3
1392
حضور قلب در نماز انبیاء و امامان
از حضرت جعفر بن محمد صادق(ع) نقل شده است:« بنده چون در نماز خود التفات به جانب کند در حضور قلب یا به روی یا به چشم یا به دل، حق سبحانه و تعالی او را ندا میکند: ای بنده من! به سوی چه کسی التفات مینمایی؟ آیا التفات به جانب کسی مینمایی که از من بهتر باشد برای تو؟ چون سه مرتبه از او التفات به غیر صادر شود، حق تعالی نظر لطف از او برمیدارد و بعد از آن، هرگز دیگر نظر به جانب او نمیافکند.»
حضور قلب در نماز نیز تابع حالت آدمی است؛ چنانکه جعفر بن احمد قمی روایت کرده:« چون حضرت رسول(ص) به نماز میایستادند، رنگ مبارک آن حضرت متغیر میشد از خوف الهی و از سینه آن حضرت صدایی مانند صدای دیگی که در جوش باشد میشنیدند.»
نقل شده است که:« چون وقت نماز داخل میشد حضرت امیرالمؤمنین(ع) اندام مبارکش به لرزه میآمد و رنگ به رنگ میگردید! میپرسیدند: شما را چه میشود؟ میفرمود: رسید هنگام ادای امانتی که بر آسمان و زمین عرض کردند و آنها ابا کردند و ترسیدند. آدمی متحمل آن شد پس نمیدانم که چون متحمل این بار شدهام نیک ادا خواهم کرد یا نه!»
در روایات معتبره وارد است که حضرت امام علی بن الحسین(ع) روزی در نماز ایستاده بودند. حضرت امام محمد باقر(ع) در آن زمان کودک بود و چاه بسیار عمیقی نیز در خانه آن حضرت بود. حضرت امام محمد باقر(ع) به کنار چاه آمد که نظر نماید، در آن چاه درافتاد. مادر او چون آن حال را مشاهده نمود به سوی چاه آمد. بر خود میزد و فریاد میکرد استغاثه مینمود و میگفت:«یابن رسول الله! فرزندت غرق شد.» و آن حضرت در نماز مطلقاً التفات نمیفرمود. و حال آنکه صدای اضطراب فرزند در چاه به گوش آن حضرت میرسید چون بسیار به طول انجامید مادر از روی اضطراب گفت:«ای اهل بیت رسالت! دلهای شما بسیار سنگین است.!» باز حضرت التفات نفرمود. چون نماز را با آداب مستحبه تمام به جا آورده فارغ گردید پس نزد چاه آمد و با اعجاز دست در آن چاه عمیق دراز کرد. حضرت امام باقر(ع) را بیرون آورد. خنده میکرد و سخن میفرمود و جامه آن حضرت تر نشده بود. پس فرمود: «فرزند خود را بگیر ای ضعیفه الیقین به خدا!» مادر حضرت امام باقر(ع) از سلامت بودن فرزند خندید و از تنبیه آن حضرت به گریه درآمد! حضرت فرمود:« بر شماها ملامتی نیست، نمیدانی که من در خدمت خداوند ایستاده بودم…!»
صاحب کتاب حلیه الاولیا روایت کرده:« چون حضرت امام سجاد(ع) از وضو فارغ میشدند و اراده نماز میفرمودند رعشه در بدن و لرزه در اعصاب آن حضرت مستولی میشد! چون سوال مینمودند میفرمود: ای وای بر شما! مگر نمیدانید که به خدمت چه خداوندی میایستم و با چه عظیم الشأنی میخواهم مناجات کنم!»
