بهمن
12
1393

ره عشق؛ تفسیر سوره کهف ۲۴

حجت‌الاسلام و المسلمین سید سعید لواسانی:
وَ لَوْ لا إِذْ دَخَلْتَ جَنَّتَکَ قُلْتَ ما شاءَ الله لا قُوَّه..‌ إِلاَّ بِاللهِ إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْکَ مالاً وَ وَلَداً (۳۹) فَعَسى‏ رَبِّی أَنْ یُؤْتِیَنِ خَیْراً مِنْ جَنَّتِکَ وَ یُرْسِلَ عَلَیْها حُسْباناً مِنَ السَّماءِ فَتُصْبِحَ صَعِیداً زَلَقاً (۴۰)

آیه ۳۹: وَ لَوْ لا إِذْ دَخَلْتَ جَنَّتَکَ قُلْتَ ما شاءَ‌الله لا قُوَّه.. إِلاَّ بِاللهِ إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْکَ مالاً وَ وَلَدا
ترجمه: و چرا هنگامی‌که به باغ خود درآمدی، نگفتى: امر آن است که خدا خواسته است و هیچ قدرتى جز از سوی خدا نیست؟ اگر بر این باوری که مال و فرزندان من از تو کمتر است…

یادآوری
در آیه پیشین دیدیم که دوست مومن، آن مردی را که به ثروت خود مغرور شده بود، هشدار داد و به دلیل نگاه شرک‌آلودش توبیخ کرد، این آیه ادامه کلام او است.

بینش توحیدی
«وَ لَوْ لا إِذْ دَخَلْتَ جَنَّتَکَ قُلْتَ» ادامه سخن دوست مومن است؛ چرا وقتی داخل باغت شدی، نگفتی: «ماشاءَالله» امر آن است که خدا خواسته است؟ چرا یادت رفت که این باغ و ثروت را خدا به تو داده است؟ «لا قُوَّه.. إِلاَّ بِاللَّهِ» و چرا نگفتی هیچ قدرتی جز در پرتو قدرت خدا نیست؟ چرا درک نکردی و نفهمیدی که قدرت فقط در انحصار خداست؟ بینش توحیدی در این کلام موج می‌زند، اولاً همه امور در دست خدا و به خواست او است. ثانیاً هیچ قدرت و نیرویی نیست، مگر در پرتو قدرت لایزال الهی. یعنی قدرت منحصر در خداست. «أَنَّ الْقُوَّه..‌ للهِ‌ جَمِیعاً» [بقره: ۱۶۵] در این صورت اگر کسی در دنیا به مقام یا ثروت یا علمی رسید، بداند که از خداست، نه به دلیل شایستگی‌های درونی او و باید شاکر خدا باشد و بیشتر خود را به خدا وابسته و نیازمند بداند.

انسان‌شناسی قرآنی
بینش توحیدی بر آن است که انسان در قدرت و ثروت خود کاره‌ای نیست اما بینش شرک می‌گوید: خودم کسب کردم. «قالَ إِنَّما أُوتِیتُهُ عَلى‏ عِلْمٍ عِنْدِی» [قصص: ۷۹] این منطق قارون و همه قارونیان است. اما اولاً هرچه خدا بخواهد همان شود، پس امور در دست خداست. ثانیاً قدرت هم منحصر در قدرت خداست و کسی را قدرتی نیست. از این دو اصل توحیدی جامع، نتیجه می‌شود که خداوند به تو ثروت و قدرت داده است، اینکه جای شکر دارد، نه کفران. این نعمت خداست، برای امتحان تو است تا در ورای آن خدا را ببینی، نه اینکه خودبین شوی و برای خود حساب ویژه باز کنی. این خداشناسی و انسان‌شناسی ناب قرآنی است. تو ‌ای انسان! در جنب خدا کسی نیستی؟ اینکه می‌گویی من! این شیطان است که به زبان تو سخن می‌گوید. یعنی بیگانه در درون تو نشسته و به جای تو سخن می‌گوید و نفس اماره است که دائم تو را به خودبینی فرمان می‌دهد. معلوم است که اگر نفس اماره حاکم وجود ما شود، شیطان درون ما می‌نشیند و «من حقیقی» ما را که همه توجهش به خداست، اسیر می‌کند و خودش جای او می‌نشیند.
آنگاه ما با چشمان شیطان می‌بینیم و با زبان او سخن می‌گوییم. یعنی می‌پنداریم همه این ثروت و قدرت را ما خودمان به دلیل شایستگی و علم‌مان کسب کرده‌ایم و به زبان هم بر دیگران فخر می‌فروشیم اما در مقابل انسان مومن است که حقیقت را فهمیده است و «من حقیقی» خود را آزاد کرده تا او حقیقت را چنانچه هست، شهود کند و او جز خدا و قدرت و خواست خدا را نمی‌بیند و برای خود ارزشی قائل نیست. «سَیِّدِی مَا أَنَا وَ مَا خَطَرِی» [بحار الانوار: ۷۵/۱۴۷]

هیچ دلیلی بر فخرفروشی نیست
«إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْکَ مالاً وَ وَلَداً» ظاهراً «ترن» از «رأی» به معنای باور است. [المیزان: ۱۳/۳۱۲] اگر توان مالی و قدرت فرزندانم را کمتر از خود می‌پنداری؛ بدان که فرجام کارها در اختیار خداست و این نباید دلیلی بر فخرفروشی تو باشد.

