12
1392
در مجعولیت دعای حبی و امثال آن
این فقیر گوید:در فرمایش این عالم بزرگ که به مذاق شرع مقدم آگاه است،خوب تأمّل کن،چگونه این مطلب غمى بزرگ و عقدهاى گلوگیر در دل او شده،چه او به طور کامل مفاسد این کار را مىداند،به خلاف آنانکه از علوم اهل بیت علیهم السّلام محروم و بى بهره ماندند،و به دانستن سخنى وفق آن عمل کنند،لا جرم کار به جایى مىرسد که کتابهایى همچون«مصباح المتهجد،اقبال،مهج الدعوات،جماع الاسبوع،مصباح الزائر،بلد الامین،جنه الواقیه،مفتاح الفلاح،مقیاس،ربیع الاسابیع،تحفه،زاد المعاد». و امثال این کتب متروک و مهجور شود،و این مجموعه هاى احمقانه شایع شود،که در دعاى مجیر که از دعاهاى معتبره مروّیه است،در هشتاد موضع آن کلمه بعفوک زیاد کنند،و کسى انکار نکند،و در دعاى جوشن که مشتمل بر صد فصل است،براى هر فصلى یک خاصیتى وضع کنند،و با بودن این همه زیارت مأثوره،زیارت مفجعه جعل نمایند،و با بودن این همه دعاهاى معتبر مروّیه با مضامین عالیه و کلمات فصیحه بلیغه،دعایى بىربط در کمال برودت جعل کنند،و نام آن را دعاى حبّى گذارند،و از کنگره عرش آن را ناز کنند،و چندان فضیلت براى آن وضع نمایند که انسان را متحیّر و سراسیمه کنند.از جمله آنکه العیاذ باللّه،جبرئیل از جانب حق سبحانه و تعالى به رسول خدا صلّى اللّه و علیه و آله و سلّم گفته باشد:هر بندهاى که این دعا را با خود دارد،او را عذاب نکنم،اگرچه مستوجب دوزخ باشد،و عمرش را به معصیت گذرانده،و مرا هیچ وقت سجده نکرده باشد،و عنایت کنم آن بنده را ثواب هفتاد هزار پیغمبر،و ثواب هفتاد هزار زاهد،و ثواب هفتاد هزار شهید،و ثواب هفتاد هزار نمازگزار،و ثواب پوشاندن هفتاد هزار برهنه،و ثواب سیر کردن هفتاد هزار گرسنه،و ثوابى مطابق ریگهاى بیابان،و ثواب هفتاد هزار بقعه زمین،و ثواب مهر نبوت رسالتپناه و ثواب عیسى روح اللّه و ابراهیم خلیل اللّه،و اسماعیل ذبیح اللّه،و موسى کلیم اللّه،و یعقوب نبى اللّه،و آدم صفى اللّه،و جبرئیل و میکائیل و اسرافیل و عزرائیل و دیگر فرشتگان،یا محمّد هرکه این دعاى بزرگوار حبّى را بخواند یا با خود بردارد،او را بیامرزم،و شرم دارم که او را عذاب کنم…الخ!!و سزاوار است،انسان از شنیدن اینها عوض خنده بگرید. کتابهاى دعاى شیعه،به مرتبهاى متقن و محکم بوده،که غالب آنها که استنساخ مىکردند، خودشان از اهل علم بودند،و از روى نسخه هایى که به خط اهل علم و تصحیح شده علما بوده مقابله و تصیحیح مىنمودند و اگر اختلافى بود،در حاشیهاش به آن اختلاف اشاره مىکردند،مثلا در دعاى مکارم الاخلاق،«و بلّغ ایمانى»در حاشیهاش اشاره مىکنند،در نسخه ابن اشناس و ابلغ بایمانى است،و در روایت ابن شاذان اللّهم ابلغ ایمانى است،یا مثلا فلان کلمه به خط ابن سکون چنین است،و به خط شهید چنین،و همچنین کار کتابهاى معتبر دعا به جایى رسیده،که منحصر به کتاب مفتاح شده که فى الجمله وصفش را شیندى،و این کتاب مرجع عوام و خواص و عرب و عجم شده،و این نیست،جز از بىاعتنایى اهل علم به حدیث،و اخبار،و رجوع ننمودن به کتب علما و فقهاى اهل بیت اطهار و نهى نکردن از امثال این بدعتها،و اضافات،و دسیسه وضّاعان[آنانکه از پیش خود جعل حدیث مىکنند،و به پیامبر و امام مىبندند]و تحریف جاهلان،و جلو نگرفتن از نااهلان،و از تصرّفات بىخردان،تا کار به جایى رسیده که دعاها موافق سلیقهها تلفیق شده،و زیارتها و مفجعهها و صلواتها اختراع گشته،و مجموعههاى بسیار از دعاهاى ساختگى و قلابى چاپ شده،و بچّه مفتاحها متولد گشته،و کمکم سرایت کرده،به سایر کتب رسیده،و شایع و رواج یافته است.