بهمن
11
1397

سقیفه و غدیر – سوال شصت و سوم

در توضیحات شما در مورد آیه ۳۹ سوره فتح به نکات ادبی مهمی اشاره کردید که برای بنده واضح شد که خصوصیات قید شده در این آیه اختصاص به یک نفر دارد و با توضیحات شما کاملا قاتع شدم که آن شخص کسی جز مولانا علی علیه السلام نیست. اما یک اشکال همچنان ذهن بنده را مشغول کرده که چرا “والذین معه” به صورت جمع آمده است؟

✍️ پاسخ:

خودتان می دانید که در کلام عرب و عجم من باب تعظیم، اطلاق جمع بر واحد بسیار شایع است. چنانچه در قرآن مجید که سند محکم اسماتی ما می باشد نظائر بسیار دارد مانند آیه مبارکه ولایت، ایه ۶۰ سوره مائده که خداوند متعال می فرمایند:

إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلَاهَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاهَ وَهُمْ رَاکِعُون.

همه مفسرین و محدثین شما همچون :

۱) امام فخر راضی صفحه ۴۳۱ جلد سیم تفسیر کبیر.
۲) جارالله زمخشری در صفحه ۴۲۲ جلد اول کشاف.
۳) طبری در صفحه ۱۸۶ جلد ششم تفسیر خود.
۴) ابن سعدون قریبی در صفحه ۲۲۱ جلد ششم تفسیر خود.
۵) فاضل نیشابوری در صفحه ۴۶۱ جلد اول عرایب القرآن.
۶) حافظ ابوبکر جصاص در صفحه ۵۴۲ تفسیر احکام القرآن.
۷) جلال الدین سیوطی در صفحه ۲۹۳ جلد دوم درالمنثور.
۸) ابن ابی الحدید در صفحه ۲۷۵ جلد سیم شرح نهج البلاغه.
و دیگران که از حوصله این مباحثه خارج است، اتفاق نظر دارند که این آیه در شان امیرالمومنین علیه السلام نازل شده و هر یک به عبارات و الفاظ مختلفه ذکر نموده اند:
زمانی که آنحضرت در حال رکوع نماز، انگشتر خود را در راه خدا انفاق و به سائل دادند این آیه نازل گردید و حال آنکه در این ایه لفظ جمع بکار رفته و دلیلی جز تعظیم و تکریم مقام ولایت و اثبات امامت و خلافت آن حضرت که با کلمه حصر (انما) بیان شده نیست.

بهمن
10
1397

سقیفه و غدیر – سوال شصت و دوم

قول دادید که از رافت و مهربانی علی علیه السلام که به تعبیر شما مصداق “رحماء بینهم” در آیه ۳۹ سوره فتح هستند، بفرمایید.

✍️پاسخ :

