مهر
12
1392

در مجعولیت دعای حبی و امثال آن

این فقیر گوید:در فرمایش این عالم بزرگ که به مذاق شرع‏ مقدم آگاه است،خوب تأمّل کن،چگونه این مطلب غمى بزرگ و عقده‏اى گلوگیر در دل او شده،چه او به طور کامل مفاسد این کار را مى‏داند،به خلاف آنان‏که از علوم اهل بیت علیهم السّلام محروم و بى ‏بهره ماندند،و به دانستن سخنى‏ وفق آن عمل کنند،لا جرم کار به جایى مى‏رسد که کتابهایى همچون«مصباح المتهجد،اقبال،مهج الدعوات،جماع‏ الاسبوع،مصباح الزائر،بلد الامین،جنه الواقیه،مفتاح الفلاح،مقیاس،ربیع الاسابیع،تحفه،زاد المعاد». و امثال این کتب متروک و مهجور شود،و این مجموعه ‏هاى احمقانه شایع شود،که در دعاى مجیر که از دعاهاى معتبره‏ مروّیه است،در هشتاد موضع آن کلمه بعفوک زیاد کنند،و کسى انکار نکند،و در دعاى جوشن که مشتمل بر صد فصل‏ است،براى هر فصلى یک خاصیتى وضع کنند،و با بودن این همه زیارت مأثوره،زیارت مفجعه جعل نمایند،و با بودن این همه دعاهاى معتبر مروّیه با مضامین عالیه و کلمات فصیحه بلیغه،دعایى بى‏ربط در کمال برودت جعل‏ کنند،و نام آن را دعاى حبّى گذارند،و از کنگره عرش آن را ناز کنند،و چندان فضیلت براى آن وضع نمایند که انسان را متحیّر و سراسیمه کنند.از جمله آن‏که العیاذ باللّه،جبرئیل از جانب حق سبحانه و تعالى به رسول خدا صلّى اللّه و علیه و آله و سلّم‏ گفته باشد:هر بنده‏اى که این دعا را با خود دارد،او را عذاب نکنم،اگرچه مستوجب دوزخ باشد،و عمرش را به معصیت‏ گذرانده،و مرا هیچ وقت سجده نکرده باشد،و عنایت کنم آن بنده را ثواب هفتاد هزار پیغمبر،و ثواب هفتاد هزار زاهد،و ثواب هفتاد هزار شهید،و ثواب هفتاد هزار نمازگزار،و ثواب پوشاندن هفتاد هزار برهنه،و ثواب سیر کردن‏ هفتاد هزار گرسنه،و ثوابى مطابق ریگهاى بیابان،و ثواب هفتاد هزار بقعه زمین،و ثواب مهر نبوت رسالت‏پناه‏ و ثواب عیسى روح اللّه و ابراهیم خلیل اللّه،و اسماعیل ذبیح اللّه،و موسى کلیم اللّه،و یعقوب نبى اللّه،و آدم صفى اللّه،و جبرئیل و میکائیل و اسرافیل و عزرائیل و دیگر فرشتگان،یا محمّد هرکه این دعاى بزرگوار حبّى را بخواند یا با خود بردارد،او را بیامرزم،و شرم دارم که او را عذاب کنم…الخ!!و سزاوار است،انسان از شنیدن اینها عوض خنده بگرید. کتابهاى دعاى شیعه،به مرتبه‏اى متقن و محکم بوده،که غالب آنها که استنساخ مى‏کردند، خودشان از اهل علم بودند،و از روى نسخه هایى که به خط اهل علم و تصحیح شده علما بوده مقابله و تصیحیح مى‏نمودند و اگر اختلافى بود،در حاشیه‏اش به آن اختلاف اشاره مى‏کردند،مثلا در دعاى مکارم الاخلاق،«و بلّغ ایمانى»در حاشیه‏اش‏ اشاره مى‏کنند،در نسخه ابن اشناس و ابلغ بایمانى است،و در روایت ابن شاذان اللّهم ابلغ ایمانى است،یا مثلا فلان کلمه به خط ابن سکون چنین است،و به خط شهید چنین،و همچنین کار کتابهاى معتبر دعا به جایى رسیده،که منحصر به کتاب مفتاح شده که فى الجمله وصفش را شیندى،و این کتاب مرجع عوام و خواص و عرب و عجم شده،و این‏ نیست،جز از بى‏اعتنایى اهل علم به حدیث،و اخبار،و رجوع ننمودن به کتب علما و فقهاى اهل بیت اطهار و نهى‏ نکردن از امثال این بدعتها،و اضافات،و دسیسه وضّاعان[آنان‏که از پیش خود جعل حدیث مى‏کنند،و به پیامبر و امام‏ مى‏بندند]و تحریف جاهلان،و جلو نگرفتن از نااهلان،و از تصرّفات بى‏خردان،تا کار به جایى رسیده که دعاها موافق‏ سلیقه‏ها تلفیق شده،و زیارتها و مفجعه‏ها و صلواتها اختراع گشته،و مجموعه‏هاى بسیار از دعاهاى ساختگى و قلابى چاپ‏ شده،و بچّه مفتاحها متولد گشته،و کم‏کم سرایت کرده،به سایر کتب رسیده،و شایع و رواج یافته است.مثلا کتاب‏ منتهى الآمال این احقر را تازه طبع کرده‏اند،بعضى از خطّاطان آن،به سلیقی خود تصرّفاتى در آن نموده،از جمله در احوال‏ مالک بن یسر ملعون نوشته:از دعاى امام حسین علیه السّلام هر دو دست او از کار افتاده بود،الحمد للّه،در تابستان همانند دو چوب خشک مى‏گردید الحمد للّه،در زمستان خون از آنها مى‏چکید الحمد للّه،و بر این حال خسران مآل بود الحمد للّه‏ در این دو سطر عبارت،چهار لفظ«الحمد للّه»را کاتب موافق سلیقه خود جزو عبارت کرده است،و نیز در بعضى از مواضع کتاب پس از نام جناب زینب یا امّ کلثوم،به سلیقه خود لفظ خانم اضافه کرده،که زینب خانم،و امّ کلثوم‏ خانم گفته شود،به خاطر آنکه از آن مخدّرات تجلیل شود،و کاتب حمید بن قحطبه را چون دشمن داشته،به علت بدى او حمید بن قحبه نوشته،ولى احتیاط نموده قحطبه را به عنوان نسخه بدل آن یادداشت کرده،و عبد ربّه را صلاح‏ دیده عبد اللّه نوشته،و زحر بن قیس را که حاء بى نقطه است،در هر کجاى کتاب بوده،به جیم نوشته،و امّ سلمه را غلط دانسته،و تا در امکانش بوده‏ام ام السلمه کرده،الى غیر ذلک،غرضم از ذکر این مطلب در اینجا دو چیز بود.