آیه ۴۰: فَعَسى‏ رَبِّی أَنْ یُؤْتِیَنِ خَیْراً مِنْ جَنَّتِکَ وَ یُرْسِلَ عَلَیْها حُسْباناً مِنَ السَّماءِ فَتُصْبِحَ صَعِیداً زَلَقاً
ترجمه: امید است پروردگارم بهتر از باغ تو به من عطا کند و بر باغ تو کیفری از آسمان فرو فرستد تا آن را زمینی هموار، لغزنده و بی‌گیاه درآورد.

مومن به دنبال خیر دنیا
ادامه کلام مرد مومن است. او گفت: «إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْکَ مالاً وَ وَلَداً» اگر می‌پنداری که من مال و فرزند کمتری دارم و در مقابل تو ثروت بیشتر و خاندان و خدمتگزاران بیشتری دارد، چنانچه خود گفتی: «أَنَا أَکْثَرُ مِنکَ مَالاً وَأَعَزُّ نَفَراً» نه آن به دست تو است و نه این. بلکه کارها دست خداست و قدرت هم در انحصار او است. چه‌بسا خدا مرا بهتر از آنچه تو داری، عطا فرماید: «فَعَسَی رَبِّی أَن یُؤْتِیَنِ خَیْراً مِن جَنَّتِکَ» تعبیر «خیراً» یعنی خداوند به من خیر بدهد که به مراتب از باغ تو بهتر است. این باغ که برای تو شر بود، زیرا تو را به خودبینی انداخت اما مومن از خدا خیر می‌خواهد که مال، جان و آبروی خود را برای خدا بدهد.

زمینی خشک، لغزنده و بی‌گیاه
و در مقابل برای تو عاقبت بدی را رقم بزند: «وَ یُرْسِلَ عَلَیْهَا حُسْبَاناً مِنَ السَّماءِ فَتُصْبِحَ صَعِیداً زَلَقاً» «حسبان» به معنای عذاب است [مفردات راغب: ۲۳۲] و در اصل به معنای تیرهای کوچکی است که تیراندازان سواره در یک جهت پرتاب می‌کنند. [العین: ۳/۱۵۰] این تیرها را به این علت حُسبان می‌گویند که بسیار هستند و نیاز است که حساب شوند. [مجمع البیان: ۶/۷۲۷] برخی محققان هم گفته‌اند که «حسبان» به معنای حساب دقیق و شدید است که به مناسبت دو مفهوم شدت و دقت؛ در حسابی که به مواخذه و عذاب منتهی شود، «حسبان» گویند. [التحقیق: ۲/۲۱۲]
در روایت هم از پیامبر اکرم(ص) وارد شده است که فرمودند: «اللهمّ لاتجعلها عذاباً و لا حسباناً» [مفردات: ۲۳۲]«خدایا باد را عذاب و کیفر قرار مده.» بنابراین عذاب نوعی حساب است که دربرابر کردار ناشایست ما محاسبه شده و به گنهکار بازمی‌گردد. در هر حال او می‌گوید «وَ یُرْسِلَ عَلَیْهَا حُسْبَاناً مِنَ السَّماءِ» چه‌بسا خداوند بر باغ‌ها و ثروت تو کیفر و عذابی از آسمان بفرستد. ثروتی که باعث فریب تو شود چه بهتر که دچار کیفر الهی شود. نتیجه این عذاب چیست؟ «فَتُصْبِحَ صَعِیداً زَلَقاً» باغ تو به زمینی صاف تبدیل شود که نه تنها گیاهی ندارد، بلکه لغزنده هم است. «زلق» در اصل به معنای محلی است که در آن می‌لغزند و آنگاه به معنای زمین خشک و خالی اطلاق شده است. [قاموس قرآن: ۳/۱۷۵] پس «صَعِیداً زَلَقاً» یعنی زمینی که هیچ گیاهی در آن نیست. [مفردات: ۳۸۳] و خلاصه می‌گوید که چه‌بسا این باغ‌های زیبا به زمین‌های بی‌حاصل تبدیل شوند که نه‌تنها فایده‌ای برای تو ندارد بلکه موجب لغزش و سقوط تو هم شود.