اگر با نظر دقت و انصاف و بی طرفی توجه کنید خواهید دید که رافت و مهربانی آنحضرت بدوست و دشمن مورد انکار احدی نیست.
اجازه دهید به نمونه هایی اشاره کنم. بنا بر نقل مورخین شما مخصوصا ابن ابی الحدید، امیرالمومنین چون بر مسند خلافت ظاهری قرار گرفت بدعتها را برطرف نمود و حکام و مامورین جور و فساد بنی امیه و غیره را که در زمان خلافت عثمان بر امارات مسلمین حاکم بودند عزل نمود. همین عمل سبب مخالفت عده ای جاه طلب مانند معاویه علیه العنه شد و مقدمه جنگهای جمل و صفین فراهم شد. چرا که امام همچون سیاستمداران عموم دنیا اهل ریاء و دو روئی در اعمال و مداهنه و کذب و دروغ و مماشات و فریب دادن اعادی کفر برای جلب منافع ظاهری نبود.
عثمان به جود و سخا و بخشش شهرت پیدا کرد! اما به بستگانش از قبیل ابوسفیان و حکم بن ابی العاص و….از بیت المال مسلمین بدون هیچ مجوز شرعی بی حساب به آنها پرداخت می کرد.
اما امیرالمومنین علیه السلام به بستگان نزدیک خود جز به مقدار اقل احتیاج نمی داد. زمانی که جناب عقیل برادر بزرگ ان حضرت تقاضای کمک بیشتری از حقوق معموله نمود حضرت اعتناء نکرد. و پس از اصرار او قطعه آهنی را آهسته به آتش گرم ساخت و به بدن عقیل نزدیک کرد. عقیل ناله کرد همچون ناله کردن بیمار از درد. امام فرمود: آیا از آهن پاره ای که آدمی انرا برای بازی خود سرخ کرده ناله می کنی و مرا بسوی آتشی که خدای قهار برای خشم افروخته میکشانی؟
ایشان وقتی بر دشمن غالب می آمد به قسمی مهربانی می کرد که همه را حیران می نمود. در جنگ جمل وقتی بر دشمنان غالب امد ملعون مروان بن حکم را که از دشمنان سرسخت آنحصرت بود بخشید.
در جنگ صفین لشکر معاویه زودتر رسیدند و شریعه فرات را تصرف نمودند و دوازده هزار مرد جنگی برای حفاظت فرات قرار دادند. وقتی لشکر امیرالمومنین علیه السلام رسید مانع از برداشتن آب شدند. حضرت برای معاویه پیغام دادند ما در اینجا نیامده ایم تا بر سر آب جنگ کنیم دستور دهید مانع آب نشوند.
معاویه گفت هرگز آب نمی دهم تا علی با لشکرش جان بدهند. وقتی حضرت این جواب را شنید به مالک اشتر امر فرمود و با یک عده سوار به یک حمله لشکر معاویه را پراکنده و فرات را تصرف کردند. اصحاب عرض کردند یا امیرالمومنین اجازه بفرمایید ما تلافی کنیم تا از تشنگی هلاک شوند و جنگ زودتر خاتمه یابد ایشان در جواب فرمودند:
به خدا قسم با آنها مقابله به مثل نمی کنم. از اطراف شریعه دور شوید.
آنچه تا اینجا مطرح شد نمونه های مختصری از رافت و مهربانی حضرت نسبت به دشمنان بود که علماء بزرگ شما مشروحا ثبت نموده اند.
بنابراین تصدیق خواهید کرد که معنای این آیه شریفه چنین می شود که: “محمد رسول الله” صلی الله علیه و آله مبتداء “والذین معه” معطوف بر مبتداء و خبر آن و آنچه بعد از آن است خبر بعد از خبر و تماما صفات یکنفر است. یعنی خصوصیات، با پیغمبر بودن، شدید الحال بر کفار در میدان های جنگ و رحیم دل و عطوف و مهربان بر دوست و دشمن از آن کسی است که آنی از پیغمبر جدا نبوده و این شخصیت کسی جز علی بن ابیطالب علیه السلام نیست. جالب است بدانید محمد بن یوسف گنجی شافعی در کفایت الطالب گفته است خداوند علی علیه السلام را با این آیه شریفه وصف نموده است.

بهمن
9
1397

سقیفه و غدیر – سوال شصت و یکم

آیا به غیر از مواردی که در خصوص عثمان مطرح کردید شواهد دیگری بر این نوع نحوه عملکرد وی دارید؟

✍️پاسخ:

بله در مورد عملکرد عثمان، وقایع زیادی در کتب خودتان ثبت شده که قابل کتمان نیست.
به عنوان نمونه ایشان دستور داد تا عده ای از اصحاب را که از روی خیرخواهی ناصح و معترض به نوع عملکرد او بودند را، آنقدر زدند که در اثر همان ضربات غالبا مردند و اگر ماندند علیل و ناتوان گشتند. از جمله آنها عبدالله بن مسعود بود که حافظ و قاری و کاتب قرآن و از اصحاب خاص رسول خدا بود وی حتی مورد احترام ابوبکر و عمر بود. علماء و مورخین شما عموما نوشته اند که چون عثمان خواست قرآنها را جمع کند تمام نسخ قرآن را از کتّآب انها، من جمله از عبدالله بن مسعود درخواست کرد. عبدالله ممانعت کرد تا اینکه عثمان شخصا به منزل او رفت و به جبر قرآن را از او گرفت. وقتی عبدالله متوجه شد که قرآن او را مانند قرآنها دیگر سوزانده اند خیلی دلتنگ شد. لذا در هر مجلس و محفلی آنچه از عثمان می دانست بازگو می کرد تا اینکه این خبرها به عثمان رسید و او امر کرد تا غلامانش آنقدر او را زدند تا دنده های او شکست و بستری شد و پس از سه روز از دنیا رفت.
یا اکثر مورخین و علماء خودتان از جمله ابن سعد در صفحه ۱۶۸ جلد چهارم طبقات و بخاری در صحیح خود و ابن ابی الحدید در صفحه ۲۴۰ جلد اول شرح نهج البلاغه و …. به نقل نحوه برخورد عثمان و عمال اموی او مانند معاویه و مروان با ابوذر غفاری آن پیرمرد پاک دل و محبوب رسول خدا صلی الله علیه و آله به جرم نقل احادیث رسول خدا در مدح مولی امیرالمومینن علیه السلام پرداخته اند. حتی در جلد اول نهایه ابن اثیر و تاریخ یعقوبی و مخصوصا صفحه ۲۴۱ جلد اول شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید می توانید نامه عثمان را به معاویه ملاحظه کنید که نوشت:
جندب را (ابوذر) سوار بر شتر پیر و و بی پالانی بنما با یک مرد بدخوئی که شب روز او را براند، به نزد من بفرست.
همینطور هم شد وقتی ابوذر وارد مدینه شد ران پاهای او بسیار مجروح شده بود. او را به صحرای ربذه تبعید کردند تا در انجا به شهادت رسید.
شما را به خدا آیا این همان ابوذر نبود که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود خداوند من را به دوستی با چهار نفر امر فرموده که این چهار نفر علی علیه السلام، ابوذر، مقداد و سلمان هستند.
ابونعیم اصفهانی در صفحه ۱۶۲ جلد اول حلیه اولیاء از ابوذر نقل می کند که گفت خدمت پیغمبر ایستاده بودم آن حضرت به من فرمود: تو مرد صالحی هستی زود است که بعد از من بلائی بتو برسد عرض کردم برای خدا؟ فرمود برای خدا. پس گفتم مرحبا به امر خدای متعال.
شما را به خدا انصاف دهید این است معنی رافت و عطوفت و مهربانی که به عثمان نسبت می دهید؟؟ پناه بر خدا که چه بد موالیانی برای خود انتخاب کرده اید!

بهمن
8
1397

سقیفه و غدیر – سوال شصتم

لطفا بفرمایید دلیل شما بر طرد و لعن بنی امیه چیست؟

✍️ پاسخ:

خداوند متعال در آیه ۶۰ سوره الاسراء صریحا، بنی امیه را شجره ملعونه خوانده و فرموده است:
وَ الشَّجَرَهَ الْمَلْعُونَهَ فِی الْقُرْآنِ وَ نُخَوِّفُهُمْ فَما یَزِیدُهُمْ اِلاَّ طُغْیاناً کَبِیراً
چنانچه فخر رازی و طبری، نیشابوری و سیوطی، ابن ابی حاتم و خطیب بغداد و ابن مردویه و دیگر مفسران و علماء خودتان در ذیل این آیه از ابن عباس نقل نموده اند که مراد از شجره ملعونه در قرآن بنی امیه بوده که رسول اکرم صلی الله علیه و آله، آنها را در خواب بصورت بوزینه ها دید که منبر و محراب او را مورد تاخت و تاز خود قرار دادند. بعد از بیداری جبرائیل به نزول این آیه خبر داد که بوزینه ها بنی امیه هستند که بعد از تو غصب خلافت می نمایند و محراب و منبر تو هزار ماه در تصرف آنها خواهد بود.
همچنین علامه مسعودی در صفحه ۴۳۵ جلد اول مروج الذهب گوید مروان بن حکم طرد و رانده شده رسول اکرم صلی الله علیه و آله بود که از مدینه تبعید شده بود. در زمان خلافت ابوبکر و عمر اجازه ورود به مدینه نیافت ولی عثمان در زمان حکومت خود، هر چند مردم و اصجاب اعتراض کردند به او اجازه ورود داد و سایر بنی امیه را نیز بدور خود جمع نمود.
بد نیست بدانید عثمان مروان را پیشکار و رئیس دربار خود قرار داد و تمام اشرار بنی امیه را بدور خود جمع و ماموریت و پستهای مهم را به آنها سپرد. از جمله ولید بن عقبه بود که او را والی امارت کوفه قرار داد. ولید کسی است که بنا بر روایت مسعودی در مروج الذهب، سیوطی در تاریخ الخلفاء و دیگران، فردی عیاش بود چنانکه یک روز در حالت مستی در محراب مسجد حاضر شد و نماز صبح را چهار رکعت خواند. علاوه بر این معاویه لعنت الله علیه را والی شام قرار داد و به این ترتیب ظلم های زیادی به مردم روا داشت.