از حضرت صادق(ع) نقل شده است که پدرم فرمود:« روزی بر پدرم علیبن الحسین(ع) داخل شدم ، دیدم عبادت در آن حضرت تاثیر کرده رنگ مبارکش از بیداری زرد گردیده و دیدهاش از بسیاری گریه مجروح شده ، پیشانی نورانیاش از کثرت سجود پینه کرده و قدم شریفش از وفور قیام در نماز، ورم بسته. چون او را بر این حال مشاهده کردم خود را از گریه منع نتوانستم نمود و بسیار گریستم آن حضرت در تفکر بودند بعد از زمانی به جانب من نظر افکندند و فرمودند: بعضی از کتابها که عبادت امیرالمؤمنین(ع) در آنجا مسطور است به من بده. چون بیاوردم و پارهای بخواندند،بر زمین گذاشتند و فرمودند: چه کسی یارای آن دارد که مانند علی بن ابیطالب(ع) عبادت کند!.»
منابع: بحارالانوار – حلیه الاولیا
3
1392
مناجات خمس عشره: راز و نیاز ارادتمندان
المناجاه الثامنه:مناجاه المریدین
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خدا که رحمتش بسیار و مهربانىاش همیشگى است
سُبْحَانَکَ مَا أَضْیَقَ الطُّرُقَ عَلَى مَنْ لَمْ تَکُنْ دَلِیلَهُ وَ مَا أَوْضَحَ الْحَقَّ عِنْدَ مَنْ هَدَیْتَهُ سَبِیلَهُ إِلَهِی فَاسْلُکْ بِنَا سُبُلَ الْوُصُولِ إِلَیْکَ وَ سَیِّرْنَا فِی أَقْرَبِ الطُّرُقِ لِلْوُفُودِ عَلَیْکَ قَرِّبْ عَلَیْنَا الْبَعِیدَ وَ سَهِّلْ عَلَیْنَا الْعَسِیرَ الشَّدِیدَ وَ أَلْحِقْنَا بِعِبَادِکَ الَّذِینَ هُمْ بَالْبِدَارِ إِلَیْکَ یُسَارِعُونَ وَ بَابَکَ عَلَى الدَّوَامِ یَطْرُقُونَ وَ إِیَّاکَ فِی اللَّیْلِ وَ النَّهَارِ یَعْبُدُونَ وَ هُمْ مِنْ هَیْبَتِکَ مُشْفِقُونَ الَّذِینَ صَفَّیْتَ لَهُمُ الْمَشَارِبَ وَ بَلَّغْتَهُمُ الرَّغَائِبَ ،
منزّهى تو،چه تنگ است راهها بر کسىکه تو راهنمایش نباشى،و چه آشکار است حق نزد کسىکه راه را نشانش دادى،خدایا ما را به راههاى رسیدن به سرایت بکشان،و ما را از نزدیکترین راههاى ورود به بارگاهت ببر،دور را بر ما نزدیک کن،و دشوار و سخت را بر ما آسان گردان،و ما را به آن بندگانت که با چالاکى به سویت مىشتابند،و همواره در رحمتت را مىکوبند ملحق نما،آنانکه در هر شب و روز تو را عبادت مىکنند،و از هیبتت در هراسند،بندگانى که آبشخورها براى آنان زلال کردى و به خواستههایشان با کامیابى رساندى،
وَ أَنْجَحْتَ لَهُمُ الْمَطَالِبَ وَ قَضَیْتَ لَهُمْ مِنْ فَضْلِکَ الْمَآرِبَ وَ مَلَأْتَ لَهُمْ ضَمَائِرَهُمْ مِنْ حُبِّکَ وَ رَوَّیْتَهُمْ مِنْ صَافِی شِرْبِکَ فَبِکَ إِلَى لَذِیذِ مُنَاجَاتِکَ وَصَلُوا وَ مِنْکَ أَقْصَى مَقَاصِدِهِمْ حَصَّلُوا فَیَا مَنْ هُوَ عَلَى الْمُقْبِلِینَ عَلَیْهِ مُقْبِلٌ وَ بِالْعَطْفِ عَلَیْهِمْ عَائِدٌ مُفْضِلٌ وَ بِالْغَافِلِینَ عَنْ ذِکْرِهِ رَحِیمٌ رَءُوفٌ وَ بِجَذْبِهِمْ إِلَى بَابِهِ وَدُودٌ عَطُوفٌ أَسْأَلُکَ أَنْ تَجْعَلَنِی مِنْ أَوْفَرِهِمْ مِنْکَ حَظّا وَ أَعْلاهُمْ عِنْدَکَ مَنْزِلا وَ أَجْزَلِهِمْ مِنْ وُدِّکَ قِسْما وَ أَفْضَلِهِمْ فِی مَعْرِفَتِکَ نَصِیبا فَقَدِ انْقَطَعَتْ إِلَیْکَ هِمَّتِی وَ انْصَرَفَتْ نَحْوَکَ رَغْبَتِی فَأَنْتَ لا غَیْرُکَ مُرَادِی وَ لَکَ لا لِسِوَاکَ سَهَرِی وَ سُهَادِی وَ لِقَاؤُکَ قُرَّهُ عَیْنِی وَ وَصْلُکَ مُنَى نَفْسِی،
و آنان را بر جویندههایشان کامروا نمودى،و از روى فضلت حاجاتشان را برآوردى،و نهادشان را از محبّتت آکنده ساختى،و از زلال چشمهات سیرابشان نمودى،اینان به وسیله تو به لذّت مناجاتت دست یافتند،و از حسن عنایت تو دورترین مقاصدشان را فراچنگ آوردند،اى کسىکه بر روى آورندگان بر خویش روى آورد و با مهرورزى بر ایشان روىآور و بخشنده است،و به غفلتورزان از یادش دلسوز و مهربان است،و براى جلب آنان به درگاهش با محبّت و عطوف است،از تو مىخواهم مرا از کسانى قرار دهى که بهره بیشترى از تو دارند،و برترین جایگاه را نزد تو نصیب خود ساختهاند و از دوستىاست سهم برجستهترى به آنان رسیده،و در معرفتت بهره بیشترى نصیب آنان گشته است،همانا همّتم از همهجا بریده و تنها متوجّه تو گشته است،و رغبتم به جانب تو منصرف شده است،پس تنها تو مراد منى نه غیر تو،و شبزندهدارى و بىخوابىام تنها براى توست نه براى غیر تو،و دیدارت نور دیدگان من است و وصالت آرزوى هستىام،
وَ إِلَیْکَ شَوْقِی وَ فِی مَحَبَّتِکَ وَلَهِی وَ إِلَى هَوَاکَ صَبَابَتِی وَ رِضَاکَ بُغْیَتِی وَ رُؤْیَتُکَ حَاجَتِی وَ جِوَارُکَ طَلَبِی وَ قُرْبُکَ غَایَهُ سُؤْلِی وَ فِی مُنَاجَاتِکَ رَوْحِی وَ رَاحَتِی وَ عِنْدَکَ دَوَاءُ عِلَّتِی وَ شِفَاءُ غُلَّتِی وَ بَرْدُ لَوْعَتِی وَ کَشْفُ کُرْبَتِی فَکُنْ أَنِیسِی فِی وَحْشَتِی وَ مُقِیلَ عَثْرَتِی وَ غَافِرَ زَلَّتِی وَ قَابِلَ تَوْبَتِی وَ مُجِیبَ دَعْوَتِی وَ وَلِیَّ عِصْمَتِی وَ مُغْنِیَ فَاقَتِی وَ لا تَقْطَعْنِی عَنْکَ وَ لا تُبْعِدْنِی مِنْکَ یَا نَعِیمِی وَ جَنَّتِی وَ یَا دُنْیَایَ وَ آخِرَتِی [یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ]
و تنها به سوى توست اشتیاقم،تنها در مسیر عشق توست شیفتگىام و در هواى توست دلدادگىام، و خشنودىات مقصود من،و دیدارت نیاز من،و جوارت مطلوب من،و قربت نهایت خواسته من است،آسودگى و راحتم در رازونیاز با توست،داروى دردم و درمان بیمارى سینهام،و خنکاى آتشم قلبم،و برآمدن اندوهم تنها پیش توست، پس در هنگام ترس همدمم باش،و لغزشم را نادیده گیر،و گناهم را بیامرز،توبهام را بپذیر و دعایم را اجابت کن، و سرپرست زمامم و توانگرى گاه تهیدستىام باش،مرا از خود جدا مکن،و از خویشتن دورم مساز،اى نعمت و بهشت من، و اى دنیا و آخرتم،اى مهربانترین مهربانان.