دستورالعملی جامع
مرحوم علامه خاتون‌آبادی در دستورالعملی که در ذیل اجازه مرحوم شیخ زین‌العابدین خوانساری مرقوم می‌فرموده‌اند، مطالب بلندی درباره ضرورت اینکه لازم است مومن دائم‌الذکر باشد، یادآور می‌شوند و تصریح می‌فرمایند که ذکر باید از زبان به اعضا و جوارح و آنگاه قلب انسان رسوخ کند. روایاتی در این باب می‌آورند از جمله آنها روایتی از امام صادق(علیه السلام) است و می‌گویند: از این کلماتی که امام علیه‌السلام با استناد به قرآن آموزش داده‌اند، غفلت مکن. ما بخشی از روایت را می‌آوریم:

«عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ کَیْفَ لَا یَفْزَعُ إِلَى أَرْبَع…‏وَ عَجِبْتُ لِمَنْ‏ أَرَادَ الدُّنْیَا وَ زِینَتَهَا کَیْفَ لَا یَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ تَعَالَى- ماشاءَالله لا قُوَّه..‌ إِلَّا بِاللهِ‏ فَإِنِّی سَمِعْتُ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ بِعَقِبِهَا إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْکَ مالًا وَ وَلَداً فَعَسى‏ رَبِّی أَنْ یُؤْتِیَنِ خَیْراً مِنْ جَنَّتِکَ‏ الْآیَه..‌ وَ عَسَى مُوجِبَه‌» [من لایحضره الفقیه: ۴/۳۹۲]
«در شگفتم از کسی که از ۴ امر می‌نالد و به ۴ ذکر پناه نمی‌برد… و در شگفتم از کسی که دنیا و زینت دنیا را می‌خواهد، چگونه به کلام خداوند متعال پناه نمی‌برد: «ماشاءَ‌الله لا قُوَّه..‌ إِلَّا بِاللهِ» زیرا من از خداوند متعال شنیدم که عقب این ذکر فرمود: «إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْکَ مالًا وَ وَلَداً فَعَسى‏ رَبِّی أَنْ یُؤْتِیَنِ خَیْراً مِنْ جَنَّتِکَ» «اگر مرا از حیث مال و فرزند کمتر از خود مى‌پنداری، امید است که پروردگارم بهتر از باغ تو به من عطا فرماید.» و «عسی» در آیه به معنای آن است که این کار را خدا بر خود واجب کرده زیرا خدا کریم مطلق است و وقتی خداوند می‌فرماید: «عسی» «امید است» یعنی چنین امری از جانب او تحقق می‌پذیرد و حتمی است.» پس اگر دنیا می‌خواهیم، اولاً باید حسنه دنیا را بخواهیم که مقارن با حسنه آخرت است: «رَبَّنا آتِنا فِی الدُّنْیا حَسَنَهً‌..‌ وَ فِی الْآخِرَهِ‌ حَسَنَهً‌..» [بقره: ۲۰۱] ثانیاً فقط از خدا بخواهیم، ثالثاً مراقبت کنیم که ثروت دنیایی ما را فریب ندهد و نفسانیت بر ما حاکم نشود، بلکه این ثروت و دارایی را در مسیر الهی و دین خدا خرج کنیم. به تعبیری که در روایات است، روزی گسترده، حلال و پاکیزه باشد که دنیا و آخرت آدمی را تأمین فرماید: «رِزْقاً وَاسِعاً حَلَالًا طَیِّباً بَلَاغاً لِلدُّنْیَا وَ الْآخِرَه‌» [الکافی: ۲/۵۵۰]

بهمن
12
1393

حق استاد (رهبر علمی)

فأما حق سائسک بالعلم فالتعظیم له و التوقیر لمجلسه و حسن الاستماع الیه و الإقبال علیه و المعونه له على نفسک فیما لا غنى بک عنه من العلم بأن تفرغ له عقلک و تحضره فهمک و تذکى له ) قلبک ( و تجلى له بصرک بترک اللذات و نقص الشهوات و أن تعلم انک فیما ألقى (إلیک) رسوله إلى من لقیک من اهل الجهل فلزمک حسن التأدیه عنه إلیهم و لا تخنه فى تأدیه رسالته و القیام بها عنه إذا تقلدتها ولا حول و لاقوّه الا بالله.