مثلا کتاب منتهى الآمال این احقر را تازه طبع کردهاند،بعضى از خطّاطان آن،به سلیقی خود تصرّفاتى در آن نموده،از جمله در احوال مالک بن یسر ملعون نوشته:از دعاى امام حسین علیه السّلام هر دو دست او از کار افتاده بود،الحمد للّه،در تابستان همانند دو چوب خشک مىگردید الحمد للّه،در زمستان خون از آنها مىچکید الحمد للّه،و بر این حال خسران مآل بود الحمد للّه در این دو سطر عبارت،چهار لفظ«الحمد للّه»را کاتب موافق سلیقه خود جزو عبارت کرده است،و نیز در بعضى از مواضع کتاب پس از نام جناب زینب یا امّ کلثوم،به سلیقه خود لفظ خانم اضافه کرده،که زینب خانم،و امّ کلثوم خانم گفته شود،به خاطر آنکه از آن مخدّرات تجلیل شود،و کاتب حمید بن قحطبه را چون دشمن داشته،به علت بدى او حمید بن قحبه نوشته،ولى احتیاط نموده قحطبه را به عنوان نسخه بدل آن یادداشت کرده،و عبد ربّه را صلاح دیده عبد اللّه نوشته،و زحر بن قیس را که حاء بى نقطه است،در هر کجاى کتاب بوده،به جیم نوشته،و امّ سلمه را غلط دانسته،و تا در امکانش بودهام ام السلمه کرده،الى غیر ذلک،غرضم از ذکر این مطلب در اینجا دو چیز بود.
12
1392
بیان آنچه به زیارت وارث زیاد شده
مؤلّف گوید:این زیارت،معروب به زیارت وارث است و مأخذش کتاب «مصباح المتجهد» شیخ طوسى مىباشد،که از کتب بسیار معتبر و معروف نزد علماست،من این زیارت را بدون واسطه،از همان کتاب شریف نقل کردم،و پایان زیارت شهدا همان بود که ذکر شد:فیا لیتنى کنت معکم فافوز معکم پس این اضافههایى که بعضى بعد از فافوز معکم ذکر نمودهاند:فى الجنان مع النّبیّین و الصّدیقین و الشّهداء و الصّالحین و حسن اولئک رفیقا.السّلام على من کان فى الحائر معکم و على من لم یکن فى الحائر معکم الخ…. تمامى آنها زیادى و اضافى است.شیخ ما در کتاب«لؤلؤ مرجان»فرموده است که این کلمات متضمّن چند دروغ واضح است،علاوه بر جسارت ارتکاب بدعت،و جسارت افزودن بر فرموده امام علیه السّلام چنان شایع و متعارف شده،که چند هزار مرتبه در شب و روز،در عرصهگاه مرقد منوّر ابى عبد اللّه الحسین علیه السّلام و محضر فرشتگان مقرّب و مطاف پیامبران مرسل علیهم السّلام به آواز بلند خوانده مىشود،و احدى به این خوانندگان ایراد نمىگیرد،و از گفتن این دروغ و ارتکاب این معصیت نهى نمىکند،و کمکم این کلمات،در مجموعههایى که در زیارت و ادعیه نادانان از عوام جمع مىکنند،و گاهى اسمى براى آن مىگذارند،راه پیدا کرده و به چاپ رسیده است.و از مجموعه این نادانان،به مجموعه آن نادان نقل شده،و کار به جایى رسیده که بر بعضى از طلاّب نیز امر مشتبه شده است.روزى طلبهاى را دیدم که آن دروغهاى ناروا را براى شهدا مىخواند،دست بر کتفش گذاشتم،ملتفت من شد،گفتم:از اهل علم چنین اکاذیب در چنین محضرى قبیح نیست؟گفت:مگر روایت نشده؟تعجب کردم گفتم،نه،گفت:در کتابى دیدم،گفتم در کدام کتاب؟گفت:«مفتاح الجنان»،ساکت شدم،چه اینکه کسى در بىاطلاعى کارش به اینجا رسد،که جمعآورى بعضى عوام را کتاب بشمارد،و مستند قرار دهد،قابل سخن گفتن نیست،سپس شیخ مرحوم کلام را در این مقام طول داده،و فرموده است:به حال خود گذاشتن عوام در امثال این امرو جزئى و بدعتها یمختصر مثل غسل اویس قرن و آش ابو الدرداء که تابع و مخلص حقیقى معاویه بوده،و روزه صمت که در روز سخن نگویند،و غیر آنها که احدى در مقام نهى برنیامده،سبب جسارت و جرت شده است،که در هر ماه و سال پیامبر و امام تازهاى پیدا مىشود،و دسته دسته از دین خدا بیرون مىروند،انتهى کلامه رفع مقامه.