3
1392
مناجات خمس عشره: راز و نیاز فرمانبران خدا
المناجاه السابعه:مناجاه المطیعین لله
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خدا که رحمتش بسیار و مهربانىاش همیشگى است
اللَّهُمَّ أَلْهِمْنَا طَاعَتَکَ وَ جَنِّبْنَا مَعْصِیَتَکَ وَ یَسِّرْ لَنَا بُلُوغَ مَا نَتَمَنَّى مِنِ ابْتِغَاءِ رِضْوَانِکَ وَ أَحْلِلْنَا بُحْبُوحَهَ جِنَانِکَ وَ اقْشَعْ عَنْ بَصَائِرِنَا سَحَابَ الارْتِیَابِ وَ اکْشِفْ عَنْ قُلُوبِنَا أَغْشِیَهَ الْمِرْیَهِ وَ الْحِجَابِ وَ أَزْهِقِ الْبَاطِلَ عَنْ ضَمَائِرِنَا وَ أَثْبِتِ الْحَقَّ فِی سَرَائِرِنَا فَإِنَّ الشُّکُوکَ وَ الظُّنُونَ لَوَاقِحُ الْفِتَنِ وَ مُکَدِّرَهٌ لِصَفْوِ الْمَنَائِحِ وَ الْمِنَنِ اللَّهُمَّ احْمِلْنَا فِی سُفُنِ نَجَاتِکَ وَ مَتِّعْنَا بِلَذِیذِ مُنَاجَاتِکَ وَ أَوْرِدْنَا حِیَاضَ حُبِّکَ ،
خداى فرمانبرىات را به ما الهام فرما،و ما را از نافرمانیت دور کن،و راه رسیدن به آنچه از خشنودىات آرزومندیم آسان کن،و ما را در میان بهشتهایت جاى ده،و از برابر دیدگان دلهایمان ابرهاى شک و دودلى را بزداى،و از قلوبمان پردههاى تردید و کوردلى را کنار زن،و از نهادمان باطل را زایل کن،و حق را در درون ما استوار گردان،زیرا شکها و گمانها بارورکننده آشوبها،تیرهکننده عطاها و بخششهاى زلال و بىآلایشاند، خدایا ما را بر کشتیهاى نجاتت بنشان،و از لذّت رازونیازت بهرهمند گردان،و به حوضهاى دوستىات وارد کن،
وَ أَذِقْنَا حَلاوَهَ وُدِّکَ وَ قُرْبِکَ وَ اجْعَلْ جِهَادَنَا فِیکَ وَ هَمَّنَا فِی طَاعَتِکَ وَ أَخْلِصْ نِیَّاتِنَا فِی مُعَامَلَتِکَ فَإِنَّا بِکَ وَ لَکَ وَ لا وَسِیلَهَ لَنَا إِلَیْکَ إِلا أَنْتَ إِلَهِی اجْعَلْنِی مِنَ الْمُصْطَفَیْنَ الْأَخْیَارِ وَ أَلْحِقْنِی بِالصَّالِحِینَ الْأَبْرَارِ السَّابِقِینَ إِلَى الْمَکْرُمَاتِ الْمُسَارِعِینَ إِلَى الْخَیْرَاتِ الْعَامِلِینَ لِلْبَاقِیَاتِ الصَّالِحَاتِ السَّاعِینَ إِلَى رَفِیعِ الدَّرَجَاتِ إِنَّکَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ وَ بِالْإِجَابَهِ جَدِیرٌ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ
و شیرینى محبّت و مقام قربت را به ما بچشان،کوششمان را در راهت و همّتمان را در طاعتت قرار ده،و نیتّهایمان را در معامله با خود خالص گران،چرا که ما با تو و از توییم و براى ما وسیلهاى جز به سوى تو نیست،خدایا مرا از گزیدگان بندگان خوبت قرار ده،و به شایستگان نیکوکار ملحق کن،هم آنانکه به بندگى پیشى گرفتند، و به سوى خیرات شتافتند و براى باقیات صالحات تلاش کردند،و براى رسیدن به درجات بلند کوشش نمودند همانا تو بر هرچیز توانایى،و به اجابت دعا سزاوارى،به مهربانىات اى مهربانترین مهربانان.