 
ترجمه:

اما حق کسیکه ترا تعلیم می دهد بر تو آنست که در تعظیم و تکریم و احترام او کوتاهی نکرده؛ محضر و مجلس اورا بزرگ شماری و به نحو احسن به گفتار او در حال درس گوش فرا دهی و با پیشانی باز ازگفتارش و درسش استقبال کنی. برای آنکه بتواند در آموزش تو موفق باشد تو خود نیز استاد را در این امر کمک کن به این بیان که در حال درس و شنیدن سخنان استاد؛ ذهنت را کاملا آماده کن و دقت داشته باش و قلب و دلت را برای پذیرش آنچه میشنوی پاک بگردان و خاطراتت را در آن حال فراموش کرده به لذایذ و امور شهوانی فکر نکن. و بدان که تو از طرف معلم و استاد رسالت داری تا آنچه را که از او می آموزی به غیر خودت منتقل نمائی و باید همانطور که شنیده ای به دیگران انتقال دهی و چیزی از آن کم یا به آن اضافه نکنی و قوتی نیست مگر به خداوند متعال

بهمن
12
1393

دعای(اعددت لکل هول) و فضیلت آن

در کتاب«بلد الأمین»از حضرت رسول صلى اللّه علیه و آله روایت کرده:

هرکه هر روز ده بار این دعا را بخواند،حق تعالى‏ چهار هزار گناه کبیره او را بیامرزد،و وى را از سکرات مرگ و فشار قبر،و صدهزار هراس قیامت نجات دهد، و از شرّ شیطان و سپاهیان او محفوظ گردد،و قرضش ادا شود،و اندوه و غمش برطرف گردد،دعا این است:
اَعْدَدْتُ لِکُلِّ هَوْلٍ لا اِلهَ اِلا اللَّهُ وَ لِکُلِّ هَمٍّ وَ غَمٍّ ما شاءَاللَّهُ وَ لِکُلِّ نِعْمَهٍ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لِکُلِّ رَخآءٍ اَلشُّکْرُ لِلَّهِ وَ لِکُلِّ اُعْجُوبَهٍ سُبْحانَ الِلَّهِ وَ لِکُلِّ ذَنْبٍ اَسْتَغْفِرُاللَّهَ وَ لِکُلِّ مُصیبَهٍ اِنّا لِلّهِ وَ اِنّا اِلَیْهِ راجِعُونَ وَ لِکُلِّ ضیقٍ حَسْبِىَ اللَّهُ وَ لِکُلِّ قَضآءٍ وَ قَدَرٍ تَوَکَّلْتُ عَلَى اللَّهِ وَ لِکُلِّ عَدُوٍّ اِعْتَصَمْتُ بِاللَّهِ وَ لِکُلِّ طاعَهٍ وَ مَعْصِیَهٍ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّهَ اِلاّ بِاللَّهِ الْعَلِىِّ الْعَظیمِ .
مهیا کردم براى هر هراسى«لا اله الا اللّه»را و براى هر اندوه و غمى،«ما شاء اللّه»را،و براى هر نعمتى‏ «الحمد للّه»،و براى هر راحتى«الشکر للّه»،و براى هر شگفتى«سبحان اللّه»،و براى هر گناهى«استغفر للّه» و براى هر مصیبت«انا للّه و انا الیه راجعون»را،و براى هر تنگى«حسبى اللّه»و براى هر قضا و قدر«توکلت على اللّه»را،و براى هر دشمن«اعتصمت باللّه »را و براى هر طاعت و معصیت«لا حول‏ و لا قوّه الاّ باللّه العلى العظیم»را.
کلینى و ابن بابویه و برقى رحمه اللّه علیهم به سندهاى معتبر از حضرت صادق علیه السّلام روایت کرده ‏اند:

هرکه هر روز ده بار این دعا را بخواند،حق تعالى چهل‏ و پنج‏ هزار حسنه براى او بنویسد،و چهل‏ و پنج‏ هزار گناه را از او محو کند،و چهل‏ و پنج‏ هزار درجه در بهشت براى‏ او بلند نماید،و براى او حرزى[محافظ و نگهدارنده]باشد از شرّ شیطان و ظالمان،و او را گناه کبیره متصرف نشده و احاطه ‏اش نکند. و به روایت دیگر:چنان باشد که قرآن را دوازده بار ختم کرده باشد،و خدا در بهشت خانه‏ اى براى او بنا کند.و در روایت‏ ابن بابویه«ده بار»ذکر نشده است،دعا این است:
اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلا اللَّهُ وَحْدَهُ لاشَریکَ لَهُ اِلهاً واحِداً اَحَداً صَمَداً لَمْ یَتَّخِذْ صاحِبَهً وَ لا وَلَداً
گواهى مى‏دهم که معبودى جز خدا نیست یگانه و بى‏شریک است،معبود،یکتا یگانه بى‏نیاز همسر و فرزندى نگرفته است
در کتابهاى«ثواب الاعمال»و«محاسن»و«کافى»از حضرت صادق علیه السّلام روایت کرده‏ اند: حضرت رسول اللّه علیه و آله فرمود:هرکه هر روز پانزده مرتبه بگوید:
لا اِلهَ اِلا اللَّهُ حَقّاً حَقّاً لا اِلهَ اِلا اللَّهُ ایماناً وَ تَصْدیقاً لا اِلهَ اِلا اللَّهُ عُبُودِیَّهً وَرِقّاً
معبودى جز خدا نیست به راست به راتس،معبودى جز خدا نیست مى‏گویم از روز ایمان و باور معبودى جز خدا نیست،مى‏گویم از روى بندگى و معبودیت
حق تعالى روى رحمت خود را از و نگرداند،تا وارد بهشتش کند.در«محاسن»از حضرت رسول اکرم صلى اللّه علیه و آله‏ روایت کرده:

هرکه هر روز صد بار«سبحان اللّه»بگوید،از قربانى کردن صد شتر براى کعبه بهتر است،و هرکه صد بار الحمد للّه بگوید،از آزاد کردن صد بنده بهتر است،و هرکه صد بار«اللّه اکبر»بگوید از این که صد اسب با زین و لگام در راه خدا بفرستد بهتر است،و هرکه صد با«لا اله الاّ اللّه»بگوید،کسى عملش از او نیکوتر نباشد،مگر آنکه بیشتر بگوید.قطب راوندى‏ روایت کرده:در بنى اسرائیل عابدى بود،که سالها به عبادت حق پرداخته بود،روزى به حضرت حق عرضه داشت:مى‏خواهم‏ حال خود را نزد تو بدانم،اگر اعمال مرا پسندیده باشى،از این اعمال بسیار انجام دهم،وگرنه پیش از مرگ توبه کنم،خدا فرشته‏اى‏ با این پیام نزد او فرستاد:که براى تو نزد خدا هیچ عمل خیرى نیست!پرسید پروردگارا عبادتهاى من چه شد؟فرشته‏ گفت:هر کار خیرى انجام مى‏دادى،مردم را خبر مى‏کردى،که تو را نیک بدانند،و به نیکى یاد کنند،اکنون ثواب‏ تو همان است،که خود بر عمل خود خشنود شدى،این سخن بر عابد بسیار گران آمد،و اندوهگین و نالان شد،بار دیگر فرشته آمد و گفت:حق تعالى مى‏فرماید:اکنون خود را ار من بخر،و پس از این هر روز به عدد هر رگى‏ از رگهاى بدن خود تصدّق بده،گفت:چگونه مى‏توانم چنین کارى انجام دهم؟پاسخ داد:هر روز سیصدوشصت‏ مرتبه به عدد رگهاى بدنت بگو: سُبْحانَ اللَّهِ وَالْحَمْدُلِلَّهِ وَلا اِلهَ اِلا اللَّهُ وَاللَّهُ اَکْبَرُ وَلا حَوْلَ وَلاقُوَّهَ اِلاّ بِاللَّهِ عرضه داشت:پروردگارا بیشتر بفرما،فرمود:اگر بیشتر بگویى ثواب بیشتر دارد.کلینى به سند معتبر از حضرت صادق علیه السّلام روایت‏ کرده:رسول خدا صلى اللّه علیه و آله هر روز به عدد رگهاى بدن سیصدوشصت بار مى‏گفت: اَلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ کَثیراً عَلى کُلِّ حالٍ

بهمن
12
1393

دعای هفدهم:پناه بردن از شر شیطان

نیایش، هنگامى که شیطان را بیاد مى‏ آورد و از او و دشمنى و مکر او، به خدا پناه مى‏ برد

وَ کَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَیْهِ السّلَامُ إِذَا ذُکِرَ الشّیْطَانُ فَاسْتَعَاذَ مِنْهُ وَ مِنْ عَدَاوَتِهِ وَ کَیْدِهِ

 

