آخرالزمان از دنیا می‌رود و برای دین و ملت و کتاب و سنت و رعیت و امت خود کسی را تعیین نمی‌کند؟

چهارم: آنکه مخالفان نیز معترفند که عادت مقرره حق تعالی در جمیع انبیاء از آدم تا خاتم علیهم السلام آن بود که تا خلیفه‌ای برای ایشان تعیین نمی‌کرد ایشان را از دنیا رحلت نمی‌فرمود و سنت حضرت رسالت در جمیع غزوات و سفرهای جزئی که آن جناب از مدینه می‌فرمود آن بود که تعیین رئیس و خلیفه می‌فرمود و در جمیع بلاد و قرای اسلام نیز البته حاکمی نصب می‌نمود و امر ایشان رابه خود وا نمی‌گذاشت.

پس چگونه در این جدایی بی‌پایان و سفر بی‌انتها احوال ایشان را بدون سرپرست و امور ایشان را معطل می‌گذاشت؟

پنجم: آنکه مرتبه امامت چنانکه نقل شد نظیر منصب نبوت است، اگر مردم می‌توانند امام را به اختیار خود انتخاب کنند باید که نبی را نیز به اختیار خود انتخاب کنند که این باطل است و همچنین بر مصالحه عامه بندگان عقل‌های ناقص امت چگونه می‌تواند حکم کند؟ و بسیار بوده است که کسی را برای قریه‌ یا حکومتی نصب می‌کنند و در اندک زمانی ظاهر می‌شود که خطا کرده‌اند و تغییر می‌دهند پس ریاست دین و دنیای عامه خلق چگونه می‌تواند توسط عقول مردم انجام شود؟

و همچنین عصمت در آن شرط است و کسی به غیر حق تعالی بر آن مطّلع نمی‌تواند شد.

ادله عقلی در این باب بسیار است که این مطلب گنجایش ذکر همه آنها را ندارد.

برگرفته از حق الیقین مجلسی باب امامت

اردیبهشت
22
1393

فضیلت و کیفیت زیارت حضرت معصومه(علیها السلام)

