سقیفه و غدیر – سوال هشتاد و سوم

در باب وقایعی که تعریف کردید بنده نیز متاثر شدم و هرگز تصور نمی کردم که چنین برخوردی با یادگار رسول خدا صلی الله علیه و آله شده باشد.
روایتی است که بخاری و مسلم در صحیحین خود و دیگران از بزرگ عالمان ما مستنداً از ام المومنین عایشه نقل نموده اند که گفت: در وقت احتضار سر پیامبر به سینه ی من بود تا از دنیا رفت یعنی من شاهد بودم که وصیتی ننمود!! لذا چگونه ممکن است پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وصیتی در خصوص وصایت علی علیه السلام نموده باشد و برای ام المومنین مخفی مانده باشد؟

✍️ پاسخ :

در باب وصایت لازم است عرض کنم خلیفه و وصی رسول خدا صلی الله علیه و آله، فرد واحدی است. چنانچه قبلا در شرح جریان سقیفه و غدیر به وضوح خلافت بلافصل امیرالمؤمنین علیه السلام ثابت شد وصایت ایشان نیز از اوضح واضحات است چراکه به امر انحصرت موقعی که دیگران در پی دسیسه بازی بودند، مشعول غسل و کفن و دفن آنحضرت بود بعد هم به اداء و ردّ امانات موجود نزد آنحضرت پرداخت و این مطلب مورد اتفاق جمیع علماء ما و شما است.

ثعلبی در مناقب و تفسیر خود و ابن مغازلی فقیه شافعی در مناقب و میر سید علی همدانی در مودت ششم از مودت القربی از عمر بن خطاب نقل می کند که گفت:
رسول اکرم صلی الله علیه و آله در روزی که عقد اخوت و برادری بین اصحاب قرار داد فرمود این علی برادر من است در دنیا و آخرت خلیفه من است در اهل من و وصی من در امت من و وارث علم من و اداء کننده دین من خلاصه بین من و علی جدائی نیست نفع او نفع من و ضرر او ضرر من است کسی که او را دوست بدارد مرا دوست داشته و کسی که او را دشمن بدارد من را دشمن داشته است.
مقام وصایت آن حضرت مورد تصدیق تمام علمای بزرگ خودتان می باشد و انکار این موضوع را ننموده اند مگر عده ی قلیلی از متعصبین و معاندین که همه ی فضایل آن حضرت را انکار نموده اند. چنانچه ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه صفحه ۲۶ جلد اول (چاپ مصر) می گوید:
“شک و شبهه ای در نزد ما نیست که علی علیه السلام وصی رسول خدا است و اگر مخالف این معنی است کسی در نزد ما از اهل عناد می باشد”

و اما اینکه فرمودید در وقت وفات، سر مبارک رسول الله صلی الله علیه و آله بسینه عایشه بود این نقل بکلی مردود است چراکه معارض با اخبار متواتر بین علماء خودتان می باشد که در وقت وفات سر مبارک رسول خدا صلی الله علیه و آله در سینه مولی امیرالمومنین علی علیه السلام بوده است.
خوبست به عنوان نمونه به صفحه ۵۵ جلد چهارم و صفحه ۳۹۲ و ۴۰۰ جلد ششم کنزالعمال و صفحه ۵۱ جزء دوم طبقات محمد بن سعد کاتب و صفحه ۱۳۹ جلد سوم مستدرک حاکم نیشابوری مراجعه کنید تا صحت ادعای ما روشن شود.