فروردین
21
1392

گردنبند با برکت حضرت زهرا (س)

حضرت امام صادق علیه‏السلام از طریق پدرش از جابر بن عبداللَّه انصارى نقل مى‏ کند که بعد از خواندن نماز عصر در کنار پیامبر صلى اللَّه علیه و آله نشسته بودیم ناگه پیرمردى وارد شد و عرض کرد: یا رسول‏اللَّه! گرسنه‏ ام سیرم کن، عریانم بپوشان، فقیرم کمکم کن.

پیامبر خدا صلى اللَّه علیه و آله فرمودند: برادر عرب! من چیزى در اختیار ندارم که تو را کمک کنم، ولى تو را به سراغ کسى مى‏ فرستم که خدا و پیامبر را دوست دارد و خدا و پیامبر نیز او را دوست دارند، او کسى است که با مال و جان ایثار مى‏کند.

هم‏ اکنون برو به سراغ خانه‏ ى فاطمه… عرب به همراه بلال به منزل فاطمه علیهاالسلام رفت، (در این تاریخ منزل او در کنار خانه‏ ى پیامبر صلى اللَّه علیه و آله بود) بعد از سلام و مدح اهل‏بیت وضع خود و دیدار با پیامبر را به اطلاع آن بانو رسانید. (در این حدیث آمده است که فاطمه و على علیهم‏السلام مانند خود پیامبر خدا صلى اللَّه علیه و آله سه روز بود که گرسنه بودند و چیزى در اختیار نداشتند، و پیامبر الهى آگاهانه از این وضع، مرد عرب را به سراغ فاطمه علیهاالسلام فرستاد) حضرت زهرا علیهاالسلام نخست پوستى که بر روى آن مى‏ خوابیدند به عرب داد و گفت جز این در خانه چیزى نداریم، ولى عرب آن را نگرفت و پس داد.

سپس فاطمه علیهاالسلام دست به گردنبند برد که یادگار و هدیه دختر حمزه سیدالشهداء بود، آن را به عرب داد و فرمود: بگیر، آن را بفروش مشکل خود را برطرف کن. عرب گردنبند را گرفت و شادمان خانه امیدش را ترک گفت و به حضور پیامبر صلى اللَّه علیه و آله رسید و پس از سخنانى سرانجام عمار یاسر آن را خرید و در عوض بیست دینار و دویست درهم، یک دست لباس و یک رأس مرکب داد و اعرابى فقیر را خوشحال نمود… عمار گردنبند را به خانه آورد، آن را به عطر معطر ساخت و در برد یمانى گذاشت و تحویل غلامش داد و فرمود: «غلام! این گردنبند را به پیامبر صلى اللَّه علیه و آله تحویل ده، تو را نیز به آن حضرت بخشیدم.»

غلام به حضور پیامبر صلى اللَّه علیه و آله رسید و جریان را به عرض آن بزرگوار رسانید، رسول خدا نیز فرمود: همین گردنبند را به فاطمه علیهاالسلام برسان و تو را به فاطمه بخشیدم. غلام به در خانه فاطمه علیهاالسلام آمد و پس از عرض ادب و سلام گفت: اى دختر پیامبر این گردنبند را پدرت مرحمت کرد و مرا به تو بخشید.
فاطمه علیهاالسلام گردنبند را گرفت و غلام را در راه خدا آزاد کرد. در این هنگام غلام خندید و گفت: چه گردنبند بابرکتى؟! گرسنه را سیر کرد، عریان را پوشاند، فقیرى را غنى ساخت، برده‏اى را آزاد کرد و خود به صاحب اصلیش برگشت.

 

بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۵۶، ح ۵۰- جلاءالعیون شبر، ج ۱، ص ۱۴۴- عوالم، ج ۱۱، ص ۱۸۴

فروردین
21
1392

دعای جوشن کبیر

این دعا در کتابهاى بلد الامین و مصباح کفعمى آمده،از حضرت سیّد الساجدین علیه السّلام،از پدر ایشان از جدّ بزرگوارش حضرت رسول صلى اللّه علیه و آله‏ روایت شده:این دعا را جبرئیل براى آن حضرت در یکى از جنگها فرود آورد،درحالى‏که زره سنگینى بر تن آن جناب بود به گونه‏اى که سنگینى‏ آن بدن مبارک آن حضرت را به درد آورده بود.

