3
1392
زیارت وداع حضرت امیرالمومنین
چون خواستى آن حضرت را وداع کنى،این دعاى وداع را بخوان،که پس از زیارت پنجم آمده و در کتب علما نقل شده است:
السَّلامُ عَلَیْکَ وَ رَحْمَهُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ أَسْتَوْدِعُکَ اللَّهَ وَ أَسْتَرْعِیکَ وَ أَقْرَأُ عَلَیْکَ السَّلامَ آمَنَّا بِاللَّهِ وَ بِالرُّسُلِ وَ بِمَا جَاءَتْ بِهِ وَ دَعَتْ إِلَیْهِ وَ دَلَّتْ عَلَیْهِ فَاکْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِینَ اللَّهُمَّ لا تَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ زِیَارَتِی إِیَّاهُ فَإِنْ تَوَفَّیْتَنِی قَبْلَ ذَلِکَ فَإِنِّی أَشْهَدُ فِی مَمَاتِی عَلَى مَا شَهِدْتُ عَلَیْهِ فِی حَیَاتِی أَشْهَدُ أَنَّ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیّا وَ الْحَسَنَ وَ الْحُسَیْنَ وَ عَلِیَّ بْنَ الْحُسَیْنِ وَ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ وَ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ وَ مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ وَ عَلِیَّ بْنَ مُوسَى وَ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ وَ عَلِیَّ بْنَ مُحَمَّدٍ وَ الْحَسَنَ بْنَ عَلِیٍّ وَ الْحُجَّهَ بْنَ الْحَسَنِ صَلَوَاتُکَ عَلَیْهِمْ أَجْمَعِینَ أَئِمَّتِی،
سلام و رحمت و برکات خدا بر تو،تو را به خدا مىسپارم،و خواهان سرپرستى نسبت به خود هستم،و بر تو سلام مىفرستم،ایمان آوردیم به خدا و پیامبران و به آنچه از جانب خدا آوردند،و به آن دعوت نموده و راهنمایى کردند،خدایا ما را همراه با گواهان بنویس.خدایا این زیارت مرا آخرین زیارت ایشان قرار مده،اگر مرا پیش از آن بمیرانى،پس از مرگم شهادت مىدهم بر آنچه در زندگى شهادت دادم،شهادت مىدهم که امیر مؤمنان على و حسن و حسین،و على بن الحسین و محمّد بن على و جعفر بن محمّد و موسى بن جعفر و على بن موسى و محمّد بن على و على بن محمّدو حسن بن على،و حجّت بن الحسن،(درود تو بر همه ایشان)امامان من هستند،
وَ أَشْهَدُ أَنَّ مَنْ قَتَلَهُمْ وَ حَارَبَهُمْ مُشْرِکُونَ وَ مَنْ رَدَّ عَلَیْهِمْ فِی أَسْفَلِ دَرَکٍ مِنَ الْجَحِیمِ وَ أَشْهَدُ أَنَّ مَنْ حَارَبَهُمْ لَنَا أَعْدَاءُ وَ نَحْنُ مِنْهُمْ بُرَآءُ وَ أَنَّهُمْ حِزْبُ الشَّیْطَانِ وَ عَلَى مَنْ قَتَلَهُمْ لَعْنَهُ اللَّهِ وَ الْمَلائِکَهِ وَ النَّاسِ أَجْمَعِینَ وَ مَنْ شَرِکَ فِیهِمْ وَ مَنْ سَرَّهُ قَتْلُهُمْ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بَعْدَ الصَّلاهِ وَ التَّسْلِیمِ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ عَلِیٍّ وَ فَاطِمَهَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ وَ عَلِیٍّ وَ مُحَمَّدٍ وَ جَعْفَرٍ وَ مُوسَى وَ عَلِیٍّ وَ مُحَمَّدٍ وَ عَلِیٍّ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُجَّهِ وَ لا تَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ زِیَارَتِهِ فَإِنْ جَعَلْتَهُ فَاحْشُرْنِی مَعَ هَؤُلاءِ الْمُسَمَّیْنَ الْأَئِمَّهَ اللَّهُمَّ وَ ذَلِّلْ قُلُوبَنَا لَهُمْ بِالطَّاعَهِ وَ الْمُنَاصَحَهِ وَ الْمَحَبَّهِ وَ حُسْنِ الْمُوَازَرَهِ وَ التَّسْلِیمِ