3
1392
مناجات خمس عشره: راز و نیاز شاکران
المناجاه السادسه:مناجاه الشاکرین
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خدا که رحمتش بسیار و مهربانىاش همیشگى است
إِلَهِی أَذْهَلَنِی عَنْ إِقَامَهِ شُکْرِکَ تَتَابُعُ طَوْلِکَ وَ أَعْجَزَنِی عَنْ إِحْصَاءِ ثَنَائِکَ فَیْضُ فَضْلِکَ وَ شَغَلَنِی عَنْ ذِکْرِ مَحَامِدِکَ تَرَادُفُ عَوَائِدِکَ وَ أَعْیَانِی عَنْ نَشْرِ عَوَارِفِکَ تَوَالِی أَیَادِیکَ وَ هَذَا مَقَامُ مَنِ اعْتَرَفَ بِسُبُوغِ النَّعْمَاءِ وَ قَابَلَهَا بِالتَّقْصِیرِ وَ شَهِدَ عَلَى نَفْسِهِ بِالْإِهْمَالِ وَ التَّضْیِیعِ وَ أَنْتَ الرَّءُوفُ الرَّحِیمُ الْبَرُّ الْکَرِیمُ الَّذِی لا یُخَیِّبُ قَاصِدِیهِ وَ لا یَطْرُدُ عَنْ فِنَائِهِ آمِلِیهِ بِسَاحَتِکَ تَحُطُّ رِحَالُ الرَّاجِینَ وَ بِعَرْصَتِکَ تَقِفُ آمَالُ الْمُسْتَرْفِدِینَ فَلا تُقَابِلْ آمَالَنَا بِالتَّخْیِیبِ وَ الْإِیَاسِ وَ لا تُلْبِسْنَا سِرْبَالَ الْقُنُوطِ وَ الْإِبْلاسِ
خدایا،پیاپى آمدن کرمت،بر پا داشتن سپاست را از یاد من برد،و فراوانى بخششت مرا از شمارش ستایشت درمانده ساخت،و در پى هم آمدن احسانت مرا از یاد اوصاف نیکت بازداشت،و پشت هم رسیدن نعمتهایت مرا از گسترش خوبیهایت درمانده نمود،این است جایگاه آنکه به برازندگى نعمتهاى تو و در برابر آن به کوتاهى خود اعتراف دارد و به زیان خود به سستى در بندگى و هدر دادن نعمتها گواهى مىدهند و تویى دلجو،مهربان،نیکوکار کریم،که خواهندهاش را محروم نمىکند،و آرزومندش را از درگاهش نمىراند،به آستانت فرود مىآید بار امیدواران،و در درگاه رحمت تو مىایستد آرزوهاى عطاخواهان،پس آرزوهایمان را با محرومیت و ناامیدى روبرو مساز،و جامه ناامیدى و دورى از رحمت را بر ما بپوشان،
إِلَهِی تَصَاغَرَ عِنْدَ تَعَاظُمِ آلائِکَ شُکْرِی وَ تَضَاءَلَ فِی جَنْبِ إِکْرَامِکَ إِیَّایَ ثَنَائِی وَ نَشْرِی جَلَّلَتْنِی نِعَمُکَ مِنْ أَنْوَارِ الْإِیمَانِ حُلَلا وَ ضَرَبَتْ عَلَیَّ لَطَائِفُ بِرِّکَ مِنَ الْعِزِّ کِلَلا وَ قَلَّدَتْنِی مِنَنُکَ قَلائِدَ لا تُحَلُّ وَ طَوَّقَتْنِی أَطْوَاقا لا تُفَلُّ فَآلاؤُکَ جَمَّهٌ ضَعُفَ لِسَانِی عَنْ إِحْصَائِهَا وَ نَعْمَاؤُکَ کَثِیرَهٌ قَصُرَ فَهْمِی عَنْ إِدْرَاکِهَا،