جبرئیل عرضه داشت:یا محمّد پروردگارت به تو سلام میرساند و میفرماید:این جوشن(زره) را از تن خود بیرون کن و این دعا را بخوان که براى تو و امّتت موجب ایمنى است.سپس شرحى در فضیلت این دعا ذکر فرموده که اینجا جاى بیان تمام آن نیست ولى به برخى از آن اشاره مى‏کنیم از جمله آنکه هرکه آن را بر کفنش بنویسد،خدا به احترام آن او را به آتش نمى‏افکند و و هرکه آن را در اول ماه رمضان با نیّت خالص و دلى پاک بخواند،حق تعالى بهره‏مندى را روزى او مى‏کند،و براى وى‏ هفتاد هزار فرشته مى‏آفریند که خدا را تسبیح و تقدیس کنند و ثوابش را براى او قرار دهند.

در ادامه نیز فضیلت زیادى‏ نقل کرده تا آنکه فرمود:هرکه آن را در ماه رمضان سه بار بخواند،خدا بدن او را بر آتش جهنم حرام مى‏کند،و بهشت را براى او واجب مى‏گرداند،و دو فرشته را بر او مى‏گمارد تا او را از گناهان حفظ کنند،و در طول زندگى خود در امان خدا باشد و در پایان روایت آمده:امام حسین علیه السّلام فرمود:پدرم على بن ابیطالب علیه السّلام به حفظ این دعا وصیّت کرد،و نیز اینکه آن را بر کفن ایشان بنیوسم و به اهل خود تعلیم دهم و آنان را به خواندنش ترغیب نمایم.

این دعا مشتمل بر هزار نام از نامهاى خدا است و اسم اعظم نیز در آن است. فقیر گوید:از این روایت دو نکته استفاده مى‏شود،اوّل:استحباب نوشتن این دعا بر کفن چنان‏که علاّمه بحر العلوم(عطر مرقده) در کتاب«الدرّه»به آن اشاره فرموده است:
وَسُنَّ اَنْ یُکْتَبَ بالاْکْفانِ شَهادَهُ الاِسْلامِ وَالاِیمانِ
شد مستحب نوشتن بر اکفان#گواه بر اسلام و هم بر ایمان
وَهکَذا کِتابَهُ الْقُرْانِ وَالْجَوْشَنُ المَنْعُوتُ بِالاْمانِ
و هم نوشتن کتاب قرآن#و جوشن آن دعاى امن و امان


دومّ:استحباب خواندن این دعا در اوّل ماه رمضان،و امّا درباره قرائت آن در خصوص شبهاى قدر باید گفت، ذکرى از آن در این روایت نیامده است ولى علاّمه مجلسى قدس سره روحه در کتاب«زاد المعاد»آن را در ضمن اعمال شبهاى قدر ذکر نموده است و در پاره‏اى از روایات نیز وارد شده که دعاى«جوشن کبیر»را در هر یک از شبهاى قدر بخوانند.و براى ما در این مقام فرمایش علاّمه مجلسى احلّه اللّه دار المقام کافى است. در هر صورت این دعا مشتمل بر صد بند است،و هر بندى مشتمل بر ده نام از نام‏هاى خداست که در آخر هر بند باید گفت:
سُبْحانَکَ یا لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ خَلِّصْنا مِنَ النّارِ یا رَبِّ
و در کتاب «بلد الامین»آمده است که در آغاز هر بند«بسم اللّه»بگوید و در آخرش:
سُبْحانَکَ یا لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ وَ خَلِّصْنا مِنَ النّارِ یا رَبِّ یا ذَاالْجَلالِ وَالاِْکْرامِ یا اءرْحَمَ الرّاحِمینَ
منزّهى تو اى که معبودى جز تو نیست،فریادرس فریادرس‏ بر محّمد و خاندانش درود فرست و ما را اى پروردگار از آتش رهایى بخش،اى سرچشمه هیبت و کرامت،اى مهربان‏ترین‏ مهربانان.و آن دعا این است:
و آن دُعا این است :

(بیشتر…)