اللّهُمّ إِنّا نَعُوذُ بِکَ مِنْ نَزَغَاتِ الشّیْطَانِ الرّجِیمِ وَ کَیْدِهِ وَ مَکَایِدِهِ، وَ مِنَ الثّقَهِ بِأَمَانِیّهِ وَ مَوَاعِیدِهِ وَ غُرُورِهِ وَ مَصَایِدِهِ.
وَ أَنْ یُطْمِعَ نَفْسَهُ فِی إِضْلَالِنَا عَنْ طَاعَتِکَ، وَ امْتِهَانِنَا بِمَعْصِیَتِکَ، أَوْ أَنْ یَحْسُنَ عِنْدَنَا مَا حَسّنَ لَنَا، أَوْ أَنْ یَثْقُلَ عَلَیْنَا مَا کَرّهَ إِلَیْنَا.
اللّهُمّ اخْسَأْهُ عَنّا بِعِبَادَتِکَ، وَ اکْبِتْهُ بِدُءوبِنَا فِی مَحَبّتِکَ، وَ اجْعَلْ بَیْنَنَا وَ بَیْنَهُ سِتْراً لَا یَهْتِکُهُ، وَ رَدْماً مُصْمِتاً لَا یَفْتُقُهُ.
اللّهُمّ صَلّ عَلَى مُحَمّدٍ وَ آلِهِ، وَ اشْغَلْهُ عَنّا بِبَعْضِ أَعْدَائِکَ، وَ اعْصِمْنَا مِنْهُ بِحُسْنِ رِعَایَتِکَ، وَ اکْفِنَا خَتْرَهُ، وَ وَلّنَا ظَهْرَهُ، وَ اقْطَعْ عَنّا إِثْرَهُ.
اللّهُمّ صَلّ عَلَى مُحَمّدٍ وَ آلِهِ، وَ أَمْتِعْنَا مِنَ الْهُدَى بِمِثْلِ ضَلَالَتِهِ، وَ زَوّدْنَا مِنَ الْتّقْوَى ضِدّ غَوَایَتِهِ، وَ اسْلُکْ بِنَا مِنَ التّقَى خِلَافَ سَبِیلِهِ مِنَ الرّدَى.
اللّهُمّ لَا تَجْعَلْ لَهُ فِی قُلُوبِنَا مَدْخَلًا وَ لَا تُوطِنَنّ لَهُ فِیمَا لَدَیْنَا مَنْزِلًا.
اللّهُمّ وَ مَا سَوّلَ لَنَا مِنْ بَاطِلٍ فَعَرّفْنَاهُ، وَ إِذَا عَرّفْتَنَاهُ فَقِنَاهُ، وَ بَصّرْنَا مَا نُکَایِدُهُ بِهِ، وَ أَلْهِمْنَا مَا نُعِدّهُ لَهُ، وَ أَیْقِظْنَا عَنْ سِنَهِ الْغَفْلَهِ بِالرّکُونِ إِلَیْهِ، وَ أَحْسِنْ بِتَوْفِیقِکَ عَوْنَنَا عَلَیْهِ.
اللّهُمّ وَ أَشْرِبْ قُلُوبَنَا إِنْکَارَ عَمَلِهِ، وَ الْطُفْ لَنَا فِی نَقْضِ حِیَلِهِ.
اللّهُمّ صَلّ عَلَى مُحَمّدٍ وَ آلِهِ، وَ حَوّلْ سُلْطَانَهُ عَنّا، وَ اقْطَعْ رَجَاءَهُ مِنّا، وَ ادْرَأْهُ عَنِ الْوُلُوعِ بِنَا.
اللّهُمّ صَلّ عَلَى مُحَمّدٍ وَ آلِهِ، وَ اجْعَلْ آبَاءَنَا وَ أُمّهَاتِنَا وَ أَوْلَادَنَا وَ أَهَالِیَنَا وَ ذَوِی أَرْحَامِنَا وَ قَرَابَاتِنَا وَ جِیرَانَنَا مِنَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ مِنْهُ فِی حِرْزٍ حَارِزٍ، وَ حِصْنٍ حَافِظٍ، وَ کَهْفٍ مَانِعٍ، وَ أَلْبِسْهُمْ مِنْهُ جُنَناً وَاقِیَهً، وَ أَعْطِهِمْ عَلَیْهِ أَسْلِحَهً مَاضِیَهً.
اللّهُمّ وَ اعْمُمْ بِذَلِکَ مَنْ شَهِدَ لَکَ بِالرّبُوبِیّهِ، وَ أَخْلَصَ لَکَ بِالْوَحْدَانِیّهِ، وَ عَادَاهُ لَکَ بِحَقِیقَهِ الْعُبُودِیّهِ، وَ اسْتَظْهَرَ بِکَ عَلَیْهِ فِی مَعْرِفَهِ الْعُلُومِ الرّبّانِیّهِ.
اللّهُمّ احْلُلْ مَا عَقَدَ، وَ افْتُقْ مَا رَتَقَ، وَ افْسَخْ مَا دَبّرَ، وَ ثَبّطْهُ إِذَا عَزَمَ، وَ انْقُضْ مَا أَبْرَمَ.
اللّهُمّ وَ اهْزِمْ جُنْدَهُ، وَ أَبْطِلْ کَیْدَهُ وَ اهْدِمْ کَهْفَهُ، وَ أَرْغِمْ أَنْفَهُ‏
اللّهُمّ اجْعَلْنَا فِی نَظْمِ أَعْدَائِهِ، وَ اعْزِلْنَا عَنْ عِدَادِ أَوْلِیَائِهِ، لَا نُطِیعُ لَهُ إِذَا اسْتَهْوَانَا، وَ لَا نَسْتَجِیبُ لَهُ إِذَا دَعَانَا، نَأْمُرُ بِمُنَاوَأَتِهِ، مَنْ أَطَاعَ أَمْرَنَا، وَ نَعِظُ عَنْ مُتَابَعَتِهِ مَنِ اتّبَعَ زَجْرَنَا.
اللّهُمّ صَلّ عَلَى مُحَمّدٍ خَاتَمِ النّبِیّینَ وَ سَیّدِ الْمُرْسَلِینَ وَ عَلَى أَهْلِ بَیْتِهِ الطّیّبِینَ الطّاهِرِینَ، وَ أَعِذْنَا وَ أَهَالِیَنَا وَ إِخْوَانَنَا وَ جَمِیعَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ مِمّا اسْتَعَذْنَا مِنْهُ، وَ أَجِرْنَا مِمّا اسْتَجَرْنَا بِکَ مِنْ خَوْفِهِ‏
وَ اسْمَعْ لَنَا مَا دَعَوْنَا بِهِ، وَ أَعْطِنَا مَا أَغْفَلْنَاهُ، وَ احْفَظْ لَنَا مَا نَسِینَاهُ، وَ صَیّرْنَا بِذَلِکَ فِی دَرَجَاتِ الصّالِحِینَ وَ مَرَاتِبِ الْمُؤْمِنِینَ، آمِینَ رَبّ الْعَالَمِینَ.