اول:سیّده جلیله معظّمه حضرت فاطمه دختر موسى بن جعفر علیه السّلام که به حضرت معصومه علیها السّلام شهرت دارد و قبر شریفش در شهر مقدس قم،معروف و مشهور است و داراى بارگاه والا و ضریح متعدد و خدمه بسیار،و موقوفات زیادى مى‏باشد و روشنى‏ چشم اهل قم و مأوى و پناهگاه عموم مردم است و هر سال جمیعتى فراوان از شهرهاى دور،بار سفر مى‏بندند و رنج راه مى‏کشند،تا به‏ درک فیوضات از زیارت آن معظمّه نایل گردند و فضیلت و جلالت آن حضرت از اخبار بسیار،استفاده مى‏شود.شیخ صدوق به‏ سند حسن،[سندى در حد صحیح]از سعد بن سعد روایت کرده که از حضرت رضا علیه السّلام درباره فاطمه دختر موسى بن جعفر علیه السّلام سؤال کرد؟حضرت‏ فرمود:هر که او را زیارت کند،براى او بهشت است.و به سند معتبر دیگر،از فرزند آن حضرت،امام جواد علیه السّلام روایت شده‏ که هرکه مرا در قم زیارت کند،بهشت براى اوست.علاّمه مجلسى رحمه اللّه از بعضى کتابهاى زیارات،نقل کرده:على‏ بن ابراهیم،از پدرش،از سعد اشعرى قمى،از حضرت رضا علیه السّلام روایت کرده که آن حضرت فرمود:اى سعد،از ما نزد شما قبرى هست،گفتم فدایت شوم قبر فاطمه،دختر امام موسى علیه السّلام را مى‏فرمایى؟فرمود:
بلى مَنْ زَارَهَا عَارِفا بِحَقِّهَا فَلَهُ الْجَنَّهُ
آرى هرکه او را زیارت کند،درحالى‏که عارف به حقش باشد،بهشت براى اوست.
چون به نزد قبر آن حضرت برسى،بالاى سر،رو به قبره بایست،و سى‏وچهار مرتبه اللّه اکبر و سى‏وسه مرتبه سبحان اللّه و سى‏وسه مرتبه الحمد للّه بگو،آنگاه بخوان:
السَّلامُ عَلَى آدَمَ صِفْوَهِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَى نُوحٍ نَبِیِّ اللَّهِ السَّلامُ عَلَى إِبْرَاهِیمَ خَلِیلِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَى مُوسَى کَلِیمِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَى عِیسَى رُوحِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا رَسُولَ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا خَیْرَ خَلْقِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا صَفِیَّ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا مُحَمَّدَ بْنَ عَبْدِ اللَّهِ خَاتَمَ النَّبِیِّینَ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیَّ بْنَ أَبِی طَالِبٍ وَصِیَّ رَسُولِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکِ یَا فَاطِمَهُ سَیِّدَهَ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ السَّلامُ عَلَیْکُمَا یَا سِبْطَیْ نَبِیِّ الرَّحْمَهِ وَ سَیِّدَیْ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا عَلِیَّ بْنَ الْحُسَیْنِ سَیِّدَ الْعَابِدِینَ وَ قُرَّهَ عَیْنِ النَّاظِرِینَ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ بَاقِرَ الْعِلْمِ بَعْدَ النَّبِیِّ ،
سلام بر آدم برگزیده خدا،سلام بر نوح پیامبر خدا،سلام بر ابراهیم دوست خدا سلام بر موسى همسخن خدا،سلام بر عیسى روح خدا،سلام بر تو اى رسول خدا سلام بر تو اى بهترین خلق خدا،سلام بر تو اى برگزیده خدا،سلام بر تو اى محمد بن عبد اللّه خاتم پیامبران،سلام بر تو اى امیر مؤمنان على بن ابیطالب،جانشین رسول خدا،سلام‏ بر تو اى فاطمه سرور بانوان جهانیان،سلام بر شما اى دو فرزندزاده پیامبر رحمت،و دو سرور جوانان‏ اهل بهشت،سلام بر تو اى على بن الحسین،سرور عبادکنندگان،و روشنى چشم بینندگان،سلام‏ بر تو اى محمد بن على،شکافنده دانش پس از پیامبر،
السَّلامُ عَلَیْکَ یَا جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ الصَّادِقَ الْبَارَّ الْأَمِینَ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ الطَّاهِرَ الطُّهْرَ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا عَلِیَّ بْنَ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى السَّلامُ عَلَیْکَ یَا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ التَّقِیَّ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا عَلِیَّ بْنَ مُحَمَّدٍ النَّقِیَّ النَّاصِحَ الْأَمِینَ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا حَسَنَ بْنَ عَلِیٍّ السَّلامُ عَلَى الْوَصِیِّ مِنْ بَعْدِهِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى نُورِکَ وَ سِرَاجِکَ وَ وَلِیِّ وَلِیِّکَ وَ وَصِیِّ وَصِیِّکَ وَ حُجَّتِکَ عَلَى خَلْقِکَ السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ فَاطِمَهَ وَ خَدِیجَهَ السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ وَلِیِّ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکِ یَا أُخْتَ وَلِیِّ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکِ یَا عَمَّهَ وَلِیِّ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ وَ رَحْمَهُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ ،