فروردین
21
1392

دعای عدیله

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خدا که رحمتش بسیار و مهربانى‏اش همیشگى است‏
شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لا إِلَهَ إِلا هُوَ وَ الْمَلائِکَهُ وَ أُولُوا الْعِلْمِ قَائِما بِالْقِسْطِ لا إِلَهَ إِلا هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ وَ أَنَا الْعَبْدُ الضَّعِیفُ الْمُذْنِبُ الْعَاصِی الْمُحْتَاجُ الْحَقِیرُ أَشْهَدُ لِمُنْعِمِی وَ خَالِقِی وَ رَازِقِی وَ مُکْرِمِی کَمَا شَهِدَ لِذَاتِهِ وَ شَهِدَتْ لَهُ الْمَلائِکَهُ وَ أُولُوا الْعِلْمِ مِنْ عِبَادِهِ بِأَنَّهُ لا إِلَهَ إِلا هُوَ ذُو النِّعَمِ وَ الْإِحْسَانِ وَ الْکَرَمِ وَ الامْتِنَانِ قَادِرٌ أَزَلِیٌّ عَالِمٌ أَبَدِیٌّ حَیٌّ أَحَدِیٌّ مَوْجُودٌ سَرْمَدِیٌّ سَمِیعٌ بَصِیرٌ ،
خدا برپا دارنده عدل‏وداد گواهى داد که معبودى جز او نیست و فرشتگان و صاحبان دانش نیز گواهند که معبودى جز او نیست‏ هم او که عزّتمند و حکمت‏مدار است،همانا دین راستین نزد خدا اسلام است و من بنده ناتوان گنهکار نافرمان‏ نیازمند ناچیز تو گواهى مى‏دهم به نعمت‏دهنده و آفریننده و روزى‏بخش و اکرام کننده خویش،چنان‏که خود گواهى،داد بر یگانگى‏ ذاتش و هم گواهى دادند فرشتگان و صاحبان دانش از بندگانش بر اینکه معبودى جز او نیست،هم او که صاحب نعمتها و احسان و کرم‏ و بخشش است،آن تواناى بى‏ابتدا داناى بى‏انتها،زنده یکتا،موجود همیشگى،شنواى‏ بینا،
مُرِیدٌ کَارِهٌ مُدْرِکٌ صَمَدِیٌّ یَسْتَحِقُّ هَذِهِ الصِّفَاتِ وَ هُوَ عَلَى مَا هُوَ عَلَیْهِ فِی عِزِّ صِفَاتِهِ کَانَ قَوِیّا قَبْلَ وُجُودِ الْقُدْرَهِ وَ الْقُوَّهِ وَ کَانَ عَلِیما قَبْلَ إِیجَادِ الْعِلْمِ وَ الْعِلَّهِ لَمْ یَزَلْ سُلْطَانا إِذْ لا مَمْلَکَهَ وَ لا مَالَ وَ لَمْ یَزَلْ سُبْحَانا عَلَى جَمِیعِ الْأَحْوَالِ وُجُودُهُ قَبْلَ الْقَبْلِ فِی أَزَلِ الْآزَالِ وَ بَقَاؤُهُ بَعْدَ الْبَعْدِ مِنْ غَیْرِ انْتِقَالٍ وَ لا زَوَالٍ غَنِیٌّ فِی الْأَوَّلِ وَ الْآخِرِ مُسْتَغْنٍ فِی الْبَاطِنِ وَ الظَّاهِرِ لا جَوْرَ فِی قَضِیَّتِهِ وَ لا مَیْلَ فِی مَشِیَّتِهِ وَ لا ظُلْمَ فِی تَقْدِیرِهِ وَ لا مَهْرَبَ مِنْ حُکُومَتِهِ وَ لا مَلْجَأَ مِنْ سَطَوَاتِهِ وَ لا مَنْجَى مِنْ نَقِمَاتِهِ ،
خواهان ناخواه،دریابنده بى‏نیازى،که او شایسته این صفات است و او در پرده عزّ صفات خویش‏ آنگونه است که تنها خود داند توانا بود پیش از پیدایش توانایى و نیرو،دانا بود پیش از آفریدن دانش و آفرینش،همواره پادشاه بود آنگاه که نه کشورى بود و نه مالى،و همیشه منزّه بود در همه حال، وجودش پیش از پیش بود در آغاز محض،و بقایش بعد از بعد است بدون جابجایى و دگرگونى، توانگر است در آغاز و انجام،بى‏نیاز است در باطن و ظاهر،در داورى‏اش ستمى نیست و در اراده‏اش انحرافى وجود ندارد،و در تقدیرش بیدادى به چشم نمى‏خورد،و از حکومتش راه گریزى نیست،و از شدّت خشمش‏ پناهگاهى وجود ندارد و از انتقامش راه نجاتى نمى‏باشد،

