18
1393
چگونگی صدق معجزات
طریق دانستن حقیقت پیغمبران معجزات است زیرا هر که دعوی مرتبه بلندی میکند، نمیتوان به محض دعوی باور کرد.
چنانکه شخصی دعوی کند که من از جانب پادشاه بر شما حاکمم باید اطاعت من کنید به محض گفته او کسی از او قبول نمیکند تا حجتی از جانب پادشاه مانند رقمی یا نشانی که مخصوص پادشاه باشد نداشته باشد.
و معجزه مثل آن است زیرا که معجزه فعلی است که بشر از اتیان به آن عاجز باشد و بر خلاف مجرای عادت باشد و مقارن دعوی پیغمبری صادر شود.
پس اگر فعلی باشد که از بشر ظاهر شود آن معجزه نیست مثل آنکه صنایع غریبه و حیله های ارباب شعبده و اگر فعل خدا باشد و موافق عادت باشد آن معجزه نیست مثل آنکه گوید در وقت طلوع آفتاب معجزه من آن است که الحال آفتاب طلوع میکند و اگر مقارن دعوی پیغمبری نباشد آن را کرامت گویند نه معجزه مثل مائده حضرت مریم علیها السلام.
و هر گاه شخصی دعوی پیغمبری کند و گوید که خدا مرا برای ریاست دین و دنیای خلایق فرستاده دلیل من این است که حق تعالی به اشاره من ماه را به دونیم میکند یا مرده را زنده میکند و در همان ساعت آن امر واقع شود ما البته میدانیم که آن راست میگوید زیرا که خدا بر همه چیز قادر است و علمش به همه چیز احاطه کرده است چنانکه بیان کردیم.
پس اگر این مرد کاذب باشد دعوی او قبیح خواهد بود و اطاعت ما از او قبیح است. پس خدا اغوای همه بر قبیح کرده خواهد بود و این قبیح است و قبیح بر خدا محال است. چنانکه معلوم شد و باید که معجزه بر طبق مدعا باشد تا دلالت بر صدق پیغمبر کند و اگر موافق نباشد دلالت بر کذب صاحبش کند.
چنانکه نقل کردهاند که: مسیلمه کذاب دعوی پیغمبری میکرد به او گفتند که محمد صل الله علیه و آله برای کوری دعا کرد روشن شد. او کسی را طلبید که یک چشمش کور بود دعا کرد آن چشم روشنش کور شد. گفتند: که محمد صل الله علیه و آله آب دهان مبارکش را در چاهی که خشک شده بود انداخت آن چاه پر آب شد. آن ملعون در چاه کمآبی آب دهان انداخت خشک شد و این را معجزه مکذّبه خوانند.
حق الیقین علامه محمد باقر مجلسی ره ص ۳۷
18
1393
فضیلت تسبیح تربت
و بهتر آن است که حساب آن را با تسبیح ساخته از تربت حضرت حسین علیه السّلام نگاه دارد،و نگاه داشتن حساب تمام ذکرها با تسبیح ترتب حضرت حسین علیه السّلام مستحبّ است،و با خود داشتن تربت آن حضرت به طور پیوسته،مستحبّ و نگهدار از بلاها،و باعث ثواب بىانتهاست.
نقل شده:حضرت فاطمه علیها السّلام در ابتدا رشتهاى از پشم تابیده،و بر آن گرهها زده بود،که به آن تسبیح مىگفتند،تا حضرت حمزه بن عبد المطلّب رضى اللّه عنه شهید شد،پس حضرت فاطمه علیها السّلام از تربت قبر آن شهید بزرگوار،خاک برگرفت، و تسبیح ساخت،و به آن خدا را تسبیح مىکرد،مردم نیز چنان کردند.چون حضرت حسین علیه السّلام به شهادت رسید،ساختن تسبیح و ذکر گفتن با آن از تربت آن امام مظلوم مستحبّ شد.
از حضرت صاحب الامر علیه السّلام روایت شده:هرکه تسبیح تربت امام حسین علیه السّلام را در دست داشته باشد،و ذکر را فراموش کند،ثواب ذکر براى او نوشته مىشود.