مهر
12
1392

بیان آنچه به زیارت وارث زیاد شده

مؤلّف گوید:این زیارت،معروب به زیارت وارث است و مأخذش کتاب «مصباح المتجهد» شیخ طوسى مى‏باشد،که از کتب بسیار معتبر و معروف نزد علماست،من این زیارت را بدون واسطه،از همان‏ کتاب شریف نقل کردم،و پایان زیارت شهدا همان بود که ذکر شد:فیا لیتنى کنت معکم فافوز معکم‏ پس این اضافه‏هایى که بعضى بعد از فافوز معکم ذکر نموده‏اند:فى الجنان مع النّبیّین و الصّدیقین و الشّهداء و الصّالحین و حسن اولئک رفیقا.السّلام على من کان فى الحائر معکم و على من لم یکن فى الحائر معکم الخ…. تمامى آنها زیادى و اضافى است.شیخ ما در کتاب«لؤلؤ مرجان»فرموده است که این کلمات متضمّن چند دروغ‏ واضح است،علاوه بر جسارت ارتکاب بدعت،و جسارت افزودن بر فرموده امام علیه السّلام چنان شایع و متعارف‏ شده،که چند هزار مرتبه در شب و روز،در عرصه‏گاه مرقد منوّر ابى عبد اللّه الحسین علیه السّلام و محضر فرشتگان مقرّب و مطاف‏ پیامبران مرسل علیهم السّلام به آواز بلند خوانده مى‏شود،و احدى به این خوانندگان ایراد نمى‏گیرد،و از گفتن این دروغ و ارتکاب این معصیت نهى نمى‏کند،و کم‏کم این کلمات،در مجموعه‏هایى که در زیارت و ادعیه نادانان از عوام جمع‏ مى‏کنند،و گاهى اسمى براى آن مى‏گذارند،راه پیدا کرده و به چاپ رسیده است.و از مجموعه این نادانان،به‏ مجموعه آن نادان نقل شده،و کار به جایى رسیده که بر بعضى از طلاّب نیز امر مشتبه شده است.روزى طلبه‏اى را دیدم‏ که آن دروغهاى ناروا را براى شهدا مى‏خواند،دست بر کتفش گذاشتم،ملتفت من شد،گفتم:از اهل علم چنین اکاذیب‏ در چنین محضرى قبیح نیست؟گفت:مگر روایت نشده؟تعجب کردم گفتم،نه،گفت:در کتابى دیدم،گفتم در کدام‏ کتاب؟گفت:«مفتاح الجنان»،ساکت شدم،چه اینکه کسى در بى‏اطلاعى کارش به اینجا رسد،که جمع‏آورى‏ بعضى عوام را کتاب بشمارد،و مستند قرار دهد،قابل سخن گفتن نیست،سپس شیخ مرحوم کلام را در این مقام طول‏ داده،و فرموده است:به حال خود گذاشتن عوام در امثال این امرو جزئى و بدعتها یمختصر مثل غسل اویس قرن و آش ابو الدرداء که تابع و مخلص حقیقى معاویه بوده،و روزه صمت که در روز سخن نگویند،و غیر آنها که احدى در مقام‏ نهى برنیامده،سبب جسارت و جرت شده است،که در هر ماه و سال پیامبر و امام تازه‏اى پیدا مى‏شود،و دسته‏ دسته از دین خدا بیرون مى‏روند،انتهى کلامه رفع مقامه.

