خرداد
27
1393

ثواب دعا کردن برای مردان و زنان مؤمن و مسلمان

صفوان بن یحیی از حضرت موسی بن جعفر علیه السلام روایت کرده است که فرمود: هر که برای برادران مؤمنش دعا کند خداوند برای هر مؤمن فرشته‌ای می‌گمارد تا برای او دعای خیر کنند.
امام رضا علیه السلام فرمود: هیچ مؤمنی نیست که برای مردان و زنان مؤمن و مردان و زنان مسلمان –زنده و مرده- دعا کنند مگر این که خداوند برای هر مرد و زن با ایمانی از هنگام برانگیخته شدن حضرت آدم تا روز قیامت یک حسنه برای او می‌نویسد.
امام صادق علیه السلام فرمود: هر که روزی بیست و پنج مرتبه بگوید:«اللهُمَّ اغْفِر لِلْمُؤمِنینَ وَ الْمُؤمَناتِ وَ الْمُسلِمینَ وَ الْمُسْلِماتِ» خداوند تا روز قیامت به تعداد مؤمنینی که آفریده است و خواهد آفرید در کارنامه اعمالش حسنه‌ای می‌نویسد و گناهی را پاک می‌سازد و مقام او را یک درجه بالا می‌برد.
امام صادق علیه السلام به نقل از نیاکان پاکش روایت نمود که پیامبر خدا صل الله علیه و آله فرمود: هیچ بنده‌ای برای مردان و زنان با ایمان دعا نمی‌کند مگر این که خداوند همان دعا را به تعداد همه مؤمنینی که آفریده یا خواهد آفرید در حق او مستجاب کند و اگر روز قیامت محکوم به آتش شود او را به سوی جهنم می‌برند و مردان و زنان با ایمان می‌گویند: پروردگارا! این فرد برای ما دعا می‌کرد شفاعت ما را درباره او بپذیر. و خداوند شفاعت آن‌ها را می‌پذیرد و از دوزخ نجات می‌دهد.
پیامبر خدا صل الله علیه و آله فرمود: هر گاه یکی از شما بخواهد دعا کند در حق همه دعا کند که از مهمترین موجبات پذیرش دعا می‌باشد.

 

ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، شیخ صدوق، ص ۳۰۳

خرداد
27
1393

معیار کمال انسان

برای شناسایی صفت‌های کمالی یا لذت‌های اصیل و ویژه آدمی سه معیار در دست داریم

۱– معیار اول: موجب توسعه وجود باشد.
اولین معیار لذت اصیل این است که چیزی بر وجود ما بیفزاید، یعنی وجود انسان را گسترش دهد و بزرگ کند. اموری که نواقص انسان را رفع و کمبودها را جبران می‌کند، هر چند لذت‌بخش‌اند موجب کمال نمی‌شوند. انسان گرسنه کمبودی دارد که با غذا خوردن رفع نمی‌شود بنابراین از خوردن لذت می‌برد ولی این لذت اصیل نیست، چون وجودش را توسعه نمی‌دهد. درمان بیماری کمال نیست چون چیزی بر وجود ما نمی‌افزاید، غضب و شهوت مامور جبران نواقص و رفع کمبود‌های جسم‌اند از این رو هر لذتی که از ناحیه این دو نیرو به روح انسان برسد، لذت غیر اصیل است.
۲- معیار دوم: همیشگی باشد
همیشگی بودن یکی از معیارهای اصالت لذت است. لذت موقت، لذت اصیل نیست. انسان همیشه از خوردن و نوشیدن لذت نمی برد غذایی که به هنگام گرسنگی انسان را قرین لذت می‌کند به وقت سیری نفرت‌انگیز است بنابراین لذایذی که از طریق قوه شهوت و غضب عاید روح انسان می‌شود به دلیل موقتی بودن، لذت اصیل و موجب کمال انسان نیستند.

۳- معیار سوم: موجب سرور و افتخار باشد
معیار دیگر کمال که امری فطری و وجدانی است این است که اگر انسان را به آن صفت یاد کنند موجب سرور و افتخار باشد. انسان‌های متعارف از اینکه به شهوت و غضب شهره شوند اجتناب دارند. هیچ کس نمی‌پسندد که او را به پرخوری، شهوت‌رانی، زیاده‌گویی، جاه طلبی، زورگویی، فحاشی و… یاد کنند. برعکس انسان‌های متعارف و متعادل تلاش می‌کنند فعالیت قوای غضبی و شهوی خود را از انظار دیگران مخفی نگه دارند. این در حالی است که همه‌کس می‌کوشد حتی به گزاف خود را عاقل و با معرفت جلوه دهد.