خدایا در برابر بزرگى نعمتهایت سپاسم کوچک مىنماید،و در کنار اکرامت بر من ستایش و گزارشم از آن خود را پست و ناچیز نشان مىدهد،نعمتهایت از انوار ایمان زینتهایى به من پوشاند،و لطایف نیکىات خیمههایى از عزت بالاى سرم افراشت،و عطاهایت گردنبندهاى زیبندهاى به گردنم افکند که هرگز باز نشود،و طوقهایى بر من آویخت که به هیچ روى گسسته نگردد،عطاهاى انبوهت زبانم را از شمردنش ناتوان ساخته،و نعمتهاى فراوانت فهمم را از دریافتشان کوتاه نموده،
فَضْلا عَنِ اسْتِقْصَائِهَا فَکَیْفَ لِی بِتَحْصِیلِ الشُّکْرِ وَ شُکْرِی إِیَّاکَ یَفْتَقِرُ إِلَى شُکْرٍ فَکُلَّمَا قُلْتُ لَکَ الْحَمْدُ وَجَبَ عَلَیَّ لِذَلِکَ أَنْ أَقُولَ لَکَ الْحَمْدُ إِلَهِی فَکَمَا غَذَّیْتَنَا بِلُطْفِکَ وَ رَبَّیْتَنَا بِصُنْعِکَ فَتَمِّمْ عَلَیْنَا سَوَابِغَ النِّعَمِ وَ ادْفَعْ عَنَّا مَکَارِهَ النِّقَمِ وَ آتِنَا مِنْ حُظُوظِ الدَّارَیْنِ أَرْفَعَهَا وَ أَجَلَّهَا عَاجِلا وَ آجِلا وَ لَکَ الْحَمْدُ عَلَى حُسْنِ بَلائِکَ وَ سُبُوغِ نَعْمَائِکَ حَمْدا یُوَافِقُ رِضَاکَ وَ یَمْتَرِی الْعَظِیمَ مِنْ بِرِّکَ وَ نَدَاکَ یَا عَظِیمُ یَا کَرِیمُ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ
تا چه رسد به بررسى کامل آنها،سپاسگزارىات چگونه براى من امکانپذیر است در حالى که سپاسم نسبت به تو خود نیازمند سپاسى دیگر است،پس هر نوبت که گفتم تو را سپاس،بر من واجب شد که به خاطر آن باز بگویم تو را سپاس، خدیا همانگونه که ما را به لطف طعام دادى و با احسانت پروریدى پس نعمتهاى سرشارت را بر ما به انجام رسان،و ناگواریهاى ناخوشایند را از ما دور کن،و از بهرههاى هر دو جهان بالاتر و برترش را چه اینک و چه در آینده به ما عنایت کن،تو را سپاس بر خوبى آزمونت و بر نعمتهاى سرشارت،سپاسى که درخور خشنودىات باشد،و خیر وجودت را به جانب ما جلب کند،اى بزرگ،اى کریم،به مهربانىات اى مهربانترین مهربانان.