(بیشتر…)

فروردین
21
1392

دعای یستشیر

سیّد ابن طاووس در کتاب«مهج الدعوات»از امیر المؤمنین علیه السّلام نقل کرده:حضرت رسول صلى اللّه علیه و آله این دعا را به من تعلیم داد و امر فرمود آن را درهرحال و براى هر سختى و آسانى بخوانم و نیز آن را به جانشین خود تعلیم دهم و خواندن این دعا را ترک نگویم‏ تا حق تعالى را ملاقات کنم و نیز فرمود:یا على این دعا را هر صبح و هر شام بخوان زیرا که گنجى از گنجهاى عرش الهى است. ابىّ بن کعب،به پیشگاه حضرت رسول صلى اللّه علیه و آله التماس کرد که آن حضرت فضیلت این دعا را بیان نماید،حضرت اندکى از ثواب بسیار آن را بیان فرمود.هرکه مى‏خواهد به کتاب«مهج الدعوات»مراجعه نماید.متن دعا این است:


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خدا که رحمتش بسیار و مهربانى‏اش همیشگى است‏
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لا إِلَهَ إِلا هُوَ الْمَلِکُ الْحَقُّ الْمُبِینُ الْمُدَبِّرُ بِلا وَزِیرٍ وَ لا خَلْقٍ مِنْ عِبَادِهِ یَسْتَشِیرُ الْأَوَّلُ غَیْرُ مَوْصُوفٍ [مَصْرُوفٍ‏] وَ الْبَاقِی بَعْدَ فَنَاءِ الْخَلْقِ الْعَظِیمُ الرُّبُوبِیَّهِ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرَضِینَ [الْأَرْضِ‏] وَ فَاطِرُهُمَا وَ مُبْتَدِعُهُمَا بِغَیْرِ عَمَدٍ خَلَقَهُمَا وَ فَتَقَهُمَا فَتْقا فَقَامَتِ السَّمَاوَاتُ طَائِعَاتٍ بِأَمْرِهِ وَ اسْتَقَرَّتِ الْأَرَضُونَ بِأَوْتَادِهَا فَوْقَ الْمَاءِ ثُمَّ عَلا رَبُّنَا فِی السَّمَاوَاتِ الْعُلَى الرَّحْمَنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَى لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِی الْأَرْضِ وَ مَا بَیْنَهُمَا وَ مَا تَحْتَ الثَّرَى،
ستایش خدا را که معبودى جز او نیست،آن فرمانرواى بر حق آشکار،تدبیرگر،هستى بى‏آنکه او را وزیرى باشد و یا با آفریده‏اى از بندگانش مشورت نماید،آغازى است که در وصف نگنجد و پابرجاست پس از فناى آفریدگان، پرودگارى‏اش بس بزرگ است،روشنایى آسمانها و زمینها و آفریننده و پدیدآورنده آن دو است،آسمان و زمین را بى‏ستون آفرید،و از هم گشودشان گشودنى چشمگیر،پس آمانها به فرمان او بر پا شدند،و زمینها با کوههایشان بر فراز آب جا گرفت،سپس بلندى گرفت پروردگار ما در آسمانهاى بلند،خدا بخشاینده بر فرمانرواى یهستى چیره گشت، تنها از آن اوست آنچه در آسمانها و زمین است و هر آنچه بین آن دو و آنچه زیر خاک است،

(بیشتر…)

گاه‌شمار تاریخ خورشیدی

فروردین ۱۳۹۱
ش ی د س چ پ ج
« اسفند   اردیبهشت »
 12
3456789
10111213141516
17181920212223
24252627282930