بهمن
7
1397

سقیفه و غدیر – سوال پنجاه و نهم

در ارتباط با بیان اهل سنت در مورد ایه ۳۹ سوره فتح که می فرماید:
مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَی الْکُفَّارِ رُحَماءُ بَیْنَهُمْ تَراهُمْ رُکَّعاً سُجَّداً یَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنَ اللَّهِ وَ رِضْواناً سِیماهُمْ فِی وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ
استدلال شما واضح و قانع کننده بود. اینک برای بنده روشن شد که تفسیر اهل سنت از این آیه و ربط دادن آن به خلفای راشدین و اثبات ترتیب خلفا، ساخته و پرداخته افراد کم عقل بوده است. حال از جنابعالی استدعا دارم مستدل توضیح بفرمایید که به چه دلیل این آیه در مورد علی علیه السلام می باشد؟

✍️پاسخ (بخش اول)

بله از حسن نیت جنابعالی تشکر می کنم. خوب است بدانید که بزرگان علماء شما همچون طبرانی، محمد بن یوسف گنجی شافعی به صورت مستند از ابن عباس و دیگران، تا سی صد آیه از قرآن را درباره امیرالمومنین علی علیه السلام ثبت نموده اند.
بنابراین تصدیق خواهید نمود که شیعه برای اثبات مقام امیرالمومنین احتیاجی به جعل و وضع ندارد که بزور آیه ای را به آن حضرت مربوط نماید. مقام و منزلت آن حضرت همچون خورشید در روز، ظاهر و هویدا است.
محمد بن ادریس شافعی از علماء خودتان می گوید:
من تعجب می کنم از حال علی علیه السلام چه آنکه دشمنان آنحضرت از بغض و کینه فضائل ایشان را نقل نمی کنند و دوستان ایشان نیز از ترس و تقیه از ذکر مناقب ایشان خودداری می کنند. مع ذالک تمام کتابها از فضائل و مناقب آنحضرت پُر است.
اما برای پاسخ به این سوال اگر حوصله کنید در ادامه، توضیحات مختصری خدمتتان عرض خواهم کرد.