از این معیارها نتیجه می‌گیریم که کمال انسان به معرفت اوست به بیان دیگر لذت اصیل، لذتی است که از راه عقل به دست آید. چون اولاً وجود را گسترش می‌دهد ثانیاً همیشگی است و ثالثاً انسان آن را برای خود می‌پسندد و چون عقل دارای دو نیروی نظری و عملی است هر یک از آن دو کمالی ویژه خود دارند که حاصل جمع آن دو کمال انسان است.
کمال قوه نظری به این است که بر حقایق موجودات با همه مراتبی که دارند احاطه پیدا کند و از این رهگذر به شناخت مطلوب حقیقی دست یابد تا به مقام توحید نائل شود. از وساوس شیطانی نجات یابد و قلبش آرام گیرد و این همان حکمت نظری است.
و کمال عقل عملی به آن است که از صفت‌های زشت پیراسته و به صفت‌های پسندیده آراسته شود و از این رهگذر به پاک سازی ضمیر از غیر خدا برسد و این مقام حکمت عملی است.
هنگامی که انسان به این دو مقام دست یابد و به کمال برسد همان انسان کامل و جهان کوچکی خواهد بودکه نسخه عالم اکبر است.

منابع:
۱. اخلاق ناصری- خواجه نصیر الدین طوسی ص۷۰
۲. جامع السعادات- محمدمهدی نراقی ج۱ ص۹
۳- اخلاق الاهی- آیت الله العظمی مجتبی تهرانی ج۱ ص۸۵

خرداد
27
1393

دعای مکنون وفضیلت آن

هفدهم:ابن بابویه،و شیخ طوسى و غیر ایشان، به سندهاى معتبر از حضرت امیر مؤمنان علیه السّلام روایت کرده ‏اند:هرکه مایل است از دنیا بیرون رود درحالى‏که از گناهان پاک‏ شده باشد همچون طلایى که از ناخالصى پاک مى‏شود،و در قیامت هیچ کس از او بازخواست دادخواهى نکند،پس از نمازهاى‏ پنج‏گانه«نسبت»پروردگار را بخواند،و آن خواندن دوازده مرتبه قل هو اللّه احد است،آنگاه دستها را به جانب آسمان‏ بگشاید،و این دعا را بخواند،سپس فرمود:این از رازهاى مکنون است،که رسول خدا صلى اللّه علیه و آله به من تعلیم داد،و فرمود به حسن و حسین علیهما السّلام بیاموزم،و دعا این است:
اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِاسْمِکَ الْمَکْنُونِ الْمَخْزُونِ الطّاهِرِ الطُّهْرِ الْمُبارَکِ وَاَسْئَلُکَ بِاسْمِکَ الْعَظیمِ وَسُلْطانِکَ الْقَدیمِ یا واهِبَ الْعَطایا یا مُطْلِقَ الاُْسارى یا فَکّاکَ الرِّقابِ مِنَ النّارِ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَفُکَّ رَقَبَتى مِنَ النّارِ وَاَخْرِجْنى مِنَ الدُّنْیا آمِنا وَاَدْخِلْنِى الْجَنَّهَ سالِما وَاجْعَلْ دُعآئى اَوَّلَهُ فَلاحاً وَاَوْسَطَهُ نَجاحا وَآخِرَهُ صَلاحا اِنَّکَ اَنْتَ عَلاّمُ الْغُیُوبِ
خدایا از تو مى‏خواهم به نامت،آن نام پوشیده محفوظ،و پاک و پاکیزه،و پربرکت،و از تو مى‏خواهم به نام بزرگت،و سلطنت دیرینه‏ات،اى بخشنده عطاها،اى آزاد کننده اسیران،اى رهایى‏بخش بندگان‏ از آتش،بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست،و مرا از آتش رهایى دهى،و ایمن از دنیا بیرون بر، و به سلامت وارد بهشت کن،و قرار ده آغاز دعایم را رستگارى،و میانه‏اش را کامیابى،و پایانش را درستى، به یقین تو داناى نهانهایى.
و در بعضى از نسخه ‏هاى معتبر این دعا به این صورت است:
یا فَکّاکَ الرِّقابِ مِنَ النّارِ اَسْئَلُکَ اَنْ تُصَلِّىَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاَنْ تُعْتِقَ رَقَبَتى مِنَ النّارِ وَاَنْ تُخْرَجَنى مِنَ الدُّنْیا سالِما وَتُدْخِلَنِى الْجَنَّهَ آمِنا وَاَنْ تَجْعَلَ دُعآئى اَوَّلَهُ فَلاحا وَاَوْسَطَهُ نَجاحا وَآخِرَهُ صَلاحا اِنَّکَ اَنْتَ عَلاّمُ الْغُیُوبِ
اى رهاننده‏ مردم از آتش،از تو مى‏ خواهم بر محمّد و خاندان محمّد درود فرستى،و مرا از آتش برهانى،و از دنیا به سلامت بیرون ببرى،و در حال امنیّت وارد بهشت نمایى،و آغاز دعایم را رستگارى،و میانه‏ اش‏ را کامیابى،و پایانش را درستى قرار دهى،به یقین تو داناى نهان هایى.

گاه‌شمار تاریخ خورشیدی

خرداد ۱۳۹۳
ش ی د س چ پ ج
« اردیبهشت   تیر »
 12
3456789
10111213141516
17181920212223
24252627282930
31