اردیبهشت
3
1393

ای خر! آدم نشدی؟

دانشمند معظم حاج شیخ محمد رازی در ترجمه تفسیر کبیر مجمع البیان حکایت عجیبی را نقل می‌فرماید و می‌گوید: از بعضی اهل دل و حال شنیدم که می‌گفت: یکی از بزرگان دائما ذکرش این بود: ای خر! آدم نشدی؟

یکی از دوستان و مریدان خاص او گفت: وقتی به او اصرار کردم این چه ذکری است؟ گفت: قول بده تا زمانی که من زنده‌ام این راز را فاش نکنی من نیز پذیرفتم.

گفت: زمانی که در نجف اشرف تحصیل می‌کردم استادی داشتم به نام آخوند ملاحسین قلی همدانی که مربی اخلاق و معرفت و عالم ربانی و سالک حقیقی و دارای کرامات و صاحب مکاشفات و مقامات بود ایشان هر وقت به حرم مطهر آقا امیرالمؤمنین علیه السلام مشرف می‌شد با آداب خاص و خضوع و خشوع مخصوصی به زیارت می‌رفت و هنگامی که از حرم شریف خارج می‌شد عبا را بر سر انداخته و سر به زیر افکنده بدون این که به کسی نگاه کند و توجه نماید به سرعت و با عجله به منزل خود باز می‌گشت. ما از دیدن نحوه رفت و آمد و تشرف و بازگشت ایشان شگفت زده می‌شدیم و تعجب می‌کردیم و با خود می‌گفتیم: این روش و منش ایشان بی‌دلیل و حکمت نیست. تا این که یک روز در صحن مطهر که مراقب ایشان بودم وقتی با آن کیفیت بیرون آمد و به شتاب می‌رفت سر راه ایستادم و جلوی ایشان را گرفتم و او را به صاحب قبر مطهر و مقدس علوی قسم دادم و گفتم: علت اینگونه تشرف و مراجعت چیست؟

گفت: اینگونه تشرف یک وظیفه و ادب است و هر کس که عارف به مقام ولی الله الاعظم امیر المومنین علی بن ابی طالب باشد باید با کمال خضوع و خشوع و ادب و تواضع مشرف گردد و به زیارت برود.

اما علت این گونه مراجعت آن است که اثر زیارت و تشرف با شناخت و معرفت به حضور و پیشگاه حضرت علی علیه السلام عوض شدن و رنگ ولایت گرفتن و باز شدن چشم و گوش ملکوتی است و چون حقایق و بواطن اشیاء و اشخاص برایم منکشف و مکشوف و آشکار می‌گردد و صورت حقیقی اطرافیان را می‌بینم نمی‌خواهم چشمم به یکی از دوستان و نزدیکان بیفتد و او را به غیر از صورت ظاهرش ببینم. چون من با مردم زندگی می‌کنم پس اگر صورت حقیقی آنها را به شکل حیوان ببینم قهرا از دیدن آنها کدورت و تنفر و انزجار در وجودم حاصل می‌شود به همین علت سر به زیر افکند عبا را بر سر می‌کشم و با سرعت باز می‌گردم تا کسی را نبینم.

عرض کردم: استاد سوال دیگری دارم.

گفت: بگو

گفتم: شما را به حق علی بن ابی طالب علیه السلام قسم می‌دهم که جواب مرا بدهید.

گفت: بپرس.

گفتم: بگویید بدانم مرا به چه صورت می‌بینید؟

استاد از این پرسش من بسیار ناراحت شد و گفت: اگر مرا به حق امام علی علیه السلام قسم نداده بودی نمی گفتم ولی با این قسم مرا مجبور کردی تا بگویم و بعد گفت: من تو را به صورت خر می‌بینم. با دریافت این پاسخ یکه خوردم و حیرت زده به درون خویش مراجهخ کردم و اندیشه نمودم. دیدم راست می‌گوید صفت بهیمیت و خریت و حیوانیت در من موجود است. برای همین از آن تاریخ همواره به نفس حیوانی خویش خطاب می‌کنم: ای خر آدم نشدی، ای خر آدم نشدی؟ و همواره به تهذیب و تزکیه نفس خویش مشغولم و یک لحظه از آن غافل نیستم.

منبع: ترجمه تفسیر مجمع البیان ج۲۶ ص۲۳۹ ذیل سوره نبأ

گاه‌شمار تاریخ خورشیدی

اردیبهشت ۱۳۹۳
ش ی د س چ پ ج
« فروردین   خرداد »
 12345
6789101112
13141516171819
20212223242526
2728293031