از حضرت صادق علیه السّلام نقل شده:تسبیح تربت آن حضرت خود ذکر مىکند،بىآنکه آدمى بگوید:و فرمود:یک ذکر،یا استغفار،که با آن گفته مىشود،برابر با هفتاد ذکر است،که با چیز دیگرى گفته شود،و اگر بدون ذکر بگرداند،به هر دانه هفت تسبیح براى او نوشته مىشود،و به روایت دیگر،اگر با ذکر بگرداند،به ازاى هر دانه چهل حسنه براى او نوشته مىشود،
و روایت شده:حوریان بهشت،چون فرشتهاى را مىبینند به زمین مىآید،از او درخواست مىکنند که تسبیح و تربت حضرت امام حسین علیه السّلام براى ما بیاور.
در حدیث صحیح از حضرت موسى بن جعفر علیهم السّلام نقل شده:مؤمن مىباید خالى از پنج چیز نباشد:مسواک،شانه،سجّادهاى که بر روى آن نماز بجا آورد،و تسبیحى که در آن سىوچهاردانه باشد،و انگشتر عقیق.و ظاهر آن است که تسبیح خام و پخته هر دو خوب است،و خام بهتر است.
از حضرت صادق علیه السّلام نقل شده:هرکه با تسبیح تربت قبر امام حسین علیه السّلام یک تسبیح بگوید،حق تعالى براى او چهارصد حسنه بنویسد،و چهارصد گناه از او محو کند،و چهارصد حاجت او را برآورد،و چهارصد درجه براى او بالا برد.
و نیز روایت شده:مستحب است رشته تسبیح کبود باشد به رنگ آسمان،و از بعضى روایات استفاده مىشود،که اگر زنان عدد ذکر را به انگشتان خود بشمارند افضل است،ولى احادیث فضیلت تربت به طور مطلق اکثر و اقوى است.
18
1393
مسلط شدن شیطان بر انسان
از حضرت صادق علیه السلام نقل شده است که حضرت رسول صل الله علیه و آله فرمود:« شیطان روزی نزد حضرت موسی علیه السلام آمد و در حالی که کلاهی به رنگهای مختلف در سر داشت چون نزدیک رسید کلاه را از سر برداشت و در برابر ایستاد و سلام کرد. موسی گفت: کیستی؟ گفت: منم ابلیس. فرمود:خدا خانه تو را از همه کس دور گرداند! گفت: آمدهام به تو سلام کنم، برای قرب و منزلتی که داری. حضرت موسی پرسید: این کلاه چیست که بر سر داری؟ گفت: به این دلهای بنیآدم را میربایم. فرمود: بگو کدام گناه است که چون آدم مرتکب آن میشود تو بر او مسلّط میگردی؟ گفت: وقتی که از خود راضی باشد و عملهای خیر خود را بسیار داند و گناهانش در چشم او اندک نماید»
پس حضرت صادق علیه السلام فرمود:«خداوند عالمیان به داوود خطاب نمود:ای داوود! گناهکاران را بشارت بده که توبه ایشان را قبول میکنم و گناهشان را عفو میفرمایم و بترسان صدیقان را، که عجب نورزند به عملهای خود. من هر بندهای را که به مقام حساب درآورم و به عدالت حساب او بکنم هلاک میشود.»
اصول کافی ج۲ ص۳۱۴ ح۸
آخرین دیدگاه
نوشته های تازه
- منتظر ظهور ولی عصر اردیبهشت ۱۸, ۱۳۹۳
- خداوند متعال، قرآن را مثل حبل و طنابِ مستحکم به زمین آویخت اردیبهشت ۱۸, ۱۳۹۳
- غربت امام حسن علیه السلام میان یارانشان اردیبهشت ۱۸, ۱۳۹۳
- سجده شکر اردیبهشت ۱۸, ۱۳۹۳
- مسابقه رنگ آمیزی به مناسبت میلاد حضرت ولی عصر اردیبهشت ۱۸, ۱۳۹۳