12
1392
زیارت هفتم(وارث)
زیارت هفتم حضرت ابى عبد اللّه الحسین علیه السّلام (زیارت وارث)
شیخ طوسى در کتاب«مصباح»از صفوان جمّال روایت کرده:از امام صادق علیه السّلام براى زیارت مولایمان حسین علیه السّلام اجازه خواستم،و استدعا نمودم،براى من جهت زیارت آن حضرت دستور العملى ذکر کند،که به آن صورت به زیارت اقدام کنم،فرمود:اى صفوان،پیش از حرکت به سفر،سه روز روزه بدار،و روز سوم غسل کن،پس اهل و عیال خود را نزد خویش جمع کن و چنین بگو اللّهم انىّ استودعک تا آخر دعا که قبلا ذکر شد.آنگاه دعایى تعلیم او فرمود که وقتى به فرات برسد بگوید.سپس فرمود:با آب فرات غسل کن،به درستى که پدرم مرا از پدرانش علیهم السّلام خبر داد که رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله و سلّم فرمود:همانا فرزند من حسین،پس از من در کنار فرات کشته خواهد شد،هرکه او را زیارت کند،و از فرات غسل نماید،گناهان او بریزد و مانند روزى شود که مادر او را به دنیا آورده است. چون غسل کنى در حال انجام غسل بگو:
بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ اللَّهُمَّ اجْعَلْهُ نُورا وَ طَهُورا وَ حِرْزا وَ شِفَاءً مِنْ کُلِّ دَاءٍ وَ سُقْمٍ وَ آفَهٍ وَ عَاهَهٍ اللَّهُمَّ طَهِّرْ بِهِ قَلْبِی وَ اشْرَحْ بِهِ صَدْرِی وَ سَهِّلْ لِی بِهِ أَمْرِی .
به خدا،و با خدا.خدایا آن را قرار ده روشنى و پاک کننده و نگهدارنده،و شفاى از هر درد و بیمارى و آفت و آسیب،خدایا دلم را با آن پاک کن،و سینهام را بگشاى،و کارم را با ان آسان گردان.
چون از غسل فارغ شوى دو جامه پاکیزه بپوش،و در مشرعه دو رکعت نماز بجاى آر،که آن همان مکانى است که حق تعالى درباره شأنش فرمود:«در زمین قطعه هایى است نزدیک یکدیگر،و بوستانهاست از انواع انگور،و کشتزار و باغستانهایى است از خرما،دو تا از یک ریشه رسته،و غیر دو تا از یک اصل روییده شده،به یک آب،آبخورده مىشوند،و بعضى از آنها را بر بعض دیگر از میوه زیادتى مىدهیم». چون از نماز فارغ شوى،با حالتى آرام،و همراه با وقار به جانب حائر حرکت کن،و گامهاى خود را کوتاه بردار،به درستى که خداى تعالى براى گامى که برمىدارى برایت حجّ و عمره مىنویسد،و با دل فروتن و دیده گریان راه برو و بسیار کن ذکر اللّه اکبر و لا اله الاّ اللّه و ثنا بر خدا،و صلوات بر رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله و سلّم و به ویژه صلوات بر حسین علیه السّلام را.و بسیار کن لعنت بر قاتلان آن حضرت و بیزارى جستن از کسانى که در ابتدا،پایه ظلم و جور بر اهل بیت علیهم السّلام را بنا گذاشتند.هرگاه به درگاه حائر رسیدى بایست و بگو:
آخرین دیدگاه
نوشته های تازه
- منتظر ظهور ولی عصر مهر ۱۲, ۱۳۹۲
- خداوند متعال، قرآن را مثل حبل و طنابِ مستحکم به زمین آویخت مهر ۱۲, ۱۳۹۲
- غربت امام حسن علیه السلام میان یارانشان مهر ۱۲, ۱۳۹۲
- سجده شکر مهر ۱۲, ۱۳۹۲
- مسابقه رنگ آمیزی به مناسبت میلاد حضرت ولی عصر مهر ۱۲, ۱۳۹۲