سلام بر تو اى جعفر بن محمد،راستگوى نیکوکار امین،سلام بر تو اى موسى بن جعفر،امام پاک و پاکیزه،سلام بر تو اى على بن موسى‏ الرضا امام پسندیده،سلام بر تو اى محمد بن على تقى،سلام بر تو اى على بن محمّد نقى‏ اندرزگوى امین،سلام بر تو اى حسن بن على،سلام بر وصى پس از او.خدایا درود فرست بر نورت،و چراغت،و نماینده نماینده‏ات،و جانشین جانشینت،حجّتت بر آفریدگانت،سلام بر تو اى دختر رسول خدا،سلام بر تو اى دختر فاطمه و خدیجه،سلام بر تو اى دختر امیر مؤمنان،سلام بر تو اى دخرت حسن و حسین،سلام بر تو اى دختر ولىّ خدا،سلام بر تو اى خواهر ولىّ خدا،سلام بر تو اى عمّه ولىّ خدا،سلام و رحمت و برکات خدا بر تو اى دختر موسى بن جعفر،
السَّلامُ عَلَیْکِ عَرَّفَ اللَّهُ بَیْنَنَا وَ بَیْنَکُمْ فِی الْجَنَّهِ وَ حَشَرَنَا فِی زُمْرَتِکُمْ وَ أَوْرَدَنَا حَوْضَ نَبِیِّکُمْ وَ سَقَانَا بِکَأْسِ جَدِّکُمْ مِنْ یَدِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ أَسْأَلُ اللَّهَ أَنْ یُرِیَنَا فِیکُمُ السُّرُورَ وَ الْفَرَجَ وَ أَنْ یَجْمَعَنَا وَ إِیَّاکُمْ فِی زُمْرَهِ جَدِّکُمْ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ أَنْ لا یَسْلُبَنَا مَعْرِفَتَکُمْ إِنَّهُ وَلِیٌّ قَدِیرٌ أَتَقَرَّبُ إِلَى اللَّهِ بِحُبِّکُمْ وَ الْبَرَاءَهِ مِنْ أَعْدَائِکُمْ وَ التَّسْلِیمِ إِلَى اللَّهِ رَاضِیا بِهِ غَیْرَ مُنْکِرٍ وَ لا مُسْتَکْبِرٍ وَ عَلَى یَقِینِ مَا أَتَى بِهِ مُحَمَّدٌ وَ بِهِ رَاضٍ نَطْلُبُ بِذَلِکَ وَجْهَکَ یَا سَیِّدِی اللَّهُمَّ وَ رِضَاکَ وَ الدَّارَ الْآخِرَهِ یَا فَاطِمَهُ اشْفَعِی لِی فِی الْجَنَّهِ فَإِنَّ لَکِ عِنْدَ اللَّهِ شَأْنا مِنَ الشَّأْنِ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ أَنْ تَخْتِمَ لِی بِالسَّعَادَهِ فَلا تَسْلُبْ مِنِّی مَا أَنَا فِیهِ وَ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّهَ إِلا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ اللَّهُمَّ اسْتَجِبْ لَنَا وَ تَقَبَّلْهُ بِکَرَمِکَ وَ عِزَّتِکَ وَ بِرَحْمَتِکَ وَ عَافِیَتِکَ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ أَجْمَعِینَ وَ سَلَّمَ تَسْلِیما یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.
سلام بر تو،خدا بین ما و شما در بهشت شناسایى برقرار کند،و در گروهتان‏ محشور دارد،و بر حوض پیامبرتان واردمان نماید،و به ما با جام جدّتان،از دست على بن ابى طالب بنوشاند درودهاى خدا بر شما باد،از خدا خواستارم که به ما درباره شما خوشحالى و گشایش بنمایاند،و ما و شما را در گروه جدّتان‏ محمّد(درود خدا بر او و خاندانش)گرد آورد،و معرفت شما را از ما باز نگیرد،به راستى او سرپرستى تواناست.به درگاه‏ خدا به سبب دوستى شما،و بیزارى از دشمنانتان،و تسلیم بودن به خدا،تقرّب مى‏جویم،در حال خشنودى به آن،نه با انکار و تکبّر بلکه بر پایه یقین به آنچه محمد آن را آورده،و به آن خشنودم،به این امور خاطر تو را مى‏خواهم اى آقاى من،خدایا خشنودى‏ات‏ و خانه آخرت را مى‏خواهم،اى فاطمه درباره بهشت برایم شفاعت کن،به درستى که براى تو نزد خدا مقامى از مقامات بلند است.خدایا از تو مى‏خواهم،که سرانجام کارم را به خوشبختى ختم کنى،و آنچه را در آنم از دستم مگیرى،و جنبش و نیرویى جز به خداى والاى‏ بزرگ نیست.خدایا براى ما اجابت کن،و آن را به کرم و عزّتت و به رحمت و عافیّت بپذیر،و درود خدا بر محمّد و همه خاندان او،و بر آنان سلام،سلامى کامل،اى مهربان‏ترین مهربانان.

گاه‌شمار تاریخ خورشیدی

اردیبهشت ۱۳۹۳
ش ی د س چ پ ج
« فروردین   خرداد »
 12345
6789101112
13141516171819
20212223242526
2728293031