3
1392
مناجات خمس عشره: راز و نیاز دلدادگان
المناجات الخامسه:مناجاه الرّاغبین
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خدا که رحمتش بسیار و مهربانىاش همیشگى است
إِلَهِی إِنْ کَانَ قَلَّ زَادِی فِی الْمَسِیرِ إِلَیْکَ فَلَقَدْ حَسُنَ ظَنِّی بِالتَّوَکُّلِ عَلَیْکَ وَ إِنْ کَانَ جُرْمِی قَدْ أَخَافَنِی مِنْ عُقُوبَتِکَ فَإِنَّ رَجَائِی قَدْ أَشْعَرَنِی بِالْأَمْنِ مِنْ نِقْمَتِکَ وَ إِنْ کَانَ ذَنْبِی قَدْ عَرَضَنِی لِعِقَابِکَ فَقَدْ آذَنَنِی حُسْنُ ثِقَتِی بِثَوَابِکَ وَ إِنْ أَنَامَتْنِی الْغَفْلَهُ عَنِ الاسْتِعْدَادِ لِلِقَائِکَ فَقَدْ نَبَّهَتْنِی الْمَعْرِفَهُ بِکَرَمِکَ وَ آلائِکَ وَ إِنْ أَوْحَشَ مَا بَیْنِی وَ بَیْنَکَ فَرْطُ الْعِصْیَانِ وَ الطُّغْیَانِ فَقَدْ آنَسَنِی بُشْرَى الْغُفْرَانِ وَ الرِّضْوَانِ.
خدایا هرچند در آمدن به سویت توشهام اندک است ولى گمانم بر توکّل به تو همواره نیکو است،و هرچند گناهم مرا از عذاب تو به هراس افکنده،ولى چشم امیدم ایمنى از انتقامت را به من خبر مىدهد، و هرچند نافرمانىام مرا را در معرض عذابت قرار داده ول یح سن اعتمادم مرا به پاداشت آگاهى مىدهد،و هرچند بىخبرى مرا از آمادگى براى دیدارت به خواب غفلت انداخته ولى آشنایى به کرم و عطاهایت مرا بیدار نموده است،و اگر زیادهروى در گناه و سرکشى،میانه من و تو را تیره ساخته ولى مژده آمرزش و خشنودىات با من انس گرفته است.
أَسْأَلُکَ بِسُبُحَاتِ وَجْهِکَ وَ بِأَنْوَارِ قُدْسِکَ وَ أَبْتَهِلُ إِلَیْکَ بِعَوَاطِفِ رَحْمَتِکَ وَ لَطَائِفِ بِرِّکَ أَنْ تُحَقِّقَ ظَنِّی بِمَا أُؤَمِّلُهُ مِنْ جَزِیلِ إِکْرَامِکَ وَ جَمِیلِ إِنْعَامِکَ فِی الْقُرْبَى مِنْکَ وَ الزُّلْفَى لَدَیْکَ وَ التَّمَتُّعِ بِالنَّظَرِ إِلَیْکَ وَ هَا أَنَا مُتَعَرِّضٌ لِنَفَحَاتِ رَوْحِکَ وَ عَطْفِکَ وَ مُنْتَجِعٌ غَیْثَ جُودِکَ وَ لُطْفِکَ فَارٌّ مِنْ سَخَطِکَ إِلَى رِضَاکَ هَارِبٌ مِنْکَ إِلَیْکَ رَاجٍ أَحْسَنَ مَا لَدَیْکَ مُعَوِّلٌ عَلَى مَوَاهِبِکَ مُفْتَقِرٌ إِلَى رِعَایَتِکَ إِلَهِی مَا بَدَأْتَ بِهِ مِنْ فَضْلِکَ فَتَمِّمْهُ وَ مَا وَهَبْتَ لِی مِنْ کَرَمِکَ فَلا تَسْلُبْهُ وَ مَا سَتَرْتَهُ عَلَیَّ بِحِلْمِکَ فَلا تَهْتِکْهُ وَ مَا عَلِمْتَهُ مِنْ قَبِیحِ فِعْلِی فَاغْفِرْهُ إِلَهِی اسْتَشْفَعْتُ بِکَ إِلَیْکَ ،