اولا》 در مورد “والذین معه” در این آیه اگر با دیده انصاف و حقیقت توجه نمایید تصدیق خواهید کرد که مولانا علی علیه السلام در این خصیصه اولی از ابوبکر و تمام مسلمین است که مشمول این آیه واقع شود. زیرا از حین طفولیت مخصوصا از اول بعثت با رسول اکرم صلی الله علیه و آله بوده است. زمانی علی علیه السلام با پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله بود که ابوبکر و عمر و عثمان و تمام مسلمین منحرف از دین و توحید و غرق در بت پرستی بودند.
✔️چنانچه اکابر علماء شما مانند بخاری و مسلم در صحیحین خود و امام احمد حنبل در مسند و ابن عبد البر در صفحه ۲۲ جلد سوم استیعاب و امام ابوسعید الرحمن نسائی در خصائص العلوی وسبط ابن جوزی در صفحه ۶۳ تذکره و شیخ سلیمان بلخی حنفی در باب ۱۲ ینابیع الموده از ترمذی و مسلم و محمد بن طلحه شافعی در فصل اول مطالب السول و ابن ابی الحدید در صفحه ۲۵۸ جلد سیم شرح نهج البلاغه و ترمذی در صفحه ۲۱۴ جلد دوم جامع و دیگران از علماء شما با مختصر کم و زیادی در الفاظ از انس بن مالک و دیگران نقل نموده اند که:
?️”بعث النبی فی یوم الاثنین و آمن علی یوم الثلاث”
پیغمبر روز دوشنبه مبعوث به رسالت شد و علی در روز سه شنبه ایمان آورد.
✔️و نیز طبری در صفحه ۲۴۱ جلد دوم تاریخ خود و ابن ابی الحدید در صفحه ۲۵۶ جلد سوم شرح نهج البلاغه و ترمزی در صفحه ۲۱۵ جلد دوم جامع و دیگران از ابن عباس روایت کرده اند که: “اول من صلی علی” یعنی اول کسی که نماز گذارد علی بود.
✔️البته از این قبیل اخبار در کتب شما بسیار است مثلا ابن ابی الحدید از صفحه ۳۷۵ تا صفحه ۳۷۸ جلد اول شرح نهج البلاغه اخبار بسیاری از طرق روات و علماء خودتان نقل نموده که علی علیه السلام از همه مسلمین اسبق در اسلام و ایمان بوده و در آخر از قول رسول الله صلی الله علیه و آله نقل می کند که ایشان فرمود:
هفت سال ملائکه بر من و بر علی صلوات فرستادند زیرا که در این مدت کلمه شهادت از احدی به آسمان برنخواست مگر از من و علی.

✔️بنابراین ملاحظه می فرمائید که علی آن کسی است که از اول با رسول خدا صلی الله علیه و آله بوده، پس اولی و احق است که ایشان را مشمول “والذین معه” بدانیم نه آن کسی که چند شبی در مسافرت غار با پیغمبر بوده است!

(بخش دوم)

ثانیا》 در مورد “اشداء علی الکفار” چنانچه به وقایع تاریخ بدون تعصب توجه کنید تصدیق خواهید نمود، آن مرد شجاع که مایه فخر و مباهات اسلام و مسلمین است و وجودش سبب فتح و پیروزی لشکر اسلام بود امیرالمومنین علی بن ابیطالب علیه السلام بوده است، که اگر در جنگی حاضر نمی شد فتح حاصل نمی گردید.
چنانچه در خیبر که آنحضرت درد چشم داشت و نمی توانست به میدان برود روز اول رسول اکرم صلی الله علیه و آله علم و پرچم مسلمین را به ابوبکر دادند انها مقابل یهود مختصر جنگی نموده شکست خورده و برگشتند. روز دوم علم را به عمر بن خطاب دادند ولی هنوز در مقابل یهود نرسیده، ترسیدند و فرار کردند.
نهایتا علی علیه السلام به دعای رسول اکرم صلی الله علیه و آله شفا یافتند و پس از حمله به دشمن فتح قلعه خیبر بدست آن حضرت واقع شد.
وقایع غزوه خیبر از وقایع مهم تاریخی دوره زندگی رسول اکرم صلی الله علیه و آله می باشد که جمیع علماء و مورخین خودتان به نقل آن پرداخته اند. از جمله محمد بن اسماعیل بخاری در صفحه ۱۰۰ جلد دوم صحیح چاپ مصر سال ۱۳۲۰ و مسلم بن حجاج در صفحه ۳۲۴ جلد دوم صحیح چاپ مصر سال ۱۳۲۰ که از معتبرترین علماء اهل سنت هستند صریحا نوشته اند که در جریان غزوه تبوک عمر دو مرتبه از میدان جنگ فرار کرده و برگشت.
در غزوه احد که مسلمین همگی فرار کردند فقط علی علیه السلام بود که به یاری پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله شتافت تا منادی غیبی ندا داد “لا سیف الا ذوالفقار لافتی الا علی”.
بنابراین تصدیق خواهید نمود که با استناد وقایع تاریخ شدت و غلظت و شجاعتی از عمر نمی توان سراغ گرفت که مشمول “اشداء علی الکفار” باشد، بلکه او فردی بوده که در مقابل دشمن جا خالی نموده و از معرکه فرار کرده است.
بنابراین واجد این صفت بزرگ هم کسی نیست جز امیرالمومنین علی علیه السلام که در تمام جنگها شخصا شدید الغضب بر کفار و غالب بر آنها می آمده است.