 

ترجمه :
خدایا ما بتو پناه مى‏بریم از وسوسه‏هاى شیطان رجیم، و مکرهاى او، و از اعتماد به هوسهاى باطلش که در دل ما مى‏افکند و وعده‏هایش و فریب و دامهایش و از آنکه در گمراه کردن ما از طریق طاعت تو و استخدام ما در معصیت تو، خود را به طمع اندازد، و یا چیزى که او پیش ما زیبا جلوه داده در نظرمان زیبا آید و یا چیزى را که بما ناپسند نشان داده بر ما گران آید.
خدایا او را بوسیله عبادتت از ما بران، و به سبب سعى ما در راه محبتت به خاک ذلت بسر در افکن، و میان ما و او حجابى قرار ده، که آن را ندرد، و سد نیرومندى که آن را نشکافد خدایا بر محمد و آلش رحمت فرست، و شیطان را بوسیله سرگرمى با بعضى از دشمنانت از ما منصرف ساز، و ما را به حسن رعایت خود، از او نگاهدار، و مکرش را از ما دفع کن، و او را از برابر ما به هزیمت بران و نقش پایش را از حدود ما بزداى.
خدایا بر محمد و آلش رحمت فرست، و ما را از هدایتى که در ثبات و دوام مانند ضلالت او باشد، بهره‏مند ساز، و در مقابل گمراهى او از تقوى توشه ده، و در مسیر عفت و پرهیز، براهى مخالف راه مهلکه‏انگیز او روان ساز. خدایا، براى او در دلهاى ما مدخلى قرار مده و در محیط زندگى ما منزلى فراهم مساز. خدایا، و هر باطلى را که در نظر ما بیاراید، پس آن را بما بشناسان، و چون آن را بما بشناساندى، پس ما را از آن نگاهدار، و ما را براه و رسم فریب دادن شیطان بینا ساز، و به آنچه براى مبارزه با او لازم است ملهم نماى و از خواب غفلتى که از تمایل و اعتماد به او رخ دهد بیدار کن، و بوسیله توفیق خود ما را در مخالفت او نیکو یارى ده.
خدایا و انکار کار او را در دلهاى ما بیامیز و مراد ما را در گسستن گره‏هاى نیرنگش آسان برآور.
خدایا بر محمد و آلش رحمت فرست، و تسلط شیطان را از ما بگردان، و امیدش را از ما قطع کن، و او را از حرص به گمراه کردن ما دفع نماى.
خدایا بر محمد و آلش رحمت فرست، و پدران و مادران و فرزندان و عشیره و خویشان و نزدیکان و همسایگان ما را از مردان مؤمن و زنان مؤمنه از شر او در سنگرى محکم و قلعه‏اى رفیع و پناهگاهى منیع قرار ده، و ایشان را براى رفع شر او در زره‏هاى نگاهدارنده‏اى بپوشان و براى مبارزه او سلاح‏هائى بران عطا فرماى.
خدایا و این خواهش مرا تعمیم ده در باره هر کس که به پروردگاریت گواهى دهد، و به یگانگیت اخلاص ورزد، و از روى حقیقت عبودیت براى تو با شیطان دشمنى کند، و در معرفت علوم ربانى از جانب تو بر ضد او یارى جوید.
خدایا هر گرهى را که شیطان بزند بگسل و آنچه را که فرو بندد بگشاى، و هر تدبیرى را که بیندیشد در هم شکن، و چون عزیمتى کند او را بازدار، و آنچه را که محکم کند نقض فرماى.
خدایا سپاهش راشکست ده، و مکرش را باطل ساز، و پناهگاهش را ویران کن و بینیش را به خاک بساى.
خدایا ما را در سلک دشمنان او قرار ده، و از شمار دوستانش بر کنار کن، تا چون آهنگ فریب ما کند فرمانش رانبریم و چون ما را بخواند اجابتش نکنیم: هر که را از ما اطاعت کند به دشمنى شیطان فرمان دهیم، و هر که را از نهى و منع ما پیروى کند از متابعتش منع کنیم.
خدایا بر محمد خاتم پیغمبران و سرور رسولان، و بر اهل بیت پاکان و پاکیزگانش رحمت فرست، و ما را و همه مؤمنین و مؤمنات را از ذمائمى که از شر آن بتو پناه جستیم پناه ده. و از مخاطرى که از بیم آن از تو زنهار خواستیم زنهار بخش. و آنچه را که بوسیله دعا خواستیم بپذیر، و آنچه را از ذکرش غفلت کردیم بما عطا فرماى، و آنچه را فراموش کردیم براى ما محفوظدار، و ما را به این وسیله به درجات صالحین و مراتب مؤمنین انتقال ده، دعاى ما را اجابت فرماى، اى پروردگار جهانیان