و گواهى مىدهم:هرکه آنان را کشت و با آنان جنگید مشکر است،و هرکه سخنانشان را مردود دانست جایگاهش در پستترین مرتبه از دوزخ است،و شهادت مىدهم کسانىکه با آنان جنگیدند دشمنان ما مىباشند،و ما از آنان بیزاریم،و آنان حزب شیطانند،و لعنت خدا و فرشتگان خدا و همه مردم بر کسانى که آنان را کشتند،و آنانکه در ریختن خون ایشان شریک شدند،و از کشتهشدنشان شاد گشتند.خدایا از تو مىخواهم پس از نماز و سلام درود فرستى بر محمّد و على و فاطمه و حسن و حسین،و على و محمّد،و جعفر و موسى و على و محمّد و على و حسن و حضرت حجّت،و آن را آخرین زیارت من از زیارت ایشان قرار مده،اگر قرارش دهى پس مرا با این امامان نام برده محشور کن، و قلوب ما را به طاعت و خیرخواهى و محبّت و کمک نیک و تسلیم شدن در برابر آنان فروتن فرما
3
1392
آمدن حضرت امام زین العابدین(ع) به زیارت امیرالمومنین(ع)
مؤلف گوید:سیّد عبد الکریم بن طاووس در کتاب«فرحه الغرّى»روایت کرده:حضرت زین العابدین علیه السّلام به شهر کوفه آمد،و وارد مسجد کوفه شد،ابو حمزه ثمالى که از زاهدان اهل کوفه و از بزرگان آن منطقه بود،در مسجد حضور داشت،امام سجّاد علیه السّلام دو رکعت نماز بجا اورد،ابو حمزه گفت:لهجهاى پاکیزهتر از لهجه او نشنیدم،نزدیک او رفتم تا بشنوم چه مىگوید:شنیدم مىگوید:
إِلَهِی إِنْ کُنْتُ قَدْ عَصَیْتُکَ فَإِنِّی قَدْ أَطَعْتُکَ فِی أَحَبِّ الْأَشْیَاءِ إِلَیْکَ
معبود من اگر تو را نافرمانى کردهام در عوض تو را در محبوبترین چیزها به پیشگاهت اطاعت کردهام.
و این دعایى است معروف. مؤلف گوید:ذکر این دعا پس از این در اعمال مسجد کوفه بیاید،و نز ذکر این مطلب هم بیاید که ابو حمزه گفت:آن بزرگوار کنار ستون هفتم آمد،و نعلین خود را از پا درآورد و ایستاد،و دستها را تا برابر گوش برداشت و تکبیر گفت: که تمام موهاى بدنم از ترس آن راست شد،پس چهار رکعت نماز خواند،و رکوع و سجودش را نیکو انجام داد، آنگاه این دعا را خواند:الهى ان کنت قد عصیتک…تا آخر دعا.موافق روایت چند سطر قبل ابو حمزه گفت:آن بزرگوار پس از دو رکعت نماز و دعا از جاى برخاست و بیرون رفت،من تا مناخ کوفه:مکانى که شتران را در آنجا مىخواباندند دنبال آن حضرت رفتم،در آنجا غلام سیاهى دیدم که شتر گزیده و ناقهاى با اوست،به او گفتم اى سیاه این مرد کیست؟گفت:از سیما و شمایلش او را نشناختى؟!او على بن الحسین علیهما السّلام است.ابو حمزه گفت:خود را به روى قدمهاى آن حضرت انداختم و آنها را بوسیدم،آن جناب مانع ادامه این عمل شد و با دست مبارک خود سر مرا بلند کرد و فرمود:این کار را مکن،سجده جز براى خداى عزّ و جلّ نشاید،گفتم:یابن رسول اللّه براى چه اینجا آمدهاید؟فرمود:براى آنچه دیدى،یعنى نماز در مسجد کوفه،اگر مردم بدانند چه فضیلتى در آن است،به سویش بیایند،گرچه به روش کودکان خود را به زمین کشند،یعنى راه رفتن براى ایشان هرچند در نهایت سختى باشد،مانند اطفالى که هنوز راه نیفتادهاند و نشسته حرکت مىکنند.سپس فرمود:آیا میل دارى با من قبر جدّم على بن ابیطالب علیه السّلام را زیارت کنى؟گفتم:آرى،حضرت حرکت کرد،و من در سایه ناقه او بودم،و مرا حدیث مىفرمود،تا به غریّین رسیدیم،و آن بقعهاى بود سپید،که نورش مىدرخشید،انگاه از مرکبش پیاده شد،و دو طرف روى خود را بر آن زمین نهاد و فرمود:اى ابا حمزه این قبر جدّ من على بن ابیطالب علیه السّلام است،پس زیارت کرد آن حضرت را به زیارتى که اول آن«السّلام على اسم اللّه الرضى و نور وجهه المضئ»است،پس با آن قبر مطهّر وداع کرد.