(بخش سوم)

ثالثا 》در مورد “رحماء بینهم” که اشاره کردید اهل سنت انرا به عثمان بن عفان، که او را بسیار رقیق القلب و رحم دل می دانند منتصب می کنند، متاسفانه باید عرض این عقیده نیز به شهادت تاریخ با حال و اخلاق ایشان مطابقت ندارد و دلایل برای این ادعا بسیار است. لذا در ادامه به اقداماتی اشاره خواهم کرد که به اراده و دستور ایشان انجام شد و در تمام بلاد مسلمین ظلم و فساد بحد افراط رسید. فریادها بلند شد و هر کس از هر کجا آمد و نامه تظلم به دربار خلافت آورد تردش کردند. حاکمان منصوب ایشان اموال مردم را به تاراج بردند و کسی نبود تا متوجه درد و رنج آنها شود.
و اما در مورد اقدامات عثمان، در کتب معتبره خودتان همچون صحاح سته و از جمله جلد اول کتاب مروج الذهب صفحه ۴۳۳ الی ۴۳۵ از مسعودی و جلد اول شرح نهج البلاغه از ابن ابی الحدید ثبت است که:
۱) پس از مرگ عمر، در مجلس شوری برای انتخاب خلیفه، عبدالرحمن بن عوف با عثمان بیعت نمود تا علاوه بر کتاب خدا و سنت پیغمبر و طریقه شیخین، بنی امیه را روی کار نیاورد و بر مردم مسلط نکند. اما وقتی بر امر خود مستقر شد کاملا برخلاف آن عمل نمود. بنی امیه را بر جان و مال و ناموس مردم مسلط نمود و این اولین لکه ننگ بزرگی بود که دامن او را آلوده ساخت.
۲) خانه ای ساخت از سنگ و درهای آنرا از ساج و سرو قرار داد و اموال بسیار جمع نمود.
۳) علاوه بر بذل و بخشش بیجا به بنی امیه بدون مجوز شرعی خمس بلاد ارمنیه را که در زمان او فتح شد بعلاوه صد هزار درهم از بیت المال به مروان واگذار کرد.
۴) چهار صد هزار درهم به عبدالله بن خالد و صد هزار درهم به حکم ابن ابی العاص ملعون و طرد شده رسول الله و دویست هزار درهم به ابوسفیان واگدار نمود.
۵) ابن ابی الحدید در صفحه ۶۸ جلد اول شرح نهج البلاغه ثبت نموده، زمانی که عثمان کشته شد در نزد خزانه دار شخصی خودش یکصد و پنجاه هزار دینار و دو کرور درهم وجه نقد موجود بود. این مباِلغ به غیر از گاو و گوسفند و شتری بود که بی حساب در بیابان ها داشت و املاک وی در وادی القری و حنین، یکصد هزار دینار ارزش داشت. در واقع این نوع عملکرد او سبب شد تا بزرگان بنی امیه و غیره که روی کار آمده بودند، به غارت اموال مردم مشغول شوند چرا که معروف است، “الناس علی دین ملوکهم”.

بنابراین ملاحظه می فرمائید که تفسیر ساختگی اهل سنت در مورد خلیفه عثمان نیز مصداق نداشته و در ادامه، ان شاءالله توضیح خواهیم داد که این بخش از آیه فوق نیز به امیرالمومنین علی علیه السلام اختصاص دارد.

گاه‌شمار تاریخ خورشیدی

دی ۱۳۹۷
ش ی د س چ پ ج
« آذر   بهمن »
1234567
891011121314
15161718192021
22232425262728
2930