از تو مىخواهم به درخششهاى جلوهات و به انوار قدست،و هم به سویت زارى مىکنم به عواطف مهرت و لطایف احسانت،که تحقق بخشى گمانم را در آنچه از تو آرزومندم از بزرگى اکرامت و زیبایى انعامت،در راه تقرّب به تو و نزدیکى به درگاهت و بهرهمندى از نگاه به سویت،هم اینک متعرّض نسیمهاى رحمت و توّجه تو،و خواهان باران جو و لطف بىپایان تو مىباشم،و از خشمت به سوى خشنودىات گریزان،و از تو به سوى خودت فرارىام،نیکوترین چیزى را که نزد توست امید دارم،بر بخششهایت اعتماد مىنمایم، به عنایتت نیازمندم،خدایا آنچه را از فضلت بر من آغاز کردى به انجام رسان،و آنچه را از کرمت به من دادى از من مگیر،و آنچه را با بردبارىات بر من پوشاندى آشکار مکن،و آنچه را از زشتى کردارم دانستى بیامرز، خداى از تو به تو شفاعت مىجویم،
وَ اسْتَجَرْتُ بِکَ مِنْکَ أَتَیْتُکَ طَامِعا فِی إِحْسَانِکَ رَاغِبا فِی امْتِنَانِکَ مُسْتَسْقِیا وَابِلَ طَوْلِکَ مُسْتَمْطِرا غَمَامَ فَضْلِکَ طَالِبا مَرْضَاتَکَ قَاصِدا جَنَابَکَ وَارِدا شَرِیعَهَ رِفْدِکَ مُلْتَمِسا سَنِیَّ الْخَیْرَاتِ مِنْ عِنْدِکَ وَافِدا إِلَى حَضْرَهِ جَمَالِکَ مُرِیدا وَجْهَکَ طَارِقا بَابَکَ مُسْتَکِینا لِعَظَمَتِکَ وَ جَلالِکَ فَافْعَلْ بِی مَا أَنْتَ أَهْلُهُ مِنَ الْمَغْفِرَهِ وَ الرَّحْمَهِ وَ لا تَفْعَلْ بِی مَا أَنَا أَهْلُهُ مِنَ الْعَذَابِ وَ النِّقْمَهِ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ
و از تو به تو پناهنده مىشوم،با امید بسیار به احسانت به سوى تو آمدم، به خوبیهایت که بر من منّت گذارى دلبستهام،به فراوانى کرمت تشنهام،ابر فضلت را باران طلبم،خشنودىات را خواهانم، آهنگ آستانت را دارم،به جویبار عطایت وارد آمدم،برترین خیرات را از پیشگاهت خواهشمندم،به جانب حضرت جمالت روانم،ذاتت را اراده دارم،کوبنده در رحمتت هستم،درماندهام در برابر شکوه و جلالت،با من از آمرزش و رحمت آنگونه کن که شایسته آنى و نه آنگونه که سزاوار عذاب و انتقامم، به مهربانىات اى مهربانترین مهربانان.
آخرین دیدگاه
نوشته های تازه
- منتظر ظهور ولی عصر اردیبهشت ۳, ۱۳۹۲
- خداوند متعال، قرآن را مثل حبل و طنابِ مستحکم به زمین آویخت اردیبهشت ۳, ۱۳۹۲
- غربت امام حسن علیه السلام میان یارانشان اردیبهشت ۳, ۱۳۹۲
- سجده شکر اردیبهشت ۳, ۱۳۹۲
- مسابقه رنگ آمیزی به مناسبت میلاد حضرت ولی عصر اردیبهشت ۳, ۱۳۹۲