و به سوى مدینه رفت و من به جانب کوفه برگشتم.مؤلّف گوید:از اینکه سیّد این زیارت را در کتاب«فرحه الغرىّ»ذکر نکرده است تأسّف مىخوردم و در جستجوى آن بودم،تا یکیک زیاراتى که براى حضرت امیر علیه السّلام نقل شده بود ملاحظه کردم،زیارتى که در ابتداى آن این،دو جمله باشد نیافتم،مگر این زیارت شریف که جمله اوّلش موافق است و جمله دوّم مخالف[در اوائل زیارت هفتم به این صورت است:«السّلام على اسم اللّه الرضى و وجهه العلى و شاید این زیارت که سیّد دو جملهاش را نقل کرده همان زیارت باشد،و این اختلاف اندک چنان اهمیتى ندارد اگر بگویى اوّل این زیارت:«سلام اللّه و سلام ملائکته»است نه:«السّلام على اسم اللّه»گوییم:اوّل زیارت همان«السّلام على اسم اللّه الرضى»است،و سلامهاى سابق به منزله اذن دخول و طلب رخصت است،و شاهد بر این مطلب،مطابقت داشتن این زیارت است با زیارت روز مولود،که کمال شباهت را با هم دارند،به آنجا رجوع کن تا بر تو معلوم گردد،نیز آگاه باش در زیارت ششم«السّلام على اسم اللّه الرضى و وجهه المضئ» و زیارت روز مولود،این جمله بدون لفظ نور است ولى نه در اول زیارت بلکه در اواخر زیارت ششم و اوایل زیارت هفتم.واللّه العالم.در هر صورت از تمام زیارات مطلقه همین هفت زیارت را که نقل کردیم کافى است اگر کسى بیش از این بخواهد زیارات جامعه را بخواند،و نیز زیارت مبسوطى که پس از این براى روز غدیر نقل مىکنیم قرائت کند،زیار به خواندن آن زیارت در هر زمان،و هرکجا که شخص قرار داشته باشد،روایت وارد شده و باید زیارت حضرت امیر مؤمنان علیه السّلام و نماز در آن حرم مطهّر را غنیمت شمرد،زیرا نماز نزد آن بزرگوار برابر دویست هزار نماز است.از حضرت صادق علیه السّلام روایت شده:هرکه امام واجب الطاعه را زیارت کند،و نزد او چهار رکعت نماز بخواند،براى او حجّ و عمره نوشته مىشود،و ما در کتاب«هدیه الزائرین»به فضیلت مجاورت قبر امیر مؤمنان علیه السّلام اشاره کردیم،ولى به شرط آنکه مجاور حق جوار آن حضرت را رعایت کند و این کار بسیار مشکلى است که براى هرکسى ممکن نیست و مقام را مقتضى ذکر آن نمىباشد، هرکه خواهد به کتاب«کلمه طیّبه»مراجعه کند.
3
1392
مراقبت از ناموس دیگران
از سیره ابن هاشم نقل شده که: در زمان حضرت رسول صلوات الله علیه لشکر اسلام به جبل طیّ آمدند و فتح کردند و اسرایی از آن جا به مدینه آوردند که در میان آنها دختر حاتم طایی بود.
چون پیغمبر خدا آنها را دید، دختر حاتم خدمتش عرض کرد: یا رسول الله! پدرم (حاتم) مُرده و برادرم (عدیّ بن حاتم) بهشام فرار کرده، بر ما منّت گذار و ببخش ما را، خدا بر تو منّت گذارد!
روز اول و دوم، حضرت جوابی به او نفرمود؛ روز سوم که ایشان را ملاقات فرمود، امیرالمؤمنین علیه السلام به آن زن اشاره نمود که دوباره عرض حال کن.
آن زن سخن گذشته را اعادع کرد.
رسول اکرم صلوات الله علیه فرمود: مترصد هستم قافله ای با امانتی (با صداقتی) پیدا شود، تا تو را به ولایتت بفرستم و از او عفو فرمود.
منتهی الآمال – باب اول – صفحه ۳۹
آخرین دیدگاه
نوشته های تازه
- منتظر ظهور ولی عصر شهریور ۳, ۱۳۹۲
- خداوند متعال، قرآن را مثل حبل و طنابِ مستحکم به زمین آویخت شهریور ۳, ۱۳۹۲
- غربت امام حسن علیه السلام میان یارانشان شهریور ۳, ۱۳۹۲
- سجده شکر شهریور ۳, ۱۳۹۲
- مسابقه رنگ آمیزی به مناسبت میلاد حضرت ولی عصر شهریور ۳, ۱۳۹۲