مهر
12
1392

زیارت هفتم(وارث)

زیارت هفتم حضرت ابى عبد اللّه الحسین علیه السّلام (زیارت وارث)

شیخ طوسى در کتاب«مصباح»از صفوان جمّال روایت کرده:از امام صادق علیه السّلام براى زیارت مولایمان‏ حسین علیه السّلام اجازه خواستم،و استدعا نمودم،براى من جهت زیارت آن حضرت دستور العملى ذکر کند،که به آن صورت‏ به زیارت اقدام کنم،فرمود:اى صفوان،پیش از حرکت به سفر،سه روز روزه بدار،و روز سوم غسل کن،پس اهل‏ و عیال خود را نزد خویش جمع کن و چنین بگو اللّهم انىّ استودعک تا آخر دعا که قبلا ذکر شد.آنگاه دعایى تعلیم او فرمود که وقتى به فرات برسد بگوید.سپس فرمود:با آب فرات غسل کن،به درستى که پدرم مرا از پدرانش علیهم السّلام خبر داد که‏ رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله و سلّم فرمود:همانا فرزند من حسین،پس از من در کنار فرات کشته خواهد شد،هرکه او را زیارت‏ کند،و از فرات غسل نماید،گناهان او بریزد و مانند روزى شود که مادر او را به دنیا آورده است. چون غسل کنى در حال انجام غسل بگو:
بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ اللَّهُمَّ اجْعَلْهُ نُورا وَ طَهُورا وَ حِرْزا وَ شِفَاءً مِنْ کُلِّ دَاءٍ وَ سُقْمٍ وَ آفَهٍ وَ عَاهَهٍ اللَّهُمَّ طَهِّرْ بِهِ قَلْبِی وَ اشْرَحْ بِهِ صَدْرِی وَ سَهِّلْ لِی بِهِ أَمْرِی .
به خدا،و با خدا.خدایا آن را قرار ده روشنى و پاک کننده‏ و نگهدارنده،و شفاى از هر درد و بیمارى و آفت و آسیب،خدایا دلم را با آن پاک کن،و سینه‏ام را بگشاى،و کارم را با ان آسان گردان.
چون از غسل فارغ شوى دو جامه پاکیزه بپوش،و در مشرعه دو رکعت‏ نماز بجاى آر،که آن همان مکانى است که حق تعالى درباره شأنش فرمود:«در زمین قطعه‏ هایى است نزدیک یکدیگر،و بوستانهاست از انواع انگور،و کشتزار و باغستانهایى است از خرما،دو تا از یک ریشه رسته،و غیر دو تا از یک اصل روییده شده،به یک آب،آبخورده مى‏شوند،و بعضى از آنها را بر بعض دیگر از میوه زیادتى مى‏دهیم». چون از نماز فارغ شوى،با حالتى آرام،و همراه با وقار به جانب حائر حرکت کن،و گامهاى خود را کوتاه بردار،به‏ درستى که خداى تعالى براى گامى که برمى‏دارى برایت حجّ و عمره مى‏نویسد،و با دل فروتن و دیده گریان راه برو و بسیار کن ذکر اللّه اکبر و لا اله الاّ اللّه و ثنا بر خدا،و صلوات بر رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله و سلّم و به ویژه صلوات بر حسین علیه السّلام‏ را.و بسیار کن لعنت بر قاتلان آن حضرت و بیزارى جستن از کسانى که در ابتدا،پایه ظلم و جور بر اهل بیت علیهم السّلام را بنا گذاشتند.هرگاه به درگاه حائر رسیدى بایست و بگو:

(بیشتر…)

گاه‌شمار تاریخ خورشیدی

مهر ۱۳۹۲
ش ی د س چ پ ج
« شهریور   آبان »
 12345
6789101112
13141516171819
20212223242526
2728293031