بهمن
12
1393

نامه یوشیع بن نون

به سند معتبر از امام رضا علیه السّلام روایت شده:

شخصى از اصحاب رسول خدا نامه‏ اى را یافت،آن نامه را خدمت آن حضرت‏ آورد،حضرت ندا کردند،که همه اصحاب حاضر شوند،بعد بر منبر آمد و فرمود:این نامه‏ اى است که یوشع بن نون وصىّ‏ موسى علیه السّلام نوشته است،و مضمون نامه این بود:بسم اللّه الرّحمن الرّحیم به درستى که پروردگار شما با شما دوست‏ و مهربان است،به درستى که بهترین بندگان باتقوا گمنام ‏اند،و بدترین خلق کسى است،که به ریاست باطل انگشت‏ نماى‏ مردم باشد،پس کسى‏که مى‏خواهد به او ثواب کامل داده شود،و شکر نعمتهاى خدا را کرده باشد،هر روز این دعا را بخواند:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ سُبْحانَ اللَّهِ کَما یَنْبَغى لِلَّهِ وَالْحَمْدُ لِلَّهِ کَما یَنْبَغى لِلَّهِ وَ لا اِلهَ اِلا اللَّهُ کَما یَنْبَغى لِلَّهِ وَ لا حَوْلَ وَلاقُوَّهَ اِلاّ بِاللّهِ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلى مُحَمَّدٍ وَ اَهْلِ بَیْتِهِ النَّبِىِّ الاُْمِّىِّ وَ عَلَى جَمیعِ الْمُرْسَلینَ وَالنَّبِیّینَ حَتّى یَرْضَى اللَّهُ .
به نام خدا که رحمتش بسیار و مهربانى‏اش همیشگى است،منزّه است خدا چنان‏که سزاوار خدا است،و ستایش خداى را چنان‏که سزاوار خدا است،و نیست معبودى جز خدا چنان‏که سزاوار خدا است،و جنبش و نیرویى نیست جز به خدا،و درود خدا بر محمّد و اهل بیتش پیامبر امّى‏ و بر تمام رسولان و پیامبران،تا خدا خشنود گردد.
در کتاب«بلد الأمین»از رسول خدا صلى اللّه علیه و آله روایت کرده:هرکه هر روز ده مرتبه بگوید:بسم اللّه الرّحمن الرّحیم لا حول‏ و لا قوّه الاّ باللّه العلى العظیم از گناهان بیرون آید،مانند روزى که از مادر متولد شده،و خدا از او هفتاد نوع بلا را دفع کند،که از جمله آنها دیوانگى و خوره و پیسى و فلج باشد،و حق تعالى هفتادهزار فرشته بگمارد که براى او استغفار نمایند.

از حضرت صادق علیه السّلام روایت شده:هرکه هر روز صد بار بگوید:لا حول و لا قوّه الاّ باللّه العلىّ العظیم تنگدستى و فقر او را درنیابد،و هرکه هر روز صد بار بگوید:سبحان اللّه و الحمد للّه و لا اله الاّ اللّه و اللّه اکبر حق تعالى بدنش را بر آتش دوزخ‏ حرام گرداند.

گاه‌شمار تاریخ خورشیدی

بهمن ۱۳۹۳
ش ی د س چ پ ج
« دی   اسفند »
 123
45678910
11121314151617
